رهبران جهان باستان (10) آتیلا رهبر هون‌ها

3,500 تومان

هزاران جنگجو سوار بر اسب از آن سوی صحراها و شنزارها حمله آوردند و خاک از زیر سم اسبانشان به هوا برخاست و روی خورشید را پوشاند . مردانی با شکل و شمایل عجیب حمله را آغاز کرده بودند ؛ مردانی که « منظری هولناک داشتند ؛ جمجمه‌هایی که به دلیل بستن در کودکی از ریخت افتاده بود ، دو شکاف به جای چشم و گونه‌هایی متورم که رد زخم زشتشان کرده و پوشیده از ریشی تُنُک » . اسبان و سوارانی که به نام هون شناخته می‌شدند ، چنان با یکدیگر هماهنگ بودند که انگار با تنی واحد حرکت می‌کنند .

اسبانِ کوتاه و پرمو ، سوارانشان را با سرعتی نفس‌گیر به میدان نبرد می‌رساندند و آن‌گاه که راکبان با شمشیر و نیزه درگیر نبرد بودند ، به آسانی یاری‌شان می‌کردند . مردان علاوه بر ظاهر هولناکشان فریادهایی وحشت‌انگیز سر می‌دادند و قربانیان خود را که در کشمکش بودند ، به هول و هراس می‌افکندند . همچنین پوست حیواناتی که به دور شانه می‌پیچیدند ، ظاهرشان را مخوف‌تر می‌کرد . آتیلا ، شاه هون‌ها ، با اعتماد به نفسی جسورانه سپاهش را رهبری می‌کرد . آن‌گاه که اسب سیاهش را پیشاپیش سپاه می‌راند ، جنگجویانش هر حرکت او را می‌پاییدند . عزمِ جزم او از آرواره‌های فشرده‌اش پیدا بود . او به افرادش اشاره می‌کرد تا با سرعت هر چه بیش‌تر پیش بتازند . هون‌ها دومین حمله به امپراتوری روم شرقی را در بهار سال ٤٤٧ میلادی آغاز کرده بودند .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

رهبران جهان باستان (10) آتیلا رهبر هون‌ها

نویسنده
بانی کارمن هاروی
مترجم
رضا علیزاده
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٣٩٠
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
9789643119393
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رهبران جهان باستان (10) آتیلا رهبر هون‌ها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خاطراتی ازسازمان افسران حزب توده ایران

16,000 تومان
کتاب حاضر،‌ بیان گوشه هایی ازتاریخ میهن ماست ازدوره رضا شاه تاانقلاب ١٣٧٥ . مولف به سهم خود کوشیده است رویدادها وتحولات سیاسی واجتماعی راکه درساختن آن نقش داشته یا شاهد آن ها بوده است توضیح دهد. این خاطرات در آبان ماه ١٣٧٤ درگفتگو باحمید احمدی درچارچوب ((طرح تاریخ شفاهی چپ ایران)) دربرلین شکل گرفته است و مرتضی زربخت درآن تلاش کرده است دربیان رویدادها ازمنظر امروز به گذشته نگاه نکند ونگرش ودیدگاه جدید خود رادرآن دخالت ندهد ؛ زیرا، مداخله دادن قضاوت ها وداوری های امروز دربیان وقایع گذشته موجب حذف یا دستکاری آن وقایع می شود که با هدف بازگویی خاطرات مغایرت دارد.

سفال‌ و سفالگری‌ در ایران‌

750,000 تومان
در این‌ کتاب‌ مراحل‌ تکوینی‌ سفال‌ مورد بحث‌ و بررسی‌ قرار گرفته‌ و بر این‌ اساس‌، سفال‌ و سفالگری‌ در فلات‌ مرکزی‌ ایران‌ از آغاز نوسنگی‌ تا دوران‌ معاصر طی‌ هشت‌ فصل‌ تدوین‌ گردیده‌ است‌. در فصل‌ اول‌ چگونگی‌ پیدایش‌ نخستین‌ سفال‌های‌ ابتدایی‌، بررسی‌ و تحول‌ آن‌ در جوامع‌ روستایی‌ کوچک‌ پیگیری‌ شده‌ است‌. فصل‌ دوم‌ به‌ سفال‌ آغاز دوران‌ شهرنشینی‌ و ظهور و پیدایش‌ خط‌ اختصاص‌ یافته‌ است‌. فصل‌ سوم‌ به‌ پدیده‌ سفال‌ خاکستری‌ ـ سیاه‌ اختصاص‌ دارد که‌ جای‌ سفال‌ منقوش‌ را گرفت‌. در فصل‌ چهارم‌ به‌ دومین‌ دوره‌ و مرحله‌ شهرنشینی‌ در ایران‌، ساختمان‌ دژ و کهندژ، به‌ عنوان‌ هسته‌ مرکزی‌ شهر توجه‌ شده‌ است‌. فصل‌ پنجم‌ به‌ معماری‌ گورها در فرهنگ‌ سفال‌ خاکستری‌ ـ سیاه‌ و منقوش‌ دوره‌های‌ آهن‌ I و II اختصاص‌ دارد. در فصل‌ ششم‌ سفال‌ و کاشی‌ در دوران‌ ایلام‌ میانی‌ و جدید بررسی‌ و معرفی‌ شده‌ است‌. فصل‌ هفتم‌ به‌ ادوار تاریخی‌ ایران‌ اختصاص‌ دارد که‌ دوران‌های‌ هخامنشی‌، سلوکی‌، اشکانی‌ و ساسانی‌ را شامل‌ می‌شود. فصل‌ هشتم‌ به‌ گاهنگاری‌ و طبقه‌بندی‌ سفال‌ در دوره اسلامی‌ اختصاص‌ دارد.

مقدمات نوروسایکولوژی

236,000 تومان
ارتباط مغز و روان ممکن است بسیار بدیهى به نظر برسد و بر همین منوال در این کتاب با عنوان مقدمات نوروسایکولوژى سعى شده است طبق موازین کلاسیک و آکادمیک، رفتار هنجار و نابهنجار آدمى از طریق شناخت مغز و دستگاه عصبى توجیه شود. در این کتاب تلاش شده است پس از بررسی کلاسیک ساختمان شناسی، کارکردی و آسیب شناسی دستگاه عصبی مرکزی و محیطی، رفتار هنجار و نابهنجار انسان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و با نشانه شناسی ناهنجاری ها، محل و سپس نوع صدمه دستگاه عصبی شناسایی شود. همچنین سعی شده است این اطلاعات با توضیحات کافی پایه ای در سطح دانشجویان مقطع کارشناسی روان شناسی و عصب شناسی و سطوح بالاتر، قابل استفاده باشد. در فصل آخر کتاب نیز نظریات جدیدى در مورد ساختمان و کارکرد موجودات ارائه شده است.

ترغیب

170,000 تومان

معرفی کتاب ترغیب

ان الیوت، قهرمان آخرین رمان جین آستین، در آستانه سی‌سالگی، در محیط تنگ و محدود که ارزش‌های کاذب بر آن حاکم است، با متانت و شکیبایی زندگی را پیش می‌برد. هشت سال پیش به ترغیب دوستان و نزدیکانش به خواستگاری مرد محبوبش جواب رد داده بود. حالا چه چیزی آن مرد را ترغیب خواهد کرد تا برای تجدید رابطه قدم جلو بگذارد؟…جین آستین در 16 دسامبر 1775 در استیونتن، همپشر، جنوب شرقی انگلستان، به دنیا آمد. او هفتمین فرزند یک کشیش ناحیه بود. در سال ???? که پدرش بازنشسته شد، خانواده ی آستین به بث نقل مکان کرد. پدر در سال 1805 از دنیا رفت و جین آستین و مادرش چند بار نقل مکان کردند، تا سرانجام در سال 1809 در نزدیکی آلتن در همپشر ماندگار شدند. جین آستین در همین محل ماند و فقط چند بار به لندن سفر کرد. در مه 1817 به سبب بیماری به وینچستر کوچ کرد تا نزدیک پزشکش باشد، و در 18 ژوئیه ی 1817 همان جا درگذشت. نوشتن را از نوجوانی آغاز کرد. قبل از انتشار آثارش بارها در آن ها دست می برد و بازبینی شان می کرد. چهار رمان عقل و احساس، غرور و تعصب، منسفیلد پارک و اِما به ترتیب در سال های 1811، 1813، 1814و 1816، یعنی در زمان حیات جین آستین منتشر شدند. رمان های نورثنگر ابی و ترغیب در سال 1818، یعنی بعد از مرگ نویسنده به چاپ رسیدند. دو اثر به نام های لیدی سوزان و واتسن ها (ناتمام) نیز از کارهای اولیه ی جین آستین باقی مانده است. او پیش از مرگ مشغول نوشتن رمانی به نام سندیتن بود که قسمت های پراکنده ی آن در دست است. جین آستین در محیطی نسبتاً منزوی زندگی کرد و اوقات خود را بیشتر به نوشتن گذراند. به نظر نقادان، او نبوغی دووجهی داشت: هم طنز قدرتمندی داشت و هم اخلاقیات و روحیات آدم ها را خوب می شناخت. رمان های جین آستین از پرخواننده ترین آثار در ادبیات جهان اند و حدود دویست سال است که نسل های پیاپی با کشش و علاقه ی روزافزون رمان های او را می خوانند. رضا رضایی در رشته ی مهندسی مکانیک تحصیل کرده و عضو سابق تیم ملی شطرنج است. سال هاست به طور حرفه ای به ترجمه ی آثار ادبی به خصوص ادبیات کلاسیک مشغول است. رضایی آثار متعددی را در زمینه های علمی، ادبی و فلسفی ترجمه کرده و مقالاتی هم در همین حوزه ها نوشته است.
ترغیب - انتشارات نی

فرانی و زویی

180,000 تومان
کتاب فرانی و زویی نوشته جروم دیوید سالینجر ترجمه میلاد زکریا توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. کتاب‌شناسی آثار جی. دی. سالینجر بسیار کوتاه است اما او با همین مجموعه‌ی کم‌حجم آثار، یکی از پرتأثیرترین و پرخـواننده‌تـرین نویسنـدگان معـاصر آمریکا بوده است. نخستین اثر مشهور او ناتور دشت، که روایت رنج‌ها و دغدغه‌های نسلی از دانشجویان و نوجوانان آمریکای پس از جنگ دوم است با ستایش بسیار روبه‌رو شد و آن نسل را به طرفداران و خوانندگان شیفته‌ی او تبدیل کرد. فرانی و زویی، که از مهم‌ترین آثار دیگر او شمرده می‌شود، و فیلم ایرانی پری، ساخته‌ی داریوش مهرجویی، گونه‌ای انطباق بومی آن است، مملو از اندیشه‌های ژرف درباره‌ی مسائلی همچون عرفـان و تأمل: تلاش دانش‌پژوهـان در اندوختن گنجینه‌هـای آکادمیک به جـای پول، و شجاعت هیچ‌کس نبودن! حقایقی که به زودی خواهید خواند قاعدتا خودشان حرف هایشان را خواهند زد، ولی، فکر می کنم حتی اندکی مبتذل تر از آن چه معمولِ حقایق است. بنابراین، در مقام جبران، با همان نفرت جاودان و وسوسه گر شروع می کنیم: مقدمه رسمی نویسنده. مقدمه ای که من در ذهن دارم نه تنها بیشتر از آن که بتوانم خوابش را ببینم مفصل و جدی است، بلکه همچنین به شکل آزاردهنده ای شخصی است. اگر، از بخت خوش، درست از کار در بیاید، در عمل با یک گردش اجباری در موتورخانه کشتی قابل مقایسه خواهد بود، که خود من در نقش راهنما با یک لباس شنای یک تکه قدیمی یانتزن جلوتر از همه راه را به بقیه نشان می دهم. مستقیما برویم سراغ بدترین قسمت ماجرا. چیزی که قرار است بخوانید در واقع به هیچ وجه یک داستان کوتاه نیست، بلکه یک جور فیلم خانگی منثور است؛ و کسانی که آن را دیده اند و مصرانه مرا از پرداختن به هر برنامه جدی برای پخش آن برحذر داشته اند. این حق من و مایه شرمساری من است که فاش کنم گروه مخالفان تشکیل شده است از هر سه بازیگر آن، دو زن و یک مرد. ابتدا به سراغ بازیگر نقش اول زن می رویم، که گمان می کنم ترجیح می دهد مختصرا زنی آرام و پخته توصیه شود. به نظر او اگر من بلایی سر سکانس پانزده-بیست دقیقه ای که در آن او چندین بار دماغش را می گیرد می آوردم – یعنی تا آن جا که من فهمیدم، قیچی اش می کردم- شاید همه چیز به حد کافی خوب پیش رفته بود. او می گوید نفرت آور است آدم یک نفر را تماشا کند که مدام فین می کند. خانم دیگر گروه، بازیگر نقش دوم شوخ و شنگ و سرخ و سفید، به این اعتراض دارد که او را در لباس خانه کهنه اش به اصطلاح تصویر کرده ام. هیچ کدام از این لعبت ها (اسمی که هر دو اشاره کرده اند دوست دارند به آن خوانده شوند) اعتراض چندان جدی ای به پیشنهادهای -در مجموع- استثماری من نمی کنند. در واقع، دلیلش خیلی ساده است. هر چند که، برای من، تا حدودی مایه خجالت است. آن ها از روی تجربه می دانند که با اولین کلمه تند و ملامت آمیز اشک از چشم های من جاری  می شود. در هر حال، این نقش اول مرد است که بلیغ ترین درخواست را برای متوقف کردن تهیه فیلم از من کرده است. او حس می کند طرح به عرفان، یا رمز و راز مذهبی، وابسته است -در هر صورت به وضوح گفته است که حضور بیش از حد نمایان چنین عناصر ماورایی که او می گوید یک جورهایی ناراحتش می کنند، تنها می تواند روز و ساعت بی آبرویی حرفه ای مرا تسریع کند و جلو بیندازد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت