دو امدادی تک نفره

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب دو امدادی تک نفره اثر شمس لنگرودی

این پرسش که شاعر چگونه شاعر شد و شعر چگونه شعر، در لابه‌لای تاریخ و تجربه‌ی زیسته‌ی انسانی نهفته که ادبیات به زندگی او بدل شده و برای شعری که زندگی‌ست، سبکی تحمل‌ناپذیر هستی را به دوش می‌کشد.
کودکی، نوجوانی و عنفوان جوانی اگر نسبتی با زیست شاعرانه و شعرآفرین داشته باشند، حتی اگر شعر به معنای آنچه باید نوشته شود هم در آن لحظه‌ها برجا نماند، بستری را مهیا می‌کنند که از لحظه‌ای شعر در آن ممکن شده و تا همیشه برای شاعر، ممکن باقی می‌ماند.
از همین روی خواندن حدیث روزگار سپری‌شده‌ی شاعر، ما را در مسیر آفرینش شعر و امکان شاعری قرار داده و راه آمده و رفته را روشن می‌کند؛ هرآنچه از میان سطرهای شعرهای شاعر شاید نتوان فهم کرد به درستی.
کتاب «دو امدادی تک‌نفره: خاطرات 1329 – 1357» روایت محمد شمس لنگرودی از سال‌هایی‌ست که او درحال فهم و کشف جهان بوده و عشق، سیاست، هنر و ادبیات زندگی‌اش را آرام آرام در خود فرو برده و شمس شاعر را ساخته‌ است.
شمس لنگرودی در دو امدادی تک‌نفره با همان ایجاز و ساده‌گویی و درعین‌حال عمقی که از او سراغ داریم، هرآنچه تا انقلاب 57 بر زندگی‌اش گذشته را در فصل‌هایی کوتاه و درعین‌حال گیرا روایت کرده که عجیب خواندنی‌ست.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

دو امدادی تک نفره

نویسنده
 محمد شمس لنگرودی
مترجم
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 224
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
زندگی نامه و خاطرات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220108276
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دو امدادی تک نفره”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آسمان کیپ ابر

7,000 تومان

معرفی کتاب آسمان، کیپ ابر

مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه با حال و هوای عشق، اندوه، فقدان و زندگی که تا مدت‌ها پس از تمام شدن اثر همراه شما خواهند ماند. کتاب آسمان، کیپ ابر اثری خواندنی به قلم سید محمود حسینی‌ زاد است که 13 داستان کوتاه و جذاب را دربرمی‌گیرد.

درباره کتاب آسمان، کیپ ابر:

این مجموعه‌ی شگفت‌انگیز عنوان آخرین قسمت از سه‌گانه‌ای است که دو قسمت دیگر آن، به نام‌های سیاهی چسبناک شب و این برف کی آمده قبل‌تر به چاپ رسیده‌اند. قرار بر این بود که آسمان، کیپ ابر دومین کتاب از این سه‌گانه قرار بگیرد اما در نهایت، به دلیل تاخیر زیاد در گرفتن مجوز، دیرتر از دو مجموعه‌ی دیگر به چاپ رسید. سید محمود حسینی زاد (Mahmoud Hosseini Zad) برای نوشتن این کتاب از زندگی شخصی خود و اطرافیانش الهام فراوانی گرفته و البته کمی هم چاشنی تخیل به آن اضافه کرده است. او خود بیان می‌کند که در پس تمام قصه‌ها یک بغض نترکیده وجود دارد. هنگام مطالعه‌ی این اثر احساس می‌کنیم کنار دوستی صمیمی به گپ زدن نشسته‌ایم و او برایمان از ماجراهایی که از سر گذرانده می‌گوید. البته این موضوع نباید باعث شود گمان ببریم حسینی زاد در کتاب آسمان، کیپ ابر دست به خاطره‌گویی یا بیوگرافی‌نویسی زده است؛ بلکه او عناصری را از تجارب خود وام گرفته و از طریق آن اثری دلپذیر را خلق کرده است. نثر روان، تند و کوتاه او در این کتاب، همانند دیگر آثارش، باعث شده قصه‌های کتاب آسمان، کیپ ابر به یکی از پرکشش‌ترین داستان‌ها تبدیل شوند. قدرت خالق کتاب در تصویرسازی داستان‌ها، به خصوص ترسیم مناظر طبیعی و همچنین توجه فراوان به جزئیات از ویژگی‌هایی است که دو چندان به جذابیت کتاب افزوده است. محمود گفت دلم تنگ مي‌شود، هنوز هم بعد از اين‌همه سال گاهي صدايم مي‌کند بيشتر بين خواب‌وبيداري، يا وقتي جايي هستم غريب و ناآشنا. وقتي باران‌هاي طولاني مي‌بارد صدايم مي‌کند. صدايش مدام دوروبرم است. هنوز هم گاهي دلم مي‌خواهد تلفن را بردارم و شماره‌اش را بگيرم و او گوشي را بردارد و بگويد «الو»، من سلام کنم و او بگويد «محمودجان!»   ـ از متن کتاب ـ

تحول در نظریه های روابط بین الملل

138,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی درس «نظریه‌های مختلف در روابط بین‌الملل» به ارزش 3 واحد تدوین شده است.
فهرست: پیشگفتار مقدمه: تکثر نظری در روابط بین‌الملل فصل اول: لیبرالیسم و تحولات آن فصل دوم: واقع‌گرایی و تحولات آن فصل سوم: مکتب انگلیسی فصل چهارم: نظریه نظام جهانی فصل پنجم: نظریه انتقادی فصل ششم: پساتجددگرایی فصل هفتم: فمینیسم فصل هشتم: سازه‌انگاری کتابنامه
سفارش:0
باقی مانده:1

سن عقل

360,000 تومان

معرفی کتاب سن عقل اثر ژان پل سارتر

داستان رمان رمان سن عقل در سال 1938 می گذرد و به زندگی مردی فرانسوی به نام متیو می پردازد.
متیو، استاد فلسفه است و فکر کردن به مفهوم آزادی، او را رها نمی کند. همزمان با نزدیک شدن سایه ی شوم جنگ جهانی دوم و پیچیده تر شدن زندگی شخصی متیو به خاطر حاملگی معشوقه اش، تلاش او برای آزاد ماندن، روز به روز شدیدتر می شود. سن عقل، به تفکرات ژان پل سارتر درباره ی مفهوم آزادی به عنوان هدف غایی وجود بشر می پردازد.
این اثر تلاش می کند تا از طریق ارائه ی داستانی پرجزئیات از ذهن و روان شخصیت ها و نشان دادن اجبار در گرفتن تصمیماتی سرنوشت ساز در زندگی، به مفهوم آزادی نهایی از منظر فلسفه ی هستی گرایانه-اگزیستانسیال-بپردازد.
روایت های ارائه شده توسط شخصیت ها با پیشروی داستان، عقیده ی سارتر درباره ی معنای واقعی آزاد بودن و چگونگی عملکرد یک شخص در چارچوب جامعه را به خوبی آشکار می سازند.
سفارش:0
باقی مانده:2

شوري در سر

50,000 تومان
در بخشی از کتاب شوری در سر می‌خوانیم: مولود، در ده‌ها هزارباری که به خانه‌ای در استانبول پا گذاشته و در آشپزخانه‌ای ماست یا بزا می‌فروخت، از زنان خانه‌دار، خاله‌ها، عمه‌ها، کودکان، پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، بازنشسته‌ها، پیشخدمت‌ها، فرزندخوانده‌ها، یتیم‌ها،... می‌شنید که به پدرش می‌گفتند «خوش اومدی آق مصطفا، نیم‌کیلو ماست تو این کاسه بریز برا ما، دستت درد نکنه.» «به به! آقا مصطفا، خیلی وقته چشم به راه شما موندیم، امسال خیلی تو ده بودین، نه؟» «ماست فروش! ماستت که ترش نیست، نه؟ ترازوت درست کار می‌کنه دیگه، آره؟» «این جوون خوش‌تیپ دیگه کیه آقا مصطفا؟ نگو که پسرته! ماشاالله، ماشاالله.» «ای بابا! خیلی می‌بخشی عمو، اشتباه شده، بچه‌ها از بقالی سر محل خریده بودن، نگاه! اون هم کاسه به این بزرگی.» «کسی تو خونه نیست، پولش رو بنویس به حساب‌مون.» «آقا مصطفا بچه‌های ما دوست ندارن، از سرشیرش اصلاً نذار واسه ما.» «آقا مصطفا می‌خوای این دختر خوشگلو بدم به پسر خوش تیپت فامیل شیم؟!» «ماست فروش، کجا موندی پس؟ همه‌ش دو طبقه‌ست‌ ها!» «ماست فروش، تو این بشقابه هم می‌شه یا یه کاسه بیارم برات؟» «گرون شده؟» «مدیر ساختمون گفته که دست فروشا حق ندارن از آسانسور استفاده کنن، می‌فهمی؟» «آقا مصطفا شما خودتون این همه ماست رو از کجا می‌گیرین؟» «آقا مصطفا داری می‌ری در خونه رو محکم ببند، این سرایدار ما باز معلوم نیست کدوم گوری رفته.» «ببین آقا مصطفا، این درست نیست، درست نیست این بچه رو تو این سن و سال کوچه به کوچه دنبال خودت بکشونی، این الان باید مدرسه باشه، درس بخونه، به خدا اگه نفرستیش مدرسه دیگه ازت ماست نمی‌خرم.» «ماست فروش، هر دو روز یه بار نیم‌کیلو ماست با این جوون بفرست بالا برا عیال ما، حله؟» «نترس عمو، نترس، این سگا از اون سگا نیستن، ببین، می‌خواد باهات بازی کنه، نگاه.» «آقا مصطفا می‌خوای یه دقیقه بشین یه چایی بخور. خانم بچه‌ها نیستن. یه خرده پلو خورشت هم هست‌ها، می‌خوای براتون گرمش کنم؟»
سفارش:0
باقی مانده:1

گرمازده

8,500 تومان

در بخشی از کتاب گرمازده می‌خوانیم

نزدیک دو نیمه‌شب بود که تلفن به صدا درآمد. گوشی را برداشتم و با صدایی که تلاش می‌کردم خواب‌آلود به‌نظر نیاید سلام کردم. از توی گوشی صدایی نمی‌آمد. چند لحظه بعد، در فاصله‌ی قورت دادن آب دهانم، صدایی مثل موج‌های کم‌رمق دریا، که از دور به گوش برسد، می‌شنیدم که با قطع‌و‌وصل شدن یک دستگاه دیجیتال خودکار درمی‌آمیخت و مرا مطمئن می‌کرد برای منتقل شدن صدایم باید بیشتر صبور باشم. «الو؟! الو! صدای منو می‌شنوی؟» مادرم پشت تلفن بود. هنوز عادت نکرده بود برای رسیدن صدایش منتظر بماند، با وجود این‌که چند‌بار برایش توضیح داده بودم که صدای او از میان نوارهای کابل زمینی تلفن باید به ماهواره‌ای که در هوا پرسه می‌زند برسد و از آن‌جا به ماهواره‌ی دیگری که هزاران کیلومتر دورتر در آسمان شهر خودمان سرگردان است مخابره شود و از آن‌جا دوباره بیاید روی زمین و در این مرحله صدایش بار دیگر باید از امواج دیجیتالی به پیامی مغناطیسی تبدیل شود، وارد جعبه‌ی تقسیم عظیمی بشود که تلفن‌های دریافتی را تفکیک می‌کند و صداها را هُل می‌دهد توی سیم‌های نازک و تازه از این‌جا به بعد است که انگار صدایش از شهر خودمان به گوش پسرش می‌رسد، انگار که فاصله همان دو خیابان بی‌مقدار همیشگی است. وقتی باید منتظر می‌ماند من جوابش را بدهم سؤال بعدی را می‌پرسید و مضطرب می‌شد که صدایش به گوش ما نمی‌رسد. به هر ترتیب پاسخش را دادم و از این‌که او در این نیمه‌شب بارانی و دم‌کرده به چیزی که بارها به او آموزش داده بودم اهمیت نمی‌داد ناراحت نبودم.

ماجراهای من و اژدهایم 1/ خانه‌ای برای اژدها

70,000 تومان

بعضی بچه‌ها دوست دارند سگ داشته باشند، بعضی‌ها از گربه خوششان می‌آید، من …
اژدها دوست دارم! اما نه یک اژدهای بزرگ. اژدهای بزرگ توی خانه‌مان جا نمی‌شود، اژدهای سه­‌سر هم نمی­‌خواهم. ممکن است سرهایش با همدیگر دعوایشان شود. من اژدهایی انتخاب می­‌کنم که از دهانش آتش بیاید…

برشی از متن کتاب

بعضی بچه ها دوست دارند سگ داشته باشند، بعضی ها از گربه خوششان می آید، من .... اژدها دوست دارم! اما نه یک اژدهای بزرگ. اژدهای بزرگ توی خانه مان جا نمی شود. اژدهای سه سر هم نمی خواهم. ممکن است سرهایش باهم دیگر دعوایشان شود. من اژدهایی انتخاب می کنم که از دهانش آتش بیاید. قبل از این که او را به خانه ببرم، با هم می رویم پیش دکتر تا مطمئن شوم کاملا سالم است. دست هایش را می گیرم و به او می گویم که اژدهای کوچولوی شجاعی است. و حتما از دکتر می خواهم که به او چند تا آب نبات بدهد. در راه خانه، اگر مامان و بابا قبول کنند، او می تواند کتار من بنشیند. برایش یک اسم می گذارم، یک گوشه از اتاقم را خالی می کنم که شب ها آن جا بخوابد و چند اسباب بازی به او می دهم. وقتی بزرگ تر شد، به او پرواز کردن یاد می دهم.
سفارش:0
باقی مانده:1