رازهای مانولیتو

38,000 تومان

اسم من مانولیتست، معروف به عینکی، بالاخره تصمیم گرفتم رازهایی که تا به حال جرئت نکرده‌ام به کسی بگویم، برایت فاش کنم. مثلا این که به طور وحشتناکی به برادر کوچکم، جونور، حسادت میکنم، از ییهاد قلدر می‌ترسم، یک روز پدرم باعث شرمندگی من شد، آرزو دارم یک سگ داشته باشم و ملودی مارتینز عاشق من است. ولی، با این حال، خواهی دید که در خانواده‌ام و در کلاسم، همه، چیزهایی برای پنهان کردن دارند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

رازهای مانولیتو

نویسنده
الویرا الیندو
مترجم
فرزانه مهری
نوبت چاپ ١٠
تعداد صفحات ١٦٧
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ١٣٨٤
موضوع
——
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٥٨ گرم
شابک 9789647694230
توضیحات تکمیلی
وزن 0.158 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رازهای مانولیتو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دولت و جامعه در ایران

265,000 تومان
"دولت و جامعه در ایران" اثری است که دکتر "محمدعلی همایون کاتوزیان" آن را با نگاه ویژه به "ان‍ق‍راض ق‍اج‍ار و اس‍ت‍ق‍رار پ‍ه‍ل‍وی" به رشته ی تحریر درآورده است. نویسنده معتقد است که مطالعاتی که پیرامون وضعیت سیاسی و اجتماعی و دولتی ایران صورت می گیرد، عمدتا بر مبنای تئوری هایی است که جهت مطالعه و بررسی جوامع اروپایی به وجود آمده اند و به همین دلیل در تشریح و تببین رویدادهای اجتماعی و تاریخی ایران به وسیله ی این نظریات دچار مشکل می شویم. بر این اساس دکتر "محمدعلی همایون کاتوزیان" که خود از پژوهشگران نام دار ایرانی در حوزه ی تاریخ، اقتصاد و سیاست است و در سمت استادی موسسه ی شرق شناسی آکسفورد فعالیت می کند، در کتاب "دولت و جامعه در ایران" نظریه ای نوین و متفاوت عرضه می کند که مطابق آن، تاریخ سیاسی ایران به صورت پیوسته میان استبداد و هرج و مرج در تناوب است. "همایون کاتوزیان" این مساله را با پشتیبانی شواهد و مدارک تطبیقی از تاریخ ایران و اروپا به طور مفصل و کامل، تجزیه و تحلیل می کند. این شواهد پیرامون مسائلی همچون مالکیت، مشروعیت، قانون، عصیان، هرج و مرج و تحریکات اجتماعی جمع آوری شده اند و در کتاب "دولت و جامعه در ایران" موشکافی می شوند. با نگاه به مسائل ذکر شده، از این نظریه به عنوان الگویی در جامعه شناسی تاریخی کشور در بستر رخدادهای اواخر قرن نوزدهم ایران استفاده می شود و شواهد متعددی در تایید آن دیدگاه از اتفاقات این بازه ی زمانی نسبتا کوتاه به دست می آید. به این جهت می توان گفت نظریه ی مطرح شده در کتاب "دولت و جامعه در ایران" جهت درک و کاوش رویدادها و دگرگونی های اجتماعی و سیاسی ایران در دوره ی مد نظر بسیار کاربردی است.

آفريقای قديم

140,000 تومان
کتاب «آفریقای قدیم» نوشته‌ی لوئیس مینکس، در سال ۱۹۹۵ منتشر‌شده است و به بررسی جامعه، فرهنگ و سنت‌های غنی و متنوع قاره آفریقا می‌پردازد. نویسنده در فصل ابتدایی، ضمن اشاره به تنوع اقوام و زبان‌های بومی آفریقا، تعریفی از «آفریقای قدیم» ارائه می‌دهد. او استدلال می‌کند که علی‌رغم ورود اسلام و مسیحیت، همچنان بسیاری از باورها و سنت‌های بومی و قبیله‌ای در آفریقا وجود دارند. سپس در فصل‌های بعدی به موضوعاتی مانند ساختارهای قدرت سنتی، نظام‌های قضایی عرفی، مراسم آیینی، اسطوره‌شناسی، هنرهای نمایشی، معماری بومی آفریقا و نقش حکایت‌گویان و افسانه‌ها در انتقال فرهنگی، می‌پردازد. مینکس در فصلی از کتاب به بررسی عمیق مذهب «وودو» در غرب آفریقا می‌پردازد. در این فصل، نویسنده مناسک، باورها و آداب مرتبط با این آیین را توضیح داده و نقش آن را در درمان‌های سنتی و رفع نفرین و باطل‌کردن سحر و جادو، تشریح می‌کند. همچنین، فصلی از کتاب به تاریخچه و ویژگی‌های معماری سنتی در آفریقا اختصاص دارد. مینکس با ذکر نمونه‌ها و تصاویری، انواع سبک‌های معماری بومی در نقاط مختلف این قاره را مورد بررسی قرار می‌دهد. از دیگر جنبه‌های مهم کتاب، توضیح چگونگی دگرگونی‌های اجتماعی و فرهنگی ناشی از استعمار و پس از آن استقلال کشورهای آفریقایی است. مینکس معتقد است این دگرگونی‌ها، تنش‌ها و تعارض‌هایی را بین «سنت و مدرنیته» به‌وجود آورده‌اند. در مجموع، این کتاب از دیدگاهی جامع‌نگر و با ذکر جزئیات و شواهد دقیق، خواننده را با وجوه گوناگون تمدن و فرهنگ غنی آفریقای سنتی آشنا می‌سازد. بنابراین، کتاب «آفریقای قدیم» می‌تواند برای درک عمیق‌تر تاریخ، ساختارهای اجتماعی و سنت‌های فرهنگی این قاره، منبعی مهم و جامع به‌شمار آید.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

مغز و ذهن قدم اول

15,000 تومان
معرفی کتاب مغز و ذهن قدم اول
این کتاب درباره عضوی از بدن، مغز و کاری که این عضو انجام می دهد، ذهن است. در طول تکامل، مغز نیز چون دیگر اعضای بدن برای سازگاری با شرایط محیطی و روشهای مختلف زندگی، به خدمت گرفته شده است. اگر مغز که وسیله نقلیه ذهن است، در طول تکامل تکوین پیدا کرده است، آیا می شود گفت که ذهن نیز در طول تکامل، رشد و تکوین یافته است؟ پاسخ به این سؤال می تواند هم «آری» باشد و هم «نه». مغز و ذهن «نخستیها» برای زندگی در جنگل یا در صحرای آفریقا تکوین یافته اند. آنها برای حل مسائل خاصی چون پیدا کردن غذا، سرپناه، تولیدمثل و پرورش بچه ها سازگاری پیدا کرده اند. : اما انسان علاوه بر تکوین زیست شناختی در رابطه با محیط طبیعی زیست، در رابطه با محیط اجتماعی نیز دارای ذهنی فرهنگی شده است. یعنی ذهن انسان علاوه بر توانایی هایی که در رابطه با طبیعت به دست آورده، آمادگی های منحصر به خود همچون تدوین موسیقی، خواندن، نقاشی کردن، برنامه ریزی رایانه ای و رأی دادن در انتخابات را به دست آورده است. ذهن فرهنگی ما دائما خود را بازتاب می دهد. به عبارتی دیگر، ذهن همان حرف زدن و فکر کردن درباره ذهن است.
سفارش:0
باقی مانده:1

تمدن آزتک

180,000 تومان
مکزیکِ امروزی اسپانیایی نیست، ترکیبی از فرهنگ اسپانیایی و فرهنگ بومی است که پیش از فتوحات اسپانیایی‌ها شکوفا بود. بانفوذترین فرهنگ بومی متعلق به آزتک‌هاست که پیش از آمدن اسپانیایی‌ها قدرت را در دست داشتند. مکزیک بسیار مدیون آزتک‌هاست که حتی شامل نام کشور نیز می‌شود. مردمانی که امروزه آزتک نامیده می‌شوند خود را مکزیکا می‌خواندند. نام آزتک‌ها یادآور ماسک‌های پوشیده از گوهر، گاهشماری‌های سنگی عظیم و سرآذین‌های درهم‌بافته از پَر است. این نام بازتاب افسانه‌هایی است دربارۀ کاخ‌های مجلل پر از طلا، امپراتوری پهناور و پیوسته در حال جنگ، و خدایان تشنۀ خون که خواهان قربانی کردن انسان‌ها بودند. اما گاهی حقیقت شگفت‌انگیزتر از افسانه است و تمدن آزتک‌ها از جملۀ چنین حقایقی در تاریخ است.

دیوان عطار: شرح احوال عطار

385,000 تومان
معرفی کتاب دیوان عطار: شرح احوال عطار
این کتاب، دیوان شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری به تنظیم و نمونه خوانی و نظارت جهانگیر منصور است. در ابتدا شرح احوال عطار را توسط استاد بدیع الزمان فروزانفر داریم. در قسمتی از این شرح چنین می خوانیم: لقب او فريدالدّين است و در اين باب هيچ شك نيست، زيرا عوفى و ابنالفوطى و تمام كسانى كه شرح حالش را نوشتهاند اين لقب را آوردهاند و هم در پايان نسخه خطى ديوان عطار مكتوب در سنه ششصد و هشتاد و دو ]مجلس شماره 1268[ اين لقب مذكور است و از اين همه مسلم مىگردد كه او در قرن هفتم كه در نيمه اول آن قرن به شهادت رسيده و پس از آن، بدين لقب مشهور بوده است. شيخ عطار در قصائد و غزليات و در مثنويّاتش گاه خود را بهعنوان «فريد» ياد مىكند كه بىگمان مخفّف لقب او «فريدالدين» است. بنا بر روش معمول نزد بعضى از محدّثين و مورّخين كه به رعايت احتياط كلمه «الدين» را از پايان القاب مضاف به «دين» حذف مىكردهاند. شيخ ما در غالب قصائد و غزليات و ساير آثار خويش از خود به لفظ «عطّار» نيز ياد مىكند و معاصرين و ديگران هم او را بدين عنوان شناختهاند و شهرت اين عنوان به حدّى است كه نام و عناوين ديگر او را تحتالشعاع قرار داده و تقريبآ از خاطرهها برده است و علت شهرت او بدين نام آن است كه وى داروفروش بوده و طبابت مىكرده و در عرف چنين كس را عطار مىگفتهاند و هنوز هم مىگويند. شيخ ما چنانكه گفتيم عنوان «فريد» و «عطّار» را مانند تخلّص در قصايد و غزليات و در خطاب به خود در مثنوياتش مىآورد و گاه در محل واحد و با فاصله اندك هر دو عنوان را ذكر مىكند و از اينجا استنباط مىشود كه او به مناسبت وزن و يا بر حسب ميل خود گاه لفظ «فريد» و گاه «عطار» را در تعبير از خود اختيار مىنموده و نبايد تصور كرد كه او در اول «فريد» و در آخر عمر «عطار» تخلص مىكرده است زيرا آوردن اين دو تخلص در مثنويات دليل قاطع است كه چنين تصورى مبناى درست ندارد. ای گرفتار تعصب مانده دایماً در بغض و در حب مانده گرتو لاف از عقل و از لب می‌زنی پس چرا دم در تعصب می‌زنی
سفارش:0
باقی مانده:1