زمان منفی

2,500 تومان

« زمان منفی » داستانی است بر اساس یک تئوری فیزیک . بر اساس تئوری نسبیت انیشتین اگر با سرعت نور وارد یک سیاهچاله فضایی بشویم زمان در جهت منفی حرکت می‌کند . حالا در این داستان شخصیت‌های اصلی ، ابتدا در یک زمان منفی زندگی می‌کنند و قهرمان اصلی در پیری از مرگ متولد می‌شود و با به عقب ‌رفتن در زمان ، شخصیت‌ها جوان می‌شوند و شخصیت اصلی به مرور ، دوران پیری ، بزرگسالی ، جوانی ، نوجوانی ، کودکی و جنینی را پشت سر می‌گذارد و سرانجام در دنیای واقعی که زمان مثبت است متولد می‌شود . از این‌جا به بعد تمام وقایع زمان منفی در زمان مثبت با جزئیات بیشتری تکرار می‌شود و قهرمان داستان بر پایه قدرت اختیار ، بعضی از سرنوشت‌های خود را تغییر می‌دهد .

گاهی اوقات ، شاهد رخ‌دادن اتفاقی در زندگی خود هستیم که احساس می‌کنیم این اتفاق قبلاً برای ما رخ داده است و آن را تجربه کرده‌ایم . این یک پدیده کاملاً ذهنی است ، که هنوز ریشه آن مشخص نیست و در « زمان منفی » تکرار آنرا شاهدیم که نویسنده در آن این پدیده را به خاطرات زندگی پیش از تولد نسبت داده است . در پایان داستان شخصیت اصلی دوباره صحنه مرگ را به وضوح می‌بیند و این‌بار در یک زمان مثبت می‌میرد .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

زمان منفی

نویسنده
هدا عربشاهی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٤٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٨
سال چاپ اول ——
موضوع
رمان
نوع کاغذ ——
وزن ۱۸۹ گرم
شابک
9786009065240
توضیحات تکمیلی
وزن 0.189 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زمان منفی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پیرترین اژدهای جهان-16

5,000 تومان
مجموعه جدید «مدرسه نابودکنندگان اژدها» ماجراهای جالب «ویگلاف» پسربچه‌ای را روایت می‌کند که از دست برادرانش کتک می‌خورد و توسط پدر و مادرش استثمار می‌شود. یک روز، خواننده دوره‌گردی به او می‌گوید که یک قهرمان به دنیا آمده است ولی ویگلاف در زندگی‌اش کاری به جز سابیدن ظرف‌ها و غذا دادن به خوک‌ها بلد نیست. ویگلاف اعلامیه‌ای را که بر روی درخت اعلانات زده شده می‌بیند و به ناگاه زندگی‌اش تغییر می‌کند چرا که او تصمیم گرفته وارد مدرسه نابودکنندگان اژدها بشود و راه و رسم کشتن اژدها را یاد بگیرد. اما مشکل بزرگی که سر راه اوست این است که او حتی نمی‌تواند به یک عنکبوت آسیب برساند چه برسد به یک اژدهای غول‌پیکر! خوشبختانه او که در مدرسه دوستان خوبی پیدا کرده حالا یک سلاح مخفی نیز دارد. او بلد است که از مغز خود استفاده کند. مجموعه «نابودکنندگان اژدها» داستان‌های جالبی هستند که همه چیز را به شوخی می‌گیرند و هیچ‌چیز در این داستان‌ها از شوخی در امان نیست: خانواده ویگلاف، برادران کودن و تنبلش که مدام کتک‌کاری می‌کنند، پدر خانواده و معلم‌ها و . . . داستانهایی پر از خنده و شوخی که حتی سخت‌گیرترین خوانندگان را علاقه‌مند می‌کند.

برگزیده متون فلسفی

7,000 تومان
برگزیده متون فلسفی نویسنده دکتر محسن جهانگیری مترجم ———— نوبت چاپ 12 تعداد صفحات 234 نوع جلد شومیز قطع وزیری

کتاب همدردان ناهمگون

110,000 تومان
سفر مهاجرت، ماحصل نهایی همراهی طیف گسترده ای از نیروهای سیاسی ایران با آلمان و عثمانی بر ضد روس و انگلیس در پی پیشامد جنگ اول جهانی، یکی از مهمترین حوادث این دوه از تاریخ معاصر ایران است و کتاب همدردان ناهمگون یادداشت های روزانه امیرحسین خان سردار شجاع یکی از این مهاجران در فاصله محرن 1335 تا ربیع الول 1336 از برهه ای از این سفر گزارش می دهد.

روش‌ها و فنون مشاوره (مصاحبه بالینی) با تجدیدنظر کلی و اضافات

150,000 تومان
نویسنده عبدالله شفیع‌آبادی مترجم نوبت چاپ 25 تعداد صفحات 212 قطع و نوع جلد وزیری (شومیز) سال انتشار 1393 شابک

پلیس علمی

71,250 تومان
پیشرفت علوم و فناوری در یکی دو قرن گذشته آثار خود را در همه زمینه ها و از جمله وسایل و ابزار کشف و اثبات جرایم آشکار ساخته است. شهادت و اقرار، به ویژه در مواردی که تحت شکنجه، تهدید، اکراه و اغوا اخذ شده باشد، بتدریج اعتبار مطلق خود را از دست دادند و در برخی موارد نیز، علم روان شناسی مقرون به صحت بودن آنها را مورد تردید قرار داد. چنین است که دوره دلایل قانونی سپری می شود و دوره اقناع وجدانی قاضی که از آن به آگاهی به علم قاضی نیز تعبیر می شود، فرا می رسد. در این دوره، دلایل علمی بتدریج جایگاه خاصی می یابد؛ تا آنجا که شهادت و اقرار نیز در مواردی با محک آن سنجیده می شود و علم جدیدی به نام جرم یابی، بر شاخه های علوم جنایی افزوده می شود و پا به پای توسعه و پیشرفت علوم تجربی، امکانات علمی و محکمه پسند بیشتر و مؤثرتری برای کشف و اثبات جرم، فراروی پلیس و محاکم قرار می گیرد. تردیدی نیست که پلیس علمی در کشور ما نسبتاً نوپاست  و به همین دلیل، منابع و متون کافی و متناسب با نیاز روز در دسترس دانش پژوهان قرار ندارد. کتاب حاضر با این دید تدوین یافته و نگارنده تلاش کرده است در دو فصل نکات مهم و ضروری و در عین حال کاربردی در زمینه تشخیص هویت افراد، بررسی صحنه جرم، جمع آوری دلایل و مدارک جرم و امکانات بالقوه علمی و فنی کشف جرایم را ارائه دهد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت