سفر به مرکز زمین
89,000 تومان
ژول ورن در سومين اثر بزرگ علمي تخيلي خود به شرح چگونگي كشف و شناسايي تونلي مخفي ميپردازد كه از طريق آتشفشان به مركز زمين راه مييابد. راهنماي اين سفر اكتشافي تخيلي يك دانشمند مضحك و غريب است كه همراه فرزندخواندهاش و يك بلد راه ايسلندي عازم سفر ميشود.
در انبار موجود نمی باشد
سفر به مرکز زمین
نویسنده | ژول ورن |
مترجم | مرجان رضایی |
نوبت چاپ | 4 |
تعداد صفحات | 320 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1397 |
شابک | 9789642131402 |
وزن | 0.375 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
نظریه بازی قدم اول
نظریه بازی قدم اول
«نظریه بازی»، آن نوع از مطالعاتی است که به چگونگی اتخاذ تصمیم یا برداشتنِ قدمی ناظر است، زمانی که نتایج آن تصمیم و برداشتنِ قدم، به تصمیمات و تحرکات دیگران بستگی دارد. به این معنا، «نظریه بازی» میتواند به پرسشهایی پاسخ گوید نظیر اینکه چگونه باید زمانی که با کمبود اطلاعات مواجه هستیم تصمیم بگیریم؟ اینکه چه عواملی باعث میشوند که همکاری در فضای بینالمللی امکانپذیر گردد؟ یا اینکه چهزمانی باید به سرمایهگذاریهای خود شتاب دهیم و چه زمانی باید از شتاب بخشیدن به کارها دست نگاه داریم؟
کتاب حاضر قدم اولی است برای مطالعاتی که ذیل نام «نظریه بازی» به ما برای درکِ بسیاری از رفتارها یاری میرسانند: از رفتار در سپهر اجتماعی و اقتصادی گرفته تا رفتار در فضای سیاست ملی و بینالمللی.
امپراتور پرتغالستان (شاهلیر سوئدی)
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.