دیوار

14,000 تومان

کتاب «دیوار» رمانی جذاب و ژرف است، هشداری که هنرمندانه روح خواننده را لمس می‌کند تا یک نفس خوانده شود و برای همیشه چون خاطره‌ای تأمل برانگیز در ذهن او برجای بماند. دیوار، نفوذناپذیر و نامرئی، ناگهان قد علم می‌کند و دنیا برای راوی یکی از جذاب‌ترین و ژرف‌ترین رمان‌ها دوپاره می‌شود. آن سوی دیوار همه چیز چون تصویری ابدی متوقف است و در این سو جهانی ناشناخته است و زنی تنها. «امروز، پنجم نوامبر، نگارش گزارشم را آغاز می‌کنم. تا آن‌جا که مقدور باشد همه چیز را کاملاً دقیق خواهم نوشت.

هر چند حتی نمی‌دانم که امروز به راستی پنجم نوامبر باشد. زمستان گذشته حساب چند روز از دستم رفت. و نمی‌دانم امروز کدام روز هفته است. البته خیال نمی‌کنم این چندان مهم باشد. مأخذ گزارشم یادداشت‌های کوتاهم هستند. کوتاه از این‌رو که هرگز فکر نمی‌کردم روزی دست به نگارش چنین گزارشی بزنم. می‌ترسم که خیلی چیزها در خاطرم نقش دیگری گرفته باشند تا واقعیت. بگذریم که همه گزارش‌ها چنین نقصی دارند. انگیزه من برای نوشتن شوق به نویسندگی نیست، بلکه چنین پیش آمده است که اگر بخواهم عقل از کف ندهم باید بنویسم.

آخر اینجا هیچ کس نیست که با من همفکری و غمخواری کند. من تنهای تنها هستم و باید بکوشم ماه‌های بلند زمستان را تاب بیاورم چرا که…»

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789643116828 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات

دیوار

نویسنده
مارلن هاس هوفر
مترجم
شیرین قرشی
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ٢٨٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٥
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۳۱۶ گرم
شابک
9789643116828
توضیحات تکمیلی
وزن 0.316 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دیوار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جمعه بیست و هشتم ‏روی صندلی لهستانی

1,200 تومان
این کتاب با ٨ داستان کوتاه از جمعه بیست و هشتم آغاز می‌شود. دختری چاق عاشق استادی مو سفید می‌شود تا آنجا پیش می‌رود که موفق به گرفتن مدرک دکترا می‌شود. در ادامه به داستان بعدی می‌رسیم که روایت راننده تنهای آژانس است که خیلی اتفاقی جدول تلفنی حل می‌کند. داستان دیگر یک داستان کوتاه از پسر بچه‌ای است که گربه‌ای سیاه دارد و با یک شبح دوست می‌شود. "زن سمندر یا زینت؟" داستان سرایدار یک برج است که شب‌ها با کلیدهای یدکی به آپارتمان‌های طبقات بالا می‌رود. طولانی‌ترین داستان کتاب ماجرای ٣ زن را باز می‌گوید که یک مرده روی دستشان مانده بعد کتاب کمی شیرین می‌شود و به داستان شیرینی‌پزی مانوک می‌رسد که دختری ارمنی به نام ژانت مدیر آن است و محبوبه کتابفروشی همسایه. آخرین داستان هم از دو نفر است که با فلاکس چای رفته‌اند روی پشت‌بام تا برف ببینند.

هرگز رهایم مکن

210,000 تومان
«هرگز رهایم مکن» یک رمان علمی ـ تخیلی است اما نمی‌توان این رمان را در طبقه‌بندی‌های رایج قرار داد چرا که نویسنده در کنار همذات‌پنداری با شخصیت‌های داستان درصدد پاسخگویی به سؤالات بسیاری است که نشان می‌دهد، این رمان یک کتاب سرگرم‌کننده است. کتی، روت و تومی قهرمانان رمان ایشی‌گورو هستند. آنها برای نخستین بار چیزی را درون خود حس می‌کنند به نام «عشق». این عشق در هر یک از این سه نفر، درجه و اندازه خاصی دارد. تومی اگرچه سعی دارد آن را کنترل کند تا دیگران متوجه آن نشوند اما جریان داستان به مخاطب خلاف آن را ثابت می‌کند. «تومی» امیدوار است بتواند برای «کتی» و «روت» دوست خوبی باشد. نویسنده فضای داستان را به گونه‌ای طراحی کرده که مخاطب ابتدا شک می‌کند به این که قهرمانان داستان آوای عشق را می‌شنوند یا آوای هنر را و یا هر دو را؟ لذا «ایشی گورو» مخاطب رادر یک بحران قرار می‌دهد که حل آن نیازمند داشتن دید و نگاهی فلسفی به مقوله زندگی است. کازوئو ایشی گورو در سال ١٩٥٤ در ناکازاکی ژاپن به دنیا آمد و در سال ١٩٦٠ همراه خانواده به بریتانیا مهاجرت می‌کند. ادبیات انگلیسی و فلسفه از رشته‌هایی است که ایشی گورو در دانشگاه «کنت» به تحصیل درآنها می‌پردازد. کارهای این نویسنده ژاپنی‌الاصل تاکنون به ٣٠زبان دنیا ترجمه شده است. وی هم اکنون ساکن لندن است. لازم به توضیح است مجله گاردین رمان «هرگز رهایم مکن» را به عنوان یکی از کتاب های پرفروش اروپا در سال ٢٠٠٥ معرفی کرده است.

تناردیه را من کشتم

110,000 تومان

زنانگی مرز باریك و ناپیدایی است كه تا زن نباشی و خودت را درون آن محصور نبینی حسش نمی‌كنی. آن‌قدر ناپیداست كه گاهی ناخواسته از آن رد می‌شوی،‌ بی‌اعتنا به بهایی كه باید بابتش بپردازی، هرآنچه داری،‌ شاید همۀ زندگی‌ات را.

در كتاب تناردیه را من كشتم اثر عترت اسماعیلی، كه به تازگی روانه بازار شده، زن‌ها هركدام در مقطعی از زندگی‌شان خواسته‌اند یا مجبور شده‌اند از دایرۀ امن خود بیرون بیایند، تا از مرزی كه آن‌ها را از دنیای اطرافشان جدا كرده است رد شوند. روایت همۀ این گذرها در همۀ داستان‌ها در دنیای واقعی رخ نمی‌دهد،‌ و هستند زن‌هایی كه فقط در رؤیاهایشان همان می‌شوند كه می‌خواهند.

فضای متفاوت هركدام از قصه‌ها نشان می‌دهد نویسنده قصد دارد ما را با دنیایی چند بعدی آشنا كند، كه در هر بعد از آن زن‌ها بابت از مرز گذشتنشان بهای خاص خود را می‌پردازند.

خانه آرزوها

6,700 تومان
«خانه آرزوها» رمانی مهیج و خواندنی از زندگی رامسس سوم فرعون مصر است. در حدود ١٢ قرن قبل از میلاد مسیح دومین پادشاه سلسله بیستم فراعنه و آخرین فرمانروای بزرگ «امپراتوری جدید» پیکارهای متعددی علیه «مردم دریا» انجام داده و طرح های عمرانی عظیمی از جمله طرح «مدینه – هابو» را راه اندازی کرده است. در این زمان «طو» دخترکی روستایی با چشمان آبی، رویای افق‌های دیگر و سواحلی دیگر را – بجز آن قسمت از نیل که روی آن متولد شده است – در سر می‌پروراند. ناراضی از سرنوشتی که از پیش برایش در نظر گرفته شده است. به کمک برادرش – کاتب آینده پرستشگاه محلی – و پنهان از نگاه پدر و مادرش، خواندن و نوشتن می‌آموزد و با شور و شوق بسیار گوشه کوچکی از علم پزشکی را از مادرش که قابله روستایشان بوده فرا می گیرد. درست لحظه‌ای که یکبار دیگر از آینده‌اش دلسرد و نومید می‌شود، مردی مرموز به رنگ‌پریدگی ماه و سراپا سفیدپوش سوار بر زورقی مجلل و با شکوه ظاهر می‌شود… این مرد عجیب که غیبگوی بزرگ سرزمین و پزشک مخصوص فرعون است، «طو» را همراه خود به پایتخت می‌برد و او را دستیار خویش می‌کند و… «پولین گج» نویسنده کانادایی با نوشتن کتاب‌های «فرزندان خورشید»، «آرامگاه ساکارا» و بخصوص،‌ «بانوی نیل» شهرتی جهانی پیدا کرده است. «خانه آروزها» خواننده را از روستایی خشک و دورافتاده واقع در جنوب مصر به پایتخت و دربار فرعون می‌برد و او را با رویدادهای شگفتی آشنا می‌کند. این کتاب در ٥٩٢ صفحه و با قیمت ٦٧٠٠ تومان با اندازه رقعی وارد بازار کتاب شد.

عذاب‌ وجدان‌

45,000 تومان
چند دقیقه‌ پیش‌، همان‌ صدای‌ همیشگی‌. هر بار با شنیدن‌ آن‌ صدا، قلبم‌ فرو می‌ریزد، درست‌ مثل‌ شبی‌ که‌ از جزیره‌ برگشته‌ بودیم‌ و من‌ داشتم‌ از ترس‌ می‌مردم‌ که‌ مبادا متوجه‌ شوند که‌ ماتئو، جلوی‌ در ساختمان‌، در انتظار من‌ است‌. با این‌ حال‌ وقتی‌ تاکسی‌ حرکت‌ کرد، هراسان‌ شده‌ بودم‌. همان‌طور که‌ ماتئو رفته‌رفته‌ از من‌ دور می‌شد، من‌ نیز حس‌ می‌کردم‌ که‌ در صحبت‌ کردن‌ با گولیلمو نباید شتابی‌ نشان‌ دهم‌ (و با وجود این‌که‌ داشتم‌ از آنچه‌ تو آن‌ را «تقصیر من‌» می‌نامی‌، رنج‌ می‌بردم‌) حس‌ می‌کردم‌ که‌ بار دیگر آن‌ عذاب‌ وجدان‌ نامعلوم‌ و همیشگی‌ دارد در قلبم‌ جای‌ می‌گیرد... ... من‌ داشتم‌ فکر می‌کردم‌ که‌ دیگر هرگز سعادتمند نخواهم‌ شد. و یک‌ روز، مرگ‌ من‌ نیز فرا خواهد رسید. به‌ نظرم‌ سانتا ترزا هم‌ همین‌ را می‌گفته‌ است‌: تا دو ساعت‌ دیگر، نه‌؟ بگذریم‌. به‌ هر حال‌ ماجرای‌ ما دارد به‌ انتها می‌رسد. ماتئو اغلب‌، با نگرانی‌ خاطر به‌ من‌ خیره‌ می‌ماند. دستش‌ را به‌ پیشانی‌ من‌ می‌کشد و زمزمه‌کنان‌ می‌گوید: «حتی‌ عشق‌ من‌ نیز موفق‌ نخواهد شد از تو دفاع‌ بکند، نه‌، هیچ‌ کس‌ قادر نیست‌ که‌ آن‌ لحظه‌، لحظه‌ مرگ‌ را به‌ عقب‌ بیندازد.» ...

من‌ و زندگی‌

14,000 تومان
تاریخچه‌ پیش‌ پرده‌خوانی‌، تماشاخانه‌های‌ تهران‌ که‌ از سالهای‌ دور تشکیل‌ و منحل‌ گردیده‌، با تحقیق‌ و درج‌ اولین‌ نمایشنامه‌های‌ اجرا شده‌، نام‌ کارگردانها، بازیگران‌، چگونگی‌ آغاز نمایش‌های‌ رادیوئی‌، همچنین‌ بازیگران‌ اصفهان‌، تبریز، رشت‌، مشهد و مطالب‌ دیگر کتاب «من و زندگی» نوشته و خاطرات «مرتضی احمدی» است. ناشر درباره‌ی کتاب آورده است: «من و زندگی شرح خاطرات مرتضی احمدی هنرمند پیشکسوت عرصه نمایش است. او در این کتاب به نقل خاطرات دوران کودکی تا بزرگسالی و زندگی حرفه‌ای و شخصی خود می‌پردازد. در بیشتر بخش‌های کتاب اطلاعات جالبی درباره شهر تهران در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد. او در فصل نخست با عنوان "از گذشته حرف بزنیم" نقل می‌کند: بر عکس آنچه بین مردم شایع است، اولین بستنی‌فروش صاحب‌نام در تهران اکبر مشدی نبوده، بلکه استاد او مردی قوی هیکل و بلندبالا با محاسنی سیاه با سه دهنه مغازه بستنی فروشی در دروازه دولت، قلهک و تجریش به نام محمد ریش بوده. کیفیت بستنی او به حدی مطلوب بوده که شعری در وصف او سروده‌اند: از اینجا تا به قلهک تا به تجریش نخوردی بستنی محمد ریش پس از مرگ او شاگردش، یعنی‌‌ همان اکبر مشدی که پدرش را همه مشدی خطاب می‌کردند و یکی از بزن بهادر‌ها و در عین حال نیکوکاران خیابان ری بوده، به شهرت می‌رسد.» در قسمتی از این خاطرات می‌خوانیم: «امروز که زیر سایه خیمه پیری دراز کشیده‌ام به روزهایی که جوان بودم و آرام و قرار نداشتم فکر می‌کنم. جوانی بودم شاداب و قبراق، خیلی قرص پا به زمین می‌کوبیدم، سرکش بودم؛ قلدر و جویای نام. هر بار که یاد آن وقت‌ها می‌افتم، غم گذشته بیش از پیش جلوی چشم‌هایم جولان می‌دهد و سر به سرم می‌گذارد. ای کاش پدرم برایم شناسنامه نگرفته بود و سال‌های عمرم گم بودند و تاریخ تولدم به من دهن کجی نمی‌کرد؛ چه بودم، چه کار می‌خواستم بکنم، به کجا رسیدم؟»