راهنمای ژانر: معرفی و بررسی ده گونه‌ی سینمایی

35,000 تومان

معرفی کتاب راهنمای ژانر؛ معرفی و بررسی ده گونه‌ی سینمایی

ژانرهای سینمایی در عین سادگی، بی‌اندازه پیچیده هستند.
آنها با خود یک پیشینه قوی تاریخی دارند و در گذر زمان افت‌وخیزهای زیادی را از سرگذرانده‌اند. شناخت دقیق این ژانرها، عیار قضاوت ما را درباره فیلم‌های سینمایی بالا می‌برد. در کتاب «راهنمای ژانر»، یحیی نطنزی تلاش کرده است مسیر این شناخت را هموار کند.
بنابراین، خوانندگانی که پیش از این مجبور بودند دانش سینمایی خود را درباره ژانرها با رجوع به منابع پراکنده و محدود افزایش دهند، از این به بعد مجموعه‌ای مفصل و منسجم در اختیار خواهند داشت که چشم‌انداز دقیقی از ده ژانر اصلی سینمایی برایشان ترسیم می‌کند.
امید است این کتاب بتواند بخشی از خلأهای نظری موجود در مباحث مربوط به ژانر را برطرف کند و حرکت مؤثری باشد برای انتشار کتاب‌های جامع‌تر.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

راهنمای ژانر: معرفی و بررسی ده گونه‌ی سینمایی

نویسنده
 یحیی نطنزی
مترجم
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 339
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1398
سال چاپ اول ——
موضوع
سینما و تئاتر
نوع کاغذ ——
وزن 490 گرم
شابک
9786002292094
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن .0490 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “راهنمای ژانر: معرفی و بررسی ده گونه‌ی سینمایی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سه قصه

7,500 تومان
ناگاه دو کبوتر سفید در آسمان مهتابی شب بال‌کوبان و چرخ‌زنان بر بالای جمعیت شدند و بر شانه‌ی کودکی بنشستند. جمعیت آشفته از این پرواز پراکنده شدند. کودک لبخندی زد و دست بر پَرِ سفید کبوتران کشید. سوار بلند به صدا درآمد «ببینید، آرزوی او برآورده شد، آرزوی داشتن دو کبوتر سفید.» زنی آه‌کشان گفت «راست می‌گوید. بچه‌ام آرزوی دو کبوتر سفید داشت.» جمعیت در ازدحام شد، به دور کودک گرد آمدند.

خال‌کوبی

19,500 تومان

معرفی کتاب خال‌کوبی

کتاب خال کوبی نوشته پونه ابدالی رمانی خواندنی درباره موضوع حیوان آزاری است و نقدی به عدم قوانین حمایت از حقوق حیوانات است.

درباره کتاب خال کوبی

خال‌ کوبی ماجرای چهار جوان به نام‌های مهام، نسیم، پگاه و محمود است که خارج از تهران زندگی می‌کنند. محمود و پگاه زن و شوهر هستند؛ مهام و پگاه هم خواهر و برادر و نسیم هم دوست این سه نفر است. او یک NGO حمایت از حیوانات در خارج از تهران دارد. اما در طول داستان اتفاقات برای این افراد می‌افتد. یک بچه به طرز عجیب و مشکوکی توسط یک شیر خورده می‌شود و این آغاز داستان است. این داستان به خوبی از دنیای انسان‌ها و حیوانات صحبت می‌کند و داستانی درباره حیوان آزاری است. ابدالی با نوشتن این داستان نقدی به این موضوع وارد کرده است که هیچ قانونی که از حقوق حیوانات حمایت کند، وجود ندارد.

کتاب خال‌ کوبی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به مطالعه رمان‌ها و داستان‌های ایرانی از خواندن کتاب خال‌ کوبی لذت می‌برند. خواندن این داستان را به دوست‌داران و طرفداران حقوق حیوانات نیز پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب خال ‌کوبی

ترسیده بود آن روز، شاید هم منگ بود؛ هر چه بود نمی‌توانست از جایش تکان بخورد. اولین پاکتِ بی‌نشانی و امضا درست همان روزِ آتش‌سوزی به دستش رسیده بود. دوباره لرزید از یادآوریِ آن روز، پُک محکمی به سیگارش زد اما با سیگار کشیدن حالش جا نمی‌آمد. امشب هم یک پاکت دیگر دم‌در افتاده بود. باید به حرف محمود گوش می‌داد و پشت در و توی پارکینگ دوربینِ مداربسته نصب می‌کرد. باید به حرف محمود گوش می‌داد و زودتر برای آپارتمان خالی بالا مستأجر پیدا می‌کرد. باید حرف مهام را گوش می‌کرد و می‌گذاشت مهام خودش بیاید و همهٔ این کارها را بکند؛ اما هیچ‌کدام از این کارها را نکرده بود. لرزید. باد می‌آمد و شاخهٔ درخت‌ها را تکان‌تکان می‌داد. بادزنگِ چوبی توی ایوان تلق‌وتولوقی کرد و آرام گرفت.

مارادونا

198,000 تومان

در بخشی از کتاب مارادونا می‌خوانیم

در نوزده‌سالگی، مدت‌ها قبل از این‌که به تعبیر ادواردو گالیانو به «خدای کثیف و گناهکار» تبدیل شود، قهرمان جام جهانی جوانان زیر بیست سال در ژاپن شد. تا آن زمان، وانت راستروخِرو دیگر به تاریخ پیوسته بود. مارادونا حالا خودش ماشین‌باز قهاری شده بود که هر ماشین برایش در حکم یک کارت ویزیت بود؛ خصلتی آرژانتینی که تا آخر عمر در وجودش ماند. هواداران برای تشکر از ال‌ پِلوسا تصمیم گرفتند به پاس لحظات خوشی که به آن‌ها هدیه کرده بود، با جمع کردن پول برایش ماشین بخرند: یک مرسدس بنز شیک قرمزِ 500 اس‌ال‌سی با قدرت 237 اسب بخار؛ هدیه‌ای دیگر به نشانه‌ی قدرشناسی. برای هدیه‌ی کریسمس با پس‌انداز حقوقش یک فیات اروپایی 128 سی‌ال‌اس کارراه‌انداز خرید؛ ماشین بدشکل و زمختی که انگار یک بچه طراحی‌اش کرده بود. یک کلکسیونر در نزدیکی بوئنوس‌آیرس هنوز این ماشین را دارد و در برابر پیشنهادهای موزه‌های ایتالیایی مقاومت می‌کند. اگر مانند مارادونای بیست‌ساله یک ستاره به معنای واقعی باشید، نمی‌توانید سوار فیات اروپایی شوید، پس اولین ماشین اسپورتش را از پورشه‌ی آلمان خرید؛ یک پورشه‌ی 924 نوک‌مدادی با صندلی‌های چرمی قهوه‌ای. این اولین دارایی قیمتی‌اش بود و پیش از جدایی از بوکا جونیورز و پیوستن به بارسلونا آن را فروخت. سی سال بعد، زمانی که در مقام مربی تیم ملیْ جام جهانی دلسردکننده‌ای را پشت‌سر می‌گذاشت، روی آن ماشین نیم‌میلیون دلار قیمت گذاشته بودند. اما پس از دو سال، قیمت ماشین درست مانند اعتبارش در جایگاه مربی سقوط کرد و به 77.500 دلار رسید. قرارداد مارادونا با بارسلونا شامل یک ماشین گلف قرمز هم می‌شد که یک روز عصر در سال 1983 با آن وارد محوطه‌ی نیوکمپ شد. درِ ورودی برای تمرین بسته بود. «دیدی دیه‌گو! درسته که می‌گن سحرخیز باش تا کام‌روا باشی، ولی حالا که یک‌بار هم خودت رو زود رسونده‌ای در بسته بود.»
سفارش:0
باقی مانده:1

گود

32,000 تومان

در بخشی از کتاب گود می‌خوانیم

خلیل هر روز هفت صبح دوتا جعبه انار می‌ذاشت دم خونه‌ی سوری‌خانم و فخری کارش رو شروع می‌کرد. وقت‌هایی که انار می‌رسید، شیش ‌و نیم صبح اون‌جا بود. تابستون و بهار که انار نبود دیرتر می‌اومد. جعبه‌ها رو باید خودش تا طبقه‌ی سوم و اتاق بغل خرپشته می‌کشید روی پاش و بالا می‌برد. اون هم طوری که نه دخترها بیدار بشن و نه سوری داد بزنه «فخری نزنی به درودیوار.» جعبه رو می‌نداخت روی زانوی پای راستش و پله‌پله تا بالا می‌رفت. دور آخر پله‌ها که می‌رسید هن‌هن‌کنان چهارتا لیچار بار همایون شوهرش می‌کرد. خلیل یه‌بار می‌خواست کمک کنه جعبه‌ها رو تا اتاق فخری ببره، اما سوری که خلیل رو توی حیاط خونه‌ش دید، چنان قشقرقی به پا کرد که صداش تا خود بازارچه رفت و همه توی بازار به خلیل طعنه می‌زدن که رفته بودی «خونه‌ی سوری‌خانم». تا یکی دو هفته حالش خراب بود اما قول داده و طی کرده بود صبح‌به‌صبح دوتا جعبه انار ببره دم اون خونه، و می‌برد. فخری وقت‌هایی که خیلی خسته می‌شد، دهنش رو فرمی شبیه خندیدن بازوبسته می‌کرد و آب دهنش ولو می‌شد روی لباسش که با پشت آستین پیرهنِ همیشه‌سُرمه‌ایش پاک می‌کرد. «باس قرص کمر بندازم، دیگه جون واستادن ندارم. کی دست داره اون رو تو هاون بکوبه؟» کار صبحش توی پاییز و زمستون تکه‌تکه کردن انارها بود. اوایل سوری گیر داده بود که «باس انارا رو دون کنی.» فخری که هیچ‌وقت نفهمید کار سوری با انارها چیه. گفت «اینا رو تیکه‌تیکه کنم بعد له کنم، همون نمی‌شه؟» «آره. اما باس صاف بشه.»

عشق غريبه ها

420,000 تومان

در بخشی از کتاب عشق غریبه‌ها می‌خوانیم:

آموختن زبان ضروریْ و بنیادِ تمام آموزش‌هاست. این دو مسلمان که علاوه‌بر فارسیِ مادری، زبان فاضلانه‌ی عربی را نیز آموخته بودند، این را خوب می‌دانستند. آن‌ها از ایران سرمشق مهمی آورده بودند: اهمیت تسلط به زبان مادری در کنار یک زبان کلاسیک. از روی همین سر‌مشق بود که آن‌ها یازده‌ ماه در کرویدن هم انگلیسی بخوانند هم لاتین. تلاش‌های متناظر دانشوران آکسفورد، و چنان که بعد خواهیم دید، دانشوران کمبریج برای فراگیری عربی و تا حد کم‌تری فارسی، حاکی از دوسویگی روند آموزش در این دانشگاه بود. از دورانی که همه‌ی کلاس‌های دانشگاه به لاتین بودند مدت‌ها گذشته بود اما آکسفوردی که میرزا صالح و میرزا جعفر در پی ورود به آن بودند، همچنان بر زبان‌های خارجی به‌ویژه زبان‌های «کلاسیکِ» کم‌وبیش مُرده تأکید بسیار داشت. در خاطرات روزانه‌ی میرزا صالح، تلاش‌های او را برای واداشتن خودش به آموختن لاتین علاوه‌بر انگلیسی و فرانسوی می‌بینیم. دانستن چند زبان، به عنوان پیش‌نیاز، برای کسی با سوابق او چندان غیرعادی نمی‌نمود؛ از جوانانی همچون او، که دست سرنوشتْ به کار دیوانی در دربار گماشته بود، انتظار می‌رفت به حد اعلا فارسی و عربیِ ادبی را بیاموزند. محل کارش هم تبریز در غرب ایران بود، پس چه‌بسا ترکی هم می‌دانست. می‌دانیم که او با زبان اردوی «هندوستانی» هم، شاید به واسطه‌ی حضور تجار هندی در زادگاهش شیراز، آشنایی داشت. این زبان‌ها بزرگ‌ترین سرمایه‌های او و میرزا جعفر، و برگ‌های برنده‌ی آنان بودند.

امپراتوري خورشيد

82,000 تومان
... جنگ واقعي آن چيزهايي بود که خودش از اشغال چين به دست ژاپني‌ها در 1937 ديده بود؛ جنگ واقعي رزمگاه‌هاي قديمي هونگ جائو و لونگ هوا بود که هر بهار استخوان مردگان دوباره در شاليزارها سبز مي‌شدند و به سطح آب مي‌‌آمدند؛ جنگ واقعي هزاران پناهنده‌ي چيني بود که انبوه انبوه در جان‌پناه‌هاي چوبي پوتونگ از وبا مي‌مردند؛ جنگ واقعي سرهاي غرقه به خون سربازان کمونيست بود که در سراسرِ بندِ چيني‌ها بر سرِ نيزه زده بودند. در جنگ واقعي کسي نمي‌داند طرفِ کيست، و نه پرچمي در کار است، نه گوينده‌اي، نه برنده‌اي. در جنگ واقعي دشمني در ميانه نيست. ـ از متن کتاب ـ   آميزه‌ي درخشاني از تاريخ، زندگي‌نامه‌ي نويسنده و تخيل و تأملي که بالارد استاد مسلّم آن است. يک موفقيت ادبي باورنکردني است و چنان تکان‌دهنده است که تحمل آن تقريباً ناممکن است. ـ آنتوني بورگس ـ   اثري که از تخيلي عميق و تکان‌دهنده نشئت گرفته است. ـ ريچارد ايدر، منتقد لس‌آنجلس تايمز ـ   امپراتوري خورشيد يک شاهکار است، و مثل همه‌ي شاهکار‌ها زاويه‌ي نگاه نويسنده زاويه‌اي غيرمنتظره و کمي نامتعارف است و تأثير عميق اثر نيز از همين ديدگاه ناشي مي‌شود. ـ منتقد ادبي گاردين ـ
سفارش:0
باقی مانده:1