دست به دهان، گاه‌شماری شکست‌های نخستین

38,000 تومان

معرفی کتاب دست به دهان

کتاب دست به دهان، نوشته پل آستر است که با ترجمه بهرنگ رجبی منتشر شده است. این کتاب روایت‌های جذاب و کوتاهی است که انتشارات چشمه برای مخاطب منتشر کرده است.

درباره کتاب دست به دهان

کتاب دست به دهان از روایت‌های واقعی زندگی پل استر است. خاطراتِ جالب و جذابی از این نویسنده، درباره‌ی زمانی که هنوز نویسنده  مشهوری نشده بود و به هر دری می زند تا کتابی چاپ کند و پولی به دست آورد و زنده بماند و زندگی کند.

او کارهای بسیار متفاوتی را امتحان می‌کند از کارگری روی نفت‌کش تا مشارکت در پروژه‌های فیلم‌سازی یا ترجمه‌ی قانون اساسی ویتنام و … تا این که در نهایت پس از افت و خیزهای فراوان نویسنده می‌شود.

خواندن این کتاب تصویر متفاوتی از آستر و زندگی‌اش به خواننده می‌دهد.

خواندن کتاب دست به دهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب دست به دهان

من حتا پیش از آن‌که بروم تو آمده بودم بیرون. پا به نوجوانی که گذاشتم دیگر به این نتیجه رسیده بودم که دنیای تجارت باید بی‌لطفِ حضورِ من روزگارش را بگذراند. آن‌موقع شاید بدترین حالم را داشتم، تحمّل‌ناپذیرترین حالم را، پریشان‌ترین حالم را. در آتشِ اشتیاقِ ایده‌آلیسمی نویافته می‌سوختم، و جدّیت‌های کمالی که پی‌اش بودم تبدیلم کرده بود به زاهدِ کوچولویی تحتِ کارآموزی.

ظواهر بیرونی ثروت زده‌ام کرده بود، و هر نشانه‌ای از تظاهر را که پدر و مادرم به خانه می‌آوردند تحقیر می‌کردم. زندگی منصف نبود.

بالاخره این حالی‌ام شده بود، و از آن‌جا که کشف خودم بود با تمامِ نیروی نهفته در یک کشف هم بهم ضربه زد. همچنان که ماه‌ها می‌گذشتند تطبیق دادن خوشبختی خودم با بدبختی بسیاری آدم‌های دیگر برایم سخت‌تر و سخت‌تر می‌شد.

من چه کرده بودم که درخورِ آسایش و امتیازاتی باشم که بر سرم باریده بود؟ پدرم استطاعتش را داشت ــ همین ــ و این‌که او و مادرم سر پول باهم دعوا می‌کردند یا نمی‌کردند در مقایسه با این حقیقت که پیش از هر چیز آن‌ها پول داشتند که سرش دعوا کنند اهمیتِ اندکی داشت.

هربار که مجبور بودم سوار اتومبیلِ خانوادگی‌مان شوم شرمسار می‌شدم ــ اتومبیلی آن‌همه پُرجلا و نو و گران، که چنان به‌وضوح دعوتی بود از جهان تا تحسین کند اوضاعِ ما چه‌قدر روبه‌راه است.

همدلی من اما به‌تمامی با ستمدیده‌ها بود، با ندارها، با پایین‌دستی‌های نظمِ اجتماعی؛ و چنان اتومبیلی مرا از شرم سرشار می‌کرد ــ نه‌فقط شرم از خودم، بلکه از زندگی کردن در دنیایی که اجازه می‌داد چنین اتفاقاتی هم بیفتد. اولین شغل‌هایم حساب نیستند.

پدر و مادرم هنوز به‌لحاظ مالی حمایتم می‌کردند و هیچ الزامی نداشتم روی پای خودم بایستم یا در دخل‌وخرجِ خانه سهمی داشته باشم.

بنابراین فشاری نبود، و فشاری که نباشد هیچ‌وقت هیچ‌چیزِ مهمی هم نمی‌تواند به خطر بیفتد. از داشتنِ پولی که درمی‌آوردم خوشحال بودم اما هیچ‌وقت لازم نبود برای الزاماتِ معیشتی خرجش کنم، هیچ‌وقت لازم نبود نگران غذای سفره یا عقب افتادن اجاره باشم.

این مشکلات بعدتر می‌آمدند سراغم. الان صرفاً بچه‌دبیرستانی‌یی بودم پی یک جفت بال، تا از آن‌جایی که بودم ببَرَدم.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

دست به دهان، گاه‌شماری شکست‌های نخستین

نویسنده
پل استر
مترجم
بهرنگ رجبی
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 142
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643625986
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.230 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دست به دهان، گاه‌شماری شکست‌های نخستین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مروری بر تاریخ نقاشی معاصر غرب

161,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته هنر (گرایش نقاشی) در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس آشنایی با رشته‌های هنری معاصر به ارزش 2 واحد تدوین شده است. فهرست : مقدمه فصل اول: ورود به قرن بیستم یا دوره مدرنیسم فصل دوم: هنر در دوران جنگهای جهانی فصل سوم: هنر دوران پس از جنگ فصل چهارم: دوره پست مدرنیسم، عصر ورود فناوری مدرن به دنیای هنر سخن پایانی فهرست تصاویر سبک‌شناسی فهرست منابع
سفارش:0
باقی مانده:1

طناب کشی

7,000 تومان

طناب کشي

در بخشی از کتاب طناب کشی می‌خوانیم

با بی‌بی راهی خانه‌ی «او» می‌شویم. چهارراه عاملی مینی‌بوس‌ها منتظر مسافرند. سربازان همه‌جا هستند، همین‌طور لباس‌شخصی‌ها. من نمی‌بینم‌شان. به چشمم نمی‌آیند، با فهد شیطنت می‌کنیم. به سبیل راننده‌ها و سربازها می‌خندیم. تمام مردانی که بیرون خانه می‌بینیم مثل هم‌اند. انگار همه یک پدر دارند: «او». عکس‌ها و نقاشی‌های دیواری و مردان سبیلو یکی‌اند. این‌ها را بعدها می‌فهمم. بزرگ‌تر که می‌شوم، می‌فهمم «آن‌ها» همه‌جا هستند. حتا کنار چرخ طوافی سبزی‌فروشی‌ها. وقتی توی بازارچه بی‌جهت سرم را برمی‌گردانم عقب، می‌فهمم که ترسیده‌ام. از چی، نمی‌دانم! می‌فهمم که باید از کسی یا چیزی بترسم. آن‌ها نیستند، ولی حضورشان حس می‌شود. من و فهد، برای دیدار با زنی می‌رویم که می‌گویند مادر ماست، ولی دور از ماست. بی‌بی اصرار دارد که هر چند وقت یک‌بار ما را ببرد به دیدار «او». انگار بره‌ای را به آشنایی سینه‌ی میشی می‌برد. اگر او مادر ماست چرا ما پیش جدود و بی‌بی زندگی کنیم؟ مگر هر زنی بیوه می‌شود باید دیگران بچه‌هایش را بزرگ کنند؟ این فکر همیشه با من بود. می‌خواهیم برویم نجف اشرف، شارع شیخ خطیب، در سوم. با لباس نو. بی‌بی کلی خرید کرده. همه سفارش «او» است. پولش را قبلاً خودش داده. قبل از این‌که از ده راه بیفتیم بی‌بی تلفن می‌زند به شهر، به نجف، به خانه‌ی دخترش. بی‌بی گوشی تلفن را می‌آورد نزدیک گوشم، فکر می‌کنم می‌خواهد گوشی را بدهد من صحبت کنم. تا دست دراز می‌کنم طرف گوشی با دست دیگرش می‌زند پشت دستم. می‌خواهد فقط گوش کنم. گوشم را نزدیک می‌کنم به گوش بی‌بی تا بشنوم صدای آن‌طرف خط چه می‌گوید.

قصه‌های باپدرومادر 4/ چگونه تنظیمات پدر و مادر خود را به‌روزرسانی کنیم؟

190,000 تومان

درباره ی کتاب:

کتاب قصه‌های باپدرومادر ۴ :وقتی پدر و مادر لویی به این نتیجه رسیدند که او یک‌بند سرش توی گوشی است، بدترین ایده‌ای که می‌شود فکرش را کرد، به ذهنشان رسید: تا اطلاع ثانوی هرگونه استفاده از تبلت و موبایل و کامپیوتر ممنوع! لویی باید دست‌به‌کار شود. باید بجنبد. آیا مدی، بهترین دوستش، می‌تواند نجاتش بدهد؟

متن کتاب:

همین‌الان همه‌ی کتاب‌های جغرافی‌ام را انداختم دور.نبینم ناراحتشان باشی، چون همه‌اش تقصیر خودشان است.کل تعطیلات کریسمس را لم داده بودند توی اتاقم و کوهِ تکالیفی را که باید انجام می‌دادم مسخره می‌کردند. تا امروز که دیگر طاقتم طاق شد. شوتشان کردم توی سطل آشغال، کنار یک‌مشت چایی‌کیسه‌ای و یک چیز سوخته و خیلی بوگندو که امیدوار بودم سوپ باشد. حالا اتاقم احساس می‌کند حسابی بزرگ‌تر و سرحال‌تر شده.فقط وقتی برمی‌گردم مدرسه، کلی می‌افتم توی دردسر، نه؟ آخر چرا این کار را کردم؟ناراحتم؟بگی‌نگی، اما چیزهایی …
سفارش:0
باقی مانده:2

بیا با جغدها درباره‌ی دیابت تحقیق کنیم

175,000 تومان
کتاب «بیا با جغدها درباره‌ی دیابت تحقیق کنیم» مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و نوشته‌های دیوید سداریس، نویسنده و طنزپرداز شناخته شده‌ی آمریکایی است که توسط پیمان خاکسار به فارسی برگردانده شده است. پیش‌تر، این مترجم با ترجمه‌ی کتاب «بالاخره یه روزی قشنگ حرف می‌زنم» این نویسنده‌ی آمریکایی را به مخاطبان فارسی‌‌زبان شناسانده بود. با خواندن «بیا با جغدها درباره‌ی دیابت تحقیق کنیم» که در آمریکا با استقبال فوق‌العاده روبه‌روشد، با گردشگری کنجکاو آشنا می‌شوید و چیزهایی را می‌خوانید که هرگز فکرش را هم نمی‌کردید بتوانند به این خنده‌داری باشند. از مشکلاتی که یک دندانپزشک در فرانسه با آن سر و کله می‌زند گرفته تا شکل عجیب و غریب دستشویی‌ها در پکن. از عادات غذایی پرنده‌های کمیاب استرالیایی تا طبیعت بکر کارولینای شمالی. در این اثر تک‌گویی‌هایی را از آدم‌هایی عجیب و غریب می‌خوانیم که با تفکرات خنده‌دارشان ما را به دنیای متفاوتی دعوت می‌کنند. شهرت سداریس بیشتر به خاطر داستان‌های کوتاه فکاهی و طنزآمیزی است که با الهام از زندگی شخصی‌اش می‌نویسد. او در قالب داستان‌و به روش خاص خودش، مسائل اجتماعی پیرامونش را تفسیر می‌کند. در قسمتی از متن این کتاب آمده است: «همیشه به خودم می‌گفتم وقتی پنجاه سالم شود اپرا را کشف می‌کنم، نه همین‌جور سرسری، با تمام وجود: اسم آهنگ‌سازها را حفظ می‌کنم، ایتالیایی یاد می‌گیرم و شاید حتا یک شنل بخرم. به‌نظرم اپرا چیزی بود که فقط یک آدم مسن جذبش می‌شود، برای همین این‌قدر عقبش انداختم. بعد پنجاه سالم شد و به جای اپرا شنا را کشف کردم. یا شاید بهتر است بگویم دوباره کشف کردم. از ده‌سالگی شنا بلد بودم، توی باشگاه رالی کلاس می‌رفتم. یک جای بهتر هم بود، باشگاه کارولینا، ولی بعید می‌دانم یانکی‌ها را راه می‌دادند. اگر حافظه‌ام درست یاری کند جهودها را هم راه نمی‌دادند. تنها سیاه‌پوستانی که به یاد می‌آورم خدمه بودند و همه، حتا بچه‌ها، به اسم کوچک صدای‌شان می‌کردند. به کسی که پشت پیشخان ایستاده بود به جای آیزاک می‌گفتیم آیک و من با یازده سال سن، آقای سداریس بودم. باشگاهِ بهتر بر مبنای این شعار بنیان گذاشته شده بود که رالی مهم است، این‌که خانواده‌های قدیمی‌اش بهترین هستند و به جایی احتیاج دارند که بتوانند از معاشرت هم لذت ببرند بی‌این‌که کسی پنجول‌شان بکشد. اگر این ایده به‌نظرمان خنده‌دار نمی‌آمد در باشگاه‌مان احساس بدبختی می‌کردیم. البته این را هم به آدم می‌گفت: ببین با مزخرف بودن چه‌قدر پول صرفه‌جویی کردی!»
سفارش:0
باقی مانده:1

مدرسه‌ی خیال‌باف‌ها 2/ جاسوسی که ناهار مدرسه را دوست داشت

175,000 تومان
سلام!
من ایزی‌ام، تنها دختر پدر و مادرم و دانش‌آموز کلاس چهارم «ج».
چند تا دوست خوب دارم که با هم به یک مدرسه می‌رویم. اما مشکلاتی هم دارم؛ مثلاً اینکه خیلی وقت‌ها مامان، بابا و معلم‌ها حرف‌های من و دوست‌هایم را باور نمی‌کنند. البته این موضوع اصلاً باعث نمی‌شود که ما درباره‌ی چیزهای مشکوک تحقیق نکنیم. با ما همراه باشید تا شما هم نتیجه‌ی تحقیق‌هایمان را بفهمید. ماجرای این کتاب درباره‌ی هم‌کلاسی تازه‌واردمان است. او از فرانسه آمده و اسمش مَتیلد است. من خیلی بیشتر از بقیه‌ی بچه‌ها برای آمدنِ متیلد هیجان دارم، چون خانم جونز فقط به من گفته راهنمای او باشم. اما انگار مشکلاتی وجود دارد... رفتارِ متیلد کمی عجیب‌وغریب است؛ هم قیافه و قدوقواره‌اش و هم ناهار دلخواهش در مدرسه... دقیقاً همان غذایی را دوست دارد که ما همگی از آن متنفریم! نکند او جاسوس باشد! ما فکر می‌کنیم حتماً کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است، برای همین هم قبل از آنکه دیر بشود و اتفاق‌های بدی بیفتد، تحقیق‌هایمان را شروع می‌کنیم تا سر از رازهای او دربیاوریم. ** برنده‌ی جایزه‌ی بلوپیتر ۲۰۱۵
سفارش:0
باقی مانده:1

شکار کبک

175,000 تومان

معرفی کتاب شکار کبک اثر رضا زنگی آبادی

قدرت مردی آسیب دیده است، او در مدرسه تحقیر شده و توسط یکی از بستگانش مورد تجاوز قرار گرفته و پدرش بارها او را از نظر ذهنی درهم کوبیده است.
پس از مرگ مادر، او قدرت تنها حامی خود را از دست داده است، تصمیم می گیرد متفاوت رفتار کند، خشونت خود را بر دیگران اعمال می کند.
کتاب شکار کبک رمانی روانکاوانه درباره مردی است که فقط مادرش را دارد و همه او را آزار می دهند. تغییر این شخصیت و نگاهش به اطرافیان داستانی جذاب و هیجان انگیز را برای خواننده رقم می زند.
کتاب شکار کبک نوشته رضا زنگی آبادی توسط نشر چشمه منتشر شده است.
شکار کبک نمونه ای از یک رمان اجتماعی و روانکاوانه خوب است. این کتاب داستان مردی تحقیر شده را روایت می کند که توانست خود را تغییر دهد.