راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل (اکسل هونت، رابرت پیپین، تری پینکارد و …)

160,000 تومان

معرفی کتاب راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل (اکسل هونت، رابرت پیپین، تری پینکارد و …)ل

اغراق نیست اگر بگوییم که در پدیدارشناسی روح، درک پروژه‌ی کلی اثر عمدتاً تحت‌الشعاع تفسیرهای جزءنگرانه قرار گرفته است. می‌توان ادعا کرد که علی‌رغم تمام تفاسیر مطرح درباره‌ی فصول مختلف این کتاب و نیز شهرت و محبوبیت زایدالوصف این اثر در فضای فلسفی، پدیدارشناسی روح در مقام یک ایده‌ی کلی، هنوز مهجور مانده و کلیتِ آن تحت‌الشعاع استعمال‌های جزئی قرار گرفته است. در فضای هگل‌پژوهی انگلیسی‌زبان، اقبالِ تفسیری تازه‌ای، البته در پرتو فلسفه‌ی تحلیلی، به پدیدارشناسی روح پیدا شده است. راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل در چنین بستری قابل درک است. دین مویار و میشائیل کوانته کوشیده‌اند تا در این اثر از مفسرانِ سنت‌های فکری مختلف هگل‌پژوهی بهره بگیرند. در این فهرست علاوه بر مفسرانِ بزرگ سنت‌های قاره‌ای هگل‌پژوهی، تقریباً نیمی از آثار به تفاسیری از پدیدارشناسی روح اختصاص یافته‌اند که می‌توان، از حیث روش، آن‌ها را تحلیلی نامید. درنتیجه، در این اثر برخی ایده‌ها و امکانات روش‌شناختی، معرفت‌شناختی و منطقی پدیدارشناسی روح مورد توجه قرار گرفته که تاکنون مغفول بوده‌اند.
راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل (اکسل هونت، رابرت پیپین، تری پینکارد و …) – انتشارات نی

موجود در انبار

توضیحات
کتاب راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل (اکسل هونت، رابرت پیپین، تری پینکارد و …)
نویسنده
دین مویار, میشائیل کوانته
مترجم محمدمهدی اردبیلی, علی سهرابی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 384
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
سال نشر ——
سال چاپ اول ——
موضوع متون فلسفی, متون کلاسیک فلسفه
نوع کاغذ ——
وزن 450 گرم
شابک
9786220603566

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.450 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل (اکسل هونت، رابرت پیپین، تری پینکارد و …)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاریخ صدر اسلام (عصر نبوت)

81,000 تومان
تاریخ صدر اسلام (عصر نبوت) نویسنده دکتر غلامحسین زرگری نژاد مترجم ———— نوبت چاپ 15 تعداد صفحات 736 نوع جلد

استالین جوان

250,000 تومان

معرفی کتاب استالین جوان

کتاب حاضر روایت دوران کودکی، نوجوانی و جوانی مردی است که تاریخ معاصر چهره‌ای پلید و مخوف از او به یاد دارد. استالین که به خواست مادرش تحصیلات مذهبی را آغاز کرد و قرار بود مرد خدا باشد، به ناگاه بنیان‌های عقیدتی دیگری را پذیرا شد؛ در عدل الهی تردید کرد و حتی منکر وجود خدا شد. همچنین تحت تأثیر عقاید انقلابی، مبارزه‌ای بی‌امان را برای سرنگونی نظام تزاری آغاز کرد. او که پدرخواندهٔ گروهی تبهکار بود با سازماندهی سرقت از بانک، دزدی دریایی، و اخاذی و آدم‌کشی، منابع مالی لازم را در اختیار لنین، رهبر انقلاب روسیه، می‌گذاشت. او در بحث و نویسندگی به همان اندازه ماهر و زبردست بود که در قتل و سرقت و راه‌اندازی شورش‌های خیابانی. استالین در گرماگرم مبارزات، ماجراها و تنش‌های بسیار شکوفا شد. او در راه دستیابی به اهدافش برای زندگی انسان‌ها ارزشی قائل نبود. خشونت را داس مقدس تاریخ می‌دانست و میلیون‌ها نفر را با بی‌رحمی به کام نیستی و مرگ فرستاد. او که یک گرجی بود فقط به‌دلیل خصیصه جهان‌گرایانهٔ مارکسیسم توانست استالین شود و به قلهٔ قدرت صعود کند و در زمرهٔ پایه‌گذاران اولین نظام مارکسیستی جهان به‌شمار آید. استالین اعتقاد راسخ داشت که با رهبری سفاکانه‌اش کشور بحران‌زده‌اش را به سوی مدینهٔ فاضله خواهد برد. این کتاب حاوی ناگفته‌های بسیاری است دربارهٔ استالین جوان و دیگر بازیگرانی که در جریان توفندهٔ انقلاب روسیه در کنارش بودند.

استالین جوان - انتشارات نی 

عصر اکتشافات

180,000 تومان
کتاب‌ عصر اکتشافات‌، مجلدی‌ دیگر از مجموعه‌ ٦٠ جلدی‌ تاریخ‌ جهان‌ است‌ که‌ ققنوس‌ منتشر کرد. این‌ انتشارات‌ تاکنون‌ ١٩ جلد از این‌ مجموعه‌ را منتشر کرده‌ و قصد دارد تا پایان‌ سال‌ چهار جلد دیگر از این‌ مجموعه‌ را ترجمه‌ و راهی‌ بازار کتاب‌ نماید. در عصر اکتشافات‌ با رویدادهای‌ تاریخی‌ یک‌ نسل‌ مواجه‌ هستیم‌، نسلی‌ که‌ از سال‌ ١٤٩٢ تا سال‌ ١٥٢٢، برای‌ همیشه‌ و به‌ طول‌ کامل‌ جهان‌ را دچار تغییر و تحولات‌ شگرف‌ کرد. جهانگردی‌ و اکتشاف‌ تا امروز هم‌ ادامه‌ دارد. به‌ نظر می‌رسد مردم‌ همیشه‌ در جستجوی‌ آن‌ هستند تا اطلاعات‌ بیش‌تری‌ از جهانی‌ که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کنند به‌دست‌ آورند ولی‌ قرن‌ ١٥ و ١٦ را به‌ عنوان‌ دوران‌ اکتشافات‌ جغرافیایی‌ می‌شناسند زیرا در این‌ دوران‌ بود که‌ افزایش‌ حیرت‌انگیز فعالیت‌ها در این‌ زمینه‌ باعث‌ شد که‌ تقریباً به‌ شیوه‌ تصاعدی‌ دانش‌ ما درباره‌ حدود جهان‌ افزایش‌ یابد.

هنر زنده ماندن

110,000 تومان
چنين كسي نه نياز دارد كه عبوس باشد و نه تباه و در شكسته بلكه فقط نبايد زاهد و سانياسي گوشه نشين باشد. او با استخوان‌هاي پرتوان بر زمين استوار مي ايستد او با تمام قدرت به زندگي آري مي گويد او با شجاعت زيستن تمام رنج ها و مرارت هاي زندگي را به جان مي‌خرد و فلسفه‌اش وي را تا بدانجا كشانده كه مرگ را بي‌تفاوتي سوار بر بال‌هاي زمان چون نمودي دروغين و شبحي ناتوان در نزديكي خود مي‌نگرد شبحي كه نمي‌تواند هيچ چيزي را به هراس افكند زيرا فرد يادشده نيك مي‌داند كه فقط اكنون در هيات لحظه حاضر براي او هستي دارد...

عروس‌ فریبکار

95,000 تومان
زینیا زن‌ بی‌نظیری‌ است‌؛ اما این‌ بی‌نظیری‌ به‌ سود رز، کرز و تونی‌ نیست‌؛ زنانی‌ که‌ دلنشین‌ترین‌ بهانه‌های‌ هستی‌ خود را بر سر آشنایی‌ با این‌ زنِ باهوش‌ و زیبا می‌گذارند. حاصل‌ اعتماد این‌ سه‌ زن‌ به‌ زینیا، زنی‌ که‌ بی‌قیدانه‌ بداندیش‌ است‌ و دلفریبانه‌ زیبا، زخم‌ مشترکی‌ است‌ که‌ با مرگ‌ زینیا تسکینی‌ ناچیز یافته‌ است‌. و اکنون‌ زینیا هر چند درگذشته‌ است‌ اما ناگهان‌ ظاهر شده‌، شاید برای‌ آن‌ که‌ همچنان‌ ویرانی‌ به‌ بار آورد
سفارش:0
باقی مانده:1

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت