سیاست در جامعه توده‌ای

140,000 تومان

معرفی کتاب سیاست در جامعه توده‌ای

ویلیام کورنهاوزر در سیاست در جامعه‌ی توده‌ای پس از بررسی نظریه‌های محدود درباره‌ی جامعه‌ی توده‌ای، نظریه‌ای عام و فراگیر ارائه داده است که طبق آن، زوال استقلال نخبگان و گروه‌های میانی در سطح جامعه و، به‌عبارت دیگر، آسیب‌پذیری آسان نخبگان و غیرنخبگان در برابر فشارها، به پیدایش جامعه‌ی توده‌ای تمام‌عیاری منجر می‌شود که زمینه را برای ظهور جنبش‌های توده‌ای و متعاقباً رژیم‌های تمامیت‌خواه فراهم می‌کند. بر این اساس، از نظر کورنهاوزر، برای حفظ و تداوم یک نظام مردم‌سالار لیبرالی و، به سخن دیگر، برای حفظ نظم همراه با آزادی، از یک‌سو به استقلال نسبی نخبگان منتخب و از دیگر سو به استقلال گروه‌های اجتماعی میانجی بین خانواده و دولت (مثل جوامع محلی، انجمن‌های داوطلبانه، و گروه‌های شغلی) نیاز هست. این شرایطِ مردم‌سالاری لیبرالی با کثرت‌گرایی اجتماعی فراهم می‌شود: کثرت و چندگانگی گروه‌های مستقل باعث تحکیم پایه‌های اجتماعی رقابت آزاد برای کسب رهبری، مشارکت گسترده در انتخاب رهبران، محدودسازی اعمال فشار بر رهبران، و خودمختاری در حوزه‌های وسیعی از زندگی اجتماعی می‌شود. در کتاب حاضر به مباحثی مانند نظریه‌های جامعه‌ی توده‌ای، شرایط جامعه‌ی توده‌ای، ساختار جامعه‌ی توده‌ای، فرهنگ و شخصیت در جامعه‌ی توده‌ای، ریشه‌های اجتماعی جنبش‌های توده‌ای، و ترکیب اجتماعی این جنبش‌ها پرداخته شده است.

سیاست در جامعه توده‌ای – انتشارات نی

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
کتاب سیاست در جامعه توده‌ای
نویسنده
ویلیام کورنهاوزر
مترجم وحید بزرگی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 302
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
سال نشر ——
سال چاپ اول ——
موضوع جامعه‌شناسی
نوع کاغذ ——
وزن 350 گرم
شابک
9786220603436

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.350 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سیاست در جامعه توده‌ای”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گربه‌های پایتخت‌نشین/ دوستی خوبه؛ مثل بنز

195,000 تومان

معرفی کتاب گربه های پایتخت نشین اثر زیتا ملکی

فلوفی پشمالو که به تازگی خانه شان را گم کرده، پس از رفتن به خانه ی صاحب جدیدش با گربه ی خیابانی لاغر و بی پشمی به نام دم دم که برای سرایدارشان است، آشنا می شود.
او در ابتدا از حرکات و رفتار زشت و زننده ی او بدش می آید اما کم کم به دوستی با دم دم علاقه مند می شود؛ زیرا او کارهای باحالی مثل ترکاندن ترقه در آسانسور و اسکیت سواری انجام می دهد. باورتان می شود که گربه ها هم از این کارها بلدند؟ کتاب را بخوان و با دنیای جذاب و عجیب گربه ها آشنا شو.
نکند تو هم مثل بعضی از بچه‌ها فکر می‌کنی گربه‌های توی خیابان برای این به دنیا آمده‌اند که مثل یک قوطی‌نوشابه بهشان لگد بزنی؟ نخیر! این‌طوری‌ها نیست رفیق! شاید خبر نداشته باشی.
اما دنیاهای مهمی هستند که تویش گربه‌ها نقشِ اول را بازی می‌کنند. مثلاً همین «فلوفی» خودمان. همین گربه‌ای که می‌خواهید قصه‌اش را بخوانید.
فلوفی با چمدان‌های مارک‌دار به مسافرت می‌رود و عینک‌های آفتابی گربه‌ای دارد و عطرهای خوشبو می‌زند. تازه یک رفیق شفیق هم دارد: «دُم‌دُم»! گربه‌ای که دنیایش خیلی با دنیای فلوفی فرق می‌کند. خلاصه چیزهایی هستند که شاید ندانی و با خواندن این کتاب می‌توانی برای اولین‌بار درباره‌شان بخوانی!
سفارش:0
باقی مانده:1

ماجرای کارآگاه شدن فرانتس

5,000 تومان
فرانتس هشت ساله با پدر و مادر و برادر بزرگ شیوزف در خیابان ها زنگاسه زندگی می‌کند. خانه دوستش گابی هم درهمان ساختمانی ا ست که فرانتس و خانواده‌اش آنجا زندگی می‌کند. فرانتس مجبور است هر روز بعد از مدرسه، ناهارش را در منزل گابی بخورد و تمام بعد از ظهر پیش او بماند. مامان گابی همیشه به فرانتس می‌گوید: تو خیلی مظلومی! چرا می‌گذاری اینقدر گابی به تو زور بگوید؟ فرانتس هم تصمیم می‌گیرد که دیگر زیر بارحرفزورنرود. اما اینکار به این راحتی‌ها هم نیست. کسی نمی‌خواهد زیر بار حرف زور برود، گابی دو هفته پیش آمد سراغ فرانتس و گفت که از حالا به بعد هر وقت که بیکار باشم می‌خواهم دزدها را تعقیب کنم. من می‌خواهم کارآگاه شوم و تو هم باید دستیارم شوی!باز فرانتس باید برای گابی پادویی کند. گابی می‌خواهد از کارهای کوچک شروع کند. او می‌خواهد دزدها را سربزنگاه گیر بیندازد. فرانتس گیج مانده است که حال ااصلاً دزد کجا بود که آن ها بخواهند او را دستگیر کنند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

آفرین سیاوش

2,500 تومان
در حماسة فردوسی، قهرمان رازآمیزی وجود دارد که بی‌گناه در تبعید کشته می‌شود و از خونش گیاهی می‌روید. در گذشته‌ها هر سال در اول نوروز به نام و آیین او مراسمی در ماوراءالنهر برگزار می‌شد. این قهرمان که سیاوش نام دارد وارد فهرست ایزدان نباتی چون دموزی و تموز شد. به ویژه همتای ادونیس یونانی فینیقی تبار که بسیار زیبا و فریبنده بود در اوستا چند بار نام سیاوش، کوی سیاورش ملقب به نام‌آور و شریف آمده است. در شاهنامة فردوسی سیاوش پسرکاوس، شاه کیانی، و پدر کیخسرو است که در تبعید به توطئة‌ گرسیوز و فرمان افراسیاب، شاه تورانی، کشته شد. در سده‌های سوم و چهارم هجری، مغان ماورالنهر روز اول نوروز، خروسی قربانی می‌کردند و در مرگ سیاوش می‌کشتند. آیا از این روایت‌ها از اوستا تا تاریخ بخارا می‌توان بی‌چون چرا گفت که سیاوش ایزدی نباتی است مانند خدایان بین‌النهرین و مصری و آسیای صغیر، هم‌سان تموز و آتیس و ادونیس؟. کتاب حاضر پاسخی است به انبوهی نوشته‌های فارسی و به زبان‌های خارجی که این قهرمان حماسی را ایزد نباتی خوانده‌اند و گاهی از این فراتر رفته و این تندیس گیاهی را به آن سوی مرزهای فرهنگی ایران انداخته‌اند. در این نوشته از یافته‌های جدید هندشناسان دربارة حماسه‌ها به ویژه آثار خانم دکتر «رومیلا تاپار»، تاریخ‌نگار معاصر هند، سود جسته شده است.

آموزش و پرورش تطبيقي

78,000 تومان
آموزش و پرورش تطبيقي نویسنده دکتر بهرام محسن‌پور مترجم —————– نوبت چاپ 8 تعداد صفحات 156 نوع جلد شومیز قطع

پایان یک مرد

48,500 تومان
«پایان یک مرد» اولین رمان فریبا کلهر در گروه سنی بزرگسال است. «پایان یک مرد» با دستمایه قرار دادن زندگی یک شخصیت نویسنده و روزنامه نگار معاصر به دغدغه های شخصی این فرد و وقایع پیرامون او در سال های اخیر می پردازد.