سفرنامه ناصر خسرو

158,000 تومان

سفرنامه يک گزارش سرراست با زباني ساده و بي‌تکلف از مشاهدات و شنيده‌هاي نويسنده‌اي است که با چشم و گوش باز از ميان يک رديف طولاني از واقعيت‌هايي که بر سر راهش بوده است عبور مي‌کند. هيچ نشانه‌اي از تزئين کلام و هيچ تلاشي به منظور تحميل هيچ چيز اضافي و غيرضروري و نامربوطي در سرتاسر متن نمي‌بينيد. به هر آن چه لازم بوده است بسنده کرده، از ابراز معلومات خودداري کرده و نترسيده است که مبادا داد سخن را نداده باشد و چيزي ناگفته بماند. مثل اين که هيچ تصور و تصميمي براي آن چه مي‌خواهد بنويسد نداشته است و به همه‌چي خود به خود و بدون آن که هيچ الگويي در برابر خود داشته باشد رسيده است و درست به همين دليل، رسيده است به يک دستاورد و الگويي که مال خودش است و هيچ نمونه مشابه ديگري ندارد.سفرنامه يك گزارش زنده‌ي دست اول است و به همين دليل يك متن منحصر به فرد است كه مثل ستاره‌اي در ميان متون قرن چهارم و پنجم و ششم هجري همه‌ي دوران‌ها مي‌درخشد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

سفرنامه ناصر خسرو

نویسنده ناصر خسرو قبادیانی
مترجم
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 136
قطع و نوع جلد وزیری گالینگور
سال انتشار 1398
شابک 9789642134229
توضیحات تکمیلی
وزن 0.436 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سفرنامه ناصر خسرو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مراقبه‌

190,000 تومان

مراقبه‌ (meditation) از نوعی‌ که‌ موضوع‌ این‌ کتاب‌ است‌، یعنی‌ دستیابی‌ به‌ آگاهیِ ناب‌ و فارغ‌ از دغدغه‌های‌ فکری‌(بدون‌ فکر کردن‌). پرداختن‌ به‌ مراقبه‌ به‌ سبک‌ شرقی‌ (با ایجاد استراحت‌ جسمی‌ - روحی‌ و آرامش‌ عمیق‌ و به‌ یاری‌ نیروهای‌ طراوت‌ بخشی‌ که‌ از برخی‌ جهات‌ بر خواب‌ برتری‌ دارد) سلامت‌ جسم‌ و ذهن‌ را تأمین‌ می‌کند. در این‌ کتاب‌ فنون‌ ذهنی‌ ساده‌ای‌ تشریح‌ شده‌ است‌ که‌ با پرداختن‌ به‌ آن‌ها می‌توان‌ به‌ اهداف‌ مراقبه‌ دست‌ یافت‌.

دروازه خورشید

98,000 تومان

معرفی کتاب دروازه خورشید

سمیح مدام از رؤیای خود می‌گفت؛ نوشتن کتابی که نه اول داشته باشد و نه آخر. می‌گفت حماسه. می‌گفت: «حماسه‌ی مردم فلسطین» و از این می‌گفت که کتاب را با جزئیات اخراج بزرگِ ۱۹۴۸ شروع خواهد کرد. گفت: «ما تاریخمان را نمی‌شناسیم. باید داستان‌های هر روستا را جمع کنیم تا روستاها در حافظه‌مان زنده بمانند.»

گور به گور

350,000 تومان

بخشی از کتاب گور به گور

«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، می‌خندید، تو اون واگنِ دراز هی می‌خندید، رد که می‌شد کله‌هاشون رو برمی‌گردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی می‌خندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفت‌تیرها می‌خندی؟» گفتم «چرا می‌خندی؟ برای این که از صدای خنده بدت می‌آد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکی‌شون پهلوش نشست، یکی‌شون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب می‌رفت. یکی‌شون باید عقب عقب می‌رفت، چون که پول دولت پشت هر دونه‌ش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، این‌ها هم سوار پول دولت شده‌اند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمی‌دونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من می‌دونم این چیه. «برای همین داری می‌خندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»
سفارش:0
باقی مانده:3

دیباچه‌ای بر هنر جهان باستان

5,000 تومان
نگارنده در این کتاب با استفاده از زبانی ساده روند تحوّل آثار هنری را در دو ناحیه «بین‌النهرین» و «ایران باستان» با معرّفی برجسته‌ترین و شاخص‌ترین آثار هنری در هر ناحیه به اجمال بیان کرده است. این مطالعه از سه بخش پیش از تاریخ (دوره پارینه سنگی، میان سنگی، نوسنگی، فلزات و آهن)، بین‌النهرین (سومر، اکد، بابل و آشور) و ایران باستان (عیلام، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان) تشکیل شده است.

زمان نگری و کیهان باوری در عصر صفویه

170,000 تومان
مؤلف این مجموعه را به اعتبار رویکرد زمان‌محورِ مورخان به جهان پیرامون خویش و باور آن‌ها به دخالت امور کیهانی در زندگی بشری، به ترتیب با دو مفهوم «زمان‌نگری» و «کیهان‌باوری»، ممتاز ساخته است. پژوهش در معنا و تأثیر این دو مفهوم در عرصه تاریخ‌نگاری عصر صفویه، با این پرسش اساسی آغاز شد که آیا ایده‌های کیهانی می‌توانسته بر محتوای تاریخ‌نگاری‌ها و نیز شیوه‌های تاریخ‌نویسی تأثیرگذار باشد؟ و اگر آری، چگونه؟ مؤلف با توجه به میراث غنیِ تاریخ‌نگاریِ عصر صفویه و نیز با ملاحظه آشنایی بیشتر با این دوره تاریخی، بر آن شد تا این پرسش را در زمینه تاریخ صفویه طرح کند. این مجموعه با نگرشی نو به زمان تاریخ‌نگارانه پایان می‌گیرد؛ نگرشی منتهی به یک راه‌حل عملی با هدف زُدایش افراط‌گرایی‌های مذهبی.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت