سریرا، سیلویا و دیگران

3,800 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
زنی در کوهستانی زندگی می‌کرد. او نمی‌خوابید و راه می‌رفت، او با دست‌هایش جوی آبی نزدیک نهری می‌کند تا به درخت آب برساند.
دست‌هایش مثل بیل شده بود و ناخن‌هایش شبیه خنجر ؛ به بچه‌یوزپلنگانی که مادرشان شکار شده بودند شیر می‌داد.
وقتی پای کوه، در رودخانه شنا می‌کرد، بچه یوزپلنگ‌ها دورش حلقه می‌زدند. سلطان جنگل عاشق او شد و او را در غارش زندانی کرد. آن زن کودکانی با سر انسان و دل شیر به دنیا آورد. آن‌ها وقتی بزرگ شدند تکه‌های مادرشان را به نیش کشیدند.
نویسنده در این کتاب در داستان‌هایی تنهایی زن امروز ایرانی را در شهرهایی که آداب و رسوم و اخلاق آدم‌هایش نشانی از یک غم دارد، با عنوان‌هایی چون این داستان سریرا نیست، آن مرد تبر دارد،
امیرعلی، نازک آرای تن ساق گلی، سیلویا، سیلویا، زن میرزاکوچک‌خان، وقت شک و… به نگارش درآمده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

سریرا، سیلویا و دیگران

نویسنده
سپینود ناجیان
مترجم
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 96
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1396
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——
وزن 120 گرم
شابک
9789643623593
توضیحات تکمیلی
وزن 0.120 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سریرا، سیلویا و دیگران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جادوهای آرژانتینی 1/ پاداش شاهزاده

39,000 تومان
این کتاب قصه‌ی سه شاهزاده است: اومبرتو، روبرتو و آلبرتو. این سه نفر پسران آلخینو هستند.
پادشاهی که نابیناست، اما در بازی شطرنج کسی حریفش نمی‌شود.
دو پسرِ بزرگ‌تر به سفری دور و دراز می‌روند تا دارویی برای درمان پدرشان پیدا کنند.
سال‌ها می‌گذرد، اما خبری از برادرها نمی‌شود. آلبرتو برادر کوچک‌تر قصد سفر می‌کند.
هم برای اینکه دارویی برای چشم پدر پیدا کند، هم سر از معمای پیچیده‌ی گم‌شدن برادرانش در آورد.
سفارش:0
باقی مانده:1

آدم ما در باليوود

62,000 تومان

معرفی کتاب آدم ما در بالیوود اثر کریم نیکو نظر

"آدم ما در بالیوود" کتابی است از "کریم نیکونظر" که در آن "زندگی پرماجرای رژیستور مشهور پرفسور اوانس اوهانیان اوگانیانس رضا مژده" را به خوانندگان معرفی می‌کند. در میانه‌ی دهه‌ی بیست میلادی، یک جوان ارمنی-ایرانی به نام "اوانس اوهانیان (اوگانیانس)" که در آکادمی سینمایی مسکو رشته‌ی فیلم خوانده بود، به ایران بازگشت. هدف او ایجاد صنعت سینما در کشور بود. "اوانس اوهانیان" از آنجایی که شروع هیچ تولیدی را بدون متخصصان آن رشته ممکن نمی‌دانست، تصمیم گرفت مدرسه‌ای در تهران راه‌اندازی کند. در عرض پنج سال موفق شد اولین مدرسه را با عنوان پرورشگاه آرتیستی سینما اداره کند. بازیگری و اجرا، به جای تولید فیلم، سنگ بنای این موسسه بود. "اوانس اوهانیان" دو فیلم صامت با نام‌های "آبی و رابی" و "حاجی آقا آکتور سینما" را روی پرده برد. "آبی و رابی" مستقیما بر اساس بازی‌های طنز زوج سینمای دانمارک پت و پاترسون طراحی شده بود که ایرانی‌ها این زوج را بارها در سینما دیده بودند و از آن‌ها خوششان آمده بود. "آبی و رابی" با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مردم مواجه شد.
فیلم دوم او ساخته‌ای انعکاسی درباره یک فرد سنت‌گرا بود که به سینما بدگمان است، اما در پایان داستان اهمیت هنر فیلم را تشخیص می‌دهد. متاسفانه فیلم در گیشه خوب ظاهر نشد و نقص فنی و دیگر مسائل، چشم‌انداز سودرسانی آن را دچار تنزل کرد. "اوانس اوهانیان" پس از شکست در دومین فیلمش نتوانست هیچ پشتوانه‌ای برای فعالیت‌های بعدی پیدا کند
به این ترتیب ایران را به مقصد هند ترک کرد و در کلکته به تحصیلات خود ادامه داد. سپس در سال 1947 به ایران بازگشت و هفت سال بعد در آنجا درگذشت. "کریم نیکونظر" در کتاب "آدم ما در بالیوود"، "زندگی پرماجرای رژیستور مشهور پرفسور اوانس اوهانیان اوگانیانس رضا مژده" را با جزییات بررسی می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:1

انسان زیباشناس: گفت‌وگوهایی درباره‌ی هنر و زیباشناسی

235,000 تومان

معرفی کتاب انسان زیباشناس: گفت و گوهایی درباره‌ی هنر و زیباشناسی

کتاب انسان زیباشناس دربردارنده‌ی مباحث و مطالبی است که حول محور زیبایی‌شناسی مطرح شده‌اند. هانس مایس در این اثر کوشیده طی گفت‌وگو ‌‌با ده تن از برجسته‌ترین فلاسفه و متخصصان حوزه‌ی زیبایی‌شناسی، مباحث جدید مرتبط با زیبایی‌شناسی و فلسفه‌ی هنر را تحلیل کند. همچنین تصویری دقیق از نظریات فلاسفه‌ی هنر را در عصر حاضر، پیرامون مقوله‌ی زیبایی برای خوانندگان ترسیم کرده است.

درباره‌ی کتاب انسان زیباشناس

تا چه اندازه با مفهوم هنر آشنایید؟ چه‌قدر از موضوع زیبایی‌شناسی آگاهی دارید و آیا مباحث فلسفی مرتبط با زیبایی و هنر برای شما جذاب و قابل‌توجه هستند؟ آیا تا‌به‌حال به رابطه‌ی میان هنر، زیبایی و فلسفه اندیشیده‌اید؟ واقعیت این است که اندیشه‌های زیبایی‌شناختی در زندگی روزمره‌ی ما انسان‌ها نقش مهمی دارند و از سوی دیگر، مصادیق ملموس زیبایی‌شناسی نیز در تمامی بخش‌های زندگی ما دیده می‌شوند. البته تجربه‌های زیبایی‌شناختی صرفاً به هنر محدود و منحصر نمی‌شوند و در حقیقت ما به‌طور مداوم در تمام امور زندگی خود با این مفهوم سروکار داریم، از انتخاب یک لباس زیبا برای مهمانی تا پیدا کردن یک فیلم خوب برای تماشا کردن.
سفارش:0
باقی مانده:1

فوتبال عليه دشمن

225,000 تومان
در بخشی از کتاب فوتبال علیه دشمن می‌خوانیم: واقعه‌ی هامبورگ نه ‌تنها نهضت مقاومتی نبود که ما در پی‌اش بودیم، بلکه نبردی بود که هرگز در آن برنده نشدیم. این بازی به نوعی جنگ را دوباره برای همه تداعی کرد: به ‌طور خلاصه پس از بازی هامبورگ تمام هلندی‌ها، از کاپیتان تیم‌ ملی گرفته تا هوادارِ نخست‌ وزیر، همه برابر بودند. بازیکنان چنین فضایی را ایجاد کردند. پس از بازی، در هتل اینترکنتیننتال به رقص و پایکوبی پرداختند و آواز «ما راهی مونیخ می‌شویم» را خواندند که آواز هواداران است و «هنوز قرار نیست به خانه برویم» که آواز معروف مشروب‌ خواران است. در هتل، شاهزاده یوهان‌فریسو، پسر دوم ملکه‌ی هلند هم به جمع ملی‌ پوشان پیوست و آواز «آیا آواز آلمانی‌ها می‌شنوید؟» را خواند. گولیت گفت دوست داشت آن موقع در میدان لایدشپلاین آمستردام باشد: «به‌ هر حال در آلمان نمی‌شود جشن درست ‌و حسابی گرفت.» او واژه‌ی bobo را در توصیف یک مقام رسمی شیک اما بی‌مصرف اختراع کرد که این کلمه وارد زبان هلندی شد. حالا هلندی‌ها همدیگر را «بوبو» صدا می‌زنند. همان ‌طور که هلندی‌ها به رعایت مساوات معروف بودند، آلمانی‌ها کماکان مغرور به حساب می‌آمدند. هانس فن‌بروکلن دروازه‌بان هلند در این ‌باره می‌گوید: «نوع رفتار آلمانی‌ها با بازیکنان حریف غیر قابل قبول است. اگر آن‌ها در راهرویی به عرض یک متر هم با شما برخورد کنند، حتا آن‌قدر بانزاکت نیستند که سلام ‌و علیکی بکنند.» واقعیت این است که آلمانی‌ها کاملاً (واقعاً کاملاً) مسائل اخلاقی مسابقه را فراموش کردند. حتا بکن‌باوئر، آلمانی خوب، که پس از بازی سوار اتوبوس هلندی‌ها شد تا پیروزی را به حریف تبریک بگوید، شکست مقابل هلند را سزاوار تیمش ندانست.
سفارش:1
باقی مانده:1

سینمای آزار (ویراست دوم)

350,000 تومان

معرفی کتاب سینمای آزار اثر سعید عقیقی

«برایتان شبی آزاردهنده آرزو می‌کنم.» میشاییل هانکه این جمله را پیش از نخستین اکران «پنهان» در جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم لندن خطاب به تماشاگران می‌گوید.
اما «آزاردهنده» بی‌گمان برای بینندگان هر فیلمی از او در سراسر جهان آشناترین کلیدواژه است. آنچه این کارگردان در برابر دوربین به نمایش در می‌آورد، غالبا بسیار ساده، عادی، و به‌دوراز تجمل و خودنمایی است؛ عادی بودنی معقول، اما نامعمول و حتی غیرطبیعی که به‌تدریج سبب آزار تماشاگر و شکل‌گیری احساسات منفی در او می‌شود.
به همین دلیل، او در نظر دوستداران و هنرجویان سینما میان عناوین یکی از «بهترین» و یکی از «تحمل‌ناپذیرترین» فیلم‌سازان معاصر در نوسان است.
استفاده‌ی ویژه و منحصربه‌فرد هانکه از فرم و تکنیک‌های سینمایی برای آزار تماشاگران، فیلم‌های او را تبدیل به آثاری پیچیده، دشوار و چندلایه می‌کند و به همین سبب، برای فهم و درک بهتر سینمای او نیاز است تا به نظر منتقدین و صاحب‌نظران حوزه‌ی فیلم رجوع شود. کتاب «سینمای آزار» به قلم سعید عقیقی، منتقد و فیلمنامه‌نویس ایرانی، دقیقا در همین راستا نوشته شده است.
کتاب حاضر، به بررسی گسترده سینمای هانکه می‌پردازد و توضیح می‌دهد که در مشرب فکری او، به چه شکل نشانه‌هایی از ایدئالیسم آلمانی در فلسفه (فیشته)، اگزیستانسیالیسم سارتری ریشه‌دار در فلسفه و اندیشه‌های ‌هگل، مارکسیسم غیر ارتدوکسی و انتقادی (بنیامین - آدورنو)، شاعران و نویسندگان رمانتیک‌ ادبی (گوته - شیلر)، مکتب رفتارگرایی در روان‌شناسی و عناصر پایه‌ی سینمای مدرن قابل‌تشخیص است و این مباحث، چه تأثیری سینمای او گذاشته‌اند. بر اساس ادعای این اثر، فیلم‌های هانکه در کار طرح و ساخت پرسش‌اند.
زمانی نه‌چندان دور، محتوای بیشترین اعتراض منتقدان به فیلم‌های او در این دو سوال خلاصه می‌شد: «چرا فیلم‌ساز به تمام پرسش‌های مطرح شده در درون اثر پاسخ نمی‌دهد؟» و «چرا فیلم‌ساز از طریق امتناع از پاسخ به این سوال‌ها ما را آزار می‌دهد؟» پاسخ او در اکثر مواقع این جمله است: «وظیفه‌ی هنر پاسخ‌دادن به پرسش‌ها نیست و پرسش‌کردن به معنای پاسخ‌دادن نیست...».
در ویراست تازه‌ی کتاب، علاوه بر بازنگری و افزودن بخش‌هایی تازه به فصل فیلم‌ها، مقاله‌ای درباره‌ی آخرین فیلمش، پایان خوش آمده، فصل مجزایی هم به اقتباس تلویزیونی هانکه از رمان عصیان نوشته‌ی یوزف روت اختصاص‌یافته است.

قدرت و جلال

105,000 تومان

بخشی از کتاب قدرت و جلال

«زن میانسالی در ایوان نشسته و سرگرم رفو کردن جورابی بود. عینک پنسی به چشم داشت و کفش‌هایش را برای راحتی بیشتر از پا کنده بود. آقای لهر، برادر او، مشغول مطالعهٔ مجلهٔ نیویورکی سه هفته پیش بود، اما کهنه بودن آن واقعاً اهمیت نداشت. همهٔ صحنه‌ها حکایت از صلح و صفا و آرامش می‌کرد. دوشیزه لهر گفت: «هر وقت آب خواستید، خودتان بریزید، بخورید.» در گوشهٔ خنکی کوزهٔ بزرگ آبی قرار داشت و یک آبگردان و لیوان هم در کنارش کشیش پرسید: «مگر آب را نمی‌جوشانید؟» دوشیزه لهر با لحنی دقیق و خودنمایانه، چنان‌که انگار اگر کس دیگری چنین سؤالی می‌کرد جوابش را نمی‌داد، گفت: «آه، نه، آب ما تازه و سالم است.» برادرش گفت: «بهترین آب این ایالت است.» صفحه‌های براق مجله که در موقع ورق زدن خش‌وخش صدا می‌کرد پر از عکس‌های سناتورها و اعضای کنگره بود با غبغب‌های گوشتالو و ازته‌تراشیده. در آن سوی پرچین باغ، علفزاری گسترده بود که به‌نرمی به سوی رشته‌کوه دیگری موج برمی‌داشت، و درخت لاله‌واری بود که هر روز صبح به گل می‌نشست و شامگاهان گل‌هایش پژمرده می‌شد. دوشیزه لهر گفت: «مسلماً روزبه‌روز حال‌تان بهتر می‌شود، پدر.» خواهر و برادر هر دو، تا اندازه‌ای انگلیسی را توی گلوی‌شان حرف می‌زدند و کمی لهجهٔ امریکایی داشتند آقای لهر آلمان را وقتی نوجوان بود ترک گفته بود تا از خدمت سربازی فرار کند: چهره‌ای مرموز و خط‌خطی و جاه‌طلب داشت. اگر کسی می‌خواست در این کشور به جاه و مقام برسد، ناچار بود حیله‌گر و موذی باشد و او هم دست به هر ترفندی می‌زد تا زندگی خوبی داشته باشد. آقای لهر گفت: «ای بابا، ایشان فقط به چند روز استراحت احتیاج داشتند.» به هیچ‌وجه دربارهٔ این مرد که مباشرش او را سه روز پیش در حالت اغما پیدا کرده و روی قاطری به خانه آورده بود کنجکاوی نشان نمی‌داد. هر چه درباره‌اش می‌دانست همان بود که خود کشیش به او گفته بود. این هم درس دیگری بود که این کشور به آدم می‌آموخت هرگز از کسی زیاد سؤال نکن یا سعی کن سرت توی کار خودت باشد.