دوشنبه

قیمت اصلی: 9,000 تومان بود.قیمت فعلی: 8,800 تومان.

معرفی کتاب دوشنبه اثر آراز بارسقیان

«دوشنبه» در واقع ادامه ای است بر رمان «یکشنبه » ی این نویسنده. در رمان «دوشنبه» بی این که نامی از قهرمان «یکشنبه» به میان بیاید، روایت یک روز از زندگی پر از بالاوپایین همان مرد را دوباره در یک پرده ی طولانی می خوانیم.
در یک دوشنبه ی مردادماه، روزی گرم و طولانی، قهرمان داستان ساعت 7 صبح از خانه بیرون می زند و تا ساعت 12 شب او را دنبال می کنیم.
مرد داستان همه ی زندگی اش را روی دایره می ریزد، از شغلی که انتخاب کرده تا همه ی درگیری های عاطفی و خانوادگی که گرفتارش شده و تمام روز او را در خیابان های تهران این سو و آن سو می کشد.
آراز بارسقیان (به ارمنی: Արազ Բարսեղյան) (متولد بهمن ماه ۱۳۶۲ در تهران)، نویسنده و مترجم ایرانی ارمنی تبار است.
او در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد و از سن هیجده سالگی با شرکت در کلاس های داستان نویسی جمال میرصادقی به طور حرفه ای داستان نویسی را شروع کرد.
کلاس داستان نویسی ای که حاصلش بردن جایزه ی ادبی صادق هدایت در اسفند ۱۳۸۵ بود.
داستان کوتاه هایی که وی در طول سال های ۱۳۸۳ الی ۱۳۸۶ نگاشت بود در سال ۱۳۸۸ در کتابی تحت عنوان «باسگا» توسط نشر افراز منتشر شد.او همچنین در زمینهٔ ترجمه ادبیات نمایش…

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786006846316 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

دوشنبه

نویسنده
آراز بارسقیان
مترجم
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 178
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1392
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 200 گرم
شابک
9786006846316
توضیحات تکمیلی
وزن 0.200 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دوشنبه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زيرآفتاب خوش خيال

4,000 تومان

معرفی کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر

جیران گاهان در کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر به روایت ازدواج دختری یهودی به نام مونا با مردی مسلمان می‌پردازد و مسائل و مشکلات زندگی این دو زوج را قبل و بعد از ازدواج به تصویر می‌کشد. این اثر که اولین رمان جیران گاهان، نویسنده جوان ایرانی است، در سال 1389 موفق به کسب جایزه بهترین رمان اول بنیاد گلشیری شده است. مونا دختری یهودی است که علیرغم عرف و دینی که دارد به پسری مسلمان که استاد موسیقی است، علاقه‌مند می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود تا خانواده‌اش او را طرد کنند. اما مونا از عشقش دست برنمی‌دارد و به خاطر شهریار به ظاهر مسلمان شده و با او ازدواج می‌کند. پس از مدتی که از زندگی زناشویی مونا و شهریار می‌گذرد، دچار مشکل شده و رابطه‌شان به جدایی ختم می‌شود. مونا مجبور می‌شود به تنهایی زندگی ‌کند و یک روز با تماس خواهرش و اطلاع از بیماری مادرشان باعث می‌شود تا مونا شروع به مرور وقایع گذشته کند. جیران گاهان هنگام نگارش، نگاهی بی‌طرفانه به داستان داشته و از افراط و تفریط دوری می‌کند. همین موضوع سبب می‌شود تا روایت داستان باورپذیرتر جلوه کند. او در روایتش از شیوه جریان سیال ذهن استفاده کرده اما آن را به گونه‌ای بکار برده است که شما را گیج نمی‌کند. زیباترین و در عین حال قابل تقدیرترین جنبه کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر آن است که از رائه‌ی چهره‌ی سیاه یا سفید به شخصیت‌های داستان پرهیز شده است. چهره‌ی خانواده‌ی مونا که کلیمی هستند به صورتی انسانی به تصویر کشیده شده است و هیچ‌ کدام از آنان یکسره خوب یا یکسره بد نیستند. تمام شخصیت‌های داستان از جمله مونا و شهریار جنبه‌های مثبت و منفی دارند. حتی در روند داستان اشاره‌ای به پیش‌داوری‌های پدر و مادر شهریار در رابطه با کلیمیان می‌شود. از ظرایف قابل احترام این کتاب نیز می‌توان به عدم تجانس فرهنگی در بین خانواده‌های این زوج اشاره کرد. عدم پذیرش کامل مونا از سوی خانواده‌ی شهریار گرمای رابطه‌ی عاطفی این دو نفر را سرد کرده و به گونه‌ای روایت می‌شود که گویی جدایی آن‌ها به دلیل این عدم تجانس فرهنگی و پیش‌داوری‌های ذهنی از پیش رقم خورده است. با اینکه شهریار در روند داستان، تلاشش را برای شناخت بهتر فرهنگ خانواده مونا می‌کند اما رفته رفته این تمایل به شناخت کم شده و جایش را به رفتاری آمرانه و مردسالارانه می‌دهد. در بخشی از کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر می‌خوانیم: شیشه ‌شور را از روی هره‌ی پنجره برمی‌دارد. دمپایی‌ها را به نوبت می‌کند و روی هره می‌رود. وزنش را روی پنجره می‌اندازد. شیشه شور را فشار می‌دهد. قطره‌های ریز آب روی شیشه پخش می‌شوند. بوی تمیزی دماغش را پر می‌کند. روزنامه را روی سطح بی‌رنگ، محکم بالا و پایین می‌کشد. پشت قطره‌های آب و کف، کوچه خالی است. نه زنی، نه مردی، نه گربه‌ای، نه بچه‌ای. کوچه خوابیده. یکی دو ساعت دیگر خیابان پر می‌شود از مامان‌ها که سرشان را از در ورودی آپارتمان‌ها بیرون می‌آورند و سر بچه‌ها داد می‌کشند. پسربچه‌ها که گل‌کوچیک بازی می‌کنند و دختر بچه‌ها که دم در خانه‌ی همدیگر می‌پلکند. فقط یک دختر مو‌مشکی با پسرها فوتبال بازی می‌کند. آن‌قدر ریزه است که خودش را چابک از لا به ‌لای پسرها رد می‌کند و شوت می‌زند توی دروازه‌ی زپرتی که می‌گذارند وسط کوچه. موسی و ادنا عاشق فوتبال بودند. مامان نمی‌گذاشت بروند توی کوچه. می‌گفت: «لازم نکرده با این گوییم‌ها بازی کنین واسه‌ی من.» موسی توی خانه رژه می‌رفت و می‌گفت: «حرفم باهاشون نباید زد. چه برسه به فوتبال بازی کردن.» این کلمه را تازه یاد گرفته بود. تا چند ماه همه‌چیز و همه‌کس مزخرف بودند. مسئله‌های ریاضی، پسرهای گوییم همسایه، ماهی‌هایی که هر از گاهی توی حوض جان می‌دادند، روی آب بی‌حرکت بالا آمدند و چپه می‌شدند، و شلوار پاره‌اش که هرچه مامان می‌دوخت هفته بعد دوباره خشتکش جر می‌خورد. ادنا ولی دور از چشم مامان توی کوچه می‌پرید. مخصوصاً وقت‌هایی که مامان تو زیرزمین بود. او لب حوض می‌نشست و با انگشت‌های پایش بازی می‌کرد. شصت پای چپ با راست احوال‌پرسی می‌کرد و بهش شبات شالم می‌گفت.

تو را دوست دارم چون نان و نمک

110,000 تومان

معرفی کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک: گ‍زی‍ن‍ه‌ ش‍ع‍ره‍ای‌ ع‍اش‍ق‍ان‍ه‌

عشق و زندگی، جان‌مایه‌ی آثار شاعران بزرگ جهان است. ناظم حکمت یکی از همین شاعران بلندآوازه‌ است. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیده‌ای از سروده‌های عاشقانه‌ی وی خواهید بود. این گزیده به همت احمد پوری فراهم آمده است.

درباره کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک

«از گرجستان به مسکو رفتم. سرِ راهم از مناطق قحطى‌زده عبور کردم. از صحنه‌هایی که دیدم بسیار متأثر شدم. در مسکو خواستم شعرى به وزن هجایی بگویم و تمامى صحنه‌هایی را که دیده بودم در آن بگنجانم. نتوانستم. ناگهان شکل شعرى که در روزنامه دیده بودم به خاطرم آمد. این شکل با شعر آزاد فرانسه که خوب مى‌شناختم متفاوت بود. به نظرم این طرز بیان بسیار نو و بى‌نظیر بود. شعر «مردمک چشم گرسنگان» را سرودم. در این شکل قافیه نقش مهّمى داشت. براى تسلّط بر کاربرد قافیه تمرین‌هاى زیادى کردم...» این کلمات را ناظم حکمت، مؤلف کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، نگاشته است؛ شاعر نامدار ترکیه‌ای - لهستانی که از او به عنوان پدر شعر نو ترکی یاد می‌شود. در سطوری که خواندید، حکمت به وصف مسیری پرداخته که او طی آن از شاعری سنتی که در قالب اوزان کلاسیک شعر می‌سروده، به شاعری نوگرا بدل شده که نیازش به زبان و بیانی نوین برای ابراز اندیشه‌ها و عواطفش را، با خلق فرمِ شعریِ تازه‌ای در زبان ترکی، پاسخ داده است. این فرم نوین، بعدها زمینه‌سازِ ظهور شاعران نواندیشِ بسیاری در زبان ترکی شد. شاعرانی که جملگی، از ناظم حکمت به عنوان پیشکسوت و بزرگِ خویش یاد کرده‌اند. تأثیر ناظم حکمت بر ادبیات ترکیه را، با تأثیر نیما یوشیج بر ادبیات فارسی مقایسه کرده‌اند. هر دو این شاعران، در جامعه‌ای ظهور کردند که در حال گذار از سنت به مدرنیته بود. در این گیرودار، این دو شاعر به شدت احساسِ نیاز به فرم ادبیِ نوینی می‌کردند که پاسخ‌گوی نیازهای شاعرِ نوین باشد؛ و از آن‌جا که هیچ‌یک از آن دو، این فرم ادبی را در آثار پیشینیان خویش نمی‌یافتند، خود به خلق آن همت گماردند. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیده‌ای از اشعار عاشقانه‌ی ناظم حکمت خواهید بود. البته این سروده‌ها، عاشقانه‌های صرف نیستند. حکمت در این اشعار خواندنی، تلقی خاص خویش از عشق را، با تأثراتی که از وقایع سیاسی و اجتماعی پیرامونش گرفته، تلفیق نموده است. از این جهت، عاشقانه‌های حکمت را می‌توان با عاشقانه‌های احمد شاملو، شاعر نوگرای ایرانی، مقایسه کرد. چه، در کار حکمت نیز، همچون آثار شاملو، عشق نه به عنوان احساسی آن‌جهانی و آرمانی، بلکه به مثابه‌ی وضعیتی انسانی به تصویر کشیده شده که کم‌وکیفِ آن، وابسته به محیط اجتماعی‌ست. در همین راستا، می‌توان این را نیز گفت که عشق در نگاه حکمت، مفری‌ست برای گریز از دشواری‌های زندگی در جامعه‌ای بحرانی. اشعار موجود در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، به ترتیب تاریخ سرایش ارائه شده‌اند. ترجمه‌ی این اشعار بر عهده‌ی احمد پوری بوده است. منبع اصلىِ پوری جلد اول و دوم از مجموعه آثار 8 جلدى ناظم حکمت، چاپ بلغارستان بوده است. مقدمه‌اى هم به قلم خود ناظم حکمت در این گزیده گنجانده‌ شده است.

جنگولک‌بازی‌های جناب تام 5/ جناب تام دوست پیدا می‌کند

70,000 تومان

برشی از متن کتاب

جناب تام ترجیح می‌داد بعد از ظهرها توی تختش دراز بکشد... تا یک نفر، که او را خیلی دوست داشت، برایش شام درست کند. می دانست اگر بعضی وقت ها بی ادبی کند، هیچ کس تنبیهش نمی ‌کند و این را هم می دانست که همیشه یک نفر هست که بریز و بپاش هایش را جمع کند. آنجلا ثراگمودتون دوست داشت خانه اش تمیز و مرتب باشد. به همین خاطر وقتی به اتاق جناب تام می ‌رفت، معمولاً از چیزی که می دید... وحشت زده می‌شد! اگر یک نفر کمی در کارهای خانه به آنجلا کمک می‌کرد، زندگی برای او آسان تر می شد. ولی بیشتر وقت ها موقع کمک کردن که می شد، دستیار کوچولوی آنجلا غیبش می زد. البته آنجلا دیگر به این چیزها عادت کرده بود. می‌دانست وقتی کارها تقریبا تمام شود، سر و کله جناب تام  دوباره پیدا می شود... آن هم جایی که اصلاً فکرش را نمی کند. آنجلا سعی کرده بود در تربیت جناب تام سخت‌گیر باشد، ولی خیلی زود فهمیده بود اصلا دلش نمی آید به جناب تام سخت بگیرد. خیلی وقت پیش، جناب تام نه اسمی داشت و نه خانه ای و نه تخت خواب گرم و نرمی که شب های سرد زمستان در آن بخوابد. تابستان از گرما می پخت و زمستان از سرما می لرزید پاییز نفس تنگی می گرفت و بهار عطسه و خس خس می کرد. جناب تام هیچ کس را نداشت که مراقبش باشد. از دراز کشیدن های قبل از شام خبری نبود، اصلا بیشتر وقت ها از شام هم خبری نبود! شاید بعضی وقت ها یک لقمه غذا پیدا می‌شد، ولی هیچ وقت سیرش نمی‌کرد. چیزی که جناب تام خیلی دلش می خواست یک آغوش گرم و مهربان بود. تام همه‌ی تلاشش را می کرد تا خودش را خوشحال نشان دهد، اما انگار فایده‌ای نداشت...
سفارش:0
باقی مانده:1

شلتاق

34,000 تومان
 

شعری از کتاب شلتاق

بعد از تو این مسافر بی‌مقصد از جای خود نخورده تکان حتا در آینه به صورت برعکسش عکس تو را نداده نشان حتا بعد از تو درد مزمن مرموزی مانند درد کهنهٔ یک سرپر بی‌وقفه تیر می‌کشد از قلبش اما نمی‌شود نگران حتا ذهنی که تا همین دو سه ماه قبل در حیرت حقیقت هستی بود در بند واقعیت محتومش وقعی نمی‌نهد به جهان حتا او که قرار بود فلک را نیز با دست روی خاک فرود آرد کز کرده کنج خانه‌ای و اکنون دستش نمی‌رسد به دهان حتا او که قرار بود رجزخوان فتح هزارخوان جهان باشد عمری دریده است گلویش را اما نگشته مرثیه خوان حتا او که برای سبز شدن در باغ امیدوار باغ بهاری بود از ریشه خشک گشته و دیگر نیست در انتظار باد خزان حتا بعد از تو مرد خانهٔ متروکت پوسیده است مثل خود خانه اما نکرده است عیان حتا اما نکرده است بیان حتا
سفارش:2
باقی مانده:1

مغازه ي خود کشي

130,000 تومان

خلاصه کتاب مغازه خودکشی

این رمان درباره خانواده تواچ و کسب‌وکار منحصربه‌فرد آن‌هاست. خانواده تواچ مغازه‌ای با این شعار دارند: «آیا در زندگی شکست خورده‌اید؟ لااقل در مرگ‌تان موفق باشید.» مغازه آن‌ها که مغازه خودکشی نام دارد، به افرادی که قصد خودکشی دارند خدمات ارائه می‌دهد. خانواده تواچ حتی به مشتریان خود مشاوره خودکشی هم می‌دهند و انواع و اقسام روش‌های مختلف برای پایان دادن به زندگی فلاکت‌بارشان را به آن‌ها پیشنهاد می‌کنند. رمان در زمان و مکان نامشخصی اتفاق می‌افتد. اما چیزی که مشخص است، این است که ناامیدی فراگیر شده و بیشتر مردم دلیلی برای زنده بودن ندارند. شاد بودن و خندیدن از عجیب‌ترین چیزها به شمار می‌رود و آمار خودکشی بسیار بالا است. در این میان، مغازه خودکشی به خود افتخار می‌کند که به آدم‌ها کمک می‌کند تا از شر زندگی راحت شوند.
وقتی به اتاق‌خوابش برگشت، زنش به بالشت تکیه داده بود و مجله می‌خواند. زن پرسید «کی بود؟» «نمی‌دونم. یه بیچاره‌ای که تفنگش گلوله نداشت. چیزی رو که دنبالش بود از توی جعبه‌ی مهمات پیدا کردم و به‌ش دادم. دیگه می‌تونه مغزش رو بترکونه. داری چی می‌خونی؟» «آمار پارساله: هر چهل دقیقه یک خودکشی، صد و پنجاه هزار اقدام به خودکشی که فقط دوازده هزارتاش به مرگ منجر می‌شه. باورنکردنیه.» «آره همین‌طوره. چه‌قدر آدم هست که می‌خوان راحت بشن و موفق نمی‌شن… خوشبختانه ما واسه‌ی این کار این‌جاییم. چراغ رو خاموش کن عزیزم.» (کتاب مغازه خودکشی – صفحه ۱۵)
همه‌چیز در مغازه خودکشی و در خانواده تواچ خوب پیش می‌رود. پسر خانواده وسایل جدیدی برای خودکشی اختراع می‌کند و میل به خودکشی روز به روز بیشتر می‌شود. اعضای خانواده کار خود را به خوبی انجام می‌دهند تا اینکه آلن به دنیا می‌آید. آلن برعکس همه آدم‌هایی است که ما تا به حال در رمان دیده‌ایم. او شاد است! لبخند می‌زند و عاشق کمک به دیگران است. قوانین مغازه را رعایت نمی‌کند و به شکل غیر قابل باوری مثبت‌اندیش و خوش‌بین است. رفتارهای آلن کم‌کم باعث ایجاد تغییرات اساسی می‌شود و…
سفارش:7
باقی مانده:6

تونل وحشت دانش/ شکلات شگفت‌انگیز

48,000 تومان
توضیحات
می‌دانستید که شکلات مثل عشق هیجان شما را بالا می‌برد؟ می‌دانستید که شکلات سفید اصلاً شکلات نیست! آیا می‌دانستید با کاشتن دانه‌ی شکلات در باغچه‌ی خانه‌تان بعید است درختی پرورش دهید که کیت‌کت‌های حسابی بار دهد! کتاب «شکلات شگفت‌انگیز» مخصوص کشته‌مرده‌های شکلات است؛ کسانی که می‌خواهند بیشتر درباره‌ی خوراکی دوست‌داشتنی‌شان بدانند. اینجا می‌توانید تاریخچه‌ی شگفت‌انگیز شکلات را از زمان «قبیله‌ی سرخ‌پوستی آزتک» تا زمان «شکلات آئرو» دنبال کنید. با عشقِ شکلات‌هایی مثل ملکه ویکتوریا و رولد دال آشنا شوید و بفهمید چرا آدمکش‌ها برای مسموم کردن طعمه‌های‌شان از شکلات استفاده می‌کردند. بعد از دانستن همه‌ی این‌ها می‌توانید خانواده و دوست‌های‌تان را هم غافل‌گیر کنید. با هزارتا حقیقت شکلاتی از راهنمای شگفت‌‌انگیز شکلاتی ما! کتاب «شکلات شگفت‌انگیز» از مجموعه‌ی «تونل وحشت دانش» کتابی معرکه است که از سیر تا پیاز اطلاعات شکلاتی را با زبانی طنز و تصاویری بامزه در اختیار کودکان قرار می‌دهد. البته که هرگز کمتر از معرکه نمی‌شود از رولد دال انتظار داشت!  

شکلات! چهچیز دیگری سراغ دارید که اینقدر جذاب باشد؟ این شیرین دوستداشتنی که از دانهی گیاهی در آمریکای مرکزی درست شده بود، در سرتاسر دنیا پخش شد.

این کتاب مخصوص کشتهمردههای شکلات است؛ کسانی که میخواهند بیشتر دربارهی خوراکی موردعلاقهشان بدانند. اینجا میتوانید تاریخچهی شگفتانگیز شکلات را از زمان «قبیلهی سرخپوستی آزتک» تا زمان «شکلات آئرو» دنبال کنید.

با عشقِشکلاتهایی مثل رولد دال آشنا شوید و بفهمید چرا آدمکشها برای مسمومکردن طعمههایشان از شکلات استفاده میکردند. بعد از دانستن همهی اینها میتوانید خانواده و دوستانتان را هم غافلگیر کنید؛ با هزار تا حقیقت شکلاتی از راهنمای شگفتانگیز شکلاتیِ ما!

سفارش:0
باقی مانده:1