رستم و سهراب

175,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
محسن دامادی ، زاده ۱۳۳۸ – کرمان، کارگردان و فیلم‌ نامه ‌نویس اهل ایران است. وی که بیشتر به عنوان فیلم‌نامه‌نویس شناخته می‌شود، سینمای حرفه‌ای را با فیلم «آپارتمان شماره ۱۳» به کارگردانی یدالله صمدی به عنوان نویسنده آغاز کرد.وی فعالیت هنری را با نگارش داستان های کوتاه آغاز کرد. او سینمای حرفه ای را با فیلم «آپارتمان شماره 13» به کارگردانی یدالله صمدی به عنوان نویسنده تجربه کرد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

رستم و سهراب

نویسنده محسن دامادی
مترجم ——
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 154
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1401
موضوع
ادبیات ایرانی
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
9786226977531

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رستم و سهراب”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

طرحواره درمانی برای استرس شغلی

28,000 تومان
عوامل بسیاری در تعیین خوشبختی و شوربختی افراد نقش دارند که یکی از آنها انتخاب شغل است. شغل، فقط منبعی برای درآمد نیست بلکه افراد بیشتر ساعت‌های مفید عمر خود را در شغل و پیشه خود می‌گذرانند و در واقع با شغل خود زندگی می‌کنند. این کتاب پدیده استرس شغلی را از دیدگاه رویکرد طرح‌واره درمانی بررسی می‌کند. مارتین بامبر معتقد است طرحواره‌های ناسازگار اولیه در محیط‌های شغلی، بازآفرینی می‌شود. یعنی افراد به دنبال مشاغلی هستند که بتوانند تجربه‌های تلخ و ناگوار کودکی یا نوجوانی‌شان را دوباره تکرار کنند و یا نیازهای ارضا شده آن دوران را جامه عمل بپوشانند. در این کتاب تکنیک‌هایی ارایه می‌شود تا افراد با آگاهی از طرحواره‌های خود تغییر کنند و در شغل خود به رضایت برسند. این کتاب سهم بسزایی در مفهوم سازی و درمان بیماری‌های مرتبط با استرس شغلی دارد. نویسنده کتاب بایستی به خودش ببالد که نقش موثری در افزایش سلامت شغلی داشته است. این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که خواندن آن یک ضرورت است. کوپر استاد روان‌شناسی سازمانی و سلامت دانشگاه لن کستر

فسقلی جلد 35، دو دو دروغ گو

7,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

فرزندان انقلاب

475,000 تومان
“فرزندان انقلاب” نوشته ی “رابرت جیلدیا” اثری است که تاریخ فرانسه را در بازه ی زمانی سال های 1799 تا 1914 مورد بررسی قرار می دهد. برای کسانی که زندگی را بعد از انقلاب فرانسه تجربه می کردند ، از فتح باستیل گرفته تا شکست نهایی ناپلئون ، پیامدهای آن، چنان زخم عمیقی برجای گذاشت که هیچ پادشاه ، امپراطور یا رئیس جمهور بعدی نمی توانست آن را التیام بخشد. “فرزندان انقلاب” از “رابرت جیلدیا” نسل هایی را دنبال می کند که پس از خسارات جبران ناپذیر 1789 بارها تلاش کردند اما موفق به ایجاد یک رژیم پایدار نشدند. این روند باعث ایجاد مخالفت های تازه و اغلب مرگبار بین موافقان و مخالفان ارزش های انقلاب شد. فرانسوی ها با داشتن زخم های مبارزات خونین کشورشان بر تن و میراث وفاداری که حالا به شدت تکه تکه شده بود ، قرن نوزدهم را در سایه ی عصر انقلابی زندگی کردند. با وجود ارواح احضار شده در این داستان حماسی ، “رابرت جیلدیا” کتابی جذاب و تحریک آمیز نوشته است. فرانسه ی او، یک فرانسه کاملا ناآشنا است؛ کشوری با شکافی غالبا طاقت فرسا بین پاریس و استان ها ، کشوری که توسط نفرت های برادر کشی و سابقه جفادیدگی فمینیسم ، محل فاجعه های سیاسی و پیروزی های هنری از هم گسیخته است و کشوری است که علیرغم علم به سقوط خود از جلال و شکوه حاضر شد تا خود را کاملا در قلب مدرنیته اثبات کند. در واقع “فرزندان انقلاب” نشان می دهد که چگونه شناخت جمعی هزینه های هنگفت انقلاب ، فرانسوی ها را برای دستیابی به اتفاق نظر در یک جمهوری جدید و ادغام گذشته پر فراز و نشیب با احساس هویت ملیشان ترغیب کرد و با همین روحیه بود که جوانان فرانسه در جنگ جهانی اول با قدرت و اعتماد به نفس ملی پا به جبهه گذاشتند.

روان شناسی مرضی کودک

قیمت اصلی: 110,000 تومان بود.قیمت فعلی: 45,000 تومان.
ویرایش جدید این کتاب تحت عنوان (روان شناسی مرضی کودک ) یا (آسیب شناسی روانی کودک ) می کوشد جنبه های مختلف در حوزه اختلال های روانی و رفتاری دوره کودکی و نوجوانی را توضیح  دهد . اکثر کودکان در جریان رشد مشکلات هیجانی - رفتاری خاصی پیدا می کنند که ناشی از فشارهای رشدی و انطباق با انتظارات خانواده و اجتماع است . وظیفه اصلی والدین و مربیان این است که به کودکان کمک کنند رویدادهای بهنجار رشدی را پشت سر گذاشته و در این مسیر کمترین آسیب را تجربه کنند
سفارش:0
باقی مانده:1

پلیس علمی

71,250 تومان
پیشرفت علوم و فناوری در یکی دو قرن گذشته آثار خود را در همه زمینه ها و از جمله وسایل و ابزار کشف و اثبات جرایم آشکار ساخته است. شهادت و اقرار، به ویژه در مواردی که تحت شکنجه، تهدید، اکراه و اغوا اخذ شده باشد، بتدریج اعتبار مطلق خود را از دست دادند و در برخی موارد نیز، علم روان شناسی مقرون به صحت بودن آنها را مورد تردید قرار داد. چنین است که دوره دلایل قانونی سپری می شود و دوره اقناع وجدانی قاضی که از آن به آگاهی به علم قاضی نیز تعبیر می شود، فرا می رسد. در این دوره، دلایل علمی بتدریج جایگاه خاصی می یابد؛ تا آنجا که شهادت و اقرار نیز در مواردی با محک آن سنجیده می شود و علم جدیدی به نام جرم یابی، بر شاخه های علوم جنایی افزوده می شود و پا به پای توسعه و پیشرفت علوم تجربی، امکانات علمی و محکمه پسند بیشتر و مؤثرتری برای کشف و اثبات جرم، فراروی پلیس و محاکم قرار می گیرد. تردیدی نیست که پلیس علمی در کشور ما نسبتاً نوپاست  و به همین دلیل، منابع و متون کافی و متناسب با نیاز روز در دسترس دانش پژوهان قرار ندارد. کتاب حاضر با این دید تدوین یافته و نگارنده تلاش کرده است در دو فصل نکات مهم و ضروری و در عین حال کاربردی در زمینه تشخیص هویت افراد، بررسی صحنه جرم، جمع آوری دلایل و مدارک جرم و امکانات بالقوه علمی و فنی کشف جرایم را ارائه دهد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت