رمان کلاسیک نوجوان جلد 1، بابا لنگ دراز

18,000 تومان

رمان “بابا لنگ دراز” داستان زندگی دختری به نام جودی ابوت را روایت می‌کند که در یتیم‌خانه بزرگ شده است. جودی در سن 12 سالگی به طور غیرمنتظره‌ای بورسیه تحصیلی از سوی یک فرد ناشناس به نام “بابا لنگ دراز” دریافت می‌کند و به کالج می‌رود. جودی در طول تحصیل خود با چالش‌های مختلفی روبرو می‌شود و یاد می‌گیرد که چگونه با مشکلات کنار بیاید و بر آنها غلبه کند. او همچنین با افراد جدیدی آشنا می‌شود و دوستی‌های عمیقی پیدا می‌کند.این کتاب برای نوجوانان در سنین 12 سال به بالا مناسب است.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

رمان کلاسیک نوجوان جلد 1

نویسنده
جين وبستر
مترجم
مهرداد مهدويان
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 232
نوع جلد
قطع
سال نشر 1375
سال چاپ اول 1375
موضوع
رمان
نوع کاغذ ——-
وزن ——-
شابک
9789644171291

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 21 × 17 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رمان کلاسیک نوجوان جلد 1، بابا لنگ دراز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب فسقلی ها جلد 1، لی لی لجبازه

7,000 تومان
مجموعه فسقلی ها دربرگیرنده سی جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آنها دختر یا پسر کوچولویی است کهیک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می کند؛ جیغ و داد راه م یاندازد و... این داستان ها به گونه ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود. این کتاب ها به صورت سه مجموعه ده جلدی و یک مجموعه سی جلدی با قاب نفیس منتشر شده است. همچنین این کتاب ها در اندازه خشتی کوچک نیز منتشر شده اند.

ورد بوک، آتش نشان ها و داستان هایشان جلد 5، سگ نجات

7,500 تومان
داستانی زیبا و قشنگ از ماجراهای آتش نشان می باشد که با زبانی ساده و قابل فهم تعریف شده است. تصاویر این کتاب به جذابیت آن افزوده است. و باعث درک بهتر داستان برای کودک می شود.

قصه های تصویری از تذکرة الاولیا جلد 1، نسیمی از یمن، اویس قرنی

30,000 تومان
بخشی از زندگی حسن بصری، متکلم، واعظ، فقیه و یکی از هشت زاهد معروف قرن اول و دوم هجری و از اولین پیشگامان زهد و تصوف بازگو شده است. ابتدا توجه خاص بصری به خداوند بیان شده، سپس نحوه مسلمان شدن شمعون آتش پرست روایت می شود. داستان زشت بودن غرور را بیان می کند.

خرده روايت‌هاي بي زن و شوهري

12,000 تومان
کتاب خرده روايت‌هاي بي زن و شوهري: ما خانه‌ها، کوچه‌ها، خيابان‌ها و آدم‌هاي زيادي را ترک گفتيم، اما اگر جرأت مرور خاطرات‌شان را داشته باشيم، لحظه‌ پرتپشِ لرزش و ريزش دل را حتماً تجربه کرده‌ايم. لحظه‌ سکوت پرهياهويي که با تباني ذهن سمج و دلِ ناماندگار پديد مي‌آيد و بس... بارها با خودمان گفتيم اگر دل هم مثل چشم در داشت مي‌بستيم يا اگر بلد بوديم، ذهن را از خاطره‌ها، و حافظه‌ بويايي را از تمام عطرهاي گذشته خلاص مي‌کرديم، اما بدون اين‌ها تنهايي‌مان را چگونه پر مي‌کرديم؟ آدم‌ها مي‌آيند که بروند، رفتن‌شان به اندازه‌ي آمدن نامنتظر و تکان‌دهنده است و ما با تواني که نمي‌دانيم از کجا آورده‌ايم سنگين‌ترين اتفاق‌ها را ناباورانه تاب آورديم، با صبري که به تلخي آموختيم، نظر‌کردن و گذرکردن پيشه کرديم با اين باور که در گوشه‌ها و زوايا و پس و پشت تمامي هدف‌هاي بزرگ و کوچک‌مان تحفه‌اي به اسم زندگي خانه دارد که بايد بتوانيم حظش را ببريم.

قصه های تصویری از تذکرة الاولیا جلد 5، سر دسته ی راهزنان ، فضیل عیاض

30,000 تومان
در داستان پیش رو بخشی از زندگی فضیل بن عیاض عربی بیان شده است. وی سارقی بود که بر اثر حوادثی دزدی را کنار گذاشت و مسلمان شد. وی از عارفان نامدار قرن دوم هجری و از شاگردان امام ششم شیعیان بود. در این داستان به موضوع امانت داری توجه ویژه ای شده است.

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم