سه نفر بودیم

15,000 تومان

محمد متوسلانی بی‌تردید یکی از پدیده‌های سینمای ایران است. او دیر زمانی در کنار دو کمدین دیگر، منصور سپهرنیا و گرشا رئوفی «سه کمدین» بی همتای سینمای ایران را از اواخر دهه ١٣٣٠ شکل می‌دهد و تا نیمه اول دهه ١٣٥٠ با آنها همراه و سپس وارد عرصه کارگردانی می‌شود.

متوسلانی در سال‌های پس از انقلاب هم بازیگری و هم کارگردانی را ادامه می‌دهد و فیلم کمدی و پرفروش «کفش‌های میرزا نوروز» (١٣٦٤) را می‌سازد که نشان از شناخت خوب و تجربه‌اش در سینمای کمدی آن هم با حضور متفاوت بازیگری مثل علی نصیریان در نقش اصلی داشت.

کتاب سه نفر بودیم جدا از نقش متوسلانی در سینمای ایران، از آن جهت حائز اهمیت است که «فرخنده آقایی» به عنوان نویسنده‌ای که چندین مجموعه داستان کوتاه و رمان نوشته و تا کنون چندین جایزه ادبی را به خود اختصاص داده این بار دست به کار متفاوتی زده و با آگاهی کامل از دانش سینمایی، اثری را پدید آورده که خواننده علاقه‌مند با خوانش آن می‌تواند به زوایای کار یک کارگردان و بازیگر مطرح در قبل و بعد از انقلاب پی ببرد، چرا که محمد متوسلانی خاطرات بیش از پنجاه سال کار حرفه‌ای خود را با «فرخنده آقایی» در میان گذاشته است.

نقدی بر این کتاب

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

سه نفر بودیم

نویسنده
فرخنده آقایی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٢٨٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۳۲۶ گرم
شابک
9789643119560
توضیحات تکمیلی
وزن 0.326 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سه نفر بودیم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دانشنامه‌ نگاری

65,000 تومان
دانشنامه / دایره‎المعارف یکی از گونه‎ها و از اصلی‌‎ترین گونه‎های منابع مرجع است. دانشنامه‎های کشورهای مختلف نشانۀ گویایی از بسیاری توانایی‎ها و ویژگی‎های آن‎هاست، نشانه‎هایی از توان علمی، پژوهشی، نگارشی، هنری، تولید اثر، و نیز بی‎طرفی، انصاف، گرایش به حقیقت‎جویی و حقیقت‌گویی، انتقال دانش و اطلاع به جامعه، ارتقای سطح آگاهی‎ها، و در اختیار قرار دادن منبعی موثق و درخور اعتماد و اطمینان به جامعه. روند دانشنامه‎نگاری در ایران پس از انقلاب وسعت گرفت و آهنگ رشد آن حدود دو دهه ادامه داشت. شمار بسیاری از پژوهش‌گران به فنون و ظرایف نگارش مقاله‎های دانشنامه‎ای دست یافتند و عده‎ای از آن‎ها توانستند با دانشنامه‎های بین‌المللی همکاری کنند و مقاله‎هایی همتراز مقاله‎های دانشنامه‎نگاران حرفه‎ای بنویسند. کسب کردن این توانایی دستاوردی برای فرهنگ کشور است، دستاوردی که قابلیت تبدیل به همکاری با گونه‌های دیگر منابع مرجع را دارد. در این کتاب، و بر پایۀ تجربه‎های مستقیم، متمادی و اطلاعات دست اول نویسندۀ آن، با اهمیت و کاربرد دانشنامه، پیشینه و تغییر و تحولات این اثر مرجع در ایران، و نیز با مسائل، مشکلات، مانع‎ها و چالش‎‎های پیش روی دانشنامه‏نگاری آشنا می‎شوید. انتشارات ققنوس امیدوار است این کتاب بتواند جایگاه شایستۀ خود را در میان دانشنامه‎نگاران، مسئولان، مدیران، سیاست‎گذاران و برنامه‎ریزان دانشنامه‎ها و منابع مرجع، و همچنین در میان ناشران، ویراستاران، مقاله ‎نویسان، دانشجویان و خوانندگان علاقه‎مند به این مباحث بیابد.

تبعید و سلطنت

150,000 تومان
آلبر کامو را بیشتر دوستداران ادبیات با دو کتاب معروف و ماندگارش یعنی «بیگانه» و «طاعون» می‌شناسند. هر چند او آثار ماندگار بسیاری دارد. این نویسنده فرانسوی یک بار هم جایزه ادبیات نوبل را از آن خود کرده است. این مجموعه از ٦ داستان کوتاه و مستقل تشکیل شده است که تا حدود زیادی از لحاظ خصوصیات روحی مشابه یکدیگرند .

میهمانی خداحافظی

3,000 تومان
« میهمانی خداحافظی » یک درام خانوادگی است که با موضوع مهاجرت شکل گرفته است . داستانهای این مجموعه درباره زن جوانی به نام سارااست که به خاطر مهاجرت قریب‌الوقوع نزدیکترین دوستش « الی » به کندوکاو در گذشته‌های نه چندان دور خود می‌پردازد : « حواسم بود . از صبح که بیدار شده بودم حواسم بود . بهنام خودش را زده بود به آن راه و چیزی نگفته بود . یادم می‌آمد زمانی پانزده ساله شدن بزرگ‌ترین رؤیایم بود . حالا دو برابر پانزده سال را داشتم . نمی‌دانم کی وقت کرده بودم این همه بزرگ شوم . » سارا در جستجویی که انجام می‌دهد نکاتی را در مورد خودش و رابطه‌اش با همسرش – بهنام – کشف می‌کند و علت اینکه چرا این همه از مهاجرت دوستش – الی – غمگین شده است را به تدریج می‌فهمد : « گیج شده بودم . به آرزوهایم فکر کردم . چیزی یادم نمی‌آمد . چیزهایی که یادم می‌آمد شبیه آرزوهای کلیشه‌ای بود . فکر کردم دلم می‌خواهد امسالم با پارسال خیلی فرق داشته باشد . فرق‌های خوب . » میهمانی خداحافظی در واقع یک کشف درونی برای ساراست که ضمن مرور اشتباهات گذشته‌اش راه خودش را باز می‌یابد .

آمین می آورم

9,000 تومان
 قهرمان داستان این کتاب قصد دارد ماجراهایی را برای مخاطبان خود که احتمالاً همه اهل فضای مجازی هستند و مدام پای اینترنت نشسته‌اند بازگو کند. با قهرمان داستان در یک درمانگاه اعصاب و روان آشنا می‌شویم و در نهایت می‌بینیم بیماری او که ظاهراً افسردگی ساده‌ای است شدت گرفته و داروهای دکترها دیگر افاقه نمی‌کند. او دیگر درمان عادی را رها کرده و به سیگار پناه برده است. قهرمان داستان حالا همه ماجرا را دارد تعریف می‌کند و در این بین خرده داستان‌هایی را هم درباره تبار و قبیله او می‌شنویم. او که قبلاً درس می‌خوانده ازدواج می‌کند و همین ازدواج مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد درس و مشق را رها و شروع به تدریس در دانشکده الهیات می‌کند ولی چون خدمت سربازی نرفته است این موضوع می‌تواند مانع ادامه همکاری او با دانشکده شود. حالا مهمترین دغدغه برای او ایمانش است. قهرمان داستان نگران است که مبادا همسرش ایمانش را از او بگیرد. بنابراین تصمیم می‌گیرد تا همین ذره ایمانی که برایش باقی مانده خودکشی کند. از مادرش می‌خواهد برایش دعا کند تا بمیرد ولی... . در کتاب آمین می‌آورم خواننده با یک طنز زیر پوستی مواجه می‌شود که طنز تاروپود آن را تشکیل می‌دهد.

خواب‌های گمشده

1,600 تومان
راوی «خواب‌های گمشده» مرد جوانی است که خانواده‌اش او را روانپریش می‌دانند. این مرد جوان ادعا می‌کند با روح فامیل خود که مرده‌اند در ارتباط است .... چرا که روح مادربزرگش او را ترغیب کرده به خانه پدری‌اش برگردد زیرا حقایق زیادی است که او باید بداند. نویسنده داستان در پی مرور روایت‌هایی گوناگون از راویان مختلف به دل گذشته‌های دور این خانواده نقب می‌زند و خاطرات نوستالژیکی را برای خواننده تداعی می‌کند. خواننده در انتهای داستان متوجه می‌شود تمامی آنچه که روایت شده دستنوشته‌های راوی است که اکنون خود نیز به گمشدگان پیوسته: «خواب‌هایم را گم کرده‌ام، اینک منم و روزهایی پیوند خورده با کابوس. من به آن سو رسیده‌ام. آخر خواب‌های گمشده. گمشدگان همه این جایند. کسی آیا خواب مرا می‌‌بیند؟» زنگ زده بودم به مادر و گفته بودم مامان، خواب وحشتناکی دیده‌ام! خواب دیدم شما مردین و از مرگتون دو سال گذشته، خونه رو هم فروختیم و .... مادر پای تلفن خندیده بود. گفته بودم مامان، خدا را شکر که خواب بودم، الام می‌آم دیدنتون تا مطمئن بشم که بیدارم. گوشی را که گذاشته بودم، از خواب پریده بودم! کابوس سرجایش بود!