روان‌شناسی کار (کاربرد روانشناسی در کار، سازمان و مدیریت)

70,000 تومان

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789646184350 دسته: , برچسب:
توضیحات

روان‌شناسی کار (کاربرد روانشناسی در کار، سازمان و مدیریت)

نویسنده محمود ساعتچی
مترجم
نوبت چاپ 28
تعداد صفحات 388
قطع و نوع جلد وزیری (شومیز)
سال انتشار 1396
شابک 9789646184350
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روان‌شناسی کار (کاربرد روانشناسی در کار، سازمان و مدیریت)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

به دنبال حسن صباح

9,000 تومان
داستان زندگی خداوند الموت، حسن صباح، این بار با زبانی دیگر همراه با تصاویر متنوع و با شرحی جذاب و خواندنی ما را به اواخر قرن پنجم هجری می‌برد، زمانی که حسن صباح همراه با فدائیان خود در دژ تسخیرناپذیر الموت حوادث گوناگونی را رقم زدند. حسن در کودکی، متفاوت با کودکان دیگر به تشویق یکی از یاران پدرش از ری راهی نیشابور می‌شود تا در آن‌جا تحت تعلیم فردی به نام امام موفق نیشابوری قرار گیرد و راه و رسم زندگی را فرا بگیرد. در آن‌جا او با کسانی آشنا می‌شود که بعدها در زندگی او تأثیر فراوانی داشتند. کتاب به دنبال حسن صباح یکی دیگر از مجلدهای خواندنی مجموعه به دنبال ... است که در ١٣٦ صفحه توسط یوسف علیخانی نوشته شده است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شعر زمان ما بیژن الهی

