سماع جان
425,000 تومان
“سماع جان” اثری است به قلم “جلیل مسعودی فرد” که در آن به “تبیین و تحلیل داستان های مثنوی” میپردازد. مثنوی حکایت انسانی است که از یار و دیار خود دور افتاده و از ماوای ازلی خود به زمین تبعید شده است.
انسانی که در اینجا در عذاب غربت گیر افتاده و آرزوی بازگشت به وطن اصلیاش، با ارزشترین انگیزه و دارایی اوست. عشقی که با خود به یادگار دارد، زندگانیاش را گرمی میبخشد و به او امید وصال و بازگشت به نیستان را هدیه میکند.
هجده سطر اول مثنوی که به «نی نامه» معروف است و سرآغاز مثنوی یا خلاصهای از آرای مولانا است، روایت آدمی را به تصویر میکشد که تنهاست و رنج غربت، او را به ناله و زاری انداخته است. آنچه نی از آن حکایت و شکایت کرده، شکایت از همان جدایی و دور افتادن است.
دوری از آرامشی بهشتی، وصال یار و گیر افتادن در تلهی درد و رنجهای دنیای مادی. مولانا نمیتواند آنطور که میخواهد، بیان کند که این داستان چقدر دشوار، اندوهبرانگیز و غیرقابلتوصیف است.
تنها انسانهایی که این حس را درک کردهاند و سینهشان در غم فراق سوخته و آرزوی در هم آمیختن تمام وجودشان را دریده است، میتوانند این رنج مشترک را درک کنند، همنشین انسان باشند و با همدلی خود، این داغ را کمی خنک کنند و سایهای هرچند کوتاه را فراهم کنند. نی در این اشعار که از غم غربت مینالد، نشان از مردی غریب و پاکدامن و عابد است که با پاکی درونی و صیقل دادن جسم و روان از هر گونه پیوند و وابستگی رها شده و آماده است تا با دم عشق الهی نواخته شود.
تمام مثنوی را میشود شرح این داستان دانست و “جلیل مسعودی فرد” در “سماع جان”، یک به یک “تبیین و تحلیل داستان های مثنوی” را به خوانندهی مشتاق، ارائه میکند.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
سماع جان
نویسنده |
جلیل مسعودی فرد
|
|
مترجم |
———
|
|
نوبت چاپ | 2 | |
تعداد صفحات | 488 | |
نوع جلد | زرکوب | |
قطع | وزیری | |
سال انتشار | 1402 | |
سال چاپ اول | —— | |
موضوع |
ادبیات ایران
|
|
نوع کاغذ | ——— | |
وزن | 720 گرم | |
شابک |
|
وزن | 0.720 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سوگ نمایش هملت
رازهای مانولیتو
پدر سالاری جدید
بخشی از کتاب پدر سالاری جدید
سرخوردگیها و تحقیرها، خشم و نومیدی ناشی از این اوضاع، از سال ۱۹۴۸ م، و به ویژه از سال ۱۹۶۷ م، منجر به وارد آمدن ضربه روحی فلج کننده و فراگیری بر جهان عرب گردیده است. اکنون از خودگذشتگی (عملیات انتحاری با اتومبیل حامل بمب)، خشونت کور، فرار به خارج، یا مهاجرت در داخل، برای بسیاری از افراد راه خلاصی شده است. شدت بیزاری از خویش و کلْبی مسلکی، تنها با تعصبات قوم مدارانه و رویاهای بی پایه نسبت به شکوه و افتخار گذشته برابری می کند. علت این درماندگی گسترده، این تفرقه ناامیدکننده، این فروپاشی جهانی چیست؟ آیا علت اینها تنها صهیونیزم، استعمار، و امپریالیزم است؟ یا علت چیز دیگری است؛ چیزی در قلب جامعه؛ نوعی بیماری نامرئی که در حال خوردن و ساییدن مرکز است؟ مُفسران عرب متخصص موشکافی در وضعیت نهایی شده اند. اما برای بیرون ریختن تلخی و سرخوردگی کاری بیش از طغیان احساسات و بیان شفاهی آنها لازم است: ارائه چارچوبی تحلیلی که زمینه را برای تفسیری سامانمند فراهم سازد. نیاز به رویکردی نظری افزایش یافته، زیرا بحران عمیقتر و سرکشتر شده است. زمانی که اطلاعات روی هم انباشته میشود، تصویر کلی به طور فزایندهای تیره و تار و ناسازگار میشود. اکنون ما به نقطه ای رسیدهایم که دیگر نمیتوانیم به واسطه وجود درختان، جنگل را تشخیص دهیم. تلاش من در اینجا در جهت فراهم کردن چارچوبی است که در آن، واقعیت ها، وقایع، و جنبه های متنوع پدیده های اجتماعی و سیاسی سامانمند می شوند و معنی پیدا می کنند.گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»مقدمه اي بر جامعه شناسي نابرابريها
هنر حفظ آبرو
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.