ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده

21,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب ساندویچ برای حیدر نعمت زاده اثر منصور علیمرادی

در این کتاب، اشباح ترسناک، دیو تک شاخ، جن و پری، و اسب بالدار هیچ اثری ندارند.
اما داستان دو نفر به نام‌های “علو” و “داوود” در آن آمده است که با خنده‌آور بودنشان شما را سرگرم می‌کند. این دو نف عاشق دوچرخه سواری و ساندویچ هستند، اما نه دوچرخه‌سواری می‌دانند و نه پولی برای خرید ساندویچ دارند.
زمانی که زنگ تفریح می‌زند، دوچرخه‌ی “امیرو”، بچه‌ی شرارت‌کار کلاس، به سرقت می‌رود و آنها باید داستان “ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده” را بخوانند تا ببینند که علو چه پدیده‌ای است. بدیهی است که این کتاب نه تنها نویسنده را می خنداند بلکه شما را نیز به خنده می‌آورد.
منصور علیمرادی، نویسنده، پژوهشگر فرهنگ و اهل جنوب کرمان است. او داستان می‌نویسد، شعر می‌گوید و در زمینه‌ی فرهنگ بومی استان کرمان تحقیق می‌کند.
آثار او شامل “شروگ ماه”، “لیکوهای رودباری”، “افسانه‌های مردمان کرانه‌های رود هلیل” و اشعار و ترانه‌های شفاهی و فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های جنوب کرمان هستند.
در این کتاب نه خبری از اشباح ترسناک و دیو تک‌شاخ هست و نه اثری از جن و پری و اسب بالدار، ولی داستان «عَلو» و «داوود» شما را از خنده روده‌بُر می‌کند.
این دو نفر عاشق دوچرخه‌سواری هستند
، همین‌طور عاشق ساندویچ. اما نه دوچرخه‌سواری بلدند، نه پولی برای خریدن ساندویچ دارند.
زنگ تفریح که می‌شود، دزدکی دوچرخه‌ی «امیرو»، بچه‌شرّ کلاس را برمی‌دارند و می‌زنند به چاک، باید «ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده» را بخوانید تا ببینید که علو چه پدیده‌ای است. قطعاً این کتاب همان‌قدر که نویسنده‌ی کتاب را خنداند، شما را هم می‌خنداند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده

نویسنده
منصور علیمرادی
مترجم
—-
نوبت چاپ
تعداد صفحات 125
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008655565
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

درقلمرومرگ

21,000 تومان

معرفی کتاب در قلمرو مرگ

کتاب در قلمرو مرگ مجموعه‌ای است از بیست و یک داستان برجسته و نفس‌گیر از نویسندگان بزرگی چون چارلز دیکنز، هاینریش بل، ادگار آلن پو، توماس مان و... که درون مایه آن‌ها ترس و مرگ است.

درباره کتاب در قلمرو مرگ:

در جهان کنونی به هر سو که بنگریم سایه‌ای از وحشت، ترس، هراس از آینده و حتی مرگ را می‌بینیم. گویا که بشر در عصر حاضر پیامد و مجازات ظلم‌هایی که در قرن‌های گذشته روا داشته است به چشم می‌بیند. اما این وحشت و احساس تعلیق و ابهام نسبت به مرگ و نیستی راه خود را در هنر به ویژه ادبیات هم پیدا کرده است و در پی برانگیختن تخیل ناخودآگاه انسان است. اما با این حال دوران ادبیات گوتیک گذشته و برخی معتقدند که آثار ادبیات گوتیک را باید فاقد ارزش شمرد اما اگر منصف باشیم نباید از تأثیر این ژانر در پیدایش آثار اصیل رمانتیک و تأثیر آن در خلق مکتب سورئالیسم چشم‌پوشی کرد. در نتیجه شاید بدون ادبیات گوتیک دیگر نمی‌توانستیم از آثاری چون کتاب‌های کافکا، امبرتو اکو، بورخس، جویس و... بهره‌مند شویم. شاید در قرن اخیر نوشتن آثاری در زمینه ادبیات گوتیک ضرورتی نداشته باشد اما لزوم مطالعه چنین آثاری از اعصار گذشته برای فهم و درک بهتر دیگر ژانرها و سبک‌های ادبی در همه دوره‌ها، غیر قایل چشم‌پوشی است. کتاب در قلمرو مرگ که در آن داستان‌هایی کوتاه از بیست و یک نویسنده سرشناس جهانی همچون کلاوس مان، اونوره دوبالزاک، فریدریش گرشتکر، بالدومرو لیلو و... گردآوری شده است، در حقیقت نخستین جلد از یک تریلوژی محسوب می‌شود. نخستین مجلد از این تریلوژی وحشت و ترس از مرگ است که خود یکی از شاخه‌های اصلی ادبیات گوتیک به شمار می‌رود. باری، گویا به قول بزرگی تنها عشق و مرگ هستند که همه چیز را دگرگون می‌کنند. پس به همین دلیل است که به طرز شگفت‌انگیزی در ادبیات و هنر به این دو مفهوم پرداخته شده است.

درک فيلم

260,000 تومان

معرفی کتاب درک فیلم اثر آلن کیسبی یر

درک فیلم رهنمونی آشنا کننده برای بیننده یی است که می خواهد از عنصرهای گوناگون تشکیل دهنده یک فیلم و کلیتی که این عنصرها پدید می آورند به دریافتی هنرورانه نائل آید؛ و برای او آموزشی است در این موضوع که چگونه به فیلم نزدیک شود، و اینکه چرا نحوه این نگاه به فیلم با نحوه نزدیک شدن به قالب های بیانی دیگر، به ویژه داستان ، فرق دارد.
اگر چه نویسنده صراحتا به این نکته اشاره نمی کند، پیداست که تلویحا همین را می خواهد به خواننده یادآور شود، و در بند نگرش های جامعه شناختی، روانشناختی ، فلسفی، و نظایر آن نیست، و می کوشد که به سادگی روشن کند زبان فیلم (که ابدا چیز موهومی نیست) منطق ، نحوه بیان ، خصوصیات، و کارکردی دیگر از آن خود دارد.
مسئله به ظاهر بدیهی و بی نیاز از باز گویی های مکرر که گویی همواره باید گفته شود. درک فیلم در حد خود انگیزه ای است برای خواننده تا فیلم های مورد بحث را در فروغی تازه ببیند، فیلم هایی که عموما برای تماشاگران ایرانی آشناست و بارها در اینجا به نمایش در آمده و به علاوه در میان منتقدان جهان نیز مطمح بحث و نظر فراوان بوده است. این کتاب یک راهنمای عالی است که مطالب را به خوبی جمع آوری کرده است.
نوشته های آن ستون فقرات محکمی دارد. کتابی است که هر فردی که به سینما علاقه مند است باید آن را در قفسه ی کتاب خود داشته باشد.
سفارش:0
باقی مانده:5

جنگولک‌بازی‌های جناب تام 5/ جناب تام دوست پیدا می‌کند

70,000 تومان

برشی از متن کتاب

جناب تام ترجیح می‌داد بعد از ظهرها توی تختش دراز بکشد... تا یک نفر، که او را خیلی دوست داشت، برایش شام درست کند. می دانست اگر بعضی وقت ها بی ادبی کند، هیچ کس تنبیهش نمی ‌کند و این را هم می دانست که همیشه یک نفر هست که بریز و بپاش هایش را جمع کند. آنجلا ثراگمودتون دوست داشت خانه اش تمیز و مرتب باشد. به همین خاطر وقتی به اتاق جناب تام می ‌رفت، معمولاً از چیزی که می دید... وحشت زده می‌شد! اگر یک نفر کمی در کارهای خانه به آنجلا کمک می‌کرد، زندگی برای او آسان تر می شد. ولی بیشتر وقت ها موقع کمک کردن که می شد، دستیار کوچولوی آنجلا غیبش می زد. البته آنجلا دیگر به این چیزها عادت کرده بود. می‌دانست وقتی کارها تقریبا تمام شود، سر و کله جناب تام  دوباره پیدا می شود... آن هم جایی که اصلاً فکرش را نمی کند. آنجلا سعی کرده بود در تربیت جناب تام سخت‌گیر باشد، ولی خیلی زود فهمیده بود اصلا دلش نمی آید به جناب تام سخت بگیرد. خیلی وقت پیش، جناب تام نه اسمی داشت و نه خانه ای و نه تخت خواب گرم و نرمی که شب های سرد زمستان در آن بخوابد. تابستان از گرما می پخت و زمستان از سرما می لرزید پاییز نفس تنگی می گرفت و بهار عطسه و خس خس می کرد. جناب تام هیچ کس را نداشت که مراقبش باشد. از دراز کشیدن های قبل از شام خبری نبود، اصلا بیشتر وقت ها از شام هم خبری نبود! شاید بعضی وقت ها یک لقمه غذا پیدا می‌شد، ولی هیچ وقت سیرش نمی‌کرد. چیزی که جناب تام خیلی دلش می خواست یک آغوش گرم و مهربان بود. تام همه‌ی تلاشش را می کرد تا خودش را خوشحال نشان دهد، اما انگار فایده‌ای نداشت...
سفارش:0
باقی مانده:1

داستان‌های خانه‌درختی 1/ خانه‌درختی 13طبقه

250,000 تومان
طبق معمول مهلت تحویل کتاب اندی و تری سر آمده و آقای غول‌دماغ سرشان داد و بی‌داد راه می‌اندازد که فقط تا ساعت پنج بعد‌از‌ظهرِ فردا فرصت دارند که کتاب را تحویل دهند.
اندی به هول‌و‌ ولا می‌افتد که زودتر کتاب را بنویسند. اما تری مدام بازیگوشی می‌کند و به جای این که فکر کتاب باشد، دنبال چیزهای مسخره‌ی دیگری است که حرص اندی را در می‌آورد: سفارش میمون دریایی، رنگ‌کردن گربه‌ی جیل و تبدیل آن به قناری، ساخت موز غول‌پیکر و حتی خوش‌و‌‌بش و عشق‌و‌عاشقی با یک پری دریایی خوشگل که سر از وان حمام درآورده تا بالاخره این که سر‌و‌کله‌ی سوپر انگشت پیدا می‌شود.
سوپر انگشت چاره‌ی همه‌ی مشکلاتی است که انگشت‌لازمند! …
داستانی سرشار از شوخی همراه با طنزی خوشایند و راحت و دلنشین. یک داستان بلند تصویری که همراه شدن تصاویر با آن
سفارش:1
باقی مانده:2

قصه دختراي ننه دريا

95,000 تومان

بخشی از کتاب قصه دخترای ننه دریا

شبا شب نیس دیگه، یخدون غمه عنکبوتای سیا شب تو هوا تار می‌تنه. دیگه شب مرواری‌دوزون نمی‌شه آسمون مثل قدیم شب‌ها چراغون نمی‌شه. غصهٔ کوچک سردی،‌ مث اشک، جای هر ستاره سوسو می‌زنه؛ سر هر شاخهٔ خشک از سحر تا دل شب جغده که هوهو می‌زنه. دلا از غصه سیاس آخه پس خونهٔ خورشید کجاس؟ قفله ــ وازش می‌کنیم قهره ــ نازش می‌کنیم می‌کشیم منتشو می‌خریم همتشو... مگه زوره؟ به‌خدا هیچکی به تاریکی شب تن نمی‌ده موش کورم که می‌گن دشمن نوره، به تیغ تاریکی گردن نمی‌ده.
سفارش:0
باقی مانده:2

ماتيلدا

قیمت اصلی: 320,000 تومان بود.قیمت فعلی: 245,000 تومان.

در بخشی از کتاب ماتیلدا می‌خوانیم

زنگ تفریح، خانم هانى یک‌راست به دفتر خانم ترانچبول رفت. به‌شدت هیجان‌زده بود! کمى پیش‌تر با دختر کوچولویى برخورد کرده بود که داراى هوش و استعدادى استثنایى بود؛ یا به‌نظر او این‌طور مى‌آمد. البته هنوز فرصت نکرده بود دقیقاً به میزان هوشش پى بِبرد، با وجود این، آن‌قدر تجربه داشت که بفهمد در چنین مواردى نباید دست روى دست گذاشت. فکر مى‌کرد مسخره است چنان کودکى را در جایى که امکان پیشرفت ندارد، به اَمانِ خدا رها کرد! معمولاً خانم هانى از مدیر مدرسه وحشت داشت و زیاد دور و بَرش آفتابى نمى‌شد. امّا در آن لحظه احساس مى‌کرد آماده است با هر خطرى روبه‌رو شود! درِ دفتر ترسناکش را زد. صداى غُرّشِ بَم و هولناک خانم ترانچبول بلند شد: «بیا تو!» خانم هانى رفت تو. امروزه بیش‌تر مدیرهاى مدرسه‌ها را با توجه به ویژگى‌هاى مثبت‌شان انتخاب مى‌کنند. آن‌ها شرایط کودکان را درک مى‌کنند، بچه‌ها را از تهِ دل دوست دارند، دلسوز و مهربان هستند، با انصافند و واقعاً به امرِ آموزش علاقه‌مندند. امّا خانم ترانچبول...، دریغ از آن‌که یکى از این ویژگى‌ها را داشته باشد! و خدا مى‌داند چه‌طور خود را در این سِمَت جا زده بود! گذشته از همه‌ى این‌ها، زن بسیار قوى و با ابهّتى بود! ظاهراً زمانى ورزشکار مشهورى بود و حتى حالا هم ماهیچه‌هاى پهلوانانه‌اى داشت! این ماهیچه‌هاى قوى در گردنِ کلفت، شانه‌هاى بزرگ، مچِ دست‌هاى عضلانى و ساق پاهاى قدرتمندش به‌خوبى دیده مى‌شد. هرکس چشمش به خانم ترانچبول مى‌افتاد، احساس مى‌کرد او مثل آب خوردن مى‌تواند میله‌هاى آهنى را خم و دفتر قطور راهنماى تلفن را از وسط نصف کند! متأسفانه در چهره‌اش هم هیچ نشانى از زیبایى یا سرزندگى دیده نمى‌شد. چانه‌اى لجوج و سرسخت، دهانى بى‌رحم و چشمانى ریز و خودپسند داشت.
سفارش:0
باقی مانده:1