285,000 تومان
مروری بر زندگی و آثار «بیژن الهی» بیژن الهی در 16 تیرماه ۱۳۲۴ در چهار راه حسن‌اباد تهران به دنیا آمد. وی تنها فرزند خانواده‌ای متمکن و متمول بود، که از پدر و مادری با دو ریشۀ زبانی متفاوت _ یعنی پدری شیرازی و مادری تبریزی _ در تهران زاده شد. دورۀ اول متوسطه را در دبیرستان البرز گذرانید. بعد از نقل‌مکان از خیابان استخر به منزل دیگری در خیابان شیرکوه زعفرانیه، به دبیرستان شاپور در محلۀ تجریش رفت و در آنجا در رشتۀ ریاضی تحصیل کرد. در سال‌های نوجوانی، ذوقی در نقاشی نشان داد و با شرکت در انجمن‌های هنری، نقاشی را پی گرفت. او در نوجوانی در کلاس‌های نقاشی جواد حمیدی شرکت کرد. (1) به گفتۀ کیارس در کتاب شاعران نقاش: «بیژن الهی ۱۴ ساله بود که صحنۀ گل‌گرفتن و پاره‌کردن بوم نقاشانی را که به مدرنیست و کوبیست خطاب می‌شدند در خیابان لاله‌زار، نمایشگاه باشگاه مهرگان دید. او نیز چون دیگر نوجوانان این دورۀ تهران از پی خسته‌شدن از واقعیات خشن زمانه نسبت به واقعیت و واقعیت هرز زمانۀ خود بدبین و سپس برای گریز از این (ارض موات)، گرایش به مسائل واقعی‌تر از رئالیسم پیدا کرد. دوری این نسل و واکنش به واقعیت هرز، زمینه را برای دریافت دنیای تازه‌یافتۀ نقاشان غرب (کوبیسم و انشعابات جدید هنری از گذشتۀ تاریخی) ضروری می‌کرد. الهی که در این زمان بچۀ خوش‌پوش مدرسه‌ی البرز بود، از پی علاقه به نقاشان مدرن و با توجه به اینکه از کودکی در خانۀ پدری به سفارش و حمایت مادر (که علاقه به نقاشی داشت) تاش‌هایی می‌زد و رنگی می‌کرد. از پی رفت‌وآمدها و سرکشیدن‌های وقت و بی‌وقت به انجمن‌های هنری و بیشتر از همه از پی شوق به زندگی نقاشانه، در سال ششم مدرسۀ البرز به علت مقابله با ذهنیت خانواده، دست به اعتصاب زد و در امتحان نهایی برگۀ سفید تحویل داد. این اعتصاب تأثیر عجیبی بر خانواده و زندگی آتی او گذاشت. » ورود او به عرصۀ هنر به جدال با خانواده‌اش انجامید، چرا که مادرش با وجودی که دستی در نقاشی داشت برای تنها فرزندش آیندۀ دیگری می‌خواست. در سال ۱۳۴۲ ترک تحصیل کرد. به سفارش استادش، جواد حمیدی، تعدادی از آثارش را برای چهارمین بی‌ینال فرستاد،(2) اما به صلاح‌دید خانواده، از ادامۀ فعالیت در این عرصه بازماند. نقاشی را رها کرد و راه دیگری در پیش گرفت. نگاه نوگرا و ذهن خلاقش را این‌بار به ساحت قلم رسانید و فعالیت‌های ادبی‌اش را پی گرفت. از کافه‌نشینی‌ها گرفته تا نشست‌های دوستانه؛ در کنار دیگر هم‌نسلانش که بلند پرواز و آرمان‌خواه بودند؛ نیما می‌خواندند و به جنبش‌های فکری/‌ادبی دنیا چشم داشتند و با وجود تمام سختی‌ها و عدم پذیرش جامعۀ ادبی، می‌خواستند به دستاوردی نو برای ادبیات فارسی برسند. (تا حدی هم موفق شدند) نویسندۀ کتاب «شاعران نقاش» اشاره می‌کند که: از او اثری دیگر به جز چاپخش‌شده‌ها، در کتابچۀ بی‌ینال چهارم دیده نشد، اما دید نقاشانۀ او منجر شد به ایجاد فضای جدیدی در شعر که به سرعت در جوانان (موج نو) تأثیر گذاشت. در واقع شعرهای او فضای مجرد و استریلیزۀ معمول را برهم زد تا با فهم زیبایی‌شناسی جدید شعر او، یک دهه بعد جریان سبک‌شناختی شعر (موج نو) و (شعر دیگر) برای انتخاب نمونۀ موفق این ژانر به او استناد کند. برای نخستین‌بار در جریان جدیدی که در ابتدای دهۀ ۴۰ در میان جوانان شاعر منسوب به (موج نویی‌ها) به وجود آمد، نوعی شعر توسط الهی سروده شد، پر از فیگورها و کاراکترهایی تازه و بدیع که گویی نقاشی می‌شدند، بی‌انکه تصویر از لایه‌های عمقی زبان به درآید.

اسطوره های ایرانی

150,000 تومان
کتاب اسطوره های ایرانی نوشته وستا سرخوش کرتیس ترجمه عباس مخبر توسط انتشارات مرکز با موضوع تاریخ، اسطوره های ایرانی به چاپ رسیده است. گلچینی از مشهورترین و زیباترین داستان‌های اسطوره‌ای ایران که از کهن‌ترین روزگاران تاکنون سینه‌به‌سینه روایت شده یا در ادبیات به صورت نظم و نثر باقی مانده‌اند و عنصر مهمی از میراث فرهنگی این سرزمین هستند. داستان‌ها از متونی چون اوستا و بندهش و شاهنامه و خمسه‌ی نظامی و امثال آن‌ها برگزیده و با زبانی ساده و روشن، بدون تفصیل و پرداختن به جزییات بازگو شده‌اند و خواننده را به آسانی با مهمترین و جذاب‌ترین قصه‌ها و چهره‌های افسانه‌ای ایران آشنا می‌کنند. معرفی مباحث کتاب اسطوره های ایرانی مقدمه خدایان و آفرینش دنیای ایران باستان دیوان، موجودات افسانه ای و پهلوانان کتاب شاهان شاهنامه فردوسی موجودات اسطوره ای در شاهنامه داستان های زردشت کوروش و اسکندر استمرار یک سنت باستانی قصه های پریان و تعزیه نتیجه

ایل بختیاری در دوره قاجار

470,000 تومان
ايل بختياري در دوره‌ي قاجار متني است مستند درباره‌ي مقطعي خطير از تاريخ اين مردمان در قرن سيزدهم هجري. در بحبوحه‌ي انقلاب مشروطه در ايران، امپراتوري بريتانيا براي پيشبرد منافع اقتصادي خود در مناطق کوهستاني بين ايران و عراق، که پيشتر دسترس‌ناپذير بود، رسوخ کرد و به اقداماتي چون احداث راه در دل کوه‌ها، گردآوري اطلاعات جغرافيايي و قوم‌شناختي و اکتشاف نفت دست زد. اين طرح‌ها سبب شد ايلات کوچ‌رو و خودمختار در حاشيه‌ي قلمرو قاجار در پهنه‌اي گسترده‌تر به هم بپيوندند و با اقتصاد جهاني نيز ارتباط بيابند؛ در نتيجه‌ي اين تغييرات فاصله‌ي ميان حکومت و ايلات هم کاهش يافت. البته اين مردمان در برابر اين دگرگوني‌هاي زيست‌محيطي و اجتماعي منفعل نماندند؛ گاه در برابر طرح‌هاي بريتانيا مقاومت مي‌کردند و گاه خود را با آنها سازگار مي‌کردند. جنگ ميان طوايف هم البته گه‌گاه رخ مي‌داد. آرش خازني، برخلاف پژوهش‌هاي معمول که کانون توجه در آنها طبقات اجتماعي شهري و مرکز سياسي است، با بهره گرفتن وافر از تواريخ و وقايع‌نامه‌هاي فارسي، تواريخ ايلاتي و منابع آرشيوي در لندن و تهران و اصفهان، از چادر ايل‌نشينان به اين وقايع نگريسته است و آن را در مرکز داستاني درباره‌ي سلسله‌ي قاجار قرار داده و به اين ترتيب توانسته است خلئي را در تاريخ اجتماعي و فرهنگي ايران پر کند. پژوهش او نوري تازه بر روابط مرکزـ‌ پيرامون در دوره‌ي قاجار و نقش ايل بختياري در انقلاب مشروطه مي‌افکند

رهبران جهان باستان (8) صلاح الدین

9,000 تومان
اولین جنگ صلیبی در سال‌های ١٠٩٦ تا ١٠٩٩ میلادی رخ داد و منجر به تسخیر بیت‌المقدس به دست صلیبی‌های اروپایی شد . این جنگ‌ها زمینه را برای سال‌ها درگیری میان مسلمانان شرق و مسیحیان غرب فراهم کرد و در این هنگام بود که صلاح‌الدین به دنیا آمد . او قهرمان جنگ‌های صلیبی بود . از گرما کلافه شده بودند . گرمای طاقت‌فرسا و نفس‌گیر فلسطین در تابستان ، قابل مقایسه با اروپا نبود . سربازان که شمشیر ، تبرزین و نیزه‌های بزرگ را بر دوش خود حمل می‌کردند و نیم‌تنه‌های زرهی سنگین بر تن داشتند ، آهسته‌آهسته از سرزمین‌های سنگلاخی و خشکی که با روستاهای سوخته و شهرهای غبارگرفته ، نقطه‌نقطه شده بود ، عبور می‌کردند . هر قطره عرق که از زیر کلاهخود‌های فولادی و مخروطی‌شکل آن‌ها می‌چکید ، عطش آنان را بیش‌تر می‌کرد . گلوهای بسیار تشنه‌شان تنها با سرهای لرزانشان هماهنگ بود . چند واحه که به ندرت به چشم می‌خورد ، تنها نشان وجود آب باارزش در آن سرزمین بود . این مردان زرهپوش از سراسر اروپا آمده بودند تا برای خدای خود بجنگند . شور مذهبی آنان همچون زمین زیر پایشان تفتیده بود .