سلطنت پنهان (سه گانه صعود.3)

18,000 تومان

در سرزمینی دور، جنگ داخلی در حال شعله‌ور شدن است. اشرافزاده‌ای به نام «کانِر» برای متحد کردن مردم جدا شده از قلمروی پادشاهی، نقشه زیرکانه‌ای می‌کشد تا فرد دیگری را برای پسر گمشده پادشاه پیدا کند و او را بر تخت سلطنت بنشاند. برای به دست آوردن این نقش چهار یتیم مجبور می‌شوند با یکدیگر رقابت کنند. یکی از آن‌ها پسر سرکش و باهوشی است به نام «سیج».
او می‌داند که انگیزه‌های «کانِر» مشکوک است، با این حال، زندگی او بر لبه پرتگاه قرار دارد. «سیج» باید انتخاب شود تا نقش شاهزاده را بازی کند یا منتظر  مرگش باشد.

رقیب‌های او هم برای برنده شدن در این رقابت نفسگیر، نقشه‌های خودشان را طراحی کرده‌اند و منتظرند به نحو ماهرانه‌ای آن را اجرا کنند. به همین خاطر «سیج» نباید به کسی اعتماد کند و باید نقشه‌هایش را پنهان نگه دارد.هنگامی که «سیج» از یتیم‌خانه درب و داغون خود به کاخ مجلل «کانِر» می‌آید، این فریب لایه لایه خود را نشان می‌دهد و در نهایت، حقیقتی آشکار می‌شود که بسیار خطرناک‌تر از تمام دروغ‌هاست: «اگر مجبور بودم یک بار دیگر زندگی کنم، هرگز این زندگی را انتخاب نمی‌کردم.

اما باید بگویم اصلاً مطمئن نیستم که انتخاب دیگری داشته‌ام. این‌ها فکرهایی بود که از ذهنم می‌گذشت، درست هنگامی که با گوشت کبابی در زیر بغلم در حال فرار از بازار بودم.» سه‌گانه صعود داستان مهیج و جذاب پادشاهی است که برای حفظ بقای سلطنت ناگزیر می‌شود تاج و تختش را رها کند. آیا او دوباره به سرزمینش باز خواهد گشت؟

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

سلطنت پنهان (سه گانه صعود.3)

نویسنده
جنیفرای نیلسن
مترجم
رقیه بهشتی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٤٠٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ١٣٩٤
موضوع
داستان های کودکان انگلیسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٣٢٢ گرم
شابک 9786003910096
توضیحات تکمیلی
وزن 0.322 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سلطنت پنهان (سه گانه صعود.3)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب بی یاد تو هرگز

585,000 تومان
معرفی کتاب بی یاد تو هرگز … کودتا نعل بالنعل طبق خبری که ما داده بودیم انجام می‌شد ولی به سبب همان افشاگری‌ها عقیم می‌ماند، اطرافیان مصدق، این نارسیس‌های ایرانی که عاشق آئینه بودند برای دیدن تصویرهای خود، چنین گمان می‌کردند که آنها عامل این پیروزی مصدق بوده‌اند و مقابل آئینه بیشتر باد به گلو می‌انداختند. ولی شکست شاه در کودتای 25 مرداد که منجر به فرارش از ایران گردید، حتی از شکست 30ام تیرماه 31 بزرگتر و مفتضحانه‌تر بود. جز اینکه مصدق این زمان مطلقآ نقش تاریخی خود را از یاد برد و مانند هملت که در لحظه کشتن قاتل پدر خود دچار تردید شد، شمشیرش را غلاف کرد و ملت را از یک فرصت بزرگ محروم ساخت. مردی که تا آن لحظه بی‌پروا آمده بود اینک مانند کودکی که از سایه خود بر دیوار اطاق دچار ترس شده عقب نشست. عوض مراجعه به آراء عمومی مردم جهت جمهوری، دنبال فکر شورای نیابت سلطنت رفت و با این عملش مثل گاو نه من شیری که ظرف شیر را بعد از آنکه لب به لب پر شد با لگد برمی‌گرداند، تاریخ ایران را به باد داد. .

استنباط آماری در پژوهش رفتاری

29,000 تومان
نویسنده دکتر حیدرعلی هومن مترجم ————- نوبت چاپ 13 تعداد صفحات 638 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال نشر 1401

راهکار

11,000 تومان
کتاب حاضر تلاش می‌کند نه تنها در انتقال اطلاعات، بلکه در بیدارسازی نیروهای متعالی درون شما قدم‌های موثری بردارد. برای اینکه این نیروها همیشه در وجود خود زنده نگه دارید، باید تا آخر عمر به استفاده از راهکارهایی که در این کتاب ارائه می‌شود ادامه دهید. هدف نهایی این است که رابطه‌ای پایان ناپذیربا نیروهای متعالی برقرار سازید. نویسنده سعی کرده حقیقتی ساده اما بسیار مهم را به خواننده کتاب منتقل کند. قدرت نیروهای متعالی کاملاً واقعی است. هر چه مخاطب بتواند بیشتر از آنها استفاده کند، تغییرات بزرگ‌تر و عمیق‌تری در زندگی‌اش ایجاد خواهد کرد. تا به حال بیماران بسیاری بوده‌اند که پنج یا ده سال یا حتی بیشتر با نیروهایی که نویسنده این کتاب به آنها معرفی کرده و موفقیت‌های بزرگی کسب کرده‌اند. اما آنچه حقیقتاً زندگی آنها را استثنایی کرده، طرز برخوردشان در برابر شکست‌ها بوده است. دراین مواقع سریعاً نیروهای متعالی را آزاد می‌کنند و روح انعطاف ناپذیر خود را در برابر تابش آنها قرار می‌دهند. آنها با علم به این که سختی و مصیبت رابطه‌شان را بانیروهای متعالی عمیق می‌سازد، مشکلات را به آغوش باز می‌پذیرند. در عوض، همواره از حمایت نیرویی فراتر برخوردارند و به اطمینانی راسخ و محکم دست می‌یابند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

وقتی زمان ایستاد

11,000 تومان
« تریستان » تصور چنین ماه بدی را نداشت . حتی خوابش را هم نمی‌دید . اولش برای اینکه خانواده او به شهر دیگری اسباب‌کشی کرده بودند . تریستان به کل با این اسباب‌کشی مخالف بود . ماجرای اسباب‌کشی ممکن است به نظرتان خیلی هم بد نیاید اما مشکل از جایی شروع شد که « بِلا » خواهر بزرگترش بهترین اتاق خانه را برای خودش بر می‌دارد. بدتر از همه این بود که پدر و مادر او بعد از شروع مدارس تازه به فکر اسباب‌کشی افتاده بودند . این دیگر قوز بالای قوز بود ، دقیقاً موقعی که حتی بچه‌های تازه وارد هم داشتنند کم‌کم در مدرسه جا می‌افتادند . تریستان از آن بچه‌های تازه وارد نبود ، بلکه تازه وارد تازه از راه رسیده بود . به خاطر همین شهر جدید ، مدرسه جدید ، خانه جدید و اتاق جدید مزخرفش زانوی غم بغل کرده و گوشه اتاق کز کرده بود ، مادرش دنبال راه چاره‌ای بود که شاید بتواند کاری کند که تریستان یک خرده از این شهر خوشش بیاید . بنابراین از آنجایی که تریستان کشته مرده حیوان‌ها بود و شهر قبلی آنها هم باغ وحش نداشت به او گفته بود که اینجا باغ‌ وحش دارد . مادرش به او قول داده بود که شنبه با هم به باغ وحش بروند . دان گیلمور نویسنده ، روزنامه نگار و ویراستار است . او کارهای مصور زیادی در کارنامه خود دارد . کتاب‌های کودکانه او جوایز ارزنده بسیاری برایش به ارمغان آورده‌اند . از جمله جایزه « گاورنر جنرال » و جایزه کتاب     « آقای کریستی » . کتاب « وقتی زمان ایستاد » اولین گام او در زمینه ادبیات نوجوانان است . کتاب « وقتی زمان ایستاد » در ١٨٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

پیدایش امپراطوری ایران

76,000 تومان
کتاب حاضر شامل مجموعه ای از شش درس گفتار است که در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی در ترم های بهار و تابستان 2004 ایراد شده است. این درس گفتارها به طور کلی مسئله پیچیده ایران و هویت ملی آن را از چشم اندازی تاریخی بررسی می کنند. در نخستین مقاله از این کتاب «دانیل پاتز» به نقش و سهم عیلامی ها در تشکیل هویتی قومی و فرهنگی می پردازد. که به طور معمول با بنیان گذاری امپراتوری ایران در عصر کوروش کبیر در 550 پیش از میلاد پیوستگی دارد. در مقاله دوم «فرانتس گرنت» جغرافیای اوستا را با اشاره ای خاص به فهرست کشورهای ذکر شده در «وی دیوداد» (قانون ضد دیو) بررسی می کند. گرنت این موضوع را از دیدگاه دیرین شناختی و زبان شناختی تاریخی می نگرد. «اکتوراسکی یرو» و «آلبرت دی یونگ» ایده ایران را از دیدگاهی دینی در مقاله های بعدی جست و جو می کنند. این مسئله که «پادشاهان اولیه هخامنشی زرتشتی بوده اند یا نبوده اند»، سوال اصلی این مقاله هاست. در پایان معنای آیین زرتشتی در دوران هخامنشیان نخستین با شرح چگونگی پیدایش مفهوم «مغ» و «مگوس» بررسی می گردد و مسئله تنوع فرهنگی در تشکیل فرهنگ و تمدن ایرانی تحلیل می شود.