زنی در آینه

360,000 تومان

خانه‌های قدیمی همیشه داستان‌هایی برای گفتن دارند. داستان عشق‌های به ثمر رسیده و نرسیده، رازهای آشکارشده و رازهایی که تا ابد پوشیده خواهند ماند، و ترس… داستان ترس‌هایی که نسل به نسل و سینه به سینه روایت شده‌اند. زنی در آینه داستان عشق است و راز و ترس؛ داستان نفرینی که با خشت خانه و سلول ساکنانش در طی نسل‌ها آمیخته شده است. نفرینی از سر عشقی نافرجام که هر بار و در هر نسل یکی از اعضای خانواده اسیر آن می‌شود. داستان سه زن از سه نسل و طرز برخوردشان با عشق و ترس و جنون؛ زنانی با نقش‌های اجتماعی مختلف که هر کدام به روش خود با ترس و عشق و رازهایش روبه‌رو میشود. ربکا جیمز، نویسندۀ استرالیایی این کتاب که به گفتۀ کاربران گودریدز، داستانی جذاب و خواندنی به سبک گوتیک نگاشته است، خواننده را وامی‌دارد تا، بی اینکه بتواند کتاب را زمین بگذارد، پیگیر اتفاق‌های آن باشد.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
قبل از آنکه ببینمشان صدایشان را می‌شنوم. صدای فریادشان از آن سوی تپه می‌آید، اسمم را صدا می‌زنند، جادوگر خطابم می‌کنند. با سیخ‌ها و مشعلی که در دست دارند می‌آیند، با دهان‌های سرخ و نیات شومشان. می‌گویند باید بترسم اما ترس همراه خودشان است. ترس در وجودشان رخنه کرده. من که نیازی به آنها ندارم. ترس آخرین لحظه به جانشان می‌افتد. …

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

زنی در آینه

نویسنده
ربکا جیمز
مترجم
نسترن ظهیری
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٤٥٦
نوع جلد پالتویی
قطع سلفون
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٨
موضوع
داستان‌های انگلیسی
نوع کاغذ تحریر
وزن ٥١٥ گرم
شابک
9786002784797
توضیحات تکمیلی
وزن 0.515 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زنی در آینه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

می خواستم نویسنده شوم، آشپز شدم

6,000 تومان
راوی داستان زنی سی‌ساله و فارغ‌التحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. از بد روزگار، از کار بیکار و از همه جا رانده شده و با شوهر مهندس خود زندگی آرام و بی حاشیه‌ای دارد. وقت‌های بی‌کاری و افسردگی‌های موسمی‌اش را با پختن غذا و یادآوری خاطره‌های پراکنده شکمی از روزگارهای دورتر می‌گذراند. کتاب حاضر تصویرگر یازده روایت آبگوشتی است. در هر روایت یک جور غذا محور داستان می‌شود: آبگوشت، خورش کرفس، نان و پنیر و گوجه، یتیمچه، کله‌پاچه، خورش هویج و... نویسنده کوشیده است با استفاده از موضوع هیجان‌انگیز غذا، هم قصه بنویسد و هم روش پخت یازده غذا را میان قصه‌هایش بیاورد: خیلی طول کشید تا این گزاره به ما ثابت شود که آبگوشت شاخ دارد. خانه‌مان داشت از بیخ و بن کن‌فیکون می‌شد که یکهو شاخک‌های مامانم جنبید و فهمید ما از آن خانواده‌ها هستیم: از آن‌ها که وقتی آبگوشت می‌خورند، پاچه هم را می‌گیرند و از گل و گردن همدیگر آویزان می‌شوند و می‌پرند به هم. نویسنده این کتاب معتقد است دنیا بر مدار سه اصل کلیدی می‌چرخد: «خواب، کتاب، کباب» و تا کسی می‌گوید چرا ایرانی‌ها اینقدر شکمو هستند زود می‌گوید شکمو نیستند اهل دل‌اند.

رهبر عزیز

190,000 تومان
در داستان نفس‌گیر فرار جنگ جین‌سونگ به کره جنوبی افشاگری حیرت‌انگیزی بیان می‌شود. تفاوت اصلی کتاب رهبر عزیز با دیگر کتاب‌های مربوط به کره شمالی در این است که جنگ جین‌سونگ فراری‌ای عادی نیست. او شاعری است که در بالاترین سطوح قدرت فعالیت کرده، در ساخته شدن کیش شخصیتی کیم جونگ‌ایل، رهبر عزیز، نقش داشته و حتی به جمع «پذیرفته‌شدگان» راه یافته، که اعضای آن بسیار کم هستند. همچنین او چندین سال در سازمان جاسوسی کره شمالی فعالیت داشته و به همین دلیل با رازهای پشت پرده سیاست کره شمالی آشناست. در نتیجه این نزدیکی به نهاد قدرت و شخص کیم جونگ‌ایل، او به‌راحتی و به‌خوبی می‌تواند در این کتاب به ساختار واقعی قدرت در کره شمالی بپردازد.

مُرده ریگ

4,000 تومان
فال قهوه نشان از مرگ کوروش می دهد. قهوه های ماسیده در ته فنجان محور داستانی است که با مرگ کوروش اتفاق می افتد. شیرین و شیوا یکی با روایت شاعرانه و دیگری  عوامانه خود از مرگ کوروش آروزهایشان را بر باد رفته می بینند. آرش اما در این میان با رویا پردازی به دنبال میراث مرده کوروش است هر چند که از این ماجرا طرقی بر نمی بندد. روایت های موازی با زبان خاص شخصیت ها از ماجرایی که با مرگ کوروش شکل می گیرد رمان را در دایره ای از آروزهای برباد رفته ای قرار می دهد که نشان از میراث مرده ای دارد که خود نیز طبق روایتش در رمان, آرزوهایش برباد رفته است: "خیر سرش خبر مرگش رو از خودش در آورده مثلا می خواد جلب ترحم کنه."

ویتسک

110,000 تومان
نمایشنامه ویتسک که معروف‌ترین کار گئورگ بوشنر – نمایشنامه‌نویس آلمانی – است زندگی سربازی فقیر و بی‌دست و پایی را روایت می‌کند که فرماندهان ارتش از او عنصری مفلوک و بازیچه دست خودشان می‌سازند . آنها دست درازی و تعدی به ویتسک را به جایی می‌رسانند که به نامزدش ماری اهانت می‌کنند و در این میان سرباز بیچاره نامزد خود را می‌کشد . بلاها و پلیدی‌ها در این نمایشنامه ، چنان ویتسک را متأثر می‌کند که در می‌یابد بر زمینی زندگی می‌کند که باید در تنهایی مطلق و اضطراب دائمی آن زجر بکشد . در این داستان ویتسک با مرگی خودخواسته از جهان فانی عروج می‌کند و این حکایت نشان از آن دارد که بوشنر نخستین کسی است که به نهیلیسم آلمانی – اروپایی مفهوم عینی داد . بوشنر در عمر کوتاه خود فعالیت سیاسی نیز داشت. او یک سوسیالیست بود و مدام از جانب پلیس آن زمان تعقیب می‌شد . این نمایشنامه‌نویس آلمانی در سال ١٨٣٧ بر اثر بیماری تیفوس در ٢٣ سالگی در زوریخ چشم بر جهان می‌بندد . سال‌ها پیش نمایشنامه « ویتسک » در تئاتر شهر به روی صحنه رفت . همزمان با انتشار چاپ دوم این کتاب قرار است اجرای دیگری از این اثر به نمایش عمومی درآید . « ناصر حسینی‌مهر » مترجم ، مدرس و کارگردان تئاتر است که سال‌های زیادی در کشورهای آلمان و فرانسه مقیم بوده است . از او « مرگ دانتون » اثر بوشنر و « هملت ماشین » نوشته هاینر مولر و . . . ترجمه و منتشر شده است .

یک دسته گل بنفشه

12,000 تومان
کتاب‌ مشتمل‌ بر ٢١ داستان‌ کوتاه‌ است‌. داستان‌ یک‌ دسته‌ گل‌ بنفشه‌ روایت‌ عشقی‌ ناتمام‌ است‌.عشق‌ معلم‌ به‌ شاگرد. دانا معلم‌ پیانو بود. آن‌ روز صبح‌ قبل‌ از آن‌که‌ برای‌ تدریس‌ از خانه‌ خارج‌ شود یادداشت‌ آندرآ را دریافت‌ کرده‌ بود. فقط‌ چند قطره‌ اشک‌ ریخته‌ بود. چون‌ مثل‌ همیشه‌ باید سر وقت‌ سر درس‌ خود حاضر می‌شد ولو می‌بایستی‌ آرام‌ باشد. معلم‌ هرگز حق‌ ندارد عصبی‌ باشد. «یک‌ دسته‌ گل‌ بنفشه‌» در ٢٠٨ صفحه‌ با ترجمه‌ بهمن‌ فرزانه‌ توسط‌ انتشارات‌ ققنوس‌ راهی‌ بازار نشر شد.

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.