رنسانسِ ایتالیا‏

12,000 تومان

مردم به رنسانس که فکر می‌کنند، به یاد نمازخانه سیستین میکلانژ (میکلانجو)، مونالیزای لئوناردو داوینچی، و تعداد زیادی نقاشی‌ها، مجسمه‌ها و ساختمان‌های عظیم دیگری می‌افتند که در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم در ایتالیا آفریده شد. گرچه این هنرمندان بزرگ و آثارشان به راستی مظهر اوج این عصرند، اما رنسانس صرفاً انقلاب هنری نبود. در طول چندین قرن (تقریباً از ١٣٧٥ تا ١٦٢٥) در تمام وجوه زندگی انسان در اروپا تغییرات چشمگیری صورت گرفت. مردان و زنان عصر رنسانس شاهد بودند که در همه عصرها، از روش کسب و کار مردم گرفته تا شیوه سیاست‌ورزی و اسلوب بنای خانه‌هایشان، نو دارد به سرعت جانشین کهنه می‌شود. تمایل به ایجاد تغییرات در ایتالیا آغار شد و به مدت حدود یک قرن (تقریباً از ١٣٧٥ تا ١٤٧٥) پدیده‌ای کاملاً ایتالیایی بود. از آنجا که ایتالیا در محل تلاقی اروپای شمالی، آفریقا، و آسیا واقع شده بود، به دیگِ در هم جوشِ عقاید و آرای فرهنگ‌های بسیار متفاوت تبدیل شد. ایتالیایی‌ها از اروپای شمالی، به ویژه فرانسه، سبک‌های ادبی و موسیقایی را به وام گرفتند که آن‌ها را با ذوق و سلیقه‌ی خود سازگار کردند.‏

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

رنسانسِ ایتالیا‏

نویسنده
کارن اسمن
مترجم
مهدی حقیقت‌خواه
نوبت چاپ ٦
تعداد صفحات ١٣٦
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٦
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ٣٣٩ گرم
شابک
9789643117030
توضیحات تکمیلی
وزن 0.339 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رنسانسِ ایتالیا‏”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سلمانی وارطان

35,000 تومان
سلمانی وارطان مجموعه‌ای است شامل پنج داستان دربارۀ سرخورد‌گان، طردشد‌گان، آدم‌هایی که از تحولات پرشتابجامعه بازمانده‌اند و ناگزیر به کنج عزلت خود خزیده‌اند. کتاب روایتگر تقلای آدمیانی است که به هر نشانۀ آشنایی، ولو ناچیز، چنگ می‌زنند تا شاید در پیوند به گذشته بتوانند تکه‌ای از خویش را بازیابند. در بخشی از داستان اول می‌خوانیم: سی سال پیش که داود چمدانش را در خاک آلمان زمین گذاشت، کار پیدا نمی‌شد، زبان نمی‌دانست و توی خیابان‌ها گم می‌شد. مدتی گذشت تا توانست در سوپرمارکت زنجیره‌ای بزرگی کار پیدا کند. صبح خیلی زود با بقیه کارگر‌ها منتظر می‌ماند تا کامیونِ‌ِ بارها از راه برسد و کارتن اجناس فروشگاه را منتقل کند به انبار که مثل سردابه‌های قرون‌وسطایی زیرزمینی نمور و سرد بود در قعر ساختمانی امروزی. درد کمر آمیزه‌ای بود از چاییدن پهلوها در سوز و سرمای گرگ‌و‌میش و التهاب عصب کمر از سنگینی کارتن‌ها.  وقتی درد کمر امان داود را برید و برای اولین بار روبه‌روی دکتر آلمانی نشست، نمی‌دانست این‌ها را چطور برای دیلماج تشریح کند. آن‌قدر به درد دقیق شد و دنبال کلمۀ درست گشت که درد از یادش رفت. حتی وقتی زبان آلمانی یاد گرفت فهمید آدم فقط به زبان مادری درد می‌کشد.

رودخانه‌ی تباهی

22,000 تومان
وقتی تا سر حد مرگ گرسنگی بکشی چربی لب‌ها و بینی‌ات از بین می‌رود. وقتی لب‌هایت غیب شوند دندان‌هایت مثل سگی وحشی همیشه بیرون‌اند... «ما چیزی نبودیم جز اشباحی گرسنه، ما مردگانِ در قید حیات بودیم.» رودخانۀ تباهی داستان واقعی مردی است که در سیزده سالگی به همراه خانواده‌اش از ژاپن به کرۀ شمالی می‌رود و در چهل و نه سالگی از «بهشت روی زمین» فرار می‌کند. او از چهار دهه تحقیر و توهین و تبعیض و از گرسنگی و فقر و نبودِ آزادی می‌گوید. از مرگ انسان‌های بی‌گناه و زندگی میان مردگان متحرک. «داستانی واقعی و هولناک دربارۀ زندگی در کرۀ شمالی... داستان شگفت‌آور و غم‌انگیز تحقیر همه جانبۀ ملت به دست دولت.» کِرکِس ریویو «ایشیکاوا در زندگی‌نامۀ دردناک خود وضعیت سهمگینی را به تصویر می‌کشد که حکومتی مستبد و فرقه‌گرا بر ملتش تحمیل کرده است... او داستان عشق استوارش به خانواده را در عمق ناامیدی و سرخوردگی اما با طنزی تلخ روایت می‌کند و به اخبار بی‌روحی که از کرۀ شمالی می‌شنویم وجهه‌ای انسانی می‌بخشد.» بوک لیست

رئیس جمهور ما

12,000 تومان
دوستان گمراه من: ... می‌دانم که شیطان نیز مانند من از شرارتی که می‌توان و باید در دنیا به کار بست عمیقا آگاه است. برای این‌که اشتباهی پیش نیاید باید بگویم ما در رقابتی مرگبار با پادشاهی نیکی هستیم. شکی ندارم که خواند صلح به قول خودش قیام کرده تا »ما را زیر پای خویش له کند« و هیچ مانعی او و گروه فرشتگانش را از رسیدن به این هدف باز نخواهد داشت. شیطان می‌گوید هدف ما فقط نگاه داشتن شرارت برای خود نیست, بلکه باید آن را به تمامی هستی گسترش داد, زیرا تقدیر دوزخ این است. ... مخالفت من با شیطان در اهداف جهنم نیست بلکه در ابزارهای رسیدن به این اهداف است.

قاب‌های خالی

22,000 تومان
آن روز هم اتاق نیمه تاریک بود و چهره پونه در سایه دلنشینی قرار گرفته بود. نگاهی به دیوارها انداختم. قاب عکس های زیادی به آن ها میخ شده بود. همفری بوگارت که مشتش را زیر چانه حائل کرده بود, میرزاکوچک خان با جنگلی از ریش و مو. چند سال ریش هایش را نتراشید؟.. پنج سال؟؟ رمان «قاب‌های خالی» داستان ثانیه‌های سپری شده اما ثبت نشده زندگی شهاب است که آرزو داشت کسی آن‌ها را به تصویر بکشد و درون قاب بگذارد. شهاب پنج سال در گذشته خود زندانی بود و تمایلی به شکستن در زندانش نداشت تا وقتی که با پزشک معالج خود – ترنج – که او هم به نحوی زندانی است، آشنا می‌شود. این دو نفر راهی سفری می‌شوند که می‌توانست به آزادی هر دو آنها بینجامد اما ... . بدین ترتیب بیمار-شهاب- با پای خود به ملاقات یکی از روانشناسان حاذق سیاتل می‌رود تا زندگی در وجود او دوباره شکل بگیرد. او پنج سال است که هیچگاه نخندیده، حتی گریه هم نکرده است. خصوصیات منحصر به‌فردی دارد. دنیا از دید او تمام نشده بلکه اوست که به پایان راه رسیده است. «سروکله ترنج پیدا شد و یکراست آمد سراغم. بین آن همه آدم تروتمیز، پیدا کردن مردی با ریش‌های پنج سال نزده، کار دشواری نبود. شده بودم شبیه دیو‌، روبرویم نشست. نور آفتاب می‌تابید به صورتش. بعد از یک سال بالاخره ترنج را در روشنایی می‌دیدم. باز هم موهایش را از پشت بسته بود. بند دلم پاره شد و افتاد یک جای‌دور.»

ایالات نیست در جهان

52,000 تومان
ایالاتِ نیست‌در‌جهان روایتی است از زندگی در جهانی نامشخص و زیست افرادی در کنار یکدیگر که آنچنان کوچک ‌هستند که در دنیای حسی انسان جای نمی‌گیرند و آنچنان وسیع که گاه هوش و ذهن آدمی نیز از درک آن‌ها به حیرت می‌افتد. مهم‌ترین ویژگی کتاب زبان روایی آن است که وامدار حس شاعرانه و تجربه‌های نگارشی ژورنالیستی مجابی است. وی در بخشی از این رمان که به‌خوبی نشانن‌دهندۀ این موقعیت است می‌نویسد: «ما را به دنیای پلانکتون‌ها تبعید کرده بودند. دنیای ریزشده‌ای داشتیم، در واقع ریزریز شده. حیات ما تک‌یاخته‌های حیوانی، که تولیدکننده هم نبودیم، در محدودۀ تاریک و روشن می‌گذشت که شب و روز می‌نامیدیمش و مجموعش زندگی خوانده می‌شد... هزاران هزار ما به جرعه‌ای غذای دیگران می‌شد. دمی پیش از آن می‌پنداشتیم زنده‌ایم و غذا می‌خوریم و عیش می‌کنیم. در لُجه دریای نیست‌درجهان روان بودیم، در این زیست‌بوم معمایی نه خود را می‌شناختیم نه دیگران را. پلانکتون بودن عیب نیست، اما پلانکتون بودن و این موجودیت اجباری را انکار کردن و خود را نهنگ پنداشتن مصیبت ماست...»

کافه نادری

150,000 تومان
بحران باب روز بود: بحران خانواده، بحران عشق،‌ بحران روابط مشترک. حتی اظهار عشق هم می توانست یک عمل ابلهانه بورژوایی باشد وباعث اختناق جنسی بشود. اما مهمت تر ازهمه بحران ایدئو لوژ یک بود، یا به قول آلبا، دنیا نباید دیگرآن طوری بگردد که تا به حالا گردیده است. واین موضوعی بود که آلبا پیرانی وفرزاد مفتون می‌توانستند ساعت‌ها درباره‌اش با تو حرف بزنند و سیگار پشت سیگار روشن کنند. (( کافه نادری )) روایتی دیگر است ازداستان بلند نسلی که بنا داشت تقدیر را گردن ننهد،‌ و ننهاد، بی آن که از بختک شوم غربت و فرسایش گریزی یافته باشد.