رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید.

125,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

معرفی کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید

کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید، مجموعه داستان‌های کوتاهی از دنیای نه چندان مهربان نویسندگان روسی است که هنوز سیگار کشیدن‌شان ادامه دارد.

در مورد این اثر چیزی که در ابتدا توجه شما را به خودش جلب می‌کند عنوان باشکوه و طولانی آن است. همین سبب می‌شود کنجکاوی‌تان تحریک شود و شما را مجبور می‌کند تا آن را مطالعه کنید.

در این کتاب نه داستان از هفت نویسنده‌ی معاصر روس وجود دارد که به صورت تصادفی برگزیده نشده‌اند و دنیایشان تقریباً به هم مرتبط هستند. این داستان‌ها در غیر عادی بودن فضا و روایت‌شان با وجود انسان‌های عادی، وجه اشتراک دارند.

قهرمانان این داستان‌ها از قسمت‌هایی از جامعه هستند که قبلاً شرایطی برای رساندن صدایشان به گوش شما نداشتند و چه بسا وجودشان به چشم نمی‌آمد.

تنهایی، روزمر‌گی و خشونت موجود در زندگی آن‌ها که بازتاب مستقیم شرایط اجتماعی روسیه‌ی بعد از فروپاشی اتحاد شوروی نیز است، به طور واضح در این داستان‌ها دیده می‌شود.

مقدمه‌ای کوتاه درباره‌ی هر یک از نویسندگان جهت آشنایی شما با زندگی، سبک هنری و آثار آنان در ابتدای داستان‌ها موجود است. هم اکنون همه‌ی آن‌ها زنده و در حال نوشتن هستند و همین مسئله بر جذابیت این اثر می‌افزاید.

ادبیات روس دهه‌های گذشته با وجود داشتن داستان‌نویسان معروفی که شهرت جهانی دارند، مخاطبان فارسی زبان، کمتر آن را می‌شناسند. در داستان‌های روسی همواره فضا با یک ابر تیره و تار پوشیده می‌شود و انگار نمی‌توانید اثری از شادی، نشاط و آرامش در آن‌ها ببینید. شاید به این دلیل باشد که هنوز سایه‌ی کمونیسم از جوامع روس رخت برنبسته است.

در بخشی از کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید می‌خوانیم:

او در جوانی از پسر عمه‌اش، که جوانی باهوش و خوش‌قیافه و بی‌کاره بود، حامله شد و وقتی پسرعمه‌اش به او توصیه کرد به لژبیتسکی، پزشک مشهور ناخوشی‌های زنان، مراجعه کند (و البته قول سفت و سخت پول هم داده بود)، با یک قوطی اسید سولفوریک در کمین او نشست و آن را به صورتش پاشید.

پسر عمه فریادهای هولناکی سر داد، دنبال خاله برتا دوید، افتاد و مرد. البته درست‌تر است که بگوییم: مرد و افتاد. قلبش ضعیف بود.

البته خاله برتا خاله‌ی مادرم بود، نه خاله‌ی من. بنابراین باید مختصات زمانی را هم تصحیح کنم: ماجرا اوایل قرن گذشته اتفاق افتاده بود.

در این‌جا باید فضای فرهنگی و زندگی بی‌درد و غم شهرک کوچکی را که ماجرا در آن رخ می‌دهد نیز توصیف کنم. خانواده‌ی ارجمند کاگانوفسکی، جد من پینخوس الیویچ و زنش، ننه خایا… نمی‌شود گفت: که خیلی ثروتمند بودند، ولی به هر حال یک کارگاه شیرینی‌پزی را می‌گرداندند.

البته تمام خانواده در این کار سهیم بودند. تعدادشان هم کم نبود: پنج دختر، همه شبیه هم. شوخی نیست! دخترها در قسمت بسته‌بندی می‌نشستند و شکلات‌ها را لای کاغذ می‌پیچیدند. کار دقیق و طاقت‌فرسایی بود. همه چیز به سرعت انگشتان بستگی داشت. آن‌ها که ماهرتر بودند، با سرعت یک شکلات در ثانیه کار می‌کردند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

 رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید.

نویسنده
 نویسندگان معاصر روس
مترجم
 آبتین گلکار
نوبت چاپ 25
تعداد صفحات 192
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002296986
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید.”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قصه حسين کرد شبستري

590,000 تومان

معرفی کتاب قصه حسین کرد شبستری اثر ایرج افشار

«قصه ی حسین کرد شبستری» سال ها یکی از قصه های محبوب مردم ایران بوده است؛ اما آن چه تا پیش از این از «حسین کرد» به صورت چاپ سنگی یا چاپ های غیرعلمی منتشر شده، هم پر اشتباه و مغلوط، و هم بخشی کوچک از روایت اصلی «حسین کرد» است.
اکنون برای نخستین بار روایت جامع و کامل این کتاب که «حسین نامه» نام دارد، منتشر شده که واقعه ای مهم برای تاریخ نشر در ایران محسوب می شود.
استاد ایرج افشار با تجربه ی سالیان دراز در تصحیح متون خطی از جمله «اسکندرنامه» و «عالم آرای شاه طهماسب»، و مهران افشاری با تجربه ی تصحیح متون عامیانه ی فارسی از جمله «هفت لشکر» یا «طومار جامع نقالان»، به یاری هم تصحیحی دقیق و عالمانه از نسخه ی خطی «حسین نامه» را با فهرست های سودمند ارائه کرده اند و به این ترتیب کامل ترین تحقیقات را درباره ی «حسین کرد» در دسترس دوست داران ادبیات فارسی و پژوهشگران فرهنگ عامه قرار داده اند.

نگهبانان گاهول 1/ اسارت

89,000 تومان

جملات زیبای کتاب اسارت از مجموعه داستانی نگهبانان گاهول

سورن داشت خواب دندان و تپش قلب موش‌ها را می‌دید که از بالای سرش صدای خش خشی آرام شنید. بین خواب و بیداری فریاد زد: «مامان! بابا!» تا ابد از فریاد زدن آن کلمات افسوس می‌خورد، چون بلافاصله جیغی تیز شب را شکافت و سورن چنگال‌هایی را دور بدنش حس کرد. کسی داشت بلندش می‌کرد. بعد هم سریع پرواز کردند، سریعتر از آنچه فکرش را بکند، سریعتر از آنچه حتی در خیالش بگنجد. پدر و مادرش هرگز تا این حد سریع پرواز نمی‌کردند. از توی حفره پر کشیدن و آمدنشان را دیده بود. آن ها آهسته می خرامیدن و در مارپیچی زیبا در آسمان شب اوج می‌گرفتند. ولی حالا زمین شتابان از زیر پایش می‌گذشت. پوستش از گزش هوا ملتهب شد. ماه از پشت توده‌ای ابر بیرون آمد و با سفیدی وهم آور خود رنگِ دنیا را شست. در منظرۀ زیر پا دنبال درختی گشت که خانه‌اش بود. ولی درخت‌ها توده ای محو بودند و بعد هم جنگلِ قلمروی تایتو انگار کوچک و کوچک‌تر و در دل شب تار و تار تر شد، تا جایی که سورن دیگر تاب نیاورد پایین را نگاه کند. برای همین دل و جرئتش را جمع کرد و بالا را نگریست.   اگر هر کدام از این دو بوفچۀ کوچک با معنی کلمۀ «جهنم» آشنا بود، می‌فهمیدند که این بی بروبرگرد ژرف ترین و وحشتناک ترین قسمتش بود. ولی نه سورن و نه گیلفی در عمر کوتاهشان نه اسم جهنم به گوششان خورده بود، نه کلمه‌ای که چنین جایی را توصیف کند. تا پیش از ربوده شدن، فقط جایی به اسم بهشت را می‌شناختند. زندگی درون حفره‌ای در درختی دوست داشتنی یا بالای کاکتوس، روی پَرهای کُرکی و نرم والدینشان، حشرات چاق و چله‌ای که چند بار در روز برایشان می‌آوردند و بعد هم اولین لقمه‌های آبدار و لذیذ موش. کنار آن همه خوراک خوشمزه، داستان‌ها هم بودند… داستان‌های پرواز، آموختن پرواز، حسی که باید در عمق سنگ دانشان می‌‍داشتند تا همراه باد اوج بگیرند.   از آن شب خونین به بعد، سورن و گیلفی به چیزی جز پرواز فکر نکرده بودند. برایشان مثل روز روشن شده بود که چرا هیچ کدام از بوفچه‌های آکادمی سنت ایگی، پَرهای براق صاف یا کُرک پَرهای نرم جغدهای عادی را نداشتند که بعد از مرحلۀ جوجگی می‌رویید. در آمدن پرهای پرواز برای یک جغد معمولا کار چندان پیچیده‌ای نبود، اما بدون خون کافی، این پرها از شاه پَر گرفته تا پوش پَر، می پژمردند و می‌مردند. بعد از آن هم آن شوق و رویای پرواز و مفهوم شادی و آزادی در آسمان هم می خشکید و میمرد. در ماموریت سورن و گیلفی جای هیچ تردید نبود: با آنگه هیچ فرصتی برای شاخه پَری یا جست و خیز یا تمرین پَر زدن نداشتند، باید پرواز را می‌آموختند.
سفارش:0
باقی مانده:1

استخوان خوک و دست‌های جذامی

98,000 تومان
مصطفی مستور، یکی از موفق‌ترین و پر‌فروش‌ترین نویسندگان ایران است. او که در حوزه‌ی‌ترجمه، نمایش‌نامه‌نویسی و شعر بخت‌آزمایی کرده، بیشتر به دلیل داستان‌ها و رمان‌های عاشقانه - فلسفی‌اش شناخته شده است. مستور در این رمان زندگی مردمانی را روایت می‌کند که گرچه در کنار هم و نزدیک به هم زندگی می‌کنند. اما باز هم از یکدیگر دور هستند. داستان در برجی در تهران اتفاق می‌افتد و قصه‌ی زندگی ساکنان‌اش که هر یک با دغدغه‌ها، معضلات و مشکلات متعدد دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و تنها ویژگی مشترک‌شان رفت‌و‌آمد به این مکان است، بیان می‌شود. هفت خانواده در هفت طبقه‌ی ساختمان زندگی می‌کنند. در طبقه‌ی هفدهم، دکتر مفید به همراه پسر و همسرش زندگی می‌کند. فرزندش به سرطان مبتلا است و امیدی به زنده بودن‌اش نیست. در طبقه‌ی چهاردهم، دانیال همراه با والده‌اش زندگی می‌کند. او که پدرش را از دست داده و خرج خود و مادرش را از طریق دریافت مستمری پدرش تامین می‌کند، علی‌رغم دست‌و‌پنجه نرم کردن با مشکلات جسمی، جملات زیبا و پر‌معنایی به زبان می‌آورد. در طبقه‌ی نهم، دکتر محسن سپهر، همراه با دختر و مادرش روزگار می‌گذراند. مدتی است همسرش تقاضای طلاق داده اما پس از مثبت شدن آزمایش بارداری، به خانه بازگشت. در طبقه‌ی هشتم، جوانی حامد نام با مادرش زندگی می‌کند. حامد عکاس است. نامزدش برای ادامه‌ی تحصیل به خارج از کشور رفته. او به دختری که به آتلیه‌ی‌اش رفت‌و‌آمد می‌کند و شبیه نگار - نامزد سابق‌‌اش - است دل‌بسته است. خانه‌ی شهرام در طبقه‌ی هفتم است که کارش برگزاری پارتی‌های شبانه است. زنی بدکاره که کیانوش عاشقش می‌شود در طبقه‌ی پنجم مستقر است. نوذر، خلافکاری که در طبقه‌ی چهارم اقامت دارد، نقشه‌ی قتل صاحب یک زمین را همراه با دو رفیق‌اش می‌کشد، اما آن‌ها جان‌اش را می‌گیرند. چنین است که نویسنده، داستان کشمکش شخصیت‌ها با دنیا را با مهارت و چیره‌دستی بیان می‌کند.

مرده خوار

95,000 تومان

معرفی کتاب مرده خوار اثر سحر رفیع

سحر رفیع نویسنده‌ی جوانی‌ است که در چند سال گذشته داستان‌های کوتاهش جوایز معتبری از آن خود کرده است. مرده‌خوار اولین مجموعه داستان اوست که دوازده داستان کوتاه دارد و با وسواس از میان آثارش انتخاب شده. داستان‌های سحر رفیع پی‌رنگ‌های کلاسیکی دارند اما ماجراهایشان بدیع و نو هستند، اکثر داستان‌ها با حادثه یا اشاره‌ای کوچک، مانند یک خاطره یا بازدید از خانه‌ای برای اجاره کردن شروع می‌شوند و ناگهان راوی در هجوم رخدادهایی قرار می‌گیرد که نشانی از شر دارند. استفاده‌ی توام از فضاهای ذهنی و رئالیستی و تلفیق‌شان با هم و تبدیل کردن داستان به فضایی برای «دیگران»، «دیگرانی» که گاه پنهان‌اند به داستان‌ها ابعاد خاص بخشیده. در عین‌حال داستان‌های کتاب از نظری استراتژی روایی و فکری به هم متصل می‌شوند و جهانی برای مخاطب می‌سازند. هراس از مرگ، روابط خانوادگی عجیب و البته کشف اضطراب‌های عمیق، بن‌مایه‌ی داستان‌ها را تشکیل می‌دهند. مرده‌خوار خبر از تولد داستان‌نویسی می‌دهد که قواعد داستان کوتاه را بلد است و می‌خواهد چشم‌اندازی برای مخاطب بسازد که در آن زیبایی در حال انحطاط است.
سفارش:0
باقی مانده:1

زن تسخير شده

25,000 تومان

معرفی کتاب زن تسخیر شده اثر دونالد بارتلمی

کتاب حاضر دربردارندۀ 14 داستان کوتاه و خلاقانه با عناوین:
«بعضی از ما دوست مان، کلبی، را تهدید کرده بودند»، «آغوش معرکه»، «زامبی ها»، «سلطان جاز»، «ظهور سرمایه داری»، «شهر کلیساها»، «نامه ای نوشتم»، «جدایی ها»، “«نوازنده ی پیانو»، «مرد شنی»، «اولین کار بدی که بچه کرد»، «رگبار طلا»، «زن تسخیر شده» و «هیئت اعزامی» است که با هدف تغییر دیدگاه خواننده به زندگی و ادبیات نگارش شده اند.

در دنیای تو ساعت چند است؟

80,000 تومان
داستان من فرق می‌کند. من ناخواسته پناه‌گاهم را نه آن‌سوی دنیا، که در رشت پیدا کردم و در تمام این سال‌ها هر وقت دنبال امنیت و آرامش روحی می‌گشتم، یا احوالم به‌هم می‌ریخت، راهیِ رشت می‌شدم. این مهاجرتِ من، پناهندگی من بود و دوگانه‌ی پاریس ـ رشت این فیلم هم از همین ‌جا می‌آید. البته حالا بعد از ساختن این فیلم ارتباطم با رشت عوض شده. نمی‌دانم، دیگر سخت است که به چهره‌اش نگاه کنم. انگار میان ما رازی بود که من به همه گفتم و همه‌چیز عوض شد. با دیدن تابلوهای ادگار دگا مجذوب ایده‌ی پنهان‌بودن چهره‌ی زن شدم. نسخه‌ای از مجموعه‌نقاشی‌های «مری کاسات در لوورِ» دگا را انتخاب کردیم که پس‌زمینه هم نداشت و این امکان را می‌داد که فیگور محوری زن را در هر فضا و محیطی بازسازی کنیم. چند روز پیش کشف کردم این سیر بیرون آمدن مری کاسات از قاب نقاشی و تبدیل شدنش به زنی واقعی که همچنان چتربه‌دست به مغازه‌ی قاب‌سازی برمی‌گردد، چیزی از مری پاپینز و پریدن آدم‌ها توی فضای نقاشی را هم در خود دارد، که البته از آن چیزهایی است که شاید کسی جز خودم در فیلم حسش نکند!