زمستان با طعم آلبالو
120,000 تومان
زنی که همسرش او را درک نمیکند به ناچار خیال میبافد : « نمیدانم از آن زمستان آخر چند روز گذشته ، همان زمستانی که برای اولین و آخرینبار دست سردم را گرفتی تا گرمای دستت که یک جور متفاوتی بود ، چیزی شبیه معجزه و فرق میکرد با هر گرمای دیگری ، از دستم به تمام جانم منتقل شود . و باز هم زمستان است . باز هم هوا سرد شده و دستهای من هم ، و چقدر خوب است این سرما . نمیدانم باید باورم بشود که بالاخره این زمستان میآیی یا نه ؟
من دلم میخواهد باور کنم . تا زودتر روزهای مانده تا آمدنت بگذرند این روزهای بیهوده بی توی من ، که همهشان منحنی و ناراست میگذرند . خودت که خوب میدانی چه میگویم . میدانی که این روزهایم چقدر بد میگذرند و حتی شبهامان . » « زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسیهای زنی است که در خیال خود به دنبال گمشدهاش میگردد تا حضور او را در تنهاییهای خود رقم زند .
فقط 1 عدد در انبار موجود است
زمستان با طعم آلبالو
نویسنده |
الهام فلاح
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ٣ |
تعداد صفحات | ٢٨٨ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٤٠١ |
سال چاپ اول | ١٣٩١ |
موضوع |
——-
|
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | 260 گرم |
شابک |
9789643119638
|
وزن | 0.260 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دخترکی که ابری به بزرگی برج ایفل را بلعیده بود
درخت پرتقال
برسد به دست گمشدهها
دیباچهای بر جهان باستان
پرتو سبز
دوشیزه هلنا کمبل عهد کرده است تا وقتی پرتو سبز را ندیده، ازدواج نکند. چراکه طبق افسانهای قدیمی، پرتو سبز این خاصیت را دارد که هر کس ببیندش، دیگر بههیچوجه در مسائل احساسی اشتباه نمیکند. کسی که بخت با او یار باشد و یک بار ببیندش، بهوضوح حس میکند که در دل خود و دیگران چه میگذرد.
از این رو، داییهایش ساموئل و سباستین ملویل تصمیم میگیرند هر طور شده این خواستۀ او را برآورده کنند. پس همگی راهیِ سفری ماجراجویانه میشوند.
اما هر بار کسی یا چیزی، مثلاً هوای ابری، دستههای پرندگان یا بادبانهای قایقهایی در دوردست، مانع از تحقق این خواسته میشوند.
برای اینکه بفهمید عاقبت دوشیزه کمبل موفق به دیدن پرتو سبز میشود یا نه، با او و مابقی مسافران همراه شوید.
به نظر میرسد ژول ورن در این اثر قصد دارد دیدگاهی مخالف با بقیۀ آثارش داشته باشد. در این داستان، روحیۀ مثبت و علمیای که در آریستوبولوس اورسیکلوس، دانشمند پرمدعا و کسلکننده، تجسم یافته است، در ماجرای عاشقانهای که روایت میشود، تسلیم هنر، خیالپردازی و تخیل شاعرانه میشود.
اریک رومر، کارگردان نامی موج نو فرانسوی، از ایدۀ "پرتو سبز" برای خلق فیلمی به همین نام در سال ۱۹۸۶ بهره برده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.