سرگذشت آخرین تزار روسیه

345,000 تومان

سرنوشت نیکلای دوم و الکساندرا، آخرین تزار روسیه که برای صد و سی میلیون نفر از مردم روسیه در دوران حکومتشان سلطنت می‌کردند، از جمله‌ی حیرت‌انگیزترین و عبرت‌آورترین سرنوشت‌های تاریخ بشر است. نویسندهٔ آمریکایی رابرت ماسی در این کتاب، با بررسی دقیق و جامع و تحقیق کامل، زندگی نیکلای دوم و الکساندرا را توصیف کرده است، با استناد به خاطرات و یادداشت‌های افرادی که مستقیما با امپراتور و همسرش در تماس بودند.

در این کتاب قدرتمند، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، رابرت کی ماسی، خوانندگان را به دنیای خارق‌العاده امپراتوری روسیه بازمی‌گرداند تا داستان زندگی رومانوف‌ها را روایت کند: ساده لوحی سیاسی نیکلاس، وسواس الکساندرا به عارف فاسد راسپوتین، و زندگی الکسیس کوچک. مبارزه شجاعانه با هموفیلی در مقابل پس‌زمینه‌ای مجلل از تجمل و دسیسه، ماسی درام قدرتمندی از شور و شوق و تاریخ را به نمایش می‌گذارد – داستان یک امپراتوری محکوم به فنا و خانواده‌های سلطنتی مرگ‌بار که شاهد فروپاشی آن بودند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

سرگذشت آخرین تزار روسیه

نویسنده
ذبیح الله منصوری
مترجم
ذبیح الله منصوری
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 743
نوع جلد جلد سخت
قطع وزیری
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ روسیه (شوروی)
نوع کاغذ ———
وزن 960 گرم
شابک
‏‫‬‭9786222673628

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.960 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سرگذشت آخرین تزار روسیه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب نوسازی و دگرگونی

380,000 تومان
معرفی کتاب نوسازی و دگرگونی سال های میانی دهة 1330 تا سال های پایانی دهة 1350، دوره ای محوری در تاریخ معاصر ایران به شمار می رود. طی این دوره، از اتکای اقتصاد به کشاورزی کاسته شد و صنعت جایگاه مهمی در این ساختار پیدا کرد. شهرنشینی رشدی شتابان یافت، دسترسی شهرنشینان به آموزش و بهداشت تسهیل شد و حکومت موفق گردید بخش های زیادی از زندگی اجتماعی و فرهنگی در کشور را که تا پیش از این دوره، از دسترسش خارج بودند، تحت حاکمیت خود بیاورد. کتاب حاضر به دگرگونی نهاد خانواده در نتیجة این تغییرات می پردازد.هم حکومت ایران و هم آن نیروهای خارجی ای که وی را به اتخاذ سیاست هایی تشویق کردند که به این تغییرات انجامید همگی بر اتکای این برنامه ها به نظریۀ مدرنیزاسیون یا نوسازی اصرار داشتند. از این رو در این کتاب نیز همین نظریه، چارچوب سنجش تأثیر این برنامه ها بر نهاد خانواده می باشد. حاصل کار، ارزیابی تأثیر نوسازی اجتماعی بر نهاد خانواده است و همچنین، سنجش خود نظریة مدرنیزاسیون به مثابۀ یک ایدئولوژی.

اصول و مبانی مشاوره

380,000 تومان
مشاوره ممکن است مورد علاقه بسیاری از افراد باشد. مشاوره ابزاری است برای درک، برقراری ارتباط معنوی با دیگران، و

راهنمای زبانهای باستانی ایران(جلد اول)

132,000 تومان
راهنمای زبانهای باستانی ایران(جلد اول) نویسنده دکتر محسن ابوالقاسمی مترجم —————– نوبت چاپ 14 تعداد صفحات 264 نوع جلد شومیز

شاه عباس

250,000 تومان
نویسنده این کتاب که چهل سال پیش به اصفهان سفر کرده است از نزدیک مشاهدات خود را بازگو می‌کند . منبع اصلی کتاب ایرانی او « تاریخ عالم آرای عباسی » است که به دست وقایع‌نگار رسمی شاه عباس ، اسکندربیگ ‌منشی به رشته تحریر درآمده است و سرتاسر دوران عباسی را در بر می‌گیرد . شاه عباس فرمانروای مستبد و روشن‌بین ایران بود . او بر قوای فئودالی که کشور را تکه تکه کرده بودند غلبه کرد و حکومت مرکزی قدرتمندی تشکیل داد . او اقتصادی در حال زوال را با ایجاد امنیت ، پول رایج با ثبات و زیرساخت‌های اقتصادی بسیار پیشرفته‌ احیاء کرد . بنا به دلایل استراتژیک و تجاری ، و نیز از آن جهت که چشم به خارج داشت و فارغ از تعصب بود ، روابط گسترده‌ای با اروپای مسیحی برقرار کرد . دستاوردهای شاه عباس لقب « کبیر » را که در ایران در تداول عام به دنبال نام او می‌آید کاملاً توجیه می‌کند . او به راستی فرمانروای دوران اسلامی ایران است که چنین لقبی گرفته است . با وجود این ، تا کنون هیچ زندگینامه‌ای به زبان انگلیسی در مورد شاه عباس نوشته نشده بود ، این کتاب در صدد است نشان دهد که چرا این امر یک غفلت جدی محسوب می‌شود . شاه عباس نه تنها اهمیت بسزایی برای ایران و جهان اسلام دارد بلکه بخشی از تاریخ اروپاست و به سهم خود شخصیتی جذاب دارد . از این گذشته بیشتر رویدادها و تحولاتی که در زمان سلطنت شاه عباس رخ داد ارتباط آشکاری با روزگار ما دارد . کتاب « شاه عباس » پادشاه سنگدلی که به افسانه بدل شد.

تاریخ روابط بین‌‌الملل

165,000 تومان
نویسنده دکتر مجید بزرگمهری مترجم ———— نوبت چاپ 13 تعداد صفحات 544 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال نشر 1400

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت