زمستان با طعم آلبالو

120,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

زنی که همسرش او را درک نمی‌کند به ناچار خیال می‌بافد : « نمی‌دانم از آن زمستان آخر چند روز گذشته ، همان زمستانی که برای اولین و آخرین‌بار دست سردم را گرفتی تا گرمای دستت که یک جور متفاوتی بود ، چیزی شبیه معجزه و فرق می‌کرد با هر گرمای دیگری ، از دستم به تمام جانم منتقل شود . و باز هم زمستان است . باز هم هوا سرد شده و دست‌های من هم ، و چقدر خوب است این سرما . نمی‌دانم باید باورم بشود که بالاخره این زمستان می‌آیی یا نه ؟

من دلم می‌خواهد باور کنم . تا زودتر روزهای مانده تا آمدنت بگذرند این روزهای بیهوده بی توی من ، که همه‌شان منحنی و ناراست می‌گذرند . خودت که خوب می‌دانی چه می‌گویم . می‌دانی که این روزهایم چقدر بد می‌گذرند و حتی شب‌هامان . » « زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسی‌های زنی است که در خیال خود به دنبال گمشده‌اش می‌گردد تا حضور او را در تنهایی‌های خود رقم زند .

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

زمستان با طعم آلبالو

« زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسی‌های زنی است که در خیال خود به دنبال گمشده‌اش می‌گردد تا حضور او را در تنهایی‌های خود رقم زند .
نویسنده
الهام فلاح
مترجم
——-
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ٢٨٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٩١
موضوع
——-
نوع کاغذ تحریر
وزن 260 گرم
شابک
9789643119638
توضیحات تکمیلی
وزن 0.260 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زمستان با طعم آلبالو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

من زنی انگلیسی بوده‌ام

3,000 تومان
داستان اول این مجموعه با نام « من زنی انگلیسی بوده‌ام » روایت زندگی زن و شوهری است که از ایران مهاجرت کرده و در کشوری زندگی می‌کنند که خواننده نمی‌داند آن‌جا کجاست ولی این حس غریب را دارد که جایی در دوردست‌ها واقع شده ‌است . زن جوان راوی داستان احساس غریبی به زن همسایه خود پیدا کرده است که این احساس حاکی از انرژی مثبتی است که از او دریافت می‌کند و این احساس مثبت به بچه و شوهر او سرایت می‌کند . ماجرا از یک شب‌نشینی در آپارتمان طبقه اول محل سکونت آنها آغاز می‌شود و زن که گویی سال‌ها قبل مرده است ، برای آنها از واقعه‌ای خبر می‌دهد که « من یک زن انگلیسی بوده‌ام و در انگلیس با شوهر و دو بچه‌‌ام زندگی می‌کرده‌ام . شوهرم مرا در وان کشته است . » اتفاقی که درست در پایان داستان برای زن - لاله - رخ می‌دهد . آیا این توهمی است که در افکار این زن - راوی داستان - ریشه دوانیده است یا واقعیتی که لاله از آن پرده بر‌می‌دارد ؟! داستان « من زنی انگلیسی بوده‌ام » مرز میان واقعیت و رویا را چنان درهم می‌آمیزد که خواننده تمام فلسفه‌های رنگارنگ درباره زندگی را به عینه پیش روی خود می‌بیند . « چشم‌هایم را بستم و او همین‌طور انگشتان بلندش را روی پیشانی‌ام می‌لغزاند و من به موهای ابریشم‌گونه لاله فکر می‌کردم که روی آب موج می‌زد و . . . » « بیست حلقه مو » ، « تکه‌ای از بهشت » ، « نزدیک ، نزدیک‌‌تر »

قطار دهلی بمبیی

7,000 تومان
 ایران و هند را خواهر و برادری جدامانده از هم تصور می کرد. دردهای مشترک، ریشه آریایی مشترک و تفاوت های بسیار. هند خواهر بود. مثل همین زن هندی، کف دست هایش خالکوبی مای حنا داشت. گل و برگ و ساقه. به پیشانی اش نگینی براق می چسباند که آویزش تا وسط دو ابرو می آمد. ایران برادر بود. شال مشکی به کمر می بست و گیوه سفید می پوشید... فریده خرمی در سال 1338 در گرمسار متولد شد و کارشناس مترجمی زبان انگلیسی است. وی داستان‌نویسی را همراه نوشتن مقالات اجتماعی و ادبی، نقد فیلم و مصاحبه، در روزنامه‌های صبح تهران آغاز کرده است. نخستین مجموعه داستانی او، «دختر خاله ونگوگ» نام داشت. وی علاوه بر حوزه بزرگسال در حوزه کودک ونوجوان هم می‌نویسد. از جمله آثار او می‌توان به «قصه‌های شازده‌خانم»، «گربه‌ مومیایی‌شده، جکولین ویلسون»، «مترسک و خانم بهار»، ...

پیراهنی بر آب

25,000 تومان
رمانی فانتزی پیرآهنی بر آب در روزگاری كه خشكی به هستی مردم زده و آن‌ها در آرزوی آب هستند روایت می‌شود. روایت بخشی از زندگی «پری» كه همراه با مادرش زندگی می‌كند و ناخواسته وارد ماجراهایی عجیب می‌شود و دنیایی كه برایش غریب است. پری با آدم‌های تازه آشنا و مجبور می‌شود خان‌های مختلفی را پشت سر بگذارد و به سمت سرنوشت نامعلومش برود. معمولاً آنچه از رمان فانتزی در ذهن داریم، رمان‌های خارجی است با قصه‌ها و رویدادهایی كه اغلب غربی محسوب می‌شوند. اما پیراهنی بر آب مملو از باورها، آداب، قصه‌ها و شخصیت‌هایی برگرفته از فضای ایرانی است. گرچه مخاطب با رمانی به سبك امروزی مواجه است اما با پیشرفت داستان به گذشته‌های دور خود پیوند می‌خورد. خواننده در این رمان بارها با صحنه‌های خارق‌العاده غافلگیر می‌شود و هرچه به انتهای رمان نزدیك‌تر شود، شگفتی داستان هم بیشتر خواهد شد. پیراهنی بر آب ما را با شهری زیرزمینی و موجودات خیالی و باستانی ایرانی چون هوبره آتشین بال، موسیقار، درخت تیغال و ... رو به رو می‌کند و ما را به درون تخیل ناب ایرانی می‌برد.

قلعه مرغی؛ روزگار هرمی

6,500 تومان

شبکه‌های هرمی و حکایت پولدار شدن. اگه پول داشته باشی همه چیز داری. زن، بچه، همه‌چی. « قلعه مرغی؛ روزگار هرمی » داستان پسر نوجوانی را روایت می‌کند که بر اثر حوادثی به سمت شبکه‌های هرمی کشیده می‌شود و با اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی روبرو می‌شود . داستان یک تم اجتماعی دارد و در محله‌ای از محله‌های جنوب شهر ( قلعه‌مرغی ) می‌گذرد : « پول خوشبختی نمی‌آره. همه می‌دونن. برو از هر کسی می‌خواهی بپرس. مگه همین اصغر نبود. اون همه پول پیدا کرد، آخرشم اون جور شد. » اصغر مقنی را همه می‌شناختند.

چند سال پیش سمت قزل‌قلعه، موقع چاه کنی خورده بود به یک زیر خاکی. توی یک چشم به هم زدن زندگی‌اش زیر و رو شد. زبان بسته از بس ذوق زده شده بود، چنان ریخت و پاشی کرد که سال نشده به خودش آمد، دید همان یک زنی هم که داشت از چنگش درآمده و خداحافظ.

  • برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان اول بنیاد هوشنگ گلشیری ۱۳۹۱ 

شب به خرس

28,000 تومان
شب‌ به‌‌خرس روایتی مرموز از جهانی آشناست. آدم‌هایی معمولی با پیشینه و آینده‌ای پُر‌رمزوراز. شب ‌به‌‌خرس جهانی کُند را روایت می‌کند که آرام‌آرام عنصر انتقام، خیال و جادو به ‌آن اضافه می‌شود. شب ‌به‌‌خرس داستانِ مردی تنها به ‌نامِ «فاضل قناعت‌جو» است که زندگی‌ یکنواخت و ساده‌ای دارد و دل‌سپردۀ دخترخاله‌ای است که هیچ‌وقت به ‌او توجه نکرده، اما با آشنایی تصادفی‌اش با «عادل عنصری» که مانند او عشقی از دست رفته دارد و رازی سربه‌مهر، و با به میان آمدن پای شرکت انتقام‌جوییِ بنفشه، زندگی‌اش دستخوش تغییراتی می‌شود و جهان داستان سمت و سویی دیگر می‌گیرد

من‌ مجردم‌ خانوم

4,500 تومان
درِ یکی‌ از اتاِها بسته‌ بود. آن‌ را باز کرد و بی‌آن‌ که‌ تو برود گردن‌ کشید و داخلش‌ را دید. در را بست‌ و به‌ آن‌ یکی‌ رفت‌. چشمش‌ به‌ تشک‌ و متکای‌ دونفره‌ای‌ که‌ روی‌ زمین‌ پهن‌ بود افتاد. گودیِ به‌ جا مانده‌ از دونفری‌ که‌ تویش‌ خوابیده‌ بودند هنوز دست‌ نخورده‌ مانده‌ بود. مینا نزدیک‌ درِ اتاِ آمد و گفت‌: «باید ببخشین‌ که‌ یه‌کم‌ به‌ هم‌ ریخته‌ است‌. می‌خواستم‌ روتشکی‌ها رو بشورم‌ که‌...»