شاهنامهی فردوسی کتاب ششم: از بازگشت کیخسرو به ایران تا پایان داستان فرود
80,000 تومان
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی – جلد 6: از بازگشت کیخسرو به ایران تا پایان داستان فرود میخوانیم
گفتوگوی گیو با باژبان
پیران غمگین بهسوی ختن رفت. از اینسو افراسیاب با نامداران سپاهش بهسوی جیحون تاخت درحالیکه از فرط خشم، خون میگریست. به هومان امر کرد: «بهشتاب کنار رود برو. اگر خبر بیاید که کیخسرو از جیحون گذشته، تمام رنجهای ما بر باد میرود. حال نشانههای روزگاری که دانایان داده بودند، پدیدار شده؛ که از نژاد تور و کیقباد شاهی پدید میآید که تورانزمین را ویران میکند و هیچ سرزمین آبادی در آن باقی نمیگذارد. مهرش به ایرانزمین است و جز برای جنگ به تورانزمین رخ نمینماید.»
از آن طرف گیو و کیخسرو به کنار جیحون رسیدند و برای گذشتن از رود شتاب داشتند. گیو و کیخسرو شروع به سخنگفتن با رودبان کردند که کشتی بر آب داشت. گیو قایقی با بادبان نو که زیبندهی کیخسرو باشد
از او خواست. رودبان به گیو گفت: «آب روان نوکر و شاه نمