سلول‌ 72

9,000 تومان

اورهان‌ کمال‌ از تواناترین‌ نویسندگان‌ معاصر ترکیه‌ به‌ شمار می‌رود و نام‌ او در کنار نام‌ نویسندگانی‌ چون‌ یاشار کمال‌ و کمال‌طاهر بر تارک‌ ادبیات‌ واقعگرای‌ ترکیه‌ می‌درخشد. وی‌ در بیش‌تر آثارش‌ به‌ زندگی‌ و محیط‌ اجتماعی‌ طبقات‌ فرودست‌ اجتماع‌ می‌پردازد و تصویری‌ گویا و بی‌پرده‌ از محله‌های‌ فقیرنشین‌، محیطهای‌ کارگری‌، مزارع‌ جهنمی‌، وضعیت‌ زنان‌ و… ارائه‌ می‌دهد. سلول‌ ٧٢ یکی‌ از جذاب‌ترین‌ رمان‌های‌ اورهان‌ کمال‌ است‌.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

سلول‌ 72

نویسنده
اورهان‌ کمال‌
مترجم
ارسلان‌ فصیحی‌
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١٤٤
نوع جلد ——
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٥
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های ترکی ترکیه قرن 20
نوع کاغذ ——
وزن 140 گرم
شابک
9789643111724
توضیحات تکمیلی
وزن 0.14 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سلول‌ 72”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کوارتت مرگ و دختر

1,600 تومان
این مجموعه ١٥ داستان را در بر می‌گیرد. در داستان "کسی برای کشتن" جوان بی‌استعدادی که تن به درس خواندن نمی‌دهد، از جوان نازیبایی که استعداد و حافظه‌ بالایی دارد، متنفر است و می‌خواهد به هر نحو شده شاهد نابودی او باشد. در داستان "عنفوان دوشیزه لودمیلا گراسیمووا" موضوع نابودی در میان نیست و جوانی که مقامی در دستگاه حزب حاکم دارد، فقط می‌خواهد لودمیلا، دختر مورد علاقه‌اش را با استفاده از امکانات قدرت به تملک خود درآورد این که چقدر موفق می‌شود به شخصیت لودمیلا برمی‌گردد که نویسنده با واکنش‌های او دست به قرینه‌سازی روی شخصیت جوان زده است. در "سمت غبارآلود شهر" دختر نازیبایی دل به افسری جوان می‌دهد و به خاطر او تمام پس‌اندازش را از بانک بیرون می‌کشد؛ پولی که ممکن است آینده او را رقم بزند. در "راپسودی روی تمی از پاگانی‌نی" موضوع به خود برحق‌بینی ایدئولوژیک افرادی مربوط می‌شود که دیر به خود می‌آیند؛ زمانی که در آستانه باخت قرار می‌گیرند. در داستان "درسی به اسم زیست‌شناسی" که به شکل تو در تو نوشته شده است، محور روایت را غرق شدن یک زن و شوهر در کار و گرفتار شدن در دام مال‌اندوزی و تجمل شکل می‌دهد. که اما در نهایت می‌بینند از چیزهای بهتر زندگی غافل شده‌اند. در داستان "شؤون ذهن و عین" ناتوانی انسان در شناخت دیگران بازنمایی می‌شود و این حقیقت که رفتار به خودی خود ملاک کافی و جامعی برای قضاوت درباره انسان‌ها نیست و ساده‌ترین فرد هم در جایی و زمانی پیچیدگی‌هایی دارد کاملاً غیرقابل پیش‌بینی. همین نگاه را در داستان "همنشین آزرده" هم می‌بینیم؛ با این تفاوت که اینجا کانون روایت یک بچه است. در "زن‌های سوار بر اسب" نویسنده از تکنیک‌های بینامتنیت و کولاژ استفاده کرده است و پای دیوید دی. اچ. لارنس شاعر و نویسنده انگلیسی و تلمیحی از آثار او را به میان کشیده است.

اپرای مردان سبیل استالینی

9,500 تومان
اپرای مردان سبیل استالینی رمانی اجتماعی ـ‌ سیاسی است با محوریت کودتای ٢٨ مرداد سال ١٣٣٢. این رمان در سه فصل و با سه نگاه نسبت این حادثه بزرگ و تأثیرگذار تاریخ معاصر نوشته شده است و جانمایه زندگی از سطرهای غبارگرفته خاطرات و نقل‌ها و اسناد سربرآورده و دوان‌دوان چهره انسان‌های مرحله گذار ایرانی را ترسیم نموده. رمان از سور و سات عروسی توران شاهی شروع می‌شود و با مواجهه او و نامزدش، آبنوس با حوادث قبل و بعد کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ همراه می‌شود و... و در نهایت کشمش‌ها و دغدغه‌های زندگی اصغر خالدار همراه می‌شود تا دو ریل موازی، قطارهای زندگی این دو شخصیت را به مقصد نهایی ببرد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «سال تحصیلی دیگر نرفته‌ام سنگر. می‌خواستم خودم را منتقل کنم تهران تا بیشتر پیش آبنوس باشم. وزارتخانه هم بهم ریخته است. امروز می‌گویند؛ باشد، فردا می‌گویند؛ برو شمیرانات، پس‌فردا هم باز می‌گویند؛ توی شاه‌پسند سنگسر نیروی جایگزین نداریم، باید برگردید سنگسر. ظهر نشده، به خانه مادر تلفن می‌زنند که فردا صبح وزارتخانه باشم تا محل خدمت جدید را معرفی کنند. به سرم زده، درس و مدرسه را ول کنم و به خانه و زندگی‌ام برسم. آبنوس هم کسی را می‌خواهد که کنارش باشد. از دیشب، میهمان آمدند خانه‌مان. سه نفر بودند. آبنوس طوری از من بابت میهمانی‌های رسیده عذرخواهی می‌کرد که از خودم خجالت کشیدم. میهمان‌ها که آمدند، آبنوس مثل همیشه لگن آب را برد جلوی پایشان گذاشت و ازشان اجازه خواست پایشان را بشوید. آن یکی‌شان که چهار شانه و پُر قد و هیکل‌تر از بقیه بود و بهش می‌خورد نظامی باشد و امروز بهم گفت اسمش روزبه خسروانی است، دست آبنوس را گرفت و گفت: «ما همه تلاشمون اینه کسی پای دیگه رو نشوره!» آبنوس خندید و گفت: «یه رسمه! پدر مرحومم واسه مهموناش می‌کرد!» خسروانی خندید و گفت: «پس بیا رسمو بشکن، من پای تو رو بشورم!»

ملت عشق

420,000 تومان
مولانا خودش را «خاموش» می‌نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌اش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟ کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سال‌هاست به هر جا پا گذاشته‌ام آن صدا را شنیده‌ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته‌ام و به گفته‌هایش گوش سپرده‌ام. شنیدن را دوست دارم؛ جمله‌ها و کلمه‌ها و حرف‌ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود. اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید می‌کنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمه‌اش «بشنو!» است. یعنی می‌گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می‌کند؟ راستی، خاموشی را می‌شود شنید؟ همه بخش‌های این رمان نیز با همان حرف بی‌صدا شروع می‌شود. نپرس «چرا؟» خواهش می‌کنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار. چون در این راه‌ها چنان حقیقت‌هایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند. (از متن کتاب) «ارسلان فصیحی» بیش از این کتاب‌های «زندگی نو»، «قلعه سفید» از اورهان پاموک (برنده جایزه نوبل ادبی ۲۰۰۶) و «سلول ۷۲» از اورهان کمال را ترجمه و راهی بازار کتاب کرده است.

مردی که هیچ بود

6,000 تومان
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: یاشا کمی چاق و تپل و سرخ و سفید بود، لب پرخنده ای ام داش. همه جام جاش بود، با اون لهجه شیرین نیمه آذریش توجه اطرافیانشو به خودش جلب می کرد، قاپشونو می دزدید و یار غارشون می شد. اون مرد بی شیله پیله و کم سوادی بود، اما خیلی سرش می شد. اهل سیر و سفر نبود، چون وضع مالی میزونی نداش. دور هیچ فرقه ای ام تاب نمی خورد، سرش به کار خودش و زن و بچه ش بود، نماز و روزه ش ترک نمی شد و راه مسجدم گم نمی کرد. اگه کسی تو محل جشنی، عروسی ای چیزی داش، یه راس می اومد سراغش و آشپزیشو به اون می داد، دستمزدی ام بهش می دادن که کمک خرجیش می شد. یاشا پولاشو صنار سه شی روی هم می ذاشت و جم می کرد تا تونس یه تیکه زیمین آخرای سبزیکاری امین الملک، چسبیده به باغ ملا، نزدیکای حندق دس و پا کنه و یه اتاق خشت و گلی کنج اون جا علم کنه و زن و بچه شو از آوارگی و خونه به دوشی و اجاره نشینی نجات بده. چن سال بعد با تقلای زیاد و از خرجی خونه زدن و نخوری و ته خونه رو فروختن و قرون قرون رو هم گذاشتن و قرض و قوله تونس چار تا اتاق دیگه و دو تا زیرزیمین به اون اتاق اضافه کنه و به آدمای مختلف اجاره بده...

فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق

18,000 تومان
یک دختر جوان چینی به نام «چیائو شیائو تسوانگ» برای آموختن زبان انگلیسی به انگلستان می‌رود. او در آنجا برای ارتباط گرفتن با مردم دچار مشکلاتی می‌شود و با اینکه زبان انگلیسی را آموخته ولی نمی‌تواند به شکل صحیح جملات انگلیسی را تلفظ کند. «چیائو» در فرودگاه پکن با ترس و اضطراب در حالی که از آموخته‌های خود از زبان انگلیسی راضی و مطمئن نیست و به اصرار پدر و مادرش راهی این سفر شده سوار بر هواپیما می‌شود و شهر خود را به مقصد لندن ترک می‌کند. جملاتی که از قول «چیائو» در این کتاب بیان می‌شود نحوه تلفظ ناشیانه او را از زبان انگلیسی و نیز نارضایتی‌اش را از این وضعیت نشان می‌دهد: «همین طور که از چین دور شد. من از خود پرسید آخه چرا من به غرب رفت؟ چرا چون پدر مادرم خواست من باید انگلیسی خواند؟ من چرا باید مدرک از غرب گرفت؟ من ندانست به چه چیزی نیاز داشت. حتی گاهی برایم مهم نبود که من دانست به چه چیزهایی نیاز داشت. برای من مهم نبود اگر من انگلیسی بلد بود یا نه. مادرم تنها به زبان روستایی صحبت کرد. من چه جوری در کشور غریبه غربی زندگی کرد؟ من هیچوقت به غرب نبود. ... من دیگه از غرب چه دانست؟ من انگلیسی صحبت نکرد. من از آینده ترسید...» اما همه اینها ترس «چیائو» از آینده و غرب نیست! او در لندن با پسری بیگانه- به قول خودش- آشنا می‌شود و اتفاقات بعدی در این رمان جوری رقم می‌خورد که خواننده با موضوع‌های نو و بدیعی در آن آشنا می‌شود: «بعد از اولین هفته‌ای که با هم زندگی کردیم، گفتی تا حالا با هیچکس این قدر نزدیک نشده بودی. گفتی که همیشه دوست‌هایت برایت مهم‌تر از عشق بوده‌اند. این با تعبیر ما چینی‌ها از عشق خیلی متفاوت است.»

گوشه نشین

11,000 تومان

رمانِ گوشه‌نشین چگالیده‌ای عالی از تمام شخصیت‌های برجستۀ یونسکو در نمایشنامه‌هایش است. وی در این رمانِ فلسفی‌ـ‌روانشناختی، به نفوذی عمیق‌تر در روان شخصیت‌های خود و کاوشی دقیق‌تر در حیطه‌های پوچِ زندگی پرداخته است.

ارثیه ناگهانی این امکان را به قهرمان رمان می‌دهد که شغل بی‌اهمیت و کسل‌کننده‌اش در اداره‌ای گمنام را ول کند. او دیگر کاری ندارد جز این‌که سعی کند از زندگی لذت ببرد. این اتفاق برای او تبدیل می‌شود به روند آشنایی با تجربۀ مرگ.

او در جستجوی فراموشی است. اندوهش از دانستن این‌ که قوی‌ترین احساس ما احساس ضعف ماست، و این‌که در هر چیزی قدرت معجزه‌ای نهفته است، وجهه‌ایی صوفیانه به او می‌بخشد.

این اثر هم قصه است، هم رمانی که خوب می‌داند چگونه داستان انسان‌هایی را که اصلاً داستانی ندارند، و وصیتنامۀ روحی نویسندۀ اثرِ قاتلِ بی‌مواجب (یکی از نمایشنامه‌های یونسکو) را نقل کند.

نقدی بر این کتاب