راه رفتن روي بند

5,500 تومان

معرفی کتاب راه‌ رفتن روی بند

کتاب راه‌ رفتن روی بند، مجموعه اشعار عاشقانه‌ و اجتماعی روجا چمنکار، شاعر ایرانی است.

کتاب حاضر دربردارندۀ 2 بخش است: یکی راه رفتن روی بند که شعرهایی با فضای اجتماعی را شامل می‌شود و بخش دوم صبح‌ نامه‌هایی برای صبحانه که حاوی اشعار عاشقانه و کوتاه است.

روجا چمنکار شاعر در سال 1360 متولد شده است. او به ترتیب در رشته‌های سینما، ادبیات نمایشی و ادبیات معاصر فارسی به تحصیل پرداخته است.

چمنکار علاوه بر سرودن شعر، نویسندگی و نمایش‌نامه‌نویسی هم می‌کند. آثار وی در نشریات و مجلات معتبر فارسی منتشر شده و به کرات نامزد دریافت جوایز معتبر از جمله جایزه کتاب سال شعر جوان (قیصر امین‌پور) شده است.

در بخشی از کتاب راه‌ رفتن روی بند می‌خوانیم:

شاید بروم
شاید بمانم
شاید روی خط‌های عابر پیاده بخوابم
و ساعت‌ها به صدای تُرمز ماشین‌ها فکر کنم
که از صدای دوستت دارم‌های تو بلندتر است
شاید کوتاه بیایم
بروم تا سر کوچه
شوینده‌ها را بخرم
زندگی‌ام را بسابم
و با زن‌های سریال‌های خانوادگی کمی درد دل کنم
قرار نامعلومی داشتم
قرار نامعلومی دارم
از کدام روزنه تابیده بودی
که چشم را می‌زنی نوربالای عزیز؟
گفته بودم خط‌های سفید
جای مناسبی برای بوسیدن نیست
شاید بمانم
شاید بخوابم
و به تمشک‌های وحشی فکر کنم
و به تکرارِ حیات وحش
ساعت هشت شب
و به شال بنفشی
که زیر ترمز ماشین‌ها پاره شد
نشد که پر شوم از تو
از وقت‌های خالی از تو پُر شدم
دیروز بود؟
امروز است؟
لب‌هایت را جلو می‌آوری
گونه‌ات را می‌بوسم
هَک شده‌ام
با حفره‌ای عمیق
و ماشین‌ها مدام
از زنان خوابیده روی خط‌های سفید
پیاده می‌شوند

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786009372164 دسته: , , , , برچسب: ,
توضیحات

راه رفتن روي بند

نویسنده
روجا چمنکار
مترجم
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 106
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1392
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 130 گرم
شابک
9786009372164
توضیحات تکمیلی
وزن 0.130 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “راه رفتن روي بند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

اعلان قرعه‌ی 49

98,000 تومان
سال‌های پس از جنگ دوم جهانی دوران تثبیت امپراتوری آمریکا و ترویج رؤیا و فرهنگ آمریکایی بود. هر روز هزاران پیام به جهان مخابره می‌شد و از لذت‌های زندگی آمریکایی می‌گفت. وفور کالا و مصرف بی‌پایان، فراوانی سرگرمی و کشف هزاران قهرمان و گروه موسیقی و برنامه‌های شاد و سرگرم‌کننده این کشور را در چشم بیگانگان به مدینه‌ی فاضله‌ی عصر جدید می‌نمایاند، اما منتقدان و نویسندگان و هنرمندان آمریکایی بر این باور نبودند و تجاوز به ویتنام کافی بود تا این منتقدان پا به میدان بگذارند و فریاد بزنند. تامس پینچن نیز از همین دست نویسندگان است. پینچن در «اعلان قرعه‌ی ۴۹» قهرمان زن داستانش را وارث زندگی آمریکایی نیمه‌ی نخست قرن می‌کند. سرمایه‌داری می‌میرد و ارثش به جای آن‌که برای وارث راحتی و رفاه به ارمغان بیاورد جز دربه‌دری حاصلی ندارد. خانم ادیپاماس که گرفتار ملال و بی‌معنایی زندگی و پریشانی و اضطراب و هراس است، ناگهان وارث قانونی یکی از دوستانش می‌شود. باید به سفر برود و هفت‌خوانی را پشت‌سر بگذارد تا به جایزه برسد، اما این سفر، در هر گام و هر مرحله، مبدل به سفر خودشناسی و کسب معرفت نسبت به زندگی به‌ظاهر پر آسایش معاصر می‌شود. هزاران رمزوراز و نماد و جادو در کار می‌آید و هر بار وعده‌ی کامیابی مکرر می‌شود و تحقق نمی‌یابد. تامس پینچن با تکیه بر سنت رمان آمریکایی توانسته است تراژدی تازه‌ای بیافریند. تراژدی‌ای که در آن مخاطب نیز یکی از وراث نکبت و ناکامی خواهد بود.
سفارش:0
باقی مانده:1

سریرا، سیلویا و دیگران

3,800 تومان
زنی در کوهستانی زندگی می‌کرد. او نمی‌خوابید و راه می‌رفت، او با دست‌هایش جوی آبی نزدیک نهری می‌کند تا به درخت آب برساند.
دست‌هایش مثل بیل شده بود و ناخن‌هایش شبیه خنجر ؛ به بچه‌یوزپلنگانی که مادرشان شکار شده بودند شیر می‌داد.
وقتی پای کوه، در رودخانه شنا می‌کرد، بچه یوزپلنگ‌ها دورش حلقه می‌زدند. سلطان جنگل عاشق او شد و او را در غارش زندانی کرد. آن زن کودکانی با سر انسان و دل شیر به دنیا آورد. آن‌ها وقتی بزرگ شدند تکه‌های مادرشان را به نیش کشیدند.
نویسنده در این کتاب در داستان‌هایی تنهایی زن امروز ایرانی را در شهرهایی که آداب و رسوم و اخلاق آدم‌هایش نشانی از یک غم دارد، با عنوان‌هایی چون این داستان سریرا نیست، آن مرد تبر دارد،
امیرعلی، نازک آرای تن ساق گلی، سیلویا، سیلویا، زن میرزاکوچک‌خان، وقت شک و... به نگارش درآمده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

سالتو

105,000 تومان
دومین رمانِ مهدی افروزمنش فضایی مهیج و پُرداستان دارد. او که نخستین رمانش یعنی تاول، جایزه‌ی بهترین رمانِ سالِ جایزه‌ی هفت اقلیم را از آنِ خود کرد، در دومین رمانش به قهرمانی پرداخته که از اعماق شهر و از حوالی میدانِ مشهورِ فلاح تهران برآمده است. قهرمانِ او کُشتی‌گیری فرز و تکنیکی ا‌ست که رمانِ سالتو براساسِ جهانِ او شکل می‌گیرد، کُشتی‌گیری جسور که ناگهان بخت به او رو می‌کند و یک عشقِ‌کُشتیِ ثروتمند تصمیم می‌گیرد از او حمایت کند. او مردی است مرموز و مشکوک که برای این مبارز قصه‌هایی دارد و این نقطه‌ای ا‌ست که از آن به بعد فضای رمان حال و‌هوایی جنایی ـ معمایی پیدا می‌کند... افروزمنش با سال‌ها تجربه‌ی روزنامه‌نگاریِ بخش اجتماعی، توجه خاصی به انسانِ برآمده از تکه‌های تیره‌ی شهر دارد. او در این رمان آدم‌های گوناگون این شهر را مقابلِ این قهرمانِ فرز و ازهمه‌جا‌بی‌خبر قرار می‌دهد و ناچارش می‌‌کند درباره‌ی چیزهایی تصمیم بگیرد که بین مرگ و زندگی در نوسان‌اند. سالتو با روحی قصه‌گو و رئالیستی تلاش می‌کند برای مخاطب غافلگیری‌بزرگی رقم بزند. پسری برآمده از جنوبِ شهر که حالا می‌خواهد سلطان باشد...  

سفارش:0
باقی مانده:1

مردم در سیاست ایران: پنج پژوهش موردی

105,000 تومان

معرفی کتاب مردم در سیاست ایران اثر یرواند آبراهامیان

به طور کلی این کتاب به تاریخ معاصر ایران می پردازد و یک نمای کلی از این دوران برای خواننده ترسیم می کند و به طور خاص به مسأله ی مردم، نقش اعتراضات مردمی و مفهوم جمعیت و ملت پرداخته است .
این کتاب شمال پنج مقاله از آقای ابراهامیان است که طی زمان های مختلفی نوشته شده اند و توسط اقای بهرنگ رجبی به فارسی برگردان شده اند.
پنج مقاله ی آن شامل: «نقش جمعیت های مردمی در انقلاب مشروطه ی ایران»، «نقش جمعیت های مردمی در سیاست ایران؛ ۱۳۳۲ـ ۱۲۸۵»، «نقش جمعیت های مردمی در انقلاب ایران»، «کمونیسم و مسئله ی اشتراک در ایران: حزب توده و فرقه ی دموکرات» و «شکل گیری پرولتاریا در ایران مدرن، ۱۳۳۲ـ۱۳۲۰» است. این پژوهش ها از قدرتی می گویند که بی قدرتان جامعه دارند و از نقشی عمده که در شماری از بزنگاه های تاریخ ایران داشته اند.
این مقاله ها بررسی قوت ها و ضعف های چند نمونه از جنبش های مردمی در فراز های تاریخی مهم این سر زمین اند، چند و چونی در این پرسش که آدم های کوچه و خیابان چه طور کوشیده اند فردای شان را بهتر کنند، و اینکه کجا با موقیت همراه بوده است و کجا به شکست انجامیده است
سفارش:0
باقی مانده:2

بچه‌محل نقاش‌ها 5/ زمانی که هم‌صحبت فریدا بودم

99,000 تومان
کتاب بچه محل نقاش ها 5 زمانی که هم صحبت فریدا بودم توسط انتشارات هوپا و تألیف محمدرضا مرزوقی در 172 صفحه منتشر شده است. خلاصه کتاب به شرح زیر است. می‌دانم بیشتر اوقات دیه‌گو خودش مقصر است. بس که هربار سرش جایی گرم است و دائم شیطنت می‌کند. اما وقتی خشم فریدا را می‌بینم و احساس می‌کنم با این خشم می‌تواند دودمان دیه‌گو را به باد بدهد، مجبور می‌شوم برای نجات جان آن مرد بیچاره از دروغ مایه بگذارم. مرد بیچاره‌ای که اصلا نباید دلت برایش بسوزد. فریدا از او هم بدتر است و برای او که اصلا نباید دلت بسوزد. حتی وقت‌هایی که روی صورت نقاشی‌هایش قطره‌های درشت اشک را نقاشی می‌کند، انگار دارد توی صورتت داد می‌زند: « حق نداری برای من دلسوزی کنی! فقط می‌ت...  
چه حالی پیدا می‌کنی اگر دایی‌ات یک کارتن پر از صفحه‌ی‌‌ گرامافن قدیمی به تو بدهد و اولین جمله‌ای که از صفحه می‌شنوی این باشد؟

فریدا همیشه می‌گوید: «من واقعیت خودمو نقاشی می‌کنم اما این احمق‌ها فکر می‌کنن کارهای من خیالیه.»

این‌بار دایی خود ابتکار عمل را به دست می‌گیرد و صفحه‌هایی را که زمانی فریدا به او داده بود تا صدایش را روی آنها ضبط کند در اختیار مانی و باقی بچه‌ها قرار می‌دهد.

با شنیدن صدای نوجوانی دایی‌سامان روی صفحه‌ها، بچه‌ها به ماجرای سفر دایی به مکزیک و رفتنش به خانه‌ی فریدا پی می‌برند. در این سفر که لوئیس بونوئل دایی و فریدا را همراهی می‌کند به اصرار بونوئل به دل جنگلی عجیب می‌زنند که درختانش انسان هستند. بعد هم سر از معابد آزتک‌ها درمی‌آورند و گرفتار اشباح می‌شوند. اشباحی که در اعتصاب کارگری به سر می‌برند و برای همین دست به سیاه و سفید نمی‌زنند.

وبلاگ خون‌آشام 4/ سایه‌ی وحشت خاطرات

80,000 تومان

بخشی از متن کتاب وبلاگ خون‌آشام 4 (سایه‌ی وحشت خاطرات)

باید می رفتم یک جای دیگر باید کاری می کردم فکر کردم شاید بد نباشد سری به خانه خانم لنچستر بزنم و آن دور و بر سر گوشی آب بدهم. می توانستم بفهمم برگشته یا نه حتما ارزش فهمیدن داشت. از این روز مزخرف هم خلاص می شدم. از برنت وود که برمی‌گشتم، حس می کردم یکی دنبالم است و عصبی شده بودم. حتی یک بار از لای بوته ها صدای خش خش شنیدم. دور و برم را نگاه کردم، کسی نبود. بعد فهمیدم از دیشب حالم این طوری است. انگار گوش به زنگ زدم کسی را ببینم منتظر حمله بودم انگار. به خانه خانم لنچستر که رسیدم. از تعجب کم مانده بود شاخ در بیاورم. امروز آن جا با دیشبش  زمین تا آسمان فرق داشت. قبلش متروکه بود. پر از علف هرز و درخت های خشکیده. وقتی نگاهش می کردی.، می‌ترسیدی. شبیه فیلم های ترسناک بود. ولی حالا باغچه اش پر از گل بود به در خانه هم رنگ زرد روشنی زده بودند. همه چیز تر و تازه بود، انگار یک نفر دیگر صاحبش شده بود. درست است که روفوس گربه خانم لنچستر بود. اما مگر گربه ها بیشتر از آدم ها به مکان ها وابسته نمی شوند؟ شاید روفوس  برگشته بود خانه قبلی اش پیش صاحب های جدیدش! واقعا امیدوار بودم این طور باشد. با این فکر رفتم جلو و زنگ را زدم. مطمئن بودم کس دیگری غیر از لنچستر در را باز می کند. یک آدم معمولی و بی خطر. تو که نمی رفتم، یک بهانه می آوردم و کمی حرف می زدم و خیالم که راحت می‌شد می‌رفتم. همین که می فهمیدم یک خون آشام ترسناک آن جا نیست کافی بود تا حسابی آرام شوم. هر چه منتظر شدم کسی جواب نداد، پرده ها تا نیمه کشیده شده بود شاید طرف خانه نبود.  
سفارش:0
باقی مانده:1