دنیای رؤیایی 2 سالگی ما پسرها، (بیدار می شوم،بازی می کنم،با چیزها آشنا می شوم و بزرگ می شوم)

35,000 تومان

کودکان در یک سالگی توانایی های حرکتی و شناختی مخصوص به خود را دارند و با شناخت این توانایی ها تربیت و پرورش آنها آسان تر می شود. در این کتاب داستان و شعری برای کودکان این رده ی سنی در نظر گرفته شده است. همچنین در بخشی از کتاب احساس ها و حالت های یک کودک یک ساله و کارهایی که قادر به انجام آنهاست، با شکل های رنگی توضیح داده شده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
دنیای رؤیایی 2 سالگی ما پسرها
نویسنده
کارین، ماری آمیو
مترجم
هدی معصومی مقدم – مریم اسلامی (شاعر)
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 24
نوع جلد سخت
قطع
سال انتشار 1394
سال چاپ اول 1394
موضوع
علمی اموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002516855

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 26 × 22 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دنیای رؤیایی 2 سالگی ما پسرها، (بیدار می شوم،بازی می کنم،با چیزها آشنا می شوم و بزرگ می شوم)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

70 قصه ی قد و نیم قد برای کودکان

180,000 تومان
قصه های قدونیم قد در ده جلد منتشر شده و در هر جلد هفت قصه آمده است. تصویرهای رنگی کتاب ها، قصه ها را زیباتر و فهمیدن آنها را آسان تر کرده اند. این مجموعه، به صورت یکجا و در یک مجلد 7 قصه ای با جلد سخت هم منتشر شده است.

حیوانات بامزه جلد 2، خانم گاوه

5,000 تومان
"آقا گوسفنده" از مجموعه "حیوانات بامزه" داستانی جذاب و آموزنده برای خردسالان است که با تصاویری رنگارنگ و داستان‌های دلنشین، تخیل و شادی را به کودکان هدیه می‌دهد.

مسخ و داستان‌های دیگر

210,000 تومان
مسخ و داستان‌های دیگر دربرگیرنده‌ی چندین داستان از «فرانتس کافکا» است که به شما کمک می‌کند تا با دنیای داستانی این نویسنده‌ی مشهور آشنا شوید. بلندترین داستان این مجموعه‌ی خواندنی «مسخ» نام دارد که یکی از مشهورترین آثار قرن بیستم به شمار می‌آید. داستان «مسخ» با یک اتفاق عجیب شروع می‌شود: «گره‌گوار سامسا» صبح از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که به یک حشره‌ی بزرگ تبدیل شده است. این واقعه‌ی غیرمنتظره او و خانواده‌اش را در شوک فرومی‌برد. «گره‌گوار سامسا» که تا قبل از این اتفاق تنها نان‌آور خانواده بود، حالا دیگر نمی‌تواند سر کار برود و خانواده‌اش باید با این شرایط جدید سازگار شوند. این موضوع منجر به تغییرات عمده‌ای در روابط خانوادگی می‌شود. خانواده‌ی سامسا در ابتدا با ترس و ناراحتی نسبت به گره‌گوار واکنش نشان می‌دهند و به تدریج از او فاصله می‌گیرند. شخصیت اصلی داستان به تدریج در اتاقش حبس می‌شود و اعضای خانواده از تعامل با او اجتناب می‌کنند. در حالی که گره‌گوار سعی می‌نماید با شرایط جدیدش کنار بیاید، خانواده‌اش نیز به دنبال راهی برای ادامه‌ی زندگی خود بدون اتکا به او هستند. از میان سایر داستان‌های این کتاب می‌توان به مواردی مانند گروه محکومین، شمشیر، در کنیسه‌ی ما، مهمان مردگان و… اشاره کرد. اگر به داستان‌های فلسفی علاقه‌مند هستید، فرصت مطالعه‌ی کتاب «مسخ و داستان‌های دیگر» را از دست ندهید؛ چرا که به موضوعات عمیقی مانند از خود بیگانگی و فشارهای اجتماعی می‌پردازد.

ماجراهای نارنیا جلد 1، خواهرزاده جادوگر

100,000 تومان
ماجرا های نارنیا جلد 1 با رفتن ديگوري و پلي، دختر همسايه بغلي، به اتاق زير شيرواني و مخفي دايي اندرو آغاز شد. همان‌جا كه دايي اندرو با فريب پلي را وا داشت به حلقه‌اي جادويي دست بزند كه او را به دنيايي جادويي پر رمز و راز مي‌برد. ديگوري نيز براي بازگرداندن پلي راهي همان دنيا مي‌شود. در عوض ديگوري خود نيز همراه پلي به گشت و گذار در آن دنيا پرداخته و همراه او شاهد پديد آمدن دنياي اسرار‌آميز نارنيا توسط اسلان، شير با شكوه، مي‌گردد. پيش چشم اين ‌دو است كه نارنيا با تمام جنگل‌ها و كوه‌ها و دشت‌ها پديد مي‌آيد؛ حيوانات سخن‌گو يك‌به‌يك به وجود مي‌آيند؛ و پليدي نيز همچنان در اين دنيا وجود دارد.

ماشین بازی جلد 21، جیپ می رانم

15,000 تومان
داستان‌های ماشین بازی جلد 21 بهانه‌هاي خوبي هستند براي معرفي مشاغل يا وسايل به کودکان. در کتاب حاضر نويسنده کوشيده است درباره‌ي ماشين جيپ و توانايي رانندگي توضيحاتي بدهد. مخاطب اين داستان در تخيل خود ماشين‌سواري و رانندگي مي‌کند و اطلاعات خوبي درباره‌ي ويژگي‌هاي جيپ به‌دست مي‌آورد؛ مثل "داشتن لاستيک‌هاي محکم و پهن"، "توان عبور از جاده‌هاي خاکي و سنگلاخ".

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان
کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و...