سویهها
75,000 تومان
تئودور آدورنو در ١٤ نوامبر ١٩٥٦، به مناسبت صدوبیستوپنجمین سالمرگ هگل، در دانشگاه آزاد برلین سخنرانیای ایراد کرد که بنا بود به ابعاد و سویههای فکری هگل اختصاص داشته باشد. در همان ایام همین مباحث و دیگر مسائل و موضوعات را به نحوی مبسوطتر در قالب درسگفتاری رادیوی مطرح کرد. از آنجا که مباحث سخنرانی دانشگاهی و درسگفتار رادیویی عمیقاً به هم ارتباط داشتند، آدورنو مضامین این دو را، به علاوه «اضافاتی مهم» در قالب تکنگاریای با عنوان «سویههای فلسفه هگل» گرد هم آورد.
تئودور آدورنو در این کتاب، برحسب قرائت خاص خودش از ایدئالیسم آلمانی به طور کلی و فلسفه هگل به طور خاص، آن هم قرائتی که به اقتضای فشردگیِ فضای نوشتار هیچگاه آنقدرها بسط نمییابد و صرفاً به اشاره برگزار میشود، پارهای از تعیینکنندهترین پروبلماتیکهای فلسفه هگل ــ و نیز دیگر فلسفههای ایدئالیسم آلمانی: کانت، فیشته و شلینگ ــ را برجسته میکند، و البته بهسرعت از روی آنها میپرد، تا در نهایت گرهگاههای این فلسفه را به یکدیگر وصل کند و انسجام منطقی آن و در عین حال تنش درونیاش را نشان دهد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
نویسنده | تئودور آدورنو |
مترجم | محمدمهدی اردبیلی، حسام سلامت، یگانه خویی |
نوبت چاپ | ٣ |
تعداد صفحات | ١٢٠ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | – |
موضوع | شناخت فلسفه – تاریخ – پدیدهشناسی – هگل |
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | ١٥٩ گرم |
شابک | 9786002784315 |
وزن | 0.159 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: samanehfathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
جریانهای تفسیری معاصر و مسئله آزادی
معرفی کتاب جریانهای تفسیری معاصر و مسئله آزادی
نبرد جمل
معرفی کتاب نبرد جمل
نبرد جمل - انتشارات نی
روزی که زندگی کردن آموختم
معرفی کتاب روزی که زندگی کردن آموختم
کولی به کف دست او خیره میشود و پیشبینی شومی را به زبان میآورد: پایان زندگی او نزدیک است. لوران گونل در کتاب روزی که زندگی کردن آموختم، داستان مردی را روایت میکند که دیدگاهش به زندگی در یک روز دگرگون میشود. این رمان پرفروش و فلسفی دریافت ما از زندگی، مرگ و معنای زندگی را به چالش میکشد.دربارهی کتاب روزی که زندگی کردن آموختم:
روزی، جاناتان در حال قدم زدن در اسکلهای در سانفرانسیسکو بود که ناگهان یک کولی دست او را گرفت و خواست از بخت و اقبالش بگوید و زندگی جاناتان، از آن زمان به بعد، دیگر هرگز مثل قبل نشد... کتاب روزی که زندگی کردن آموختم (The Day I Learned to Live) داستان جاناتان را روایت میکند که پس از این اتفاق به یاد آورد زندگی چیزی بیشتر و فراتر از روزمرگیهاست. لوران گونل (Laurent Gounelle) در این رمان فلسفی و روانشناسانه که بر اساس یافتههای علمی است شرایطی را برای ما به تصویر میکشد که میخواهیم چیزی را نادیده بگیریم اما انکار آن غیرممکن است. در این وضعیت است که انسان به خود برمیگردد و میکوشد، با کاوش در خود، دیدگاهش را نسبت به زندگی تغییر دهد. رمان روزی که زندگی کردن آموختم نور تازهای به وجود و روابط ما با دیگران میاندازد و هوای تازهای را وارد زندگی ما میکند. این کتاب، که از پرفروشترین رمانهای فرانسوی در سال 2016 بود، نخستین بار در سال 1396 به فارسی ترجمه و تاکنون بارها تجدید چاپ شده است.سنگ، کاغذ، قیچی (۴۳) (و ای خوانندهی محترم و مشعلداران و شبگرد)
معرفی کتاب سنگ، کاغذ، قیچی (۴۳)
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.○ دوست دارم اونجا بمیرم. اگه اونجا باشم هم برای تو خوبه هم برای من. با بلاهایی که قراره سرم بیاد دیگه نمیتونم مراقب تو باشم. اگه برم اونجا دیگه زیاد درد نمیکشم. دلم نمیخواد درد بکشم. از همین الان درد شروع شده. داره بدتر هم میشه. تو مجبور نیستی ببینی چه بلایی سرم میآد. ص ۸۳
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.