

سياست چيست؟
115,000 تومان
کتاب سياست چيست؟دو مبحث عمدهی کتاب دربارهی هدف ویژه و وسیلهی ویژهی امر سیاسی است که در پی آن تعریفی از سیاست به دست داده میشود: “سیاست فعالیتی اجتماعی است که با تضمین نظم در نبردهایی که از گوناگونی و ناهمگرایی عقیدهها و منافع ناشی میشوند، میخواهد به یاری زور که اغلب بر حقوق متکی است امنیت بیرونی و تفاهم درونی واحد سیاسی ویژهای را تامین کند…”. نگارنده در پایان خاطرنشان میکند: “از صد سال پیش به این سو، پیوسته زوال دولت و پایان سیاست را اعلام میدارند و میگویند دلیل چنین افولی اقتضای فلسفهی تاریخ است. اما نه تنها شاهد پایندگی فعالیت سیاسی هستیم، بلکه سرنوشت این جهانی ما بیش از همیشه به تصمیم نا به هنگام ارادهی سیاسی بستگی دارد
فقط 2 عدد در انبار موجود است
سياست چيست؟
نویسنده |
|
|
مترجم |
|
|
نوبت چاپ | ——- | |
تعداد صفحات | 248 | |
نوع جلد |
شوميز
|
|
قطع |
|
|
سال نشر | 1385 | |
سال چاپ اول | ——- | |
موضوع |
تاریخ
|
|
نوع کاغذ | ——- | |
وزن |
280گرم
|
|
شابک |
9789643291198
|
وزن | 0.280 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Atta.Afroozeh
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
قصه های دوست داشتنی دنیا جلد 4، شلغم غول پیکر
پیامبران جلد 9، اسحاق (ع)
قصه های تصویری از شاهنامه جلد 3، زال و رودابه
نيچه (فيلسوفان بزرگ)
کتاب نيچه (فيلسوفان بزرگ): اثر رانلد هیمن پایه ی کتاب کوچک اما بسیار گیرا و فکرانگیز خود را نه بر یک نیچه بلکه بر نیچه های متعدد و مجموعه ی ناپایدار صدا ها و آواهای متناقص نهاده است. همین صداهای رنگ رنگ سبب شده بود که هم روزگاران نیچه زبان طعن بدو دراز کنند و تفکر او را پراکنده، بی انسجام و متناقض ارزیابی کنند، اما دست کم نمی توان از این واقعیت سخن به میان نیاورد که بیش تر آن دستگاه ها و نظام های منسجم و یکپارچه ی فلسفی استوار بر یقین و ایقان در نخستین برخوردها با سده ی نو، در گردش سده ی کهنه یه سده ی بیستم، با بی آبرویی از پا درآمدند و شاید در تاریخ های فلسفه سخنی از آن ها به میان آید اما گفتارهای پراکنده، بی انسجام و آشفته ی نیچه مدرن تر از همه ی مدرن ها ماندگار، تاثیرگذار و بحث انگیز شدند.
قصه های عاشورایی جلد 9، بگذار اینجا بمانم،امام حسین(ع) و ابوالفضل
قصه های تصویری از زندگی خواجه نصیرطوسی جلد 9، آسیابان و سگش
محصولات مشابه
مقدمهاي بر تحليل سياسي
شهريار
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.