زنی شبیه تهران

25,000 تومان

زنی شبیه تهران روایت ناتمام پنج زن از میلیون‌ها زن ساکن تهران است. پنج داستان متصل از زن‌هایی که هر روز در کوچه پس‌کوچه‌های تاریک شوش، تماشاخانه‌های متروک خیابان لاله‌زار، برج‌های سر به فلک کشیده سعادت آباد و … می‌بینیمشان و بی‌تفاوت از کنارشان عبور می‌کنیم.

داستان زن‌هایی است که برای تکمیل داستانشان وارد زندگی هم می‌شوند، می‌مانند و می‌روند. حکایت چند روز پرسه‌زدن و چرخیدن در تهران، در قلب‌الاسد سال هزار و سیصد و نود و هشت.

زنی شبیه تهران حکایت شهری است که می‌تواند بی‌رحمانه هویت جدیدی از ساکنانش بسازد. هویتی که شاید تنها راه فرار از آن، رفتن از آن شهر باشد و این مجموعه داستان، حکایت این رفتن‌ها است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

زنی شبیه تهران

نویسنده
مهسا دهقانی‌پور
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٠٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٢١ گرم
شابک
9786226662215
توضیحات تکمیلی
وزن 0.121 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زنی شبیه تهران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زندگی‌ نو

65,000 تومان
زندگی‌ نو رمان‌ پرجوش‌ و خروش‌، تغزلی‌ و سحرآمیزِ اورهان‌ پاموک‌ با این‌ کلمات‌ آغاز می‌شود: «روزی‌ کتابی‌ خواندم‌ و کل‌ زندگی‌ام‌ عوض‌ شد.» زندگی‌ نو سرگذشت‌ قهرمانی‌ است‌ که‌ تحت‌ تأثیر یک‌ کتاب‌ قرار می‌گیرد، کل‌ زندگی‌اش‌ را وقف‌ نوری‌ می‌کند که‌ از کتاب‌ می‌تراود و در پی‌ یافتن‌ زندگی‌ای‌ روان‌ می‌شود که‌ کتاب‌ وعده‌اش‌ را داده‌. تحت‌ تأثیر کتاب‌ عاشق‌ می‌شود، از هم‌دانشکده‌ای‌هایش‌ دور می‌شود، استانبول‌ را ترک‌ می‌کند، سفرهایی‌ بی‌پایان‌ را شروع‌ می‌کند، به‌ جاهای‌ گوناگون‌ می‌رود و... . خواننده‌ که‌ همراه‌ او و با همان‌ سرعت‌ به‌ پیش‌ رانده‌ می‌شود، با دنبال‌ کردن‌ ماجراهای‌ قهرمان‌ کتاب‌، خود را در قلب‌ اندوه‌ و خشونتی‌ می‌یابد که‌ خاص‌ جوامعی‌ نظیر ماست‌.

قاب‌های خالی

22,000 تومان
آن روز هم اتاق نیمه تاریک بود و چهره پونه در سایه دلنشینی قرار گرفته بود. نگاهی به دیوارها انداختم. قاب عکس های زیادی به آن ها میخ شده بود. همفری بوگارت که مشتش را زیر چانه حائل کرده بود, میرزاکوچک خان با جنگلی از ریش و مو. چند سال ریش هایش را نتراشید؟.. پنج سال؟؟ رمان «قاب‌های خالی» داستان ثانیه‌های سپری شده اما ثبت نشده زندگی شهاب است که آرزو داشت کسی آن‌ها را به تصویر بکشد و درون قاب بگذارد. شهاب پنج سال در گذشته خود زندانی بود و تمایلی به شکستن در زندانش نداشت تا وقتی که با پزشک معالج خود – ترنج – که او هم به نحوی زندانی است، آشنا می‌شود. این دو نفر راهی سفری می‌شوند که می‌توانست به آزادی هر دو آنها بینجامد اما ... . بدین ترتیب بیمار-شهاب- با پای خود به ملاقات یکی از روانشناسان حاذق سیاتل می‌رود تا زندگی در وجود او دوباره شکل بگیرد. او پنج سال است که هیچگاه نخندیده، حتی گریه هم نکرده است. خصوصیات منحصر به‌فردی دارد. دنیا از دید او تمام نشده بلکه اوست که به پایان راه رسیده است. «سروکله ترنج پیدا شد و یکراست آمد سراغم. بین آن همه آدم تروتمیز، پیدا کردن مردی با ریش‌های پنج سال نزده، کار دشواری نبود. شده بودم شبیه دیو‌، روبرویم نشست. نور آفتاب می‌تابید به صورتش. بعد از یک سال بالاخره ترنج را در روشنایی می‌دیدم. باز هم موهایش را از پشت بسته بود. بند دلم پاره شد و افتاد یک جای‌دور.»

من دانای کل هستم

6,000 تومان
دریکی ازاین منظره ها پدرم مرد. نگاه نکردم. عیدی مرد. رسول به من گفت . من نشنیدم .نمی شنیدم رسول را. کسی گفت تندتر. نمی دیدمش اما صداش راخوب می شنیدم. گفت:((تندتر،تندتر!.)) رسول گفت: ((صدای من رو نمی شنوی لامسب؟) گفتم: (چی) و رسول فرورفت. انگار درچاهی . بعد مادرم مرد. مونس بود اما. هرچند صدای رویا. زنم. حتی صدای مادرم .بعد من خسته شدم. می دویدم وجیغ می کشیدم. کسی نشنید. حتی خودم. حتی.

گفتگو با “آندری تارکوفسکی”

14,000 تومان

دیدن هر فیلمی از این کارگردان، در چشم هوادارانش یک انتقال زیبا شناختی به مخاطب سینماست که ممکن است درونی ترین حیطه‌های روح را به حرکت در آورد. هرچند در نظر خرده‌گیران، همین فیلم‌ها ممکن است احساس شدید هراس، ملال و انزجاری تمام‌وکمال را برانگیزاند.

کتاب حاضر مهم ترین مصاحبه‌های " آندری تارکوفسکی " با نشریات بزرگ سینمایی جهان است. چند فیلم مهم و معتبر از او که در ایران هم به نمایش در آمدند عبارتند از: سولاریس ، استاکر ، کودکی ایوان و ایثار . فیلم‌های او همیشه در زمان اکران بویژه در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر محل اعتنا و بحث و جدل در بین اهالی سینمای ایران بوده است.

این کارگردان شهیر سینما در ٢٨ دسامبر ١٩٨٦ در سن پنجاه و چهار سالگی دارفانی را وداع گفت.

از این مترجم، کتاب " در جسنجوی اصالت " نیز در انتشارات ققنوس  چاپ شده است.

روایت ذلت درآمدی به اندیشه و آثار ساموئل بکت

5,800 تومان
با وجود گذشت یک نسل از مرگ ساموئل بکت ، او هنوز یکی از بزرگان ادبیات و نمایشنامه‌نویسی قرن بیستم به شمار می‌رود . آنچه کار را برای منتقدان بکت دشوار می‌کند این است که او همچنین یکی از نیرومندترین اسطوره‌های ادبی قرن پیشین است . بکت ، همانند دیگر « مدرنیست‌ها » ، در ابهام و دشواری پرآوازه است ؛ با وجود این ، هنر او به شیوه‌هایی بی‌نظیر فرهنگ‌ها را درنوردیده است . واژه « بکتی » حتی میان آنان که چندان چیزی از بکت نمی‌دانند طنین‌انداز است و چشم‌اندازی تیره و دلگیر توأم با طنزی گزنده را در ذهن می‌کند : ولگردانی آس و پاس که بر صحنه عریان نمایش در انتظارِ هیچ جانشان به لب رسیده است . واژه بکتی همچنین یادآور بی‌برگ و باری و کمینه‌گرایی ادبی ، به همراه کشش بی‌رحم و کالبدشکافانه به عریان‌ کردن ، برملا نمودن و جستجوی مغزها و جوهرهاست. بخشی از دلیل رخنه کردن بکت به فرهنگ عامه به نفوذ بی‌همتای او در عرصه نمایش بعد از جنگ جهانی دوم مربوط است . تصاویر نمایشی او از چنان جنبه دیداری و ملموسی برخوردارند که به تحقیق نمونه آن را نزد هیچ یک از شاعران و نمایشنامه‌نویسان نوپرداز نمی‌توان یافت . کتاب « روایت ذلت » در ٢٣١ صفحه راهی بازر نشر شده است .

والس یک نفره

15,000 تومان
زنی از گذشته به ناگاه وارد زندگی خانوادگی یک مرد می‌شود. همسر آن مرد روایت دلمشغولی‌های او را برعهده می‌گیرد: صدای مامک از پشت در آمد: «کی بود این وقت شب؟» دو سه تقه به در زد و وارد اتاق ما شد. گفتم: «یکی خوابش نمی‌برده. گوشی را برداشته به آشنایی، دوستی، قوم و خویشی زنگ بزند، به اشتباه شماره ما را گرفته.» می‌گویم: «که عاشق چشم‌های عسلی‌اش شده بودی؟!» سام می‌گوید: «جوانی بود و...» پشت به دیوارکوب تکیه داده به مبل. سایه‌اش تلنبار شده بر تکه‌ای از سنگفرش جلوی پایش. شاهکار می‌گوید: «جوانی و سرکشی!» می‌خندم:«طغیان احساس!» سهیل روی زمین زانو زده است و ماشین باری زرد کوچکش را روی سنگ‌های سبز کف هال سُر می‌دهد. شاهکار می‌گوید: «خوش به حالت بابا! فقط یک بار عاشق شده‌ای.» و قلم‌مو را توی رنگ نارنجی و اکر می‌زند. برمی‌گردد رو به من: «رحم داشته باش مامان! یک بار یک جفت چشم عسلی! فقط یک بار عشق.» می‌گویم: «پس سهم من چی؟» می‌گوید: «دوست داشتن با عشق فرق می‌کند.» از ماه‌منیر کهباسی پیش از این رمان خط تیره آیلین منتشر شده که این کتاب برنده جایزه روزی روزگاری در سال ١٣٨٦ شد.