رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان

52,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان

فلاش‌بکی به قبل از خلقت، شاید این بار خدا تصمیم دیگری گرفت… کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان، مجموعه اشعار گروس عبدالملکیان شاعر جوان ایرانی است که در قالب شعر نو سروده شده‌اند. این اثر ذیل مجموعه‌ی جهان تازه‌ی شعر به انتشار رسیده است.

درباره‌ی کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان

از میان تردیدها و درنگ‌ها به سطرهای مانده در سکوت می‌رسیم، به آن سوی شیشه‌ها به کنار درخت قدیمی، آنجا که پرنده‌ی صلح مدت‌هاست در دروغ‌های شاعرانه گم شده…

کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان، عنوان هشتاد و چهارمین کتاب از مجموعه‌ی جهان شعر تازه است که اشعار گروس عبدالملکیان در آن به چاپ رسیده.

اثر پیش رو دربرگیرنده‌ی منتخبی از سروده‌های این شاعر جوان در قالب شعر نو است که به سال‌های 1381 تا 1384 باز می‌گردد. این کتاب همچنین حاوی برخی از اشعاری‌ست که به چند زبان ترجمه شده و در قالب گزیده اشعار گروس عبدالملکیان، در کتاب‌ها و نشریات معتبر خارجی به چاپ رسیده‌اند.

کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان توسط نشر چشمه به چاپ رسیده و نسخه‌ی الکترونیک آن از طریق سایت و اپلیکیشن کتابراه در دسترس علاقه‌مندان به شعر معاصر ایران و آثار گروس عبدالملکیان قرار گرفته است.

درباره‌ی مجموعه‌ی جهان تازه شعر

جهان تازه شعر عنوان مجموعه‌ایست که نشر چشمه تا کنون بیش از صد جلد آن را منتشر کرده و دربرگیرنده‌ی سروده‌های شاعران معاصر است.

این مجموعه سبک‌های شعری گوناگونی را شامل می‌شود و آثار شاعران مختلف در قالب غزل، شعر نو، شعر سپید و دیگر قالب‌های شعری در کتاب‌های این مجموعه به چاپ رسیده‌اند.

«نم‌نم بارانم»، «به میچکا که روز و شب‌ها پشت پنجره‌ام بود» و «مخالف‌خوانی» ازجمله کتاب‌های منتشر شده در مجموعه‌ی جهان تازه شعر هستند.

کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به شعر و ادبیات معاصر ایران و دوستداران اشعار گروس عبدالملکیان، از مطالعه‌ی کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان لذت خواهند برد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان

نویسنده
 گروس عبدالملکیان
مترجم
نوبت چاپ 9
تعداد صفحات 106
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002294524
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شاهنامه‌ی فردوسی 17: پادشاهی خسرو پرویز

95,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 17: پادشاهی خسرو پرویز می‌خوانیم

شاه ایران از کار آنان بسیار تعجب کرد و با سپاهش سه روز پشت درِ آن شهر ماند. روز چهارم کسی را فرستاد و به آنان چنین پیغام داد: «سپاه بسیاری با ما نیست. گرچه به این شهر نزدیک شده‌ایم؛ اما برای جنگ نیامده‌ایم. برایمان آذوقه بفرستید و ما را یاری کنید و در پی شکست ما نباشید.» اما حرف در نظر آن‌ها خوار بود و سپاهیان شاه نیز همه خسته و گرسنه بودند. در همان هنگام ابری تیره پدیدار شد و مانند شیر خشمگین غرّید و آنگاه باد سختی بر آن شهر وزیدن گرفت. صدای مردم در هر کوی و برزن برخاست. وقتی نیمی از آن شب تیره گذشت، قسمتی از دیوار شهر فروریخت. تمام مردم داخل شهر از آن کار در شگفت ماندند و اسقف در مقابل خداوند به‌ عذرخواهی پرداخت. در هر کوی و برزن آذوقه تهیه کردند و با سه کشیش پیر آن‌ها را بیرون آوردند. کشیش‌ها از هرچه در آن سرزمین بود، از لباس‌هایی که محصول سرزمین روم است با زاری و ناله نزد شاه ایران آوردند و گفتند: «ای شاه! ما گناهکاریم.» چون خسرو جوان و خوش‌کردار بود، آن‌ها را به‌خاطر بدی‌ای که کرده بودند، سرزنش نکرد. در آن شهر کاخی بود که بلندی‌اش به آسمان می‌رسید. در آن پُر از برده بود؛ زیرا قیصر آن‌جا را چنان ساخته بود. شاه از دشت به درون شهر آمد و در آن شهرستان بسیار گشت. تمام رومیان او را ستودند و به زیر پایش گوهر افشاندند. وقتی شاه به آن جای آباد رسید، مدتی را در آن به‌ استراحت پرداخت و آنگاه نامه‌ای برای قیصر نوشت و از آن طوفان و باد و باران و ابر سیاه گفت. سپس از آن شهرستان به‌سوی سرزمین مانُوی راند که خردمندان آن را بهشت می‌دانستند. هرکس از اهالی مانُوی که خردمند و بزرگزاده بود و از راهبان و کشیشان، با هدیه و نثار بسیار نزد شاه ایران شتافتند.
سفارش:0
باقی مانده:1

جادوهای آرژانتینی 3/ فریب‌کاران فریب خورده

105,000 تومان
این کتاب قصه‌ی زندگی پدربزرگِ ملیساست. پدربزرگ سال‌ها پیش مُرده.
روزی ملیسا یکی از دوستان پدربزرگش را می‌بیند. ملیسا مشتاق است بیشتر و بیشتر درباره‌ی پدربزرگش بداند.
از دوست قدیمی پدربزرگ می‌خواهد ماجراهای زندگی او را برایش تعریف کند. او هم نشانی ملیسا را می‌گیرد و سه تا نامه برایش می‌نویسد.
سه نامه و سه داستان شگفت‌انگیز از زندگی پدربزرگ. داستان‌هایی که هیچ‌جوره نمی‌شود باورشان کرد.
سفارش:0
باقی مانده:1

تام گیتس 15/ کدام هیولا؟

قیمت اصلی: 180,000 تومان بود.قیمت فعلی: 125,000 تومان.
مجموعه تام گیتس داستان گرفتاری‌ها و دردسرهای یک پسربچه‌ی شیطان و گستاخ است که به شکل یادداشت‌های روزانه با زبانی طنز و تصویر روایت شده است. کتاب‌های تام گیتس، تلفیقی از متن و تصویر هستند و بیشتر حجم این کتاب‌های قطور را تصویر پر کرده است که همین امر به‌علاوه‌ی طنز اثر، آن را برای کودکان به‌ویژه کودکان کم خوان مناسب کرده است. از دیگر ویژگی‌های خوب این مجموعه این است که کودکان با خواندن داستان‌های تام گیتس نوشتن را فعالیتی سرگرم‌کننده خواهند یافت و احتمالاً به نوشتن و روایت کردن با کمک نقاشی تشویق خواهند شد. ماجراهای تام گیتس نخستین مجموعه‌ای است که لیز پیشون برای نوجوانان نوشته است. این مجموعه به بیش از ۳۶ زبان ترجمه شده است و طرفداران بسیاری در بین کودکان سراسر دنیا دارد. نخستین جلد این مجموعه جایزه کتاب خنده‌دار رولد دال و جایزه واترستونز و جایزه ردهاوس را در کارنامه‌ی خود دارد. جلد چهارم این مجموعه این مجموعه هم جایزه بلوپیتر را از آن خود کرده است. لیز پیشون نویسنده کتاب متولد ۱۹۶۳ در لندن است. از کودکی عاشق نقاشی کشیدن بود، در دانشگاه گرافیک خواند و مدتی به‌عنوان مدیر هنری در صنعت موسیقی فعالیت کرد؛ اما پس از مدتی شروع کرد به نوشتن و تصویرگری کتاب کودکان. نخستین کتاب تصویری‌اش برای خردسالان را با نام «حشره‌ی خیلی زشت» در سال ۲۰۰۴ منتشر کرد. این کتاب و چهار کتاب دیگرش «برادر بزرگم بویس»، «بیل خسته»، «پنگوئن‌ها» و «سه خوک ترسناک و گرگ گنده‌ی مهربان» که برای خردسالان نوشت و تصویرگری کرد، جایزه‌های بسیاری را از آن او کرد. کتاب «کدام هیولا؟» پانزدهمین جلد از مجموعه‌ی «تام گیتس» است. در این کتاب آقای فولرمن قرار است چند روزی نباشد و به جایش معلم کمکی بیاید. اول تام و دوستانش خیلی خوشحالند و خواب تفریح و بازی می‌بینند، اما گویا با معلم کمکی قرار نیست آن‌قدرها هم خوش بگذرد، مخصوصاً اینکه درست همان روز آمدنش تام حسابی دسته‌گل به آب داده… این کتاب ماجرای هیولاها، معما، یک جشنواره‌ی موسیقی، چیزهای گم‌شده، من، و مارکوس است (البته نه لزوماً به همین ترتیب)، و یک معلم کمکی خیلی سختگیر، ولی نگذارید این آخری از خواندن کتاب منصرف‌تان کند.
سفارش:0
باقی مانده:3

ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 1/ املت شکر

25,000 تومان
انتشارات هوپا منتشر کرد: این‌بار ژان‌ها و پدر و مادرشان بالاخره اسباب‌کشی کردند؛ اما با وجود یک خروس جنگی، همسایه‌ای با گوش‌های سنگین، کلاشینکف سیب‌زمینی، مهمانی غافل‌گیرکننده و زد و خورد با گروه کاستورها، زندگی جدیدشان در شهر جدید حالاحالاها رنگ آرامش به خود نمی‌گیرد؛ البته شانس آورده‌اند که بابای همه‌فن‌حریف و مامان خیلی منظمی دارند!
این کتاب، داستان یک خانواده‌ی پرجمعیت است که پنج پسر دارند: ژان.آ، ژان.ب، ژان.پ، ژان.ت، ژان.ث! آخر کدام پدر و مادری همچین کاری می‌کنند؟ بخوانید تا از ماجرا سر دربیاورید.

علاوه بر این، برای خانواده‌ی ژان‌ها اتفاقات عجیب، غیرمنتظره و بامزه‌ی زیادی هم می‌افتد که نباید از دستشان بدهید.

فروشنده ي دوره گرد

120,000 تومان

معرفی کتاب فروشنده ی دوره گرد اثر پیتر هاندکه

فروشنده ی دوره گرد رمانی از پیتر هاندکه نویسنده ی معروف اتریشی برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات است.
این رمان که در سال 1967 منتشر شد یک رمان جنایی است که با رعایت همه ی قواعد این ژانر.، داستان یک قتل که تمام داستان های قتل دیگر را در خود خلاصه کرده است.
همانطور که از نامش هم پیداست قهرمان داستان یک فروشنده ی دوره گرد است. او همه چیز را مشاهده می کند.
کوچکترین وقایع را ثبت می کند. او شاهدی است که همه جا هست. خواننده ی این داستان که در تمام قسمت های داستان پیشرو است خود به شاهدی تبدیل می شود که هیچ چیز از نباید از نگاهش پنهان بماند.
خواننده نمی تواند به هیچ راه حل قطعی ای دست یابد چرا که هیچ راه حل قطعی ای وجود ندارد. هاندکه مرتب از طنز و کنایه استفاده می کند حتی وقتی صحبت از جسدی است.
سبک نوشتاری او منحصر به خودش است. او از معمانویسی، کدگذاری، تصویرپردازی و پیچیدگی با ساده ترین کلمات و موقعیت ها استفاده می کند. برای درک آثار او باید به کوچکترین چیزها توجه کرد مانند ویرگول و یا ایتالیک ها.
اوگاهی مانند یک فیلمنامه نویس عمل می کند. این سبک منحصر به فرد او نتیجه ی نگاه خاص او به کلمات و ادبیات است.
سفارش:0
باقی مانده:1

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.