سریال چهار سابقه‌دار، قسمت 1/ یورش به زندان شهرِ سگی

140,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:2

نقد و بررسی

چهار سابقه دار 1 – یورش به زندان شهر سگی

به احتمال زیاد شما هم انیمیشن جدید و خیلی جذاب «بچه‌های بد (the bad guys) (2022)» رو تماشا کردید و از دیدنش حسابی لذت بردید! برای شما یک خبر بد و یک خبر خوب داریم!

خبر بد این است که انیمیشن «بچه‌های بد» همه داستان‌های این دوستان تبهکار و بامزه رو روایت نمی‌کند! اما خبر خوب این است که جای هیچ نگرانی‌ای نیست! چرا که این انیمیشن نسخه‌ای خلاصه شده از مجموعه کتاب‌های «سریال چهار سابقه دار» است و در ادامه، قرار است با این مجموعه آشنا شویم!

مجموعه «سریال چهار سابقه‌دار» یکی از جذاب ترین و مشهورترین مجموعه داستان‌های ماجراجویانه، طنز و کمیک (مصوّر) سراسر دنیاست. این مجموعه به دست «آرون بلیبی» نوشته شده است و به سرعت با استقبال بی‌نظیر کودکان و نوجوانان در سراسر دنیا مواجه شد، تا جایی که به یکی از پرفروش‌ترین آثار فهرست نیویورک تایمز تبدیل گشت و انیمیشن اقتباسی و بسیار موفق آن نیز، برندۀ جوایز متعدد شده است.

آقای بلیبی نوشتن این مجموعه را در سال 2015 شروع کرد و تا زمان حال نیز، نوشتن قسمت‌های جدید از این مجموعه ادامه داشته است. در ایران نیز، نشر هوپا تاکنون 11 جلد از این مجموعه را ترجمه و چاپ کرده است. نشر «هوپا» بازۀ سنی مناسب برای مخاطبین این مجموعه را «9 تا 13 سال» تعیین کرده است

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

سریال چهار سابقه‌دار، قسمت 1/ یورش به زندان شهرِ سگی

نویسنده
 آرون بلیبی
مترجم
سیدنوید سیدعلی‌اکبر
نوبت چاپ
تعداد صفحات 148
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008869702
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سریال چهار سابقه‌دار، قسمت 1/ یورش به زندان شهرِ سگی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شاهنامه‌ی فردوسی کتاب ششم: از بازگشت کیخسرو به ایران تا پایان داستان فرود

80,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه‌ فردوسی - جلد 6: از بازگشت کیخسرو به ایران تا پایان داستان فرود می‌خوانیم

گفت‌وگوی گیو با باژبان پیران غمگین به‌سوی ختن رفت. از این‌سو افراسیاب با نامداران سپاهش به‌سوی جیحون تاخت در‌حالی‌که از فرط خشم، خون می‌گریست. به هومان امر کرد: «به‌شتاب کنار رود برو. اگر خبر بیاید که کیخسرو از جیحون گذشته، تمام رنج‌های ما بر باد می‌رود. حال نشانه‌های روزگاری که دانایان داده بودند، پدیدار شده؛ که از نژاد تور و کیقباد شاهی پدید می‌آید که توران‌زمین را ویران می‌کند و هیچ سرزمین آبادی در آن باقی نمی‌گذارد. مهرش به ایران‌زمین است و جز برای جنگ به توران‌زمین رخ نمی‌نماید.» از آن طرف گیو و کیخسرو به کنار جیحون رسیدند و برای گذشتن از رود شتاب داشتند. گیو و کیخسرو شروع به سخن‌گفتن با رودبان کردند که کشتی بر آب داشت. گیو قایقی با بادبان نو که زیبنده‌ی کیخسرو باشد از او خواست. رودبان به گیو گفت: «آب روان نوکر و شاه نمی‌شناسد. اگر می‌خواهی از این رود بگذری، باید برای کشتی بها بپردازی.» گیو گفت: «هر‌چه می‌خواهی بگو و ما را از آب رد کن که سپاه تُرکان به ما نزدیک شده‌اند.»

بیشترش چیزخاصی نیست

125,000 تومان

معرفی کتاب بیشترش چیز خاصی نیست

کتاب بیشترش چیز خاصی نیست نوشته‌ی داگلاس آدامز پنجمین و آخرین مجلد از مجموعه‌ی جذاب و پرفروش «راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها» است که به ماجرای ادامه‌ی سفر آرتور دنت در کهکشان می‌پردازد. این رمان مهیج زندگی عادی و روزمره در فضا را به داستانی عادی برای آدم‌هایی تبدیل می‌کند که حالا خانه‌ی آن‌ها، یعنی زمین نابود شده است.

درباره‌ی کتاب بیشترش چیز خاصی نیست

نابودی زمین و خطر از بین رفتن زیستگاه انسان موضوع بسیاری از رمان‌ها و داستان‌های علمی تخیلی است؛ البته در این داستان‌ها اغلب زمین با فداکاری قهرمانان داستان از نابودی نجات پیدا می‌کند، اما اینجا، در کتاب بیشترش چیز خاصی نیست، ما با داستان‌هایی روبه‌رو هستیم که تفاوتی اساسی با سایر داستان‌های علمی تخیلی مشابه دارد. در سلسله کتاب‌های راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها بر خلاف خیلی از داستان‌های فانتزی، زمین در همان ابتدای داستان از بین رفته است و این ویرانی نه‌‌تنها درون‌مایه‌ی اصلی قصه نیست، بلکه در فصل‌ها و کتاب‌های بعدی، هر از چند گاهی به‌عنوان یک مسئله‌ی فرعی و حاشیه‌ای مطرح می‌شود؛ ضمن آن‌که از بین رفتن زمین به هیچ عنوان کار آدم فضایی‌ها نبوده، بلکه تنها در اثر یک حادثه‌ی طبیعی، یعنی برخورد یک ستاره‌ی دنباله‌دار با آن اتفاق افتاده است. کتاب بیشترش چیز خاصی نیست (Mostly Harmless) نوشته‌ی داگلاس آدامز (Douglas Adams) ادامه‌ی این داستان عجیب‌وغریب است که در فانتزی‌های تازه رخ می‌دهد. سفر آرتور دنت در فضا با یک اتفاق جدید دستخوش وقایع تازه‌ای می‌شود. او که مشغول گشت‌وگذار در کهکشان است، متوجه می‌شود زن مورد علاقه‌اش به خاطر یک سوءتفاهم در فضا ناپدید شده. همین‌طور سفینه‌ای که در آن به گشت‌وگذار مشغول است، دچار سانحه و در نقطه‌ای نامعلوم گرفتار شده است. بااین‌حال آرتور اگرچه مهارتی بیشتر از درست کردن ساندویچ ندارد، تسلیم شرایط نمی‌شود و تصمیم قاطعی می‌گیرد. آرتور با این تصمیم مرتکب یک اشتباه بزرگ می‌شود و دیری نمی‌گذرد که جهنمی بزرگ برپا می‌شود؛ او با یورشی همه‌جانبه و چندبعدی مواجه می‌شود که زندگی او و بقایای زمین را تهدید می‌کند؛ حالا او با این چالش مواجه است که از این خطر بزرگ جان سالم به در ببرد. آرتور باید به‌عنوان یک گزارشگر بین‌کهکشانی وظیفه‌ی خودش را انجام دهد؛ درحالی‌که در سوی ماجرا ناخواسته باید از تنها DNA برجای مانده از انسان زمینی هم محافظت کند؛ او در یک ماجرای طولانی و ادامه‌دار تلاش خود را برای حفظ بقایای زمین که در ابتدای داستان‌های راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها صدمه‌های جدی دیده بود، ادامه می‌دهد، اما نیروهای مهاجم مأموریت دارند تا برای جلوگیری از درست از آب درآمدن طالع‌بینی‌ها کار خود را تا آخر پیگیری کنند.
سفارش:0
باقی مانده:1

تاریخ ماریخ مستطاب 2/ کفش

35,000 تومان
آل‌استار قرمز، کتانی سفید، گیوه، کفش پاشنه‌دار،

گالش، صندل، چکمه...

یک دنیا قصه پشت هر کدام از این کفش‌ها هست.

تاریخچه‌ی کفش‌ها، قوم و ملتی که آنها را ساخته‌اند، تناسب شکل و رنگشان با سلیقه و شخصیت‌های مختلف و...

تا حالا شده درباره‌ی دیگران، از روی کفشی که پوشیده‌اند، نظر بدهی؟

اصلاً تا حالا پایت را توی کفش دیگران کرده‌ای؟ دخترها که زیاد این تجربه را دارند، چون همه‌شان در بچگی حسابی به خدمت کفش‌تق‌تقی‌های مامان‌هایشان رسیده‌اند.

کفش مورد علاقه‌ی تو کدام است؟ جواب این سؤال مهم است، چون روانشناس‌ها می‌گویند کفشی که هر کس می‌پوشد خیلی به شخصیتش ربط دارد. برای همین، شاید بهتر باشد بیشتر درباره‌ی کفش مستطابمان بدانیم.

در کتاب تاریخ مستطاب کفش با همه‌جور کفشی آشنا خواهی شد و هر چیزی که بخواهی درباره‌ی کفش‌ها بدانی، توی این کتاب پیدا می‌شود.

در کمال خونسردی

340,000 تومان

معرفی کتاب در کمال خونسردی: گزارشی براساس واقعیت از چند فقره قتل و عواقب آن

کتاب در کمال خونسردی روایتی واقعی از چند فقره قتل در کانزاس است. ترومن کاپوتی در این اثر که در ژانر رمان غیرداستانی نوشته شده، ماجرای به قتل رسیدن خانواده‌ی چهارنفره‌ی کلاترها را روایت می‌کند. بد نیست بدانید نویسنده شش سال را صرف نگارش اثر پیش رو کرده است؛ رمانی که دومین کتاب پرفروش ژانر جنایی نام گرفته و جایزه‌ی ادگارد را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورده است.

درباره‌ی کتاب در کمال خونسردی

«سوژه‌ای که برای قتل انتخاب می‌شود باید آدم خوبی باشد، و اگر خانواده و فرزندانی هم داشته باشد که چه بهتر.» از کتاب «در باب قتل» نوشته‌ی تامس دی‌کوئیسی کتابی که پیش روی شماست، با نام در کمال خونسردی (In Cold Blood)، رمانی غیرداستانی (Non-Fiction Novel یا رمانی مبتنی بر اتفاقات) نوشته‌ی ترومن کاپوتی (Truman Capote)، نویسنده‌ی آمریکایی است. این اثر نخستین بار در سال 1966 روانه‌ی بازار نشر شد و توجه منتقدان و مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرد. اثر حاضر جزئیات به قتل رسیدن هربرت کلاتر، یک کشاورز درستکار و قابل‌ احترام در غرب کانزاس، و اعضای خانواده‌اش را پی می‌گیرد. در اینجا می‌توان شباهتی آشکار میان جمله‌ی تامس دی‌کوئیسی (که در ابتدای متن ذکر آن رفت) با اثر ترومن کاپوتی آمریکایی یافت. رمان با قتل خانواده‌ی آقای کلاتر آغاز می‌شود. خانواده‌ای که همه دوستشان دارند و به تحسین‌شان می‌پردازند. این دقیقاً همان چیزی است که تامس دی‌کوئیسی در جستار مشهورش از آن می‌گوید.
سفارش:1
باقی مانده:1

سوروسات در سوراخ موش

36,000 تومان

در بخشی از کتاب سور و سات در سوراخ موش می‌خوانیم:

امروز اخبار تلویزیون می‌گفت: ببرها در باغ‌وحش گوآدالاخارا یک زن را کامل خورده‌اند، غیر از پای چپش. شاید پای چپش خیلی خوشمزه نبوده. یا شاید ببرها دیگر سیر شده بوده‌اند. من هیچ‌وقت باغ‌وحش گوآدالاخارا نرفته‌ام. یک‌بار از یولکائوت خواهش کردم من را ببرد، ولی عوض آن‌که ببرد حیوان‌های بیش‌تری به قصر آورد. همان موقع بود که برایم شیر آورد. برایم از مردی گفت که نمی‌توانسته به کوه برود و برای همین کوه پیش او رفته است. زنِ خورده‌شده، سرنگهبان باغ‌وحش بوده و دوتا بچه و یک شوهر و پرستیژ بین‌المللی داشته. پرستیژ؛ چه لغت قشنگی. می‌گویند شاید قتل یا خودکُشی بوده باشد، چون زن هیچ‌وقت توی قفس ببر نمی‌رفته است. ما هیچ‌وقت از ببرهای‌مان برای خودکُشی یا قتل استفاده نمی‌کنیم. میستلی و چیچیلکوآلی با سوراخ‌های گلوله‌ها قتل‌ها را انجام می‌دهند. نمی‌دانم ما چه‌طور خودکُشی می‌کنیم، ولی به‌هرحال از ببر استفاده نمی‌کنیم. از ببرها برای خوردن جنازه‌ها استفاده می‌کنیم. از شیرمان هم استفاده می‌کنیم. ولی بیش‌تر از آن‌ها برای تماشا کردن‌شان استفاده می‌کنیم، به خاطر این‌که حیوان‌های قوی و واقعاً خوش‌هیکلی هستند و تماشای‌شان خیلی کیف می‌دهد. من قرار نیست این چیزها را بفهمم، چون این کارها را میستلی و چیچیلکوآلی مخفیانه شب‌ها انجام می‌دهند. ولی فکر می‌کنم در این زمینه تیزهوشم، در زمینه‌ی کشف کارهای مخفی. آخرِ گزارش، مردِ توی اخبار خیلی غمگین به نظر می‌رسید و گفت امیدوار است روح سرنگهبان قرین آرامش شود. چه احمقانه. چون سرنگهبان آن موقع دیگر به حالت جویده‌جویده توی شکم ببر بوده است. سرنگهبان فقط می‌توانسته همان جا بماند تا ببر هضمش کند، و آخرش هم به تپاله‌ی ببر تبدیل شود. زکی، قرین آرامش. تهِ تهش فقط پای چپش قرین آرامش می‌شود.
سفارش:0
باقی مانده:1

فرار هاي عاشقانه

250,000 تومان

در بخشی از کتاب فرارهای عاشقانه می‌خوانیم

وقتی دبیرستانش تمام شد و منتظر بود تا دیپلم بگیرد به شهر بزرگی در همسایگی‌شان سفر کرد. یک ساعت و نیم با قطار در راه بود. در سال‌های گذشته هم می‌توانست به این شهر سفر کند؛ برای کنسرت، تئاتر یا دیدن نمایشگاه، اما هرگز این کار را نکرده بود. بچه که بود یک‌بار با پدر و مادرش رفته بودند به آن شهر و آن‌ها کلیسا، شهرداری، دادگستری و پارک بزرگ وسط شهر را نشانش داده بودند. بعد از عوض کردن خانه دیگر مسافرت نرفتند؛ نه با او، نه بی‌او. خودش هم هیچ‌وقت به این فکر نیفتاده بود که تنها سفر کند، و وقتی به این فکر افتاد که پول نداشت. پدر کارش را به دلیل مصرف الکل از دست داده بود و پسر هم مجبور شد در کنار تحصیل در دبیرستان این‌جا و آن‌جا کار کند و پولش را به پدر و مادرش بدهد. حالا که دبیرستانش تمام شده بود و می‌خواست شهرشان را ترک کند، خودش را برای ترک پدر و مادر هم آماده می‌کرد؛ می‌خواست آن‌ها را به حال خودشان بگذارد. می‌خواست وقتی کار می‌کند و پولی به دست می‌آورد آن را برای خودش خرج کند. به شهر که رفت، اتفاقی، به موزه‌ی هنرهای مدرن برخورد. ساختمان موزه توجهش را عمیقاً جلب کرد. واردش شد. ساختمان موزه معجون غریبی بود از مُدرنیسم و سردی و بی‌روحی خانه‌های غارمانندی که کارهای چرندی روی درها و پنجره‌هایش آویزان بود. تابلوهای موزه مربوط بود به دوره‌های امپرسیونیسم تا فوویسم. همه را با دقت فراوان و علاقه‌ی کم تماشا کرد و رسید به تابلویی از رنه دالمان. تابلو در ساحل نام داشت و موضوعش صخره، ساحل شنی و دریا. روی صخره دخترکی روی دست‌هایش ایستاده بود و پاهایش در هوا بود. دخترک برهنه و زیبا بود و یک پای چوبی داشت. نه این‌که پایش چوبی باشد، نه.
سفارش:0
باقی مانده:1