سرعت نور

9,000 تومان

این رمان در قالب ١١ فصل به هم پیوسته ماجرای پسری به نام «جف» را بیان می‌کند که با وجود پدری که پول را بیشتر از خانواده دوست دارد، برادری که در زندان است، خواهری که رازی در سینه دارد و مادری که ناسازگاری می‌کند، خودش را غرق دنیای امن ریاضیات کرده است. همراه با طوفان ولینگتون، موجود عجیب و غریبی به زندگی جف وارد می‌شود و آن موجود عجیب، پیرزنی است که همه چیزهای بدیهی را به بازی می‌گیرد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

سرعت نور

نویسنده
جوی کاولی
مترجم
آنیتا یارمحمدی
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٢٠٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 176 گرم
شابک 9786003910126
توضیحات تکمیلی
وزن 0.176 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سرعت نور”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب بحران های هویت

220,000 تومان
معرفی کتاب بحران های هویت هرچند امروز مقوله پست مدرن در فضای فرهنگی جهان حضوری مستمر یافته است، اما کمتر توجهی به شرایط اجتماعی برآمدن آن شده است. رابرت دان، نویسنده کتاب بر این نظر است که تبیین نظریه پست مدرن به واسطه نقد مدرنیته، یعنی به واسطه نقد فاعل شناسایی قدر قدرت، نه فقط کفاف درک وضعیت پست مدرنیته را نمی دهد بلکهفضای مخدوشی را به وجود می آورد

کتاب مجموعه اشعار نصرت رحمانی

525,000 تومان
معرفی کتاب مجموعه اشعار نصرت رحمانی "مجموعه اشعار نصرت رحمانی" که به همت انتشارات نگاه به عرصه ی چاپ رسیده است، دربردارنده ی بیش از هفتصد صفحه از آثار "نصرت رحمانی" می باشد.در آثار "نصرت رحمانی" آنچه بیش از همه به چشم می خورد، استفاده از شعر برای بیان مستقیم و بدون سانسور درد و رنج مردم عادی است. وی حقایق تلخ و دردناکی را که در واقعیت اجتماع سو سو می زند، بی پرده و صریح ارائه می کند و درک و حس خود از این مسائل را در قالب شعر می ریزد. این واقعیت می تواند تصویری از دنیای بین یک مرد و زن باشد یا تصویر پرسه و شبگردی در گوشه ی کریه منظری از شهر یا حتی سرگردانی یک فاحشه. کلمات او برای بیان این اتفاقات، خشن و محکم اند و خبری از مدارا و نقاب زدن بر ظاهر موضوع نیست. "نصرت رحمانی" اشعارش را چنان طرح می زند که یک صورتگر، خطوط نقاشی اش را. در برخی از اشعار او که در این مجموعه جمع آوری شده اند، شاهد خلق مناظری از قلم شاعر هستیم که نظیرش در شعر فارسی کمتر پیدا می شود. مناظری که خواننده خود را در آن زنده می بیند و واقعیت به دور از خیال پردازی در آن به چشم می خورد. این جادوی رئالیسم "نصرت رحمانی"، همان چیزی است که اشعارش را این چنین غنی و باورپذیر می کند. شعر او زبان منحصر به فرد خود را داراست و نه تنها به مضامین نویی در آثار خود پرداخته، بلکه این کار را با ابداع واژگان و ترکیبات تازه ای انجام داده است. مجموعه ی این خصایص سبب شد تا "نیما یوشیج"، کسی که خود پدر شعر نوی فارسی بود، اشعار "نصرت رحمانی" را هم به سبب احساسات لطیف و هم به لحاظ جرات شاعر، تکریم بنماید.

کتاب تاریخ ترسناک جهان

195,000 تومان

معرفی کتاب تاریخ ترسناک جهان اثر تری دیری

تری دیری داستان ترسناک اما جذاب انسانها را ارائه می دهد ، از نئاندرتالهای گرفته تا سربازان نوجوان وحشت زده در قرن بیستم - همه آنها در کتاب تاریخ ترسناک جهان جای گرفته اند. این کتاب به نبردهای ناخوشایند در "قوانین وحشتناک تاریخ جنگ" ورود کرده است. خوانندگان می توانند با پنجاه نفر از شرورترین افراد تمام دوران در این کتاب دیدار کنند. آیا به راستی تاریخ چیز وحشتناکی است؟ تری دیری نویسنده کتاب تاریخ ترسناک جهان در سال 1946 در ساندرلند انگلیس متولد شد و هم اکنون در شهرستان دورهام ، در شمال شرقی انگلیس زندگی می کند. پدر تری (بیلی) در هندون ، ساندرلند قصاب بود و مادرش (فردا) مدیر یک فروشگاه لباس بود. وی سالها در کودکی در قصابی پدرش کار کرد. این کار برای او بهتر از مدرسه ای بود که توسط معلمان منفور خود مورد ضرب و شتم ، آزار و اذیت قرار می گرفت.تری کار خود را به عنوان بازیگر حرفه ای در سال 1972 و هنگامی که به تئاتر پویز در میانه ولز پیوست ، آغاز کرد. او همچنین به عنوان مدیر تئاتر ، مدیر موزه ، معلم نمایش ، مجری تلویزیون کار کرده است. او در سال 2000 در دانشگاه ساندرلند مدرک دکتری دریافت کرد و سفیر شهر زادگاهش ساندرلند است. در سال 2011 وی برای رمان "نور را خاموش کن" برنده جایزه کتاب شفیلد چیلدرتن شد - کتابی که در سال 2012 نیز نامزد مدال معتبر کارنگی بود.

شخصیت معاصر … ژوزف استالین

32,000 تومان
دیکتاتور اتحاد شوروی ژوزف استالین یکی از رهبران قدرتمند و دیکتاتورهایی است که نامش در تاریخ ماندگار شده است . او در شروع جنگ جهانی دوم از نیروهای شوروی انتظار داشت که برای دفاع از سرزمین مادری خود تا آخرین نفس با نیروهای آلمانی بجنگند و چنان در این راه تعصب به خرج داد که هنگام اسارت پسرش توسط نیروهای آلمانی گفته بود : « احمق ! نکرد خودش را با تیر بزند . » استالین در سال ١٨٧٨ در گرجستان به دنیا آمد و مادرش علاقه زیادی داشت که او کشیش شود . یکاترینا - مادر استالین - هنوز امیدوار بود که پسرش کشیش شود اما استالین هیچگاه به مذهب علاقه نشان نداد و مادرش را به خاطر این که موجب دوری‌اش از خانه شده بود نبخشید . کتاب « ژوزف استالین » همراه با عکس‌های دیدنی ، زندگی این مرد را از کودکی تا به هنگام وقوع انقلاب شوروی و سپس آغاز جنگ سرد و به قدرت رسیدن مطلق این رهبر بلامنازع شرح می‌دهد . ژوزف استالین در سال ١٩٥٣ دچار خونریزی مغزی می‌شود . مرگ او یکی از مرموزترین مرگ‌های تاریخ جهان به شمار می‌رود چرا که اسنادی بعد از درگذشت او منتشر شد که حاوی دسیسه‌های مخالفانش برای برکناری او بود .

پژوهشهای فلسفی

195,000 تومان
این کتاب که حاصل تعمق‌های فلسفی و باریک بینانه "لودویک ویتگنشتاین" ( 1889 1951) طی سال‌های 1929تا 1945بود، در سال 1953، یعنی دو سال پس از مرگ او انتشار یافت .بسیاری از مفاهیم و دیدگاه‌های تثبیت شده فلسفی، و حتی دیدگاه‌های پیشین خود او را زیر سئوال برد و آماج نقد و تحلیل ساخت .او در پژوهش‌ها به مسائل مهمی چون مفهوم معنا، فهم، گزاره، منطق، حالت‌های آگاهی، و بسیاری عنوان‌های دیگر، توجه کرده است" .پژوهش‌ها "از دو بخش شکل گرفته که حجم بخش نخست حدود 3برابر بخش دوم است .بخش نخست دارای 693بند است و بخش دوم از 14فصل کوتاه ساخته شده است .فصل نخست که به طور کلی درباره زبان است، خود دارای دو قسمت است .نخستین درباره نظریه اگوستین یعنی نظریه تصویری زبان است .و دومی درباره "تعریف اشاری " و تحلیل بوده که بیشتر در حکم انتقادی اساسی به "فرگه "و "رساله "است . در این بخش از تخیل، اندیشه، ماهیت خویشتن، آگاهی، همنوایی زبان با واقعیت، نیت و مقصود نیز بحث شده است .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت