بازگشت به محصولات
روان شناسی تربیتی (بیابانگرد،سعدی پور)
روان شناسی تربیتی قیمت اصلی: 340,000 تومان بود.قیمت فعلی: 270,000 تومان.

روان شناسی مرضی کودک

قیمت اصلی: 110,000 تومان بود.قیمت فعلی: 45,000 تومان.

سفارش:0
باقی مانده:1

ویرایش جدید این کتاب تحت عنوان (روان شناسی مرضی کودک ) یا (آسیب شناسی روانی کودک ) می کوشد جنبه های مختلف در حوزه اختلال های روانی و رفتاری دوره کودکی و نوجوانی را توضیح  دهد . اکثر کودکان در جریان رشد مشکلات هیجانی – رفتاری خاصی پیدا می کنند که ناشی از فشارهای رشدی و انطباق با انتظارات خانواده و اجتماع است . وظیفه اصلی والدین و مربیان این است که به کودکان کمک کنند رویدادهای بهنجار رشدی را پشت سر گذاشته و در این مسیر کمترین آسیب را تجربه کنند

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786008348108 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

کتاب روان شناسی مرضی کودک

نویسنده

 علیرضا کاکاوند

مترجم
——-
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 440
نوع جلد
شوميز
قطع
وزیری
سال نشر 1397
سال چاپ اول 1397
موضوع
روانشناسی
نوع کاغذ ——-
وزن 1052 گرم
شابک
9786008348108

 

توضیحات تکمیلی
وزن 1.052 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روان شناسی مرضی کودک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب هفتاد سنگ قبر

295,000 تومان
معرفی کتاب هفتاد سنگ قبر هفتاد سنگ قبر، سروده یدالله رویایی، عموما به عنوان یک مجموعه شعر یا یک فرم شعری مختص رویایی در نظر گرفته می‌شود و هر گونه تلاشی برای سنگ قبر سرایی به تقلید از این مجموعه متهم‌می شود. اما به گمان من این مجموعه، نه صرفا یک مجموعه شعر، که پررنگ کردن بخشی از تاریخ شعر و مساله شعر در ایران است: پیش کشیدن حیاتی که شعر بر سنگ دارد. .

کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 4

12,500 تومان
معرفی کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 4 کتاب حاضر جلد چهارم از «مجموعة فرهنگ فیلمهای سینمای ایران» است و شامل مشخصات فنی، هنری، خلاصة داستان و فیلمهای بلند سینمای ایران است که در سالهای 1378 تا 1388 نمایش عمومی داشته اند. عنوانهای فیلمها به صورت الفبایی تنظیم شده و عنوان برخی از آنها عبارت اند از: باد و شقایق، شبیخون، آرزوهای زمین، شبهای روشن، طلای سرخ، حاکم، دستهای خالی، همخانه، و تشنه. .

باران در دوزخ

72,000 تومان
تنهايي مكافات نزيستن است آنچنان كه از عشق انتظار مي رود در هنگامه اي كه فرياد دست ها از دل بر نمي آيد و شكوه نگاه ها متعلق به گذشته هاست زماني كه دوست داشتن درست تلفظ مي شد

کتاب بهترین داستان های کوتاه (گارسیا)

425,000 تومان
معرفی کتاب بهترین داستان های کوتاه (گارسیا) گابریل خوزه گارسیا مارکز (۱۹۲۷-۲۰۱۴)، نویسنده کلمبیایی برنده نوبل ادبیات است. این کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه مارکز است. داستان ها و مضمون آن ها به شرح زیر است:۱-بعد از ظهر باشکوه بالتاسار: در مورد مردی که زیباترین قفس دنیا را ساخته است. ۲-تشییع جنازه مادر بزرگ: داستان در مورد روزهای آخر زندگی زنی است که رئیس قبیله ای مادر سالار است. ۳-کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد: سرهنگی که ۱۵ سال منتظر نامه دریافت مستمری خود است. ۴-تسلیم سوم: پسری که مرده اما مادرش جسم او را زنده نگه داشته است. ۵-روی دیگر مرگ: پسری که به مرگ برادر دوقلویش فکر می کند. ۶-اوا درون گربه خود: زنی که از زیباییش عذاب می کشد. ۷-اندوه سه خوابگرد: زنی منزوی درون یک خانه که تصمیم می گیرد از جایش تکان نخورد. ۸-زنی که ساعت ۶ می آمد: در مورد زنی که هر روز ساعت ۶ به کافه ای می رود که کافه دار عاشقش است. ۹-چشم های سگ آبی رنگ: دختر و پسری که هر شب به خواب هم می روند. ۱۰- کسی این گل سرخ ها را به هم ریخته: در مورد روحی که هنوز در این دنیا باقی مانده است. ۱۱- شب تلیله ها: ۳ نفری که تلیله ها چشمشان را درآورده اند. ۱۲- زیباترین غریق جهان: مرد غرق شده ای که آب او را به یک روستا می آورد. ۱۳- پیرمرد فرتوت با بال های عظیم: فرشته ای که به درون آدمیان آمده است. ۱۴- بلاکامان نیک جادو جنبل کار: ۲ مرد اهل جادو. ۱۵- آخرین سفر کشتی اشباح: پسری که همیشه در ماه مارس یک کشتی سیاه بزرگ را می بیند اما کسی حرفش را قبول نمی کند. ۱۶- مرگ مدام در فراسوی عشق : مردی که چند ماه مانده به پایان زندگی اش با یک دختر زیبا برخورد می کند. ۱۷- رد خون توی برف: یک زوج جوان پولدار در سفر ماه عسل. ۱۸- نور مثل آب است: ۲ برادری که به جای جایزه مدرسه خواستار قایق و لوازم غواصی هستند. ۱۹- فقط اومدم یک تلفن بکنم: زنی که به یک تیمارستان می رود تا به شوهرش زنگ بزند و تاخیر خود را اعلام کند. ۲۰- سفر خوش آقای رئیس جمهور. ۲۱- ماریا دوس پراسه رس: زنی که تدارک تشییع جنازه اش را می بیند. ۲۲- رویاهایم را می فروشم: زنی که خواب واقعی می بیند. ۲۳- ارواح ماه اوت: خانه ای که گفته می شود پر از ارواح است. ۲۴- قدیس: مردی که قصد دارد ثابت کند دختر مرحومش یک قدیس است. ۲۵- ترامونات: باد مرگ زا. ۲۶- زیبای خفته در هواپیما. ۲۷- وقتی باد بدبختی بوزد: دختری که مادربزرگش به خاطر بدهی اش او را مجبور به همخوابی با همه مردها می کند.

آشنایی با کافکا

36,000 تومان
«آشنایی با نویسندگان» مجموعه‌ای است برای آگاهی از اندیشه و زندگی نویسندگان برجسته‌ و تأثیری که آنها بر جهان فرهنگ و ادب و چالش آدمی برای درک جایگاه خود در جهان هستی گذاشتند. هر کتاب در کنار زندگی‌نامه این اشخاص، افکار و عقاید نویسنده را به‌ویژه در مواجهه با جریان‌ها و تحولات ادبی و فرهنگی عصرش بازگو و نکات اصلی اندیشه‌های او را از زبان خود او بیان می‌کند. مولف به تحلیل روحیات و شخصیت نویسندگان توجهی خاص دارد. در این مجموعه به زندگی و اندیشه‌های نویسندگان مطرحی چون: بکت، بورخس، تولستوی، داستایفسکی، گارسیا مارکز، ناباکوف، ویرجینیا وولف، جویس و همینگوی پرداخته شده است. پیش از این، مجموعه‌ی «آشنایی با فیلسوفان» از پل استراترن با موفقیتی چشمگیر مواجه شد و تسلط خود بر انتخاب گزیده‌ها و پرداختن به آنها را نشان داد. کتاب پیش‌رو «آشنایی با کافکا» است که به زندگی، اندیشه‌ها و شخصیت «فرانتس کافکا»، از برجسته‌ترین نویسندگان آلمانی پرداخته است. تصویر شخصیت پیچیده کافکا بعد از گذشت دهه‌ها هنوز هم قابل‌بحث است‌ و همواره مورد توجه منتقدین، نویسندگان و علاقه‌مندان به ادبیات است. در این کتاب با لحنی ساده و به اختصار، نویسنده تلاش می‌کند تا پیچیدگی‌های شخصیت کافکا و افکارش را برای خواننده ساده نماید‌ تا طیف وسیعی از علاقه‌مندان بتوانند با این نویسنده تأثیرگذار و الهام‌بخش آشنا شوند. علاوه‌بر مقدمه و موخره که موقعیت تاریخی و اجتماعی نویسنده و جایگاه او در تاریخ ادبیات را بازنمایی می‌کند، شامل گاه‌شماری است که رخداد‌های مهم زندگی و دوران نویسنده را دربرمی‌گیرد. در شرح احوال و آثار کافکا به تحلیل روحیات و شخصیت او بسیار توجه کرده، از همین رو است که خواننده در پایان کتاب احساس می‌کند فرانتس کافکا، برای او نه‌فقط یک نام مشهور، بلکه شخصیتی آشنا است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت