زير نور کم
550,000 تومان
حالا که به این چهل و چهار داستان کوتاه نگاه میکنم، احساس میکنم هر کدام از آنها عکسهای واضحی هستند از کیفیت روح نویسنده در روزهایی که آنها را نوشته است.
اگر جسمانیت ما را دوربینهای عکاسی زیر نور کافی به تصویر میکشند، باری ابزار عکاسی روح، به گمانم، کلمات است.
بدینگونه، این مجموعه در نگاه من، آلبوم عکسی است با چهل و چهار قطعه عکس از روحی که کلمات، با نهایت صراحت و صمیمیت، در طول سالیان دراز از آن عکاسی کردهاند.
کودکی، زندگی، عشق و مرگ برای من همواره دریچههای پُرنوری بودهاند که مدام روح و ذهن و دلم را آکنده از پرتوهای خود کردهاند.
همیشه فکر میکردم اگر قرار باشد روزی این دریچهها را نقاشی کنم، بهترتیب با رنگهای سپید و سبز و سرخ و سیاه رنگآمیزی خواهم کرد.
اما حالا به دلایل زیاد تردید ندارم که حتا اگر این رنگها را بردارم، ترتیبی نخواهند داشت؛ از آنکه هر دریچه میتواند هر رنگی داشته باشد. تنها بستگی دارد کی و از چه نقطهای به آن نگاه کنی.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
زير نور کم
نویسنده |
مصطفی مستور
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 6 |
تعداد صفحات | 493 |
نوع جلد | گالینگور |
قطع | پالتویی |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786002298713
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
توفان
معرفی کتاب توفان
رومن گاری نویسنده شهیر فقید فرانسوی و ادیبی که توانست دو بار برنده جایزه ادبی گنکور شود در کتاب توفان، این بار رویای تمدن بشری را در بوتهی آزمایش میریزد، آن را پر و بال میدهد و پایانی ویژه برایش رقم میزند. به راستی بشر در طول زندگیاش به دنبال چیست؟ شاید بتوان با مطالعه این مجموعه داستانهای منتشر نشده از رومن گاری به پاسخ این سوال دست یافت.درباره کتاب توفان:
رومن گاری (Romain Gary) هنرمند و ادیبی بود که در طول عمر خود بسیار فعالیت داشت و آثار متعددی از خود به یادگار گذاشت، آثاری که در میان آنها به طور یقین برای هر سلیقه و نیازی پاسخی وجود دارد. او زندگی شخصی پرفراز و نشیبی هم داشت که بازتاب آن را میتوان در برخی آثارش مشاهده کرد. مهمترین ویژگی دیگر آثار او تنوع در موقعیتهای مکانی و زمانی آفریده شده در داستانهایش است. او تا جایی به آثارش تنوع بخشید که تعدادی از رمانهایش را با نامی متفاوت از نام واقعی خودش منتشر کرد و این حقیقت را برای مدتها مخفی نگاه داشته بود. خوشبختانه بیشتر آثار بلند و حتی کوتاه گاری به فارسی و بسیاری زبانهای دیگر در سراسر دنیا برگردانده شدهاند. کتاب توفان در بردارنده شش داستان کوتاه از رومن گاری است که تا پیش از انتشار رسمی آنها برای نخستین بار، کسی از وجودشان اطلاعی نداشت. در این اثر داستانی نیمه بلند به نام یونانی قرار داده شده که در حقیقت طرح ابتدایی رمانی است که نیمه کاره رها شده بود. انتشار این مجموعه داستان سبب شد تا بار دیگر توجه ویژهای به آثار رومن گاری شود و فقدان وجودش در این دنیا احساس شود. داستان کوتاه توفان که نام کتاب از آن برگرفته شده است، نخستین اثر ادبی به شمار میرود که رومن گاری پیش از آنکه نویسندهای مشهور شود، به نگارش در آورده بود. داستانهای دیگر کتاب توفان (The Storm) در طول دورانهای مختلف نگاشته شدهاند و به همین دلیل شاید بتوان گفت این کتاب از آرشیو شخصی گاری بیرون کشیده شده و نشانگر مسیر طی شده و تحولات او در طول زندگیاش است. داستانهای این کتاب حرفهای زیادی برای گفتن دارند چراکه از میان اتفاقات زیسته توسط خود نویسنده برگرفته شدهاند.خواستم بگویم خون را ببین
معرفی کتاب خواستم بگویم خون را ببین
رویا شکیبایی در کتاب خواستم بگویم خون را ببین، وضعیت دردآور زندگی زنان افغانی را به تصویر میکشد؛ زنانی که در شرایطی بسیار سخت و دشوار به کار و تحصیل میپردازند و رنجهای زیادی را متحمل میشوند.دربارهی کتاب خواستم بگویم خون را ببین:
در این کتاب با ماجرای زندگی دختری ایرانی به نام سیما آشنا میشوید که روزی از طرف یکی از سازمانهای امنیتی به کابل میرود. این سازمان جهت بهبود زمینههای اجتماعی-اقتصادی مردم افغانستان و به خصوص توانمندسازی زنان این کشور تشکیل شده است. سیما به همراه دختری افغانی به نام زیبا با طالبان و افغانهای زیادی صحبت کرده است و در مورد نحوهی رفتار و اعتقاداتشان درباره زنان گزارشی تهیه میکند؛ گزارشی که راهکارهایی جدید دربارهی علل بدرفتاری مردان با زنان و چگونگی رفع آنها در اختیار این کشور میگذارد. رویا شکیبایی این کتاب را برای زنان افغانستان نوشته و معتقد است که از لحاظ فرهنگی میان ایران و افغانستان شباهتهای زیادی وجود دارد؛ ایرانِ سالهای دور و گذشته! این کتاب از شرایط دشوار زنانی میگوید که تمایل به تحصیل و اشتغال دارند اما برای رسیدن به رویاهایشان باید سختیهای زیادی را تحمل کنند.کتاب خواستم بگویم خون را ببین برای چه کسانی مناسب است؟
اگر میخواهید درباره فرهنگ و سبک زندگی مردم افغانستان اطلاعات بیشتری به دست بیاورید، کتاب "خواستم بگویم خون را ببین" را حتما مطالعه کنید.در بخشی از کتاب خواستم بگویم خون را ببین میخوانیم:
کنار زیبانسا نشسته بودم. باهم گزارش مالی آماده میکردیم. باید همان روز آن را برای دفتر مرکزی در نیویورک ایمیل میکردیم. دکتر شینواری رقم بودجه و هزینهی پروژههای خودش را آورد و گذاشت روی میز کناردست زیبانسا. کاش در مدتی که اینجا هستم بتوانم رابطهی زیبانسا و دکتر شینواری را درست کنم. «زیبانسا؛ خیلی خوب داره باهات همکاری میکنه. مگه نه؟» زیبانسا همانطور که به مانیتور زل زده بود گفت: «بلی. بلی.» دیگر چیزی نگفتم. اگر زیبانسا را عصبانی میکردم گزارش نیمهکاره میماند. باشد برای بعد. مایک داشت فریاد میکشید. باز هم سر فرید. برای همین به زیبانسا اصرار کرده بودم بیاید اتاق من گزارش را بنویسیم. میدانستم اینجا همیشه سروصداست. ولی زیبا هم راست میگفت. همهی پروندههای پروژهها در قسمت پروگرام بود و اینجا سریعتر کار تمام میشد.تابستان زاغچه
درباره کتاب تابستان زاغچه
آلموند در این داستان از بازیها و رفتار خشونتآمیز کودکان میگوید. جنگ عراق و دخالت غرب در آن را به نقد میکشد. نقشپذیری کودکان را به زاغچهای تشبیه میکند و نقش تربیت را در شکلگیری شخصیت مهم میداند. او در این داستان از نقش خانوادهها در شکلگیری شخصیت کودکان میگوید، از قصهپردازی و نقش آن در تعیین راه سخن میگوید. رسانهها و هنر معاصر را به نقد میکشد. از خشونتی که از طریق فیلمها و اینترنت تبلیغ میشود، از هنری سخن میگوید که به جای آرامش بخشیدن و نشان دادن زیباییها خشونت را ترویج میکند. از کودکان سر راهی سخن میگوید. از علت ناهنجاری های رفتاری آنان، از حساسیتهای دوره بلوغ و برخورد والدین در این دوره میگوید. در یک کلام آلموند از نیاز وجود صلح در جوامع سخن میگوید: «باید آن قسمت از وجودمان را که وحشی نیست پرورش دهیم باید به فرشته وجودمان کمک کنیم تا بر دیو وجودمان غلبه کند» او به نوجوانان امیدوار است و از زبان شخصیت نوجوان داستانش به مردم آینده سلام و برای صلح دعا میکند. تابستان زاغچه تابستانی پر خاطره است؛ تابستانی که لیام و دوستانش از ماجراها و برخوردها تجربه میاندوزند، از واقعیتها آگاه میشوند، به شناخت میرسند و با دست و پنجه نرم کردن در گرفتاریها و درگیر شدن با مسائل سرانجام خود راه درست را مییابند چنان که لیام با خاک کردن دوباره چاقو این موضوع را نشان داد.سنگدل (جلد سخت)
معرفی کتاب سنگدل اثر مریسا مایر
اندیشههای سیاسی در اسلام و ایران
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.