سفرنامه ناصر خسرو
158,000 تومان
سفرنامه يک گزارش سرراست با زباني ساده و بيتکلف از مشاهدات و شنيدههاي نويسندهاي است که با چشم و گوش باز از ميان يک رديف طولاني از واقعيتهايي که بر سر راهش بوده است عبور ميکند. هيچ نشانهاي از تزئين کلام و هيچ تلاشي به منظور تحميل هيچ چيز اضافي و غيرضروري و نامربوطي در سرتاسر متن نميبينيد. به هر آن چه لازم بوده است بسنده کرده، از ابراز معلومات خودداري کرده و نترسيده است که مبادا داد سخن را نداده باشد و چيزي ناگفته بماند. مثل اين که هيچ تصور و تصميمي براي آن چه ميخواهد بنويسد نداشته است و به همهچي خود به خود و بدون آن که هيچ الگويي در برابر خود داشته باشد رسيده است و درست به همين دليل، رسيده است به يک دستاورد و الگويي که مال خودش است و هيچ نمونه مشابه ديگري ندارد.سفرنامه يك گزارش زندهي دست اول است و به همين دليل يك متن منحصر به فرد است كه مثل ستارهاي در ميان متون قرن چهارم و پنجم و ششم هجري همهي دورانها ميدرخشد.
در انبار موجود نمی باشد
سفرنامه ناصر خسرو
نویسنده | ناصر خسرو قبادیانی |
مترجم | |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 136 |
قطع و نوع جلد | وزیری گالینگور |
سال انتشار | 1398 |
شابک | 9789642134229 |
وزن | 0.436 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.ملل 8 … آلمان
مکتوبات فارسی در باب موسیقی (تاریخ ادبیات موسیقایی فارسی قرن 5 تا 9 هجری قمری)
حیوان قصهگو
کودکی و تاریخ (درباره ویرانی تجربه)
برنامه ریزی شهرهای جدید
فهرست
پیشگفتار چاپ دهم مقدمه فصل اول: پیدایش و سیر تحول شهرهای جدید فصل دوم: گونه شناسی و طبقه بندی شهرهای جدید فصل سوم: تجارب جهانی شهرهای جدید فصل چهارم: نظام شهری و شهرهای جدید در ایران فصل پنجم: برنامه ریزی شهرهای جدید فصل ششم: بررسی نمونه هایی از شهرهای جدید در ایران منابع و مآخذ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.