زندگی در دنیای متن (6 گفتگو و 1 بحث)
21,500 تومان
پل ريكور فيلسوف فرانسوي كه در سال 2005 درگذشت نماينده برجسته پديدارشناسي و هرمنوتيك مدرن در پايان سده بيستم بود.
كتاب حاضر برگزيدهاي از گفت و گوهاي ريكور است كه موضوع مركزي آنها جهان متن است. ريكور در اين مكالمهها از نقادي هنري تا اسطوره، از تاريخ تا هنر روايت و از روزگار نو سخن ميگويد. اما اعتبار كتاب فقط در آشنايي ما با اين انديشهها نيست. كتاب برانگيزاننده خردورزي فلسفي است. شهامت فكر مستقل و همبسته كردن خرد و كنش را در خواننده افزون ميكند.
اين دستاوردي عظيم است و خاصه در گفت و گوي ريكور با هانس گئورگ گادامر، فيلسوف بزرگ آلماني و با دانشجويان كه در اين بحث شركت ميكردند آشكار ميشود. اينجاست كه درمييابيم فلسفه لذت شركت در ساختن دنيايي تازه است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
زندگی در دنیای متن (6 گفتگو و 1 بحث)
نویسنده | پل ریکور |
مترجم | بابک احمدی |
نوبت چاپ | 8 |
تعداد صفحات | 168 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1394 |
شابک | 9789643050313 |
وزن | 0.225 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.زیرزمین کوستوریتسا در بوته نقد سیاسی (با مقالههایی از آلن فینکل کراوات اسلاوی ژیژک و دینا یوردانووا)
تصویرهای متعارض از سیاست جهان
معرفی کتاب تصویرهای متعارض از سیاست جهان
شخصیت رنسانس … میگل دِ سروانتس
بهار زندگی در زمستان تهران
معرفی کتاب بهار زندگی در زمستان تهران
بهار زندگی در زمستان تهران - انتشارات نی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.