زيبا شناسي عکاسي

190,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

معرفی کتاب زیباشناسی عکاسی اثر فرانسوا سولاژ

اگر عکس و تصویر مفهوم به حساب می آیند، پس باید بتوان آن ها را همچون هر مفهوم دیگری تجزیه و تحلیل نمود. تجزیه و تحلیل مفاهیم، یکی از مهم ترین عملکردهای فلسفه به شمار می رود و در کتاب “زیباشناسی عکاسی”، تلاشی از جانب “فرانسوا سولاژ” صورت گرفته تا مفاهیم عکس و عکاسی را در فلسفه تحت بررسی قرار دهد.
اما این تجزیه و تحلیل ممکن است در قالب سوالات و تلاش برای پاسخ به این سوالات ارائه شود.
بنیادی ترین مساله در کتاب “زیباشناسی عکاسی”، آنالیز و توضیح ارتباط میان عکاسی و واقعیت است. ابداع عکاسی پس از اختراع دوربین، سبب شد تا بسیاری خیال کنند که بالاخره ابزاری یافته اند که با آن می توانند واقعیت را به دام بندازند و واقعیت زیرک و گریزان، دیگر در یک چشم به هم زدن اسیر می شود.
“فرانسوا سولاژ” این دیدگاه را با تکیه بر ایدئولوژی واقعیت مورد انتقاد قرار داده و آن را از اساس فاقد اعتبار خوانده و بحث می کند که عکاسی نه تنها در به دام انداختن واقعیت شکست می خورد بلکه ساده لوحانه است اگر چنین انتظاری از عکاسی داشته باشیم. در عوض “فرانسوا سولاژ” معتقد است، فایده ی عکاسی در این بوده که واقعیت را مدام مورد سوال قرار می دهد و سوال فلسفی مشهور را که می پرسد:
چیزها چیستند؟ در زندگی روزمره به رخ می کشاند. ما در طول روز یا از چیزهای مختلف استفاده می کنیم یا آن ها را نادیده می گیریم؛ حالا به لطف عکاسی ما متوجه می شویم که چقدر چیزها را ندیده ایم و نسبت به جهان بی تفاوت بوده ایم و به این شکل همه چیز در برابر دیدگان ما قرار می گیرد. این مفهوم “زیباشناسی عکاسی” است.
“زیباشناسی عکاسی”، نتیجه ی اندیشه های فلسفی، روانکاوانه و زیبایی شناسانه در عکاسی است.
این تاملات سه سوال اصلی را ایجاد کرده اند که می پرسد: از نگاه کردن به یک عکس به چه چیز دست می یازیم؟ از چه چیزی عکس می گیریم؟ و شاید مهم تر از همه اینکه چرا عکس می گیریم؟ “فرانسوا سولاژ” سوال اول را در پس زمینه ی کتاب “زیباشناسی عکاسی”، مطرح می کند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786227858297 دسته: , , , , برچسب: ,
توضیحات

زيبا شناسي عکاسي

نویسنده
فرانسوا سولاژ
مترجم
محمدرضا ابوالقاسمی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 446
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
هنر و معماری
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786227858297
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زيبا شناسي عکاسي”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بارون درخت نشين

220,000 تومان

معرفی کتاب بارون درخت نشین

شاهکاری فراموش‌نشدنی از نابغه‌ی ادبیات ایتالیا؛ کتاب بارون درخت نشین رمانی اجتماعی و فلسفی از ایتالو کالوینو، نویسنده‌ی صاحب سبک ایتالیایی است. در این رمان درخشان و جایزه‌بُرده، سرگذشت پسری اشراف‌زاده روایت می‌شود که یک روز در اعتراض به قوانین سخت‌گیرانه‌ی حاکم بر خانه، از درختی بالای درخت، همانجا می‌نشیند و قسم می‌خورد دیگر هیچ‌وقت پایش را روی زمین نگذارد...!

درباره‌ی کتاب بارون درخت نشین

ایتالو کالوینو (Italo Calvino) در میان ایرانیان نویسنده‌ی کمابیش شناخته‌شده‌ای است. ظاهراً نخستین بار بهمن محصص، هنرمند و مترجم مشهور معاصر بود که با ترجمه‌ی اثری او را به فارسی‌زبانان معرفی کرد و بعد از آن، اقبال جامعه‌ی کتاب‌خوان ایرانی به آثار کالوینو فزونی گرفت. خوشبختانه امروز از اغلب کتاب‌های این نویسنده‌‌ی خوش‌ذوق ایتالیایی، ترجمه‌ای قابل قبول در دست است. از جمله از کتاب مشهور و محبوبِ بارون درخت نشین (The Baron in the Trees).
سفارش:0
باقی مانده:1

وبلاگ خون‌آشام 2/ باران جیغ بر جاده

190,000 تومان

قسمتی از کتاب وبلاگ خون آشام 2

کت و شلوار راه راهی گفت: “تنم می لرزه وقتی آدم ها می گن داشته ن درباره ی من حرف می زده ن.” کمی عذاب وجدان گرفتم. آمد جلوی پیشخان ایستاد. انگار خیلی هم ناراحت نشده بود. باز همان کت و شلوار راه راهش تنش بود. گفت: “خب، بگین ببینم چه بلایی قراره سرم بیاد؟” خانم روزنامه فروش با صدای بلند خندید: “وای گیلز! از دست تو!” چشم هایش برق می زد. معلوم بود حسابی این آقای گیلز را قبول دارد. گفت: “نگران نباش بابا! چیزی نیست. کسی کاری با تو نداره. این آقا پسر داره واسه پروژه مدرسه ش تحقیق می کنه. زندگی من رو شخم زد از بس سوال پیچم کرد.” بعد با غرور تمام گفت: “تو که رسیدی داشت درباره ی مشتری ها و تازه واردها ازم می پرسید.” گیلز سر تا پای من را نگاه کرد و گفت: “فکر می کنم ما دیروز یک گپ مختصری با هم زدیم؟ زیر بارون. درست نمی گم؟ من نه تنها از مشتری های تازه بلکه از مشتری های خیلی راضی هم هستم. این خانم فوق العاده ن. حتی لطف کرده ن مجله ای رو که می خواستم برام سفارش داده ن. ” خانم روزنامه فروش گفت: “آهان. خوب شد یادم انداختی!این امروز صبح رسیده.” و مجله ای رو برداشت و گرفت طرف گیلز. گیلز بدجوری توی نخ من بود. گفتم: “می تونم دو تا سوال ازتون بپرسم؟ اگه اشکال نداره.” سعی می کردم به چشم هایش نگاه نکنم. زل زده بودم به دفترچه ام.

صرف و نحو عربی

80,000 تومان
کتابهای ادبی زبان فارسی از دیرباز به آیات مبارک قرآنی و احادیث نبوی و اخبار ائمه (ع) و آثار صحابه آراسته بوده و از کلام بزرگان صوفیه و امثال سائره و اشعار شاعران بزرگ عربیگوی انباشته است. از این رو، گذشته از نیازی که به دلیل آمیختگی فرهنگ ایرانی و اسلامی به آموختن زبان عربی برای همگان وجود دارد، آموختن این زبان و صرف و نحو آن برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی نیازی ویژه است. کتاب «صرف و نحو عربی» تألیف دکتر عباس ماهیار با توجه به این نیاز و بر پایه تجارب سی و پنج ساله مؤلف در تدریس عربی در دبیرستانها و دانشگاهها تدوین شده است. از ویژگیهای ممتاز این کتاب، تمرینهای فراوانی است از آیات قرآنی، احادیث نبوی، کلام امیرالمؤمنین (ع) و اشعار شاعرانِ صاحب نام عرب که پس از پایان هر بحث آورده شده است.  

دلبند

110,000 تومان
کتاب دلبند اثر تونی موریسون، نویسنده، فمینیست و استاد دانشگاه است که در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه ادبی نوبل شد. موسسه نوبل درباره آثار تونی موریسون اشاره می‌کند که: رمان‌های او یک جنبه ضروری از واقعیت آمریکایی را به زندگی می‌دهد. موریسون نخستین زنِ سیاه‌پوستی است که کرسی‌‌ای به نامِ خود در یکی از دانشگاه‌های بزرگ آمریکا (دانشگاه پرینستون) دارد. او اولین زن سیاه‌پوست آمریکایی است که جایزه نوبل را دریافت کرده‌است. آثار او آمیخته‌ای از نقد اجتماعی را در بر دارد. کتاب دلبند از این نویسنده در سال ۱۹۸۸ نیز توانست جایزه پولیتزر را دریافت کند. در سال ۲۰۰۶ روزنامه نیویورک تایمز کتاب دلبند را به عنوان بهترین رمان ۲۵ سال گذشته آمریکا انتخاب کرد. همچنین در سال ۱۹۹۸ فیلم این رمان با کارگردانی جاناتان دمی و تهیه کنندگی و بازی اپرا وینفری – از مشهورترین و مطرح‌ترین مجری‌های تلویزیونی آمریکا و جهان – ساخته شد. پشت جلد کتاب دلبند، قسمتی از متن کتاب آمده است:
روی ساحل رودخانه، در خنکای یک شب تابستانی، دو زن زیر بارشی از نقره آبی‌فام مبارزه کردند. آنها اصلا انتظار دیدن دوباره یکدیگر را در این دنیا نداشتند و در آن لحظه همه‌چیز برایشان بی‌تفاوت بود. ولی آنجا، در آن شب تابستانی، در میان سرخسهای آبی رنگ با همکاری یکدیگر کار شایسته و خوبی انجام داده بودند. اگر قراولی از آنجا می‌گذشت با دیدن آن دو زن بدون آتش و بی‌جا و مکان و همراهی خلاف قانون یک زن برده و زن سفیدی با پاهای برهنه و موهای آشفته که نوزادی ده دقیقه‌ای را لای لباسهایشان پیچیده بودند، آنها را ریشخند می‌کرد

ته‌جدولی‌ها 8/ راز سیرک آتش

148,000 تومان
معرفی کوتاه

ته جدولی ها 8: راز سیرک آتش

چیزی نمانده که تعطیلات عالی هفته‌ ی آخر سال به فاجعه‌ ای تمام‌عیار تبدیل شود. اینکه همه‌ چیز به روال طبیعی خود برگردد، به عشق‌فوتبال‌ها بستگی دارد. قرار بود تعطیلاتِ فراموش‌نشدنی‌ ای باشد. قرار بود آخرین مسابقه‌ ی فوتبال سال را برگزار کنند: مسابقه‌ ی بچه‌ها با پدر و مادرها. بعدش هم قرار بود با هم به ورزشگاه اتلتیکو مادرید بروند تا فینال جام‌حذفی را تماشا کنند. این‌ ها به کنار، سیرک بزرگ آتش هم به سویالاچیکا آمده تا برنامه‌ های جذاب و هیجان‌انگیزی ترتیب دهد، اما با شروع آتش‌سوزی‌ های مرموز در شهر، همه‌ چیز به هم ریخته است. عشق‌فوتبال‌ ها که پیمان بسته‌ اند تا همیشه کنار هم باشند، این بار در جلد هشتم از مجموعه‌ ی ته‌جدولی‌ها باید دست‌به‌کار شوند و مقصر آن خراب‌کاری‌ ها را پیدا کنند.
سفارش:0
باقی مانده:1

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