رمان کلاسیک نوجوان جلد 8، زنان کوچک (وزیری)

150,000 تومان

این کتاب، داستانی کلاسیک و پرمخاطب راجع به زندگی چهار خواهر به نام‌های “مگ”، “جو”، “بث” و “اِمی” است که در دوران جنگ داخلی آمریکا زندگی می‌کنند.

این داستان، فراز و نشیب‌های زندگی این چهار خواهر را در مسیر بزرگ شدن و تبدیل شدن به زنانی مستقل و قوی روایت می‌کند.خانواده “مارچ” با چهار دختر به نام‌های مگ، جو، بث و اِمی زندگی می‌کنند. پدر خانواده به جبهه جنگ رفته است و مادر خانواده به تنهایی مسئولیت اداره زندگی را بر عهده دارد.دختران خانواده مارچ با وجود سختی‌ها و مشکلات زندگی، با هم متحد و پشتیبان یکدیگر هستند.این چهار خواهر در مسیر بزرگ شدن، با چالش‌های مختلفی روبرو می‌شوند. آنها یاد می‌گیرند که با مشکلات زندگی کنار بیایند، به یکدیگر تکیه کنند و به دنبال آرزوهای خود بروند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

رمان کلاسیک نوجوان جلد 8

نویسنده
لوئيزا مي الکت
مترجم
فرزين مرواريد
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 352
نوع جلد
قطع
سال نشر 1376
سال چاپ اول 1376
موضوع
رمان
نوع کاغذ ——-
وزن ——-
شابک
9789644171529

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 21 × 17 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رمان کلاسیک نوجوان جلد 8، زنان کوچک (وزیری)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خاله بازی جلد 3، دینا خانه دار می شود

15,000 تومان
معمولاً بچه ها در لابه لای بازی های روزانه شان، زندگی و مسائل مهم آن را تجربه می کنند. مجموعه کتاب های خاله بازی، این تجربه را برای کودک شما فراهم می سازد و در خلال بازی ، فوت وفن و ظرافت های هر شغلی را به کودک شما می آموزد. ظرافت های دکترشدن، خانه دارشدن، مامان شدن، دام پزشک شدن، معلم شدن، آشپزی و فروشندگی.

قصه هایی از جوامع الحکایات جلد 6، فیل و گنجشک

25,000 تومان
اين مجموعه شامل 1 قصه از قصه‌هاي جوامع‌الحكايات، يكي از آثار قديمي، نامي و اصيل ايراني است. اين قصه‌ها به زبان ساده و ساختار قصه‌اي بازآفريني شده و همراه با تصويرهايي زيبا، در 1 كتاب، به كودكان عزيز تقديم گرديده است.

قصه های حسنی جلد 1، حسنی به مکتب نمی رفت

35,000 تومان
در مجموعه‌ي شش جلدي قصه‌هاي حسني قصه‌هاي زيبايي گرد آمده است كه بسياري از آنها براساس ضرب‌المثل‌ها و متل‌هاي قديمي پديد آمده‌اند. شيوه‌ي نگارش اين داستان‌ها نيز مانند افسانه و حكايت‌هاي عاميانه است. عنوان برخي از اين داستان‌ها به اين شرح است: "فلفل نبين چه ريزه"، "تا گوساله گاو شود"، "كلاغه به حمام نمي‌رفت"، "آهوبره و خاله‌سوسكه و بزبز قندي". اين شش جلد كتاب به‌صورت جداگانه و به‌صورت مجموعه‌ي يك جلدي‌ـ با جلد سخت‌ـ موجود است.

رمان نوجوان جلد 215، دختری به نام شمعدونی آدامسی

16,000 تومان
کتاب دختری به نام شمعدونی آدامسی تالیف الیف شافاک و ترجمه الناز هودی، توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

انسان کامل

150,000 تومان
خیلی وقت‌ها کسانی هستند که چراغ راه مسیر پرتلاطم زندگی را دست می‌گیرند و راه رسیدن به یک زندگی آرام را هموار می‌کنند. آن‌ها همه‌ی تلاش‌شان را می‌کنند تا از راه‌های نرفته برای مردم صحبت کنند و تجربه‌ و کشف و شهود خود را بدون هیچ چشم‌داشتی در اختیار افراد جامعه می‌گذارند. این افراد تلاش می‌کنند با ارائه‌ی راه‌کار‌های تربیتی درست به رشد و سعادت انسان‌ها کمک کنند. شهید مرتضی مطهری از آن دسته افرادی است که با نوشتن کتابها و مقاله‌های متعدد تلاش کرده راه رسیدن به کمال را به انسان‌ها نشان دهد. او کلامی نافذ و گویا و ادبیات منحصر به فردی داشت. ادبیاتی که هم‌چنان بعد از سال‌ها گیرا و راه‌گشا است.

آسمان هفتم

قیمت اصلی: 115,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار می‌آورد با دوچرخه به هر طرف می‌رفتم، در جست‌وجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحت‌تر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری می‌گشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار می‌آورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه می‌دانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پرده‌ای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقی‌افتاده؟ مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی. من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم