راهنمای زبانهای باستانی ایران ( جلد دوم)

182,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000203047 دسته: , , برچسب: , , ,
توضیحات

راهنمای زبانهای باستانی ایران ( جلد دوم)

نویسنده دکتر محسن ابوالقاسمی
مترجم ———–
نوبت چاپ 12
تعداد صفحات 364
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول  ————
موضوع هنر
نوع کاغذ  —————
وزن 505 گرم
شابک 9786000203047
توضیحات تکمیلی
وزن 0.505 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “راهنمای زبانهای باستانی ایران ( جلد دوم)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مانولیتو به سفر می رود

36,000 تومان
تابستان امسال اتفاق خارق‌العاده‌ای افتاد: پدرم تصمیم گرفت مرا با کامیونش به سفر ببرد. در جاده پدرم حق نداشت حوصله‌اش سر برود یا پشت فرمان بخوابد! پس برایش ماجراهایی را که در طول هفتۀ ژاپن در فروشگاه پیش آمده بود تعریف کردم. پدرم مرا با آلیسای زیبا و مارسیال خطرناک آشنا کرد. ولی یک شب، ناپدید شد. آن وقت، با احتیاط تمام، با پیژامه، برای تحقیق و جستجو بیرون رفتم ... سفری فراموش نشدنی!

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

رهبران جهان باستان (10) آتیلا رهبر هون‌ها

3,500 تومان
هزاران جنگجو سوار بر اسب از آن سوی صحراها و شنزارها حمله آوردند و خاک از زیر سم اسبانشان به هوا برخاست و روی خورشید را پوشاند . مردانی با شکل و شمایل عجیب حمله را آغاز کرده بودند ؛ مردانی که « منظری هولناک داشتند ؛ جمجمه‌هایی که به دلیل بستن در کودکی از ریخت افتاده بود ، دو شکاف به جای چشم و گونه‌هایی متورم که رد زخم زشتشان کرده و پوشیده از ریشی تُنُک » . اسبان و سوارانی که به نام هون شناخته می‌شدند ، چنان با یکدیگر هماهنگ بودند که انگار با تنی واحد حرکت می‌کنند . اسبانِ کوتاه و پرمو ، سوارانشان را با سرعتی نفس‌گیر به میدان نبرد می‌رساندند و آن‌گاه که راکبان با شمشیر و نیزه درگیر نبرد بودند ، به آسانی یاری‌شان می‌کردند . مردان علاوه بر ظاهر هولناکشان فریادهایی وحشت‌انگیز سر می‌دادند و قربانیان خود را که در کشمکش بودند ، به هول و هراس می‌افکندند . همچنین پوست حیواناتی که به دور شانه می‌پیچیدند ، ظاهرشان را مخوف‌تر می‌کرد . آتیلا ، شاه هون‌ها ، با اعتماد به نفسی جسورانه سپاهش را رهبری می‌کرد . آن‌گاه که اسب سیاهش را پیشاپیش سپاه می‌راند ، جنگجویانش هر حرکت او را می‌پاییدند . عزمِ جزم او از آرواره‌های فشرده‌اش پیدا بود . او به افرادش اشاره می‌کرد تا با سرعت هر چه بیش‌تر پیش بتازند . هون‌ها دومین حمله به امپراتوری روم شرقی را در بهار سال ٤٤٧ میلادی آغاز کرده بودند .

رویاها

79,500 تومان
کتاب تفسیر خواب، اثری نوشته ی زیگموند فروید است که نخستین بار در سال 1900 انتشار یافت. شایع ترین خواب ها کدام رویاها هستند و چرا اصلا خواب می بینیم؟ خواب های درباره ی مرگ چه معنایی می دهند؟ خواب های درباره ی شنا کردن، سقوط و یا پرواز نماد چه چیزهایی به شمار می آیند؟ این کشف فروید که خواب ها، ابزاری برای کاوش در ضمیر ناخودآگاه هستند، بدون تردید متحول کننده ترین گام رو به جلو در تمام تاریخ روانشناسی است. خواب ها، طبق تئوری فروید، برآورده شدن پنهانی آرزوها و خواسته های ضمیر ناخودآگاه را نشان می دهند و از طریق آن ها، ذهن از محدودیت های زمان بیداری رها می شود و تنش های خود را خالی می کند. توانایی تفسیر این نمادهای ذهنی، قلمرویی جدید و وسیع از تحقیقات علمی را به وجود آورد که به طور خاص در درمان اختلالات اعصاب و روان تأثیرگذار بوده است. زیگموند فروید با تحقیقات پیشگامانه ی خود در دنیای خواب ها، تحولی عظیم را در اندیشه ی انسان ها به وجود آورد.

دانشنامه تاریخ جهان برای نوجوانان

220,000 تومان
برای نوجوانان تاریخ در کلی‌ترین معنای آن، سرگذشت انسان‌ها و در واقع مطالعه گذشته‌ی خود ماست. جنگ‌ها، انقلاب‌ها، دولت‌ها و زندگی مردم از جمله پدیده‌هایی است که مورد نظر مورخان قرار می‌گیرند. تاریخ این رویدادها را ثبت می‌کند و درباره گذشته انسان‌ها توضیح می‌دهد. مورخان، مجموعه مدارک مکتوب و شفاهی را بررسی می‌کنند و به کمک باستان شناسان واقعیت‌هایی را باز سازی می‌کنند تا تصویر مشخصی از گذشته به وجود آید. کتاب دانشنامه تاریخ جهان  یکی از کتاب‌های مهمی است که دریچه‌ی جدیدی بر روی نوجوانان می‌گشاید تا آنها راز و رمز لذت ورود به تاریخ را دریابند.

خودیاری در بیماری‌های عصبی

68,000 تومان
روي سخن در اين کتاب با همه‌ي کساني است که به نوعي از ناراحتي‌هاي عصبي و عوارض جسمي و روحي گوناگون آن دچارند، از کساني که به اصطلاح اعصابشان خراب است گرفته تا کساني که به واقع دچار فروپاشي رواني شده‌اند. نويسنده به نيرويي که در خود بيمار هست تکيه مي‌کند و با زباني روشن و صميمانه، گويي که هم‌اکنون پهلوي بيمار نشسته است، راه و روش‌هايي عملي و مؤثر براي روبه‌رو شدن با عوامل و عوارض‌ ناآرامي‌ها و نگراني‌هاي عصبي پيش پاي او مي‌گذارد. همين راهنمايي‌ها هستند که کتاب را به يکي از موفق‌ترين کتاب‌ها در نوع خود در سراسر جهان تبديل کرده‌اند