دفتر طراحی 140 برگ

350,000 تومان

دفتر طراحی 140 برگ

  • جلد جذاب
  • کاغذ باکیفیت
  • 140 برگ
شناسه محصول: نامعلوم دسته: , , برچسب:
توضیحات

دفتر طراحی 140 برگ

بهترین دفتر طراحی و ویژگی‌های آن

اگرچه داشتن ذوق هنری و علاقه به طراحی، در کیفیت آثار نقشی کلیدی دارد، اما برخی عوامل دیگر هم در آن‌ها تأثیرگذارند، از جمله:

۱. کاغذ:

کاغذ دفتر طراحی تنوع و گوناگونی بالایی دارد. این طراح و هنرمند است که بر مبنای نوع کار خود، از میان این تنوع دست به انتخاب می‌زند. اگر دانشجو یا هنرجوی مبتدی هستید و نمی‌دانید کدام نوع را انتخاب کنید، قطعا استاد شما می‌تواند در انتخاب بهترین دفتر طراحی به شما کمک کند.

از نمونه‌های بهترین دفتر برای طراحی آن‌هایی است که از کاغذ کارتریج تشکیل شده است. ویژگی این کاغذها این است که جوهر و گرافیت را پخش نمی‌کنند. دلیل آن‌هم تراکم بالا و بافت به‌خصوصی است که دارند.

۲. اندازه دفتر:

پیش‌تر هم گفتیم که دفترهای طراحی در ابعاد گوناگون و متنوعی تولید و عرضه می‌شوند. بی‌شک برای این تنوع‌دهی دلیلی وجود دارد و هریک از ابعاد می‌توانند برای دسته‌ای از طراحان و هنرمندان کاربرد داشته باشند. رایج‌ترین ابعاد دفتر طراحی A3، A4 و A5 هستند.

دفتر طراحی a3:

این دفتر بیشتر مورد استفاده‌ی دانشجویان و فعالان رشته‌های طراحی و مهندسی است. طراحی‌های حرفه‌ای معمولا نیاز به فضای وسیع‌تری دارد به همین دلیل این عزیزان از دفتر طراحی a3 استفاده می‌کنند.

دفتر طراحی a4:

برای دانشجویان رشته‌های هنر بیشتر این دفترها کاربرد دارد. بچه‌های طراحی و نقاشی، طراحی لباس و … معمولا از دفتر طراحی با ابعاد a4 استفاده می‌کنند.

بهترین دفتر طراحی برای دانش‌آموزان مدارس نیز همین اندازه است که برای دروس و کارگاه‌های فوق برنامه‌ی هنری خود از آن استفاده می‌کنند. این اندازه با ابعاد کیف و کوله پشتی مدرسه آن‌ها نیز هم‌خوانی بیشتری دارد و نیازی نیست آن را در دست بگیرند.

دفتر طراحی a5:

بهترین دفتر طراحی برای کسانی که دوست دارند همیشه آن را به همراه داشته باشند این اندازه است. این دفتر ابعادی کوچک دارد و در بیشتر کیف‌ها جا می‌شود.

هم برای علاقه‌مندان مبتدی و هم برای افراد حرفه‌ای که دوست دارند بر مبنای الهامات لحظه‌ای کارهایی را اتود بزنند، اندازه a5 بهترین دفتر برای طراحی است.

۳. صحافی و جلد:

پیش‌تر هم اشاره کردیم که دفتر طراحی باید سیمی باشد. این نوع صحافی کمک می‌کند دفتر طراحی به راحتی به صورت 180 درجه باز شود و دست طراح بر تمام وسعت کاغذ تسلط داشته باشد. صحافی سیمی بهتر است افقی باشد. به این ترتیب فضای کار طراح باز هم مناسب‌تر می‌شود.

جلد نیز اهمیت بالایی در انتخاب بهترین دفتر برای طراحی دارد زیرا پوشش محافظ آثار شماست. جلدهای سخت هم از نظر محافظت بیشتر مفید هستند و هم از این نظر که می‌توانید از آن‌ها به عنوان زیردستی به جای تخته‌شاسی استفاده کنید.

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن نامعلوم
ابعاد نامعلوم
رنگ

قهوه ای

,

بنفش

,

سفید

,

نارنجی

,

سبز

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دفتر طراحی 140 برگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: samanehfathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دیلتای و یورک

140,000 تومان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-99

بسیاری از علاقه‌مندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیده‌اند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده‌ باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخل‌های مناسبی برای ورود به گستره‌های متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که می‌خواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینه‌های راهگشایی که پیش ‌رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخل‌های مربوط به آن در این دانشنامه برود.

نگارش، تدوین و انتشار مدخل‌های دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر این‌که پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگی‌های درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی می‌آید که می‌خواهند در زمینه‌ای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقه‌مند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه می‌نماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.

مسئله شرق (قدرت‌های بزرگ و فروپاشی امپراتوری عثمانی)

180,000 تومان

معرفی کتاب مسئله شرق

“از شکست در نبرد با روسیه (۱۷۷۴-۱۷۶۸) تا ناکامی در جنگ جهانی اول که نهایتاً به فروپاشی امپراتوری عثمانی، انعقاد عهدنامه‌ی لوزان (۱۹۲۳) و تأسیس جمهوری ترکیه منتهی شد، مسئله‌ی شرق همواره در کانون روابط این امپراتوری با قدرت‌های بزرگ اروپایی و همچنین اقوام و ملت‌هایی قرار داشت که برای دستیابی به استقلال سر به شورش برمی‌داشتند. هر گوشه از سرزمین‌های تحت سلطه‌ی امپراتوری عثمانی که قدم در راه جداسری برمی‌داشت، در پی آن قدرت‌های بزرگ اروپایی از این آب گل‌آلود ماهی می‌گرفتند و توان نظامی و سیاسی خود را وسیله‌ی گسترش دامنه‌ی نفوذ قرار می‌دادند. در تمام وقایعی نظیر ظهور جنبش استقلال یونان، شورش محمدعلی در مصر، جنگ کریمه و قیام اسلاوها در بالکان، عثمانی همواره تا آستانه‌ی سقوط پیش می‌رفت و تنها با اتکا به مداخله‌ی قدرت‌هایی کمر راست می‌کرد که در رقابت با یکدیگر و برای حفظ توازن قوا بقای حیات «باب عالی» را مرجح می‌دانستند. با این حال، ائتلاف عثمانی با قدرت‌های مرکزی در جریان جنگ جهانی اول اشتباه محاسبه‌ای بود که ختم کار را رقم زد و به عمر «پیرمرد بیمار اروپا» خاتمه داد. مجموعه‌ی «کارگاه تاریخ» به‌پشتوانه‌ی تحلیل‌های دقیق و اسناد معتبر، پرتوی تازه بر رویدادهای مهم و مناقشه‌برانگیز جهان، از اوایل عصر مدرن تا امروز، می‌اندازد. این کتاب‌ها بیش از پنج دهه منبع اساسی دانشجویان و پژوهندگان تاریخ بوده است که اینک به‌تدریج در اختیار خوانندگان فارسی‌زبان قرار می‌گیرد.

مسئله شرق (قدرت‌های بزرگ و فروپاشی امپراتوری عثمانی) - انتشارات نی

شکلک (۴۶)

56,000 تومان

معرفی کتاب شکلک (۴۶)

اعتراف می‌کنم هنوز آن خانه‌ی ویران در ذهنم زنده است و هنوز حسن و عالیه در حوضش خفته‌اند و هر از گاهی بیدار می‌شوند، معرکه می‌گیرند، خسته می‌شوند و باز می‌خوابند؛ «خواب دبش کلفت‌کُش». هنوز خانه‌ی ویران سرپناهِ نرگس و شریف است و آن دو چاره‌ای ندارند جز آشتی با گذشته؛ آشتی با تاریخ.ـ از یادداشت نویسنده
"شکلک" از دو زمان تاریخی مختلف در این منطقه الهام گرفته است؛ شخصیت‌های آن از لحاظ طبقه‌بندی تقریبا در نزدیکی هم قرار دارند و از لحاظ فرهنگی در دو سر طیفی متمایز قرار دارند. از دیدگاه روایی، نویسنده و کارگردان یکی از این دو زمان را به عنوان زمان اصلی (که مکان آن ثابت است) نمی‌پذیرند. با این حال، از منظر روانشناسی، تماشاگر زمان زوج جوان در نمایش و زمان کنونی را به عنوان زمان اصلی‌تر و نزدیک به خود ترجیح می‌دهد. این ترکیب دو زمان به شکل فلاش‌بک و بازگشت به حالت گذشته نیست، بلکه با تطبیق رئالیسم جادویی که ثمینی به کار برده، تشریح بهتری انجام می‌دهد.در بخش "نمایشی"، زوجی قدیمی مشابه "اینترکات" مسئول اجرای کار هستند. آنها تا حدودی سر داستان را بر عهده دارند و یا ان را به پایان می‌برند یا نشانه‌ای از مصیبت می‌دهند. از نظر محتوایی، "شکلک" یک نمایش جسورانه است.اگرچه از زوایای گوناگونی می‌توان به این نمایش نگاه کرد، اما در جهت خلاصه کردن این توضیحات، می‌توان به مفهوم اصلی آن اشاره کرد که تکرار تاریخی است؛ این تکرار تاریخی در واقعیت به تعبیر آشنای مارکس (تراژیک و کمدی) اشاره دارد. با این حال، اینجا این تعبیر چندان مناسب نیست و از تکرار فراتر می‌رود. در این نمایش، هر دو زمان به نوعی یک‌بار است! و عنصر مهم در این یگانگی رویداد و معنا، شخصیت نقره/ نرگس است. اگرچه حسن شکلکی و عالیه به وضوح به دهه 1330 میلادی تعلق دارند و شریف جوانی نماینده امروز است، اما نقره/ نرگس به هر دو دوره (لباس‌هایش نمایانگر تغییر از دیروز به امروز می‌شوند) و هر دو سطح فرهنگی/ اجتماعی در نمایش، او را به خود اختصاص می‌دهند.

گرگ و میش هوای خردادماه

70,000 تومان

معرفی کتاب گرگ و میش هوای خردادماه

در این میان، شایعاتی در مورد محتوای اخطار مهاجرانی به یزدان‌پناه [صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول روزنامه‌ی آزاد] در این‌جا و آن‌جا پخش شد؛ از جمله این‌که زیدآبادی چریک است. و یا این‌که او با سپردن سردبیری روزنامه‌اش به من، گوشت را به دهان گربه داده است. یزدان‌پناه اما همچنان از افشای آن‌چه بین او و مهاجرانی رد و بدل شده بود، خودداری می‌کرد. غروب آن روز او با حالتی غمزده به من گفت که به دادگاه انقلاب احضار شده و پس از حضورش در آن‌جا، قاضی مقدس با او محترمانه برخورد نکرده است. یزدان‌پناه اضافه کرد که احضاریه‌ای هم برای من روی میز قاضی مقدس دیده است. من تا آن زمان چنان در کار روزنامه غرق شده بودم که حتی متوجه فضای اطرافم نمی‌شدم. توضیح یزدان‌پناه درباره‌ی احضارش به دادگاه انقلاب، مرا به خود آورد. از او پرسیدم که آیا برای برکناری من تحت فشار است؟ او به گونه‌ای ابهام‌آمیز ماجرا را شرح داد و من از سخنان او چنین برداشت کردم که مهاجرانی او را تهدید کرده است که یا مرا از سردبیری کنار بگذارد و یا این‌که روزنامه توقیف خواهد شد. مهاجرانی البته این را هم گفته بود که منظورش منع حضور کامل من در روزنامه‌ی آزاد نیست و می‌توانم عضوی عادی از تحریریه‌ی آن باشم.

گرگ و میش هوای خردادماه - انتشارات نی

کیمیاگر

150,000 تومان

معرفی رمان کیمیاگر:

کیمیاگر رمانی از نویسندۀ برزیلی پائولو کوئیلو است که اولین بار در سال 1988 منتشر شد. این کتاب در اصل به زبان پرتغالی و به سبک رئالیسم جادویی (ژانر ادبی که در آن یک روایت واقع‌گرایانه به‌صورت تفکیک‌ناپذیر و بی‌نقصی با عناصر سورئال، فانتزی و رؤیایی ترکیب می‌شود) نوشته شده و از بسیاری جهات خیره‌کننده و تحسین‌برانگیز است. این کتاب با زبان ساده‌اش حاوی احساسات قدرتمند، شخصیت‌های جالب و عمیق، پیچش‌های طرحی و حکمت‌های الهام‌بخش است که ما را وادار می‌کند به واقعیتی متفاوت و دور فکر کنیم، حتی اگر دردناک باشد. قهرمان داستان که راوی تنها دو بار او را سانتیاگو می‌نامد، احساس می‌کند که این جهان جای او نیست. این پسر تمایل شدیدی به سفر در جهان دارد و همین تمایل باعث می‌شود او رؤیای سفر عجیبی را ببیند و این رؤیا علتی است که طرح داستان را به جریان می‌اندازد.

واکنش‌های جهانی به رمان کیمیاگر:

 

پائولو کوئیلو با اینکه به‌شدت مورد انتقاد منتقدان مطرح کتاب است اما بدون شک یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان برزیلی است. اکثریت آثار او بر اساس عرفان و علم به چیزهایی است که مردم عادی آن را درک نمی‌کنند.

«کتاب کیمیاگر افسانه‌ای حکیمانه و الهام‌بخش در مورد رسیدن به رویاهای شخصی و سفر واقعی زندگی است.» - اِم. اسکات پِک «این جادوگر برزیلی (پائولو کوئيلو) باعث می‌شود کتاب‌ها از کتابفروشی‌ها ناپدید شود.» - نیویورک تایمز «کیمیاگر داستانی زیبا است که پیامی برای هر خواننده دارد.» -جوزف گیرزون، نویسندۀ کتاب جاشوا

چرا باید رمان کیمیاگر را بخوانیم؟

 

کیمیاگر کتابی عالی برای هرکسی در هر سنی است که علاقه به خواندن کتاب‌های رشد فردی و ادبی دارد و برای هرکسی که می‌خواهد رؤیایش را بخواند شدیداً توصیه می‌شود. خواندن کتاب کیمیاگر نیازمند زمان و آمادگی بالا برای مطالعه است. این کتاب با اینکه رگه‌های طنز و کمدی دارد اما برای سرگرمی نوشته نشده است. بلکه کتابی است که نوشته شده تا خواننده بتواند خودش را بازیابد.

جملات درخشانی از کتاب کیمیاگر:

 

«اسمش سانتیاگو بود. وقتی روز سرازیر شد و آسمان به تاریکی زد، با گله‌اش به کلیسای متروک و مخروبه‌ای رسید که سقف آن سال‌ها پیش فرو ریخته بود و درخت چنار بزرگ و پرشاخ و برگی از محل نمازخانه آن سر برآورده، رو به آسمان داشت. تصمیم گرفت شب را آن‌جا بخوابد. گوسفندها را از درگاهیِ فروریخته، وارد محوطه کلیسا کرد. منطقه را می‌شناخت و می‌دانست گرگی در کار نیست ولی... یادش آمد، یک بار، یکی از میش‌هایش با استفاده از تاریکی فرار کرده بود و او تمام روز بعد را به جستجوی حیوان گمشده گذرانده بود. بهتر دید، درگاه را با تخته پاره بپوشاند تا مانع فرار آن‌ها در تاریکی شب شود. بالاپوشش را روی زمین پهن کرد و دراز کشید. کتابی را که تازه از خواندنش فارغ شده بود، زیر سر گذاشت. فکر کرد بهتر است کتاب‌های پرحجم‌تری بخواند تا هم دیرتر تمام شوند و هم بالش‌های راحت‌تری برای شب‌ها باشند. وقتی بیدار شد، آسمان هنوز تاریک بود. نگاهش از پسِ خرابه‌ها در نیمه‌راه آسمان، در آن دورها، به ستاره‌ها می‌رسید، ستاره‌هایی که سوسو می‌زدند. به خود گفت: «کاش بیش‌تر می‌خوابیدم.» چون... خوابی دیده بود، خوابی ناتمام، همان خواب هفته پیش که یک بار دیگر در سایه‌روشن ذهنش دویده بود و باز قبل از این‌که به صحنه‌های پایانی برسد، بیدار شده بود.»

«جوان فکر کرد که اگر علت را برای دخترک بگوید، او چیزی نخواهد فهمید بنابراین بهتر دید به سؤالش جواب ندهد، و به ادامه شرح ماجراهای سفر پرداخت. می‌دید که چشمان دخترک از تعجب گاه بزرگ و از هراس گاه بسته می‌شوند. زمان می‌گذشت و او آرزو داشت... آرزو داشت روز به غروب ننشیند، کار پدر دخترک آن‌قدر زیاد شود تا از او بخواهد سه روز تمام به انتظار بماند. خود را در حالت متفاوتی می‌دید، چیزی در درونش می‌دوید، احساسی که تا آن روز برایش ناشناخته بود. میل داشت برای همیشه در همان شهر، با همان دخترک موسیاه، با چشمان سیاه درخشان، باقی بماند... برای همیشه، آن‌هم در روزهای لبریز از بی‌خیالی، روزهایی که هرگز شبیه به هم نباشند. اما... بازرگان سر رسیده بود و از او خواسته بود پشم چهار گوسفند را برایش بچیند، پولش را هم داده بود و دعوتش کرده بود سال آینده دوباره بیاید. اکنون... چهار روز دیگر راه در پیش دارد تا به آن شهر برسد. ناباور بود و بسیار ملتهب. نکند دخترک فراموشش کرده باشد. کم نیستند چوپانانی که از آن‌جا گذشته‌اند و پشم گوسفندهایشان را به بازرگان عرضه داشته‌اند.» «با خود اندیشید، شاید این مکان مخروبه، این کلیسای متروکه، که درخت چناری از نمازخانه آن سر به آسمان کشیده، محل آمد و رفت کولی‌های جادوگر باشد... یا شاید، اجنه... فضای آن را اشغال کرده‌اند که چنین پراکنده اندیشید و چنین فکری در ذهنش جان گرفت. و در ادامه این فکر از خود پرسید، آیا... خواب ناتمامی که دوبار به سراغش آمد، نمی‌تواند علت افکار درهمش باشد؟ و نمی‌تواند سبب شود آن‌چنان تصوری در ذهنش بدود و بخواهد عصبانیتش را بر سر دوستان همیشه وفادارش، بر سر گوسفندهایش خالی کند؟ فکرش به جایی نرسید. شراب باقیمانده از شب قبل را سرکشید و بالاپوش خود را دور بدنش پیچید. می‌دانست که تا چند ساعت دیگر، با نیش خورشید، هوا گرم می‌شود و او نخواهد توانست گله‌اش را به اطراف ده ببرد. تابستان، در این ساعت، همه اسپانیا خوابیده است و گرما تا شب ادامه دارد. او ناگزیر بود، تمام روز، بالاپوش خود را همراه داشته باشد، گاه و بی‌گاه به سرش می‌زد که این بار اضافی را از خود دور کند.»

تحلیلی بر رمان کیمیاگر‌:

 

کوئیلو در کتاب کیمیاگر به تضاد درونی عشق و افسانه شخصی درون سانتیاگو می‌پردازد و در نهایت عشق را به‌عنوان ابزاری پشتیبان، برای رسیدن به افسانه شخصی پیشنهاد می‌کند و می‌گوید که عشق محرک بزرگی در زمان و نحوۀ رسیدن به رؤیاهاست. به گفتۀ کوئیلو، رؤیاها هزینه دارند اما نزیستن رؤیاها هزینۀ سنگین‌تری دارد. دنبال‌کردن رؤیاهایمان و متعهدشدن به انجام آن‌ها باعث می‌شود که تمام کائنات دست‌به‌دست هم بدهند تا آنچه را که می‌خواهید به شما ببخشند. کیمیای زندگی قوی‌ترین عنصر هدایت‌کنندۀ احساسات و افکار و خواسته‌ها و نیازهای ماست و باتکیه‌ بر اصل «هرآنچه که از جهان و کائنات طلب کنیم، به ما بخشیده می‌شود» به امکان تحقق یافتن رؤیاهای ما اشاره می‌کند. کوئیلو در این کتاب نمادین و تأمل‌برانگیز، مفهوم مهمی را که درکش برای همۀ مردم واجب است بیان می‌کند: در زندگی، هیچ‌چیز زیباتر از خود زندگی وجود ندارد.

چرا کیمیاگر بسیار موفق شد؟

 

کیمیاگر کتاب بسیار موفقی است و هنوز هم به‌خاطر روایت عالی و پرسیدن عمیق‌ترین سؤالات دربارۀ زندگی، کتاب پرفروشی حساب می‌شود. کیمیاگر از دیدگاه سوم‌شخص روایت می‌شود و خواننده به‌راحتی می‌تواند با شخصیت اصلی، اضطراب‌ها و تردیدهای او همدلی و همذات‌پنداری کند. کوئیلو با زبانی ساده دانش گسترده‌ای را که دربارۀ موضوعات متنوعی چون عرفان و معنویت و روح انسانی دارد با ما به اشتراک می‌گذارد. این کتاب به ما می‌آموزد که باید به قلبمان گوش دهیم و به اهدافمان وفادار بمانیم تا قدرتی کسب کنیم که از هر مانعی بر سر راهمان قوی‌تر است. کتاب کیمیاگر نه فقط به‌خاطر داستان شگفت‌انگیزش بلکه به‌خاطر روایت ساده و درک‌پذیرش بسیار لذت‌بخش است. پائولو کوئیلو در این اثر با زبانی ساده نشان می‌دهد که کیمیاگری نه تبدیل مس به طلا بلکه تبدیل روحی کوچک و ساده به خردمندی بزرگ است. کتاب کیمیاگر شخصیت تکراری ندارد و چون هرکدام از شخصیت‌ها به روش خودش به‌نوعی به سانتیاگو کمک می‌کند، هرکدام ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودشان را دارند. زن کولی به او اجازۀ پذیرش رؤیا و درک امکاناتش را داد، شاه پیر به او فال گرفتن آموخت و یک جفت سنگ به او داد تا بتواند با آن فالش را بخواند، مرد انگلیسی به او یادگیری و تحقیق آموزش داد و کیمیاگر نشانش داد تا دربارۀ شگون و آینده‌اش بیشتر بداند. همذات‌پنداری با کتاب کیمیاگر بسیار ساده است. شاید به همین دلیل است که این کتاب بسیار محبوب شده است. همۀ ما رؤیایی داریم و مایلیم تحت هر شرایطی آن را دنبال کنیم، اما واقعیت زندگی اغلب بر خلاف ما حرکت می‌کند و تلاش می‌کند به رؤیای ما پایان ببخشد. همین اتفاق برای چوپان کتاب کیمیاگر می‌افتد، او برای رسیدن به رؤیا و اهدافش تلاش می‌کند، درست مانند اغلب ما، او نیز می‌خواهد تسلیم شود و به منطقۀ امن خود بازگردد اما پشیمانی دست‌کشیدن از رؤیایش او را رها نمی‌کند. این تشابهات بین داستان و واقعیت زندگی ماست که باعث می‌شود بعد از شروع کتاب کیمیاگر دلمان نخواهد که پیش از تمام شدنش آن را زمین بگذاریم.

خلاصۀ داستان کیمیاگر

 

کتاب کیمیاگر قصۀ سانتیاگو، چوپان جوان اندلسی را بازگو می‌کند که به‌قصد جستجوی گنجی واهی که در خواب‌دیده در زیر اهرام مصر مدفون شده است، میهن خود را ترک کرده و در آفریقای شمالی سرگردان می‌شود. او با یک کولی، مردی که ادعا می‌کند پادشاه است و یک کیمیاگر آشنا می‌شود. سانتیاگو به دلیل برخورد با شخصیت‌های رازآلود مختلف، مفاهیم ابتدایی وجودگرایی را می‌آموزد. اساسی‌ترین مفاهیم را خردمندترین استاد یعنی کیمیاگر به او می‌آموزد. او به‌تنهایی اثری عمیق و تحول برانگیز بر زندگی سانتیاگو می‌گذارد اما هیچ یک از آن‌ها نمی‌دانند که گنج چوپان دقیقاً چیست و آیا سانتیگو موفق می‌شود بر موانع راه غلبه کرده و گنجش را به دست بیاورد یا نه؟ سفری که در ابتدا به‌قصد مال دنیا آغاز شده رفته‌رفته به ماجراجویی برای کشف خود و غنای روحی تبدیل می‌شود. سانتیگو از گوسفندچرانی ساده تبدیل به خردمندی می‌شود که در روح جهان غوطه‌ور شده است. کتاب کیمیاگر نمادی جاودان از اهمیت دنبال‌کردن رؤیاها و گوش‌دادن به ندای قلبمان است.

مضامین اصلی کتاب کیمیاگر

 

جزءجزء کتاب کیمیاگر پر از نماد است. سفر سانتیاگو و مواجه او با اهرم مصر به‌شدت مملو از معناست. در هر سطر این کتاب پیامی قدرتمند نهفته است که تاکید می‌کند معنای واقعی زندگی نه در امور مادی و زائد بلکه در درک افسانه شخصی و کیمیای زندگی است و بر ما ضروری است که افسانه شخصی خودمان را شکوفا کنیم. مضمون کلی کتاب آن است که همه چیز اهمیت خاص خود را دارد، همه چیز باید تکامل یابد و همه چیز، از کوچک‌ترین اتم‌ها تا بزرگ‌ترین و دورترین ستاره‌ها در جهان، همه تکه‌هایی از یک کل هستیم: روح جهان.

مانع ترس یکی از خطرناک‌ترین موانعی که کتاب به آن پرداخته است موضوع ترس است. ترس از شکست است که ما را از افسانه شخصی‌مان دور می‌سازد و غلبه بر آن پیروزی بزرگی است. بنا به گفتۀ خود کوئیلو: «ترس از رنج بدتر از خود رنج است. هیچ قلبی نیست که در پی آرزوهایش باشد ولی رنج نبرد، چون آرزوها بی‌پایان و دور از دسترس‌اند و راه، راه دشواری است. همت می‌خواهد و تلاش و هر لحظه آن می‌تواند لحظه پایانی باشد. لحظه دیدار با خدا یا لحظه پیوستن به ابدیت ...» خرد وقتی سانتیاگو از کولی تقاضا می‌کند خواب تکراری‌اش را برایش تعبیر کند از شنیدن تعبیر پیش‌پاافتاده او ناامید می‌شود. کولی در پاسخ به این ناامیدی برایش توضیح می‌دهد: «... چیزهای ساده با وجود سادگی‌هایشان رویدادهای شگفت‌انگیزی هستند. فقط متفکران و عالمان هستند که آنها را می‌بینند و به بررسی می‌گذارند...» قدرت اجتناب‌ناپذیر ایمان در جایی از داستان قهرمان می‌کوشد که ندای سرنوشتش را فراموش کند اما پیرمردی با لباسی عربی سرنوشت پاکش را به او یادآوری می‌کند و می‌گوید: «این که در یک‌لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست می‌دهیم و تصور می‌کنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگ‌ترین فریب دنیاست.» در هر اندیشه یک تصمیم نهفته است. جایی در میان آفریقا یک تاجر مکار پول سانتیاگو را بالا می‌کشد. بعد از آن قهرمان داستان باید انتخاب کند که چه واکنشی نسبت به این رخداد نشان دهد. آیا باید خود را قربانی بداند و ناله و اظهار شکست کند یا تصمیم بهتری وجود دارد؟ درنهایت او تصمیم می‌گیرد که خیال کند ماجراجویی در جستجوی گنج است.

معنی نمادها در کتاب کیمیاگر:

 

گوسفندها گوسفندهای سانتیاگو نمادی از وجود و زندگی افرادی است که نسبت به افسانه‌های شخصی‌شان نابینا هستند. سانتیاگو گوسفندانش را دوست دارد اما به‌خاطر تمایل حیوانی آنها به آب و غذا، نسبت به آنها بی‌احترامی پنهانی می‌ورزد. او احساس می‌کند که گوسفندانش قدر سرزمین‌های بی‌نظیری را که او در طول سفر کشف می‌کند نمی‌دانند و از اینکه آنها آن‌قدر کورکورانه به او اعتماد دارند که به‌راحتی می‌تواند آنها را بکشد نیز در عذاب است. این گوسفندها نماد شخصیت‌هایی مانند نانوا یا تاجر بلور هستند که افسانه‌های شخصی خود را رها کرده و مانند گوسفندان تسلیم خواسته‌های مادی خود و میل به مقبولیت اجتماعی شده‌اند. در نتیجه آنها به‌خاطر دیدگاه‌های محدودشان، توانایی درک جنبه‌های خاصی از خلقت و بسیاری فرصت‌های زندگی را از دست می‌دهند.

کیمیاگری کیمیاگری به فرایند تبدیل یک فلز بی‌ارزش به فلزی بسیار باارزش مانند طلا گفته می‌شود. اما در این داستان کیمیاگری فراتر از فلزات می‌رود. سانتیاگو در این کتاب فلزی است که تحت‌تأثیر کیمیاگری قرار می‌گیرد. سفر و تجربیات سفرش او را از چوپانی ساده به کیمیاگری خردمند تبدیل می‌کند. همچنین تحقق افسانه شخصی هر فرد خود نوعی کیمیاگری است. به زبان کتاب، فلز باید خود را از شر تمام ناخالصی‌ها خلاص کند تا به تکامل برسد. سانتیاگو نیز باید خود را از شر ناخالصی‌هایش مانند تمایل به پذیرش توسط والدینش، زندگی به‌عنوان چوپان یا حتی زندگی با فاطمه خلاص کند تا به افسانه شخصی‌اش پی ببرد و رشد شخصیتی داشته باشد. بیابان صحرا، با شرایط سخت و جنگ‌های قبیله‌ای، نمادی از مشکلات جدی‌ است و در انتظار هرکسی است که در تعقیب افسانه شخصی خود است، اما همچنین به‌عنوان معلم مهم سانتیاگو در طول سفر او به اهرام عمل می‌کند. همان‌طور که کیمیاگر می‌گوید، آزمون‌ها بخشی ذاتی از تمام افسانه‌های شخصی هستند، زیرا برای ایجاد رشد معنوی ضروری هستند. بیش از گرمای بیابان؛ سکوت، پوچی و یکنواختی کویر سانتیاگو را آزمایش می‌کند.

شكمبارگی

120,000 تومان
بسیار عجول، بسیار حساس، بسیار گرانقیمت، بسیار حریصانه، بسیار زیاد. اگر تمام این معیارها را به همراه شیفتگی افراطی و علاقه مفرط به منظور تشخیص گناه و گناهکار به کار ببندیم بر ما روشن می‌شود که گرچه از ظواهر امر پیداست که شکمبارگی کم‌ضررترینِ گناهان است، اما احتمال می‌رود فراگیرترینشان باشد. دقیقاً به سبب علایق افراطی‌مان، شیفتگی‌مان به چشیدن جدیدترین غذاها در مدرن‌ترین و گرانقیمت‌ترین رستوران‌ها و ترس وسواس‌گونه و ظاهراً متناقضمان از چاق شدن می‌توان چنین نتیجه گرفت که ما به فرهنگ شکمبارگان دچار شده‌ایم.
اگر شکمبارگی حقیقتاً گناهی کبیره باشد، کسی بین ما هست که گناهکار نباشد؟