سرخ سفيد

220,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:2

معرفی کتاب سرخ سفید

کتاب سرخ سفید نوشته‌ی مهدی یزدانی خرم، داستانی با حال و هوای انقلاب است که در همین چند سال پیش از خیابان معروف 16 آذر آغاز شده و شما را با خود به زمستان 1358 می‌برد. چندین داستان و روایت در این بازه‌ی زمانی رخ می‌دهند که به نحوی با هم ارتباط پیدا می‌کنند.

رزمی‌کار 33 ساله‌ای برای تبدیل کمربند قهوه‌ای‌اش به سیاه دان یک قرار است با پانزده مبارز در مبارزه‌ای 1 دقیقه‌ای شرکت کند. در حین این مبارزات و در بحبوحه کمرگیری، لگد‌ها و ضربه‌ها، داستان آدم‌ها هم بیان می‌شود که نقطه عطف زندگی‌شان دی ماه 1358 است. رمان سرخ سفید اینگونه نقش می‌بندد و پیش می‌رود تا در هر مبارزه‌ای داستانی تعریف شود.

قصه کشیش یونانی آزادی‌خواه در برف و سرمای آن سال، قصه بازیکن بلاتکلیف باشگاه تاج تهران، قصه فروشنده کتابی که عاشق یک پزشک متخصص زنان ممنوع الکار شده و قصه‌ها و خرده روایت‌هایی که نقطه پیوندشان مبارزات رزمی کار جوان است. شخصیت‌های زیادی در این کتاب وجود دارند؛ از جنازه‌ امیرعباس هویدا گرفته تا استخوان‌های رضاخان و شخصیت‌های بسیار دیگر.

داستان سرخ سفید از دی‌ماه سال 1391 آغاز می‌شود اما در همین نقطه باقی نمی‌ماند. مهدی یزدانی خرم ما را به سی سال پیش می‌برد. و در این رفتن‌ها و برگشتن‌ها خرده‌روایتی از آدمی دیگر و شخصیتی دیگر نقل می‌شود که شاید روزی و شبی از این‌جا گذشته‌اند. از این رو شاید بتوان گفت برای خیابان شانزده آذر عبور یک کیوکوشین‌کای سی و سه ساله در دی ماه 1391 بی‌اهمیت‌ترین اتفاق در سی سال اخیر باشد.

لحظه‌ای که خواننده به انتهای کتاب می‌رسد، ناگهان زاویه دید تغییر می‌کند، حضور ناگهانی راوی خواننده را آن‌چنان هیجان زده می‌کند که گویی کیوکوشین‌کای سی و سه ساله هم از این هیجان، برای مبارزه‌ای سخت نیرویی تازه می‌گیرد.

این تغییر که به شدت غیرقابل پیش‌بینی است، آخرین چرخش دایره‌ایِ روایتی است که به پایان نزدیک می‌شود. و این بازگشت به نقطه آغازین خود نشانه‌ای از تکرارپذیری تاریخ است و یا مواجهه خواننده با این سؤال که آیا همه‌چیز دوباره اتفاق می‌افتد؟

نقطه قوت این داستان‌ها خالص بودن قصه شخصیت‌هایش و خلاقیت نویسنده است. انقلاب اگرچه ذاتا تحولی بنیادی در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، در داستان «سرخ سفید» به تمام آدم‌های جامعه از هر طبقه و سنی، مرده و زنده، سرایت می‌کند تا زمانی که شخصیت، ذات و کردار آن‌ها را تغییر می‌دهد.

مهدی یزدانی خرم در دوم شهریور سال 1358 در تهران متولد شده است. او دارای کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران می‌باشد. از اواسط دهه هفتاد در صفحات ادبی مطبوعات ایران مقالات، گفت‌وگوها و یادداشت‌هایی را منتشر کرده‌ است. اما عمده شهرتش در این حوزه به نقدهای ادبی او باز می‌گردد.

در بخشی از کتاب سرخ سفید می‌خوانیم:

وارد که می‌شود شروع می‌کند به گرم کردن… باشگاه بزرگ است و تاتامی‌هایش را تازه شُسته‌اند… اسفنجِ زیرِ پایش فرو می‌رود… بعد سن‌سی یامهی بلندی می‌دهد و می‌گوید همه مرتب بنشینند دور تاتامی… کیوکوشین‌کای سی و سه‌ ساله به اشاره‌ی سن‌سی می‌رود وسطِ تاتامی و پشتِ خطِ سمتِ راست می‌ایستد…

سن‌سی می‌گوید پانزده مسابقه‌ی یک‌دقیقه‌ای برای کمربندِ مشکی… قوانین رو همه می‌دونن… و می‌ایستد در عرضِ تاتامی برای قضاوتِ بازی‌ها و دو سه باتجربه را هم می‌گذارد برای کمک‌… کیوکوشین‌کای سی و سه‌ساله اولین حریفش را می‌بیند… جوانی با کمربندِ آبی… همه‌چیز آماده است… سن‌ سی اشاره می‌کند هر دو فایتر گارد بگیرند و بعدش هاجیمه…

بازی اول همیشه رُسِ آدم کارنابلد را بیشتر می‌کشد… همه حلقه زده‌اند دورِ تاتامی و منتظرند مسابقه چِفت و جور شود… کیوکوشین‌کای سی و سه‌ساله به حریفِ اولش احترام می‌گذارد… بازی شروع می‌شود… باید نفسش را مدیریت کند… حریفِ کمربند‌ آبی‌اش لاغر است و فِرز… می‌خواهد خودی نشان دهد حتماً… مدام می‌کوبد روی سینه‌اش و می‌کوبد، اما جان ندارد سوکی‌هایش… فقط اذیت می‌کنند… هنوز تنش خشک است… یکی‌درمیان سوکی‌ها را رد می‌کند و منتظرِ فرصتی است برای تک زدن…

برای تک‌ ضربه‌ای که کار را تمام کند… مبارزِ کمربند آبی چندباری خیز برمی‌دارد برای درو کردنش… برای خالی کردنِ پایش و انداختنش روی زمین… باتجربه‌تر از این حرف‌هاست و یک کمربندآبی پُرانگیزه زورِ درو کردنِ او را ندارد… پسر مدام پای تکیه‌گاه را می‌زند و کم‌کم سرش می‌آید پایین و کیوکوشین‌کای سی و سه ساله یکهو می‌بیند صورتِ بی‌دفاع را…

درنگ نمی‌کند، درجا پای راست را، پای موافق را می‌کشد بالا و وقتی عصب‌های پای راستش پوستِ صورتِ عرق‌کرده را حس می‌کند مطمئن می‌شود کار تمام است… ماواشی جودانِ جانانه‌اش می‌نشیند روی گونه‌ی چپ پسرِ کمربندآبی…

یک جوشِ نسبتاً درشت که سر باز کرده زیرِ فشار ضربه‌ی پا خودش را خالی می‌کند… چرکِ سفیدِ جامدی که رگه‌هایی از خون درش است پخش می‌شود توی هوا… کسی چیزی نمی‌بیند… تکه‌ی چرکْ کوچک است و احتمالاً نتیجه‌ی شکلات‌هایی است که پسرکِ کمربند آبی مدام می‌لنباند…

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786002295361 دسته: , , , , برچسب: ,
توضیحات

سرخ سفيد

نویسنده
 مهدی یزدانی‌خرم
مترجم
—-
نوبت چاپ 17
تعداد صفحات 266
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002295361
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سرخ سفيد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زمستان بلاتکليف ما

5,500 تومان

«زمستان بلاتکلیف ما» به روایت محمدعلی سپانلو از راه رسید

«زمستان بلا تکلیف ما» عنوان آخرین مجموعه شعر محمدعلی سپانلوست که به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شده است. شاعر در این مجموعه نیز مانند «پاییز در بزرگراه» عنوانی را از لابه‌لای شعرهایش در شعری با عنوان «عبور از زمستان» انتخاب کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) محمدعلی سپانلو  پیش از این در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب درباره این اثر توضیح داده بود: «شعرهای این کتاب بازگوکننده حالات شخصی‌ام در زمان بیماری است، اما در عین حال مانند همه شعرهای دیگرم وجوه مشترکی هم برای مخاطبان و دیگران دارد. از سویی هر شعر تمثیلی است که می‌تواند حکایت شخص و انسان نیز باشد.» در شعرهای «زمستان بلا تکلیف ما» معشوق طلایی همان پاییز است و برف گرم و خاکستر بر بستر شاعر می‌ریزد. در واقع سپانلو با مهارتی سنجیده به توصیف روحیاتش در چند سال اخیر پرداخته و به قول خودش در صدد است تا بوسه سرخ را برگرداند. او در شعر «عبور از زمستان» می‌نویسد: «امشب اگر ببارد خاک روی میز و حافظه و قلم و بوسه سرخ را برگرداند از لبی که حضور ندارد دیگر بالکن نیست، و زن گم شده نمی‌دانم آن سوی چند سالی است!» سپانلو شاعری که رنگ‌بازی پاییز را به تصویر می‌کشد در این مجموعه صریح می‌گوید که معشوق طلایی او پاییز است: «گل کرده در اتاق کناری معشوقه طلایی، پاییز» و در بخش دوم همین شعر نیز می‌نویسد: «او عشق می‌دهد به خیال من در رختخواب‌های فرادست بی‌خواب مانده‌اند حریفان تا رمز ارتباط میان دو خوابگاه را بشناسند.» سپانلو پیشترها نیز در شعرهای دیگرش ثابت کرده که شیفته پاییز و رنگ‌هایش است: «پاییز در بزرگراه با رنگ‌های نقره عروسی کرد با پولک طلایی‌شان نارون‌ها داماد فصل می‌سازند از تو بالا بگیر سرت را هم سطح شعله‌ها تا هیچ کس نتواند به گیسوانت چنگ بزند.» و این شعری است که شاعر با شاملو تقدیم کرده است.

در قند هندوانه

16,500 تومان

معرفی کتاب در قند هندوانه

آیا زندگی و دنیا پس از فرا رسیدن آخرالزمان ادامه خواهد یافت؟ کتاب در قند هندوانه نوشته‌ی ریچارد براتیگان، اثری پست مدرن درباره‌ی یک آرمانشهر پس از فروپاشی جهان است. خورشید هر روز با رنگی تازه طلوع می‌کند و انسان‌های منزجر از خشونت، در مکانی به نام آی‌دث غرق در شیرینی هندوانه‌های رنگارنگ هستند و آدم و حوا با چهره‌ای مدرن در این باغ عدن خودساخته سرگردانند. روایتی زیبا،‌ متفاوت و البته تکان‌دهنده.

درباره‌ی کتاب در قند هندوانه

درباره‌ی آخرالزمان و تبدیل شدن جهان به ویرانشهر یا دیستوپیا، کتاب‌ها و آثار هنری متعددی خلق شده، اما شکل گرفتن یک آرمانشهر آن هم پس از ویرانی کامل و فروپاشی جامعه‌ی صنعتی، پدیده‌‌ای چنان غیرقابل باور و دور از ذهن به نظر می‌رسد که کمتر کسی به آن پرداخته است. دنیا در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم آنچنان نیازمند صلح و آرامش بود که جوانان نسل جدید به دنبال راهی برای ساختن یک آرمانشهر می‌گشتند و بر این باور بودند که صنعتی شدن دنیا، باعث بروز این همه مصیبت و بدبختی‌ست. ریچارد براتیگان (Richard Brautigan) نویسنده‌ی مشهور آمریکایی در کتاب در قند هندوانه (In Watermelon Sugar) به توصیف چنین آرمانشهری پرداخته و جامعه‌ای بسیار عجیب را به تصویر می‌کشد. صنایع از میان رفته‌اند و انسان‌ها پیرامون خانه‌ای مرکزی که محل تجمع آن‌هاست، سکونت گزیده‌اند. نام این خانه آی‌دث (iDEATH) است که بر خلاف معنای ظاهری‌اش، بیشتر محل زندگی‌ست تا مرگ و مدام دستخوش تغییر می‌شود. بسیاری از چیزها از قند موجود در هندوانه ساخته شده‌اند، آن هم هندوانه‌های رنگارنگ. خورشید دچار کیفیتی عجیب است و از آن‌جا که هر روز با یک رنگ جدید طلوع می‌کند، هندوانه‌ها نیز دستخوش تغییر و تحول شده‌اند. هر هندوانه روز مخصوص به خود را دارد، مثلاً شنبه روز هندوانه‌های آبی‌ست، یکشنبه هندوانه‌های قهوه‌ای و هندوانه‌های قرمز فقط دوشنبه‌ها می‌رسند.

آتش

19,000 تومان
حسین سناپور در رمان «خاکستر» از منظر آقای مظفر، که مدیرعامل شرکت بزرگی است، راوی فساد اخلاقی و اقتصادی است. اما آن شرکت مجموعه‌ی بزرگی است متشکل از شرکا و شرکت‌های وابسته‌ی دیگر و پای افراد دیگری نیز در این ماجرا و رسوایی باز شده است. لادن یکی از کارمندان نزدیک آقای مظفر است. سناپور در رمان «آتش» به زیر خاکستر می‌رود تا ببیند چه چیز عامل اصلی آ ن‌همه فساد بوده است. لادن، که دختری است جاه‌طلب و گمان می‌برد می‌تواند با نزدیکی به بزرگان بزرگ شود و از منجلاب زندگی‌اش بگریزد، به هر دری می‌زند تا بتواند از آن مشکلات پیشی بگیرد. اما شرکتی که ده‌ها نفر ذی‌نفع دارد، که هر کدام فقط نگران نان خودشان‌اند و حاضرند هر کاری بکنند تا منافع‌شان حفظ شود، پیچیده‌تر از آن است که لادن گمان می‌برد. او که سلاحی جز آرایش و عطر و زبان‌بازی ندارد، در برابر مشکلاتی که در دنیای غریب اقتصادی رخ می‌دهد سپری نمی‌یابد تا محافظش باشد. رمان آتش روایت روز پیش از روز حساب است. روز آغاز مشکلات شرکت آقای مظفر و شرکا است و نخستین قربانی آن هم لادن. او هر چه می‌کوشد تا دیگرانی را بیابد تا پناهش دهند هیچ‌کس را نمی‌یابد. جهان دوستان و خانواده، که تا پیش از این در چشم لادن جهان بی‌عرضه‌ها بوده، اکنون دژی است که می‌تواند در آن پناه بگیرد، به شرطی که دیگر در جهان شرکت نباشد.
سفارش:0
باقی مانده:1

داستان‌های محبوب من (جلد 5): دهه‌ی 50

60,000 تومان
کتاب «داستان های محبوب من» شامل داستان هایی از نویسندگان ایرانی با گزینش، نقد و بررسی «علی اشرف درویشیان» و «رضا خندان» تدوین شده است.
جلد هفتم این اثر داستان هایی از بازه ی زمانی (1339-1300) را دربردارد.
در توضیح پشت جلد کتاب از قول علی اشرف درویشیان می خوانیم:
«روزگاری که من نوشتن را آغاز کردم با وجود همه ی سختی ها، سخت گیری ها و تنگناها فضا در مجموع تشویق کننده و کار ادبی امر آرمانی نسل ما بود؛ آرمانی که همچون موتور محرک در کار و زندگی ما نقش داشت.
در این روزگار دشواری ها و تنگناها البته همچنان وجود دارند و چه بسا بیشتر و سهمگین تر؛ اما آرمانگرایی در چند دهه ی اخیر عمدتا به عمد و سهو منکوب و پس رانده شده است.

زيرآفتاب خوش خيال

4,000 تومان

معرفی کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر

جیران گاهان در کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر به روایت ازدواج دختری یهودی به نام مونا با مردی مسلمان می‌پردازد و مسائل و مشکلات زندگی این دو زوج را قبل و بعد از ازدواج به تصویر می‌کشد. این اثر که اولین رمان جیران گاهان، نویسنده جوان ایرانی است، در سال 1389 موفق به کسب جایزه بهترین رمان اول بنیاد گلشیری شده است. مونا دختری یهودی است که علیرغم عرف و دینی که دارد به پسری مسلمان که استاد موسیقی است، علاقه‌مند می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود تا خانواده‌اش او را طرد کنند. اما مونا از عشقش دست برنمی‌دارد و به خاطر شهریار به ظاهر مسلمان شده و با او ازدواج می‌کند. پس از مدتی که از زندگی زناشویی مونا و شهریار می‌گذرد، دچار مشکل شده و رابطه‌شان به جدایی ختم می‌شود. مونا مجبور می‌شود به تنهایی زندگی ‌کند و یک روز با تماس خواهرش و اطلاع از بیماری مادرشان باعث می‌شود تا مونا شروع به مرور وقایع گذشته کند. جیران گاهان هنگام نگارش، نگاهی بی‌طرفانه به داستان داشته و از افراط و تفریط دوری می‌کند. همین موضوع سبب می‌شود تا روایت داستان باورپذیرتر جلوه کند. او در روایتش از شیوه جریان سیال ذهن استفاده کرده اما آن را به گونه‌ای بکار برده است که شما را گیج نمی‌کند. زیباترین و در عین حال قابل تقدیرترین جنبه کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر آن است که از رائه‌ی چهره‌ی سیاه یا سفید به شخصیت‌های داستان پرهیز شده است. چهره‌ی خانواده‌ی مونا که کلیمی هستند به صورتی انسانی به تصویر کشیده شده است و هیچ‌ کدام از آنان یکسره خوب یا یکسره بد نیستند. تمام شخصیت‌های داستان از جمله مونا و شهریار جنبه‌های مثبت و منفی دارند. حتی در روند داستان اشاره‌ای به پیش‌داوری‌های پدر و مادر شهریار در رابطه با کلیمیان می‌شود. از ظرایف قابل احترام این کتاب نیز می‌توان به عدم تجانس فرهنگی در بین خانواده‌های این زوج اشاره کرد. عدم پذیرش کامل مونا از سوی خانواده‌ی شهریار گرمای رابطه‌ی عاطفی این دو نفر را سرد کرده و به گونه‌ای روایت می‌شود که گویی جدایی آن‌ها به دلیل این عدم تجانس فرهنگی و پیش‌داوری‌های ذهنی از پیش رقم خورده است. با اینکه شهریار در روند داستان، تلاشش را برای شناخت بهتر فرهنگ خانواده مونا می‌کند اما رفته رفته این تمایل به شناخت کم شده و جایش را به رفتاری آمرانه و مردسالارانه می‌دهد. در بخشی از کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر می‌خوانیم: شیشه ‌شور را از روی هره‌ی پنجره برمی‌دارد. دمپایی‌ها را به نوبت می‌کند و روی هره می‌رود. وزنش را روی پنجره می‌اندازد. شیشه شور را فشار می‌دهد. قطره‌های ریز آب روی شیشه پخش می‌شوند. بوی تمیزی دماغش را پر می‌کند. روزنامه را روی سطح بی‌رنگ، محکم بالا و پایین می‌کشد. پشت قطره‌های آب و کف، کوچه خالی است. نه زنی، نه مردی، نه گربه‌ای، نه بچه‌ای. کوچه خوابیده. یکی دو ساعت دیگر خیابان پر می‌شود از مامان‌ها که سرشان را از در ورودی آپارتمان‌ها بیرون می‌آورند و سر بچه‌ها داد می‌کشند. پسربچه‌ها که گل‌کوچیک بازی می‌کنند و دختر بچه‌ها که دم در خانه‌ی همدیگر می‌پلکند. فقط یک دختر مو‌مشکی با پسرها فوتبال بازی می‌کند. آن‌قدر ریزه است که خودش را چابک از لا به ‌لای پسرها رد می‌کند و شوت می‌زند توی دروازه‌ی زپرتی که می‌گذارند وسط کوچه. موسی و ادنا عاشق فوتبال بودند. مامان نمی‌گذاشت بروند توی کوچه. می‌گفت: «لازم نکرده با این گوییم‌ها بازی کنین واسه‌ی من.» موسی توی خانه رژه می‌رفت و می‌گفت: «حرفم باهاشون نباید زد. چه برسه به فوتبال بازی کردن.» این کلمه را تازه یاد گرفته بود. تا چند ماه همه‌چیز و همه‌کس مزخرف بودند. مسئله‌های ریاضی، پسرهای گوییم همسایه، ماهی‌هایی که هر از گاهی توی حوض جان می‌دادند، روی آب بی‌حرکت بالا آمدند و چپه می‌شدند، و شلوار پاره‌اش که هرچه مامان می‌دوخت هفته بعد دوباره خشتکش جر می‌خورد. ادنا ولی دور از چشم مامان توی کوچه می‌پرید. مخصوصاً وقت‌هایی که مامان تو زیرزمین بود. او لب حوض می‌نشست و با انگشت‌های پایش بازی می‌کرد. شصت پای چپ با راست احوال‌پرسی می‌کرد و بهش شبات شالم می‌گفت.

تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت

140,000 تومان

معرفی کتاب تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت

کتاب تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت دربردارنده‌ی ماجرای نویسنده‌ای است که اخیراً داستانی عاشقانه نوشته؛ داستانی که با قتل یکی از شخصیت‌ها به پایان رسیده است. اکنون این نویسنده در مراسمی که برای تقدیر از او برگزار شده، با ماجرای مرموز یک قتل دیگر روبه‌رو می‌شود. سیامک گلشیری برای نگارش این اثر از عنصر تعلیق بهره‌ برده و در شخصیت‌پردازی‌هایش نیز توانسته موفقیت قابل‌توجهی را به دست بیاورد. پیشنهاد می‌کنیم تا انتها با این رمان هیجان‌انگیز همراه باشید.

درباره‌ی کتاب تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت

داستانی که سیامک گلشیری در کتاب تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت برایتان روایت می‌کند، مربوط به نویسنده‌ای است که توانسته با نگارش رمان‌هایش محبوبیت زیادی میان مردم به دست بیاورد اما به نظر می‌رسد درست برخلاف زندگی حرفه‌ای خود، در زندگی شخصی‌اش نتوانسته توفیق چشم‌گیری داشته باشد. این نویسنده‌ی منزوی ترجیح می‌دهد بیشتر اوقاتش را تنها سپری کند و سراغی از محافل ادبی نگیرد. حتی اگر دست‌اندرکاران این محافل از او خواهش کنند که به پاس تقدیر از آثار ادبی‌اش، یک جلسه مهمان آن‌ها باشد، بازهم نمی‌پذیرد؛ اما این بار همه‌چیز فرق می‌کند. این دفعه، گلرخ، همسرش سابقش، از او دعوت کرده در یک محفل ادبی که در حوالی چالوس برگزار می‌شود، شرکت کند و ساعاتی را میان دوستدارانش بگذراند. نویسنده هم برعکس روال معمول، تصمیم می‌گیرد راهی چالوس شود تا در این نشست شرکت کند. بااین‌حال، وقتی وارد مراسم می‌شود، غافلگیر شده و می‌بیند محل برگزاری، از حد انتظارش فراتر بوده. البته هنوز غافل‌گیری‌های بیشتری در راهند و قرار است حال‌و‌هوای آقای شاعر را کمی بیشتر دگرگون کنند! سیامک گلشیری، از نویسندگان موفق سال‌های اخیر، برای نگارش کتاب پیش‌رو از روش داستان‌ در داستان استفاده کرده است. داستان اصلی ماجرای زندگی آقای نویسنده را روایت می‌کند و داستان دوم هم به ماجراهایی اشاره دارد که شخصیت اول داستان در رمان آخر خود روایت کرده است. داستان دوم به‌نحوی با قتل و جنایت گره خورده و داستان اصلی هم کمابیش رنگ‌و‌بوی داستان‌های جنایی را به خود می‌گیرد.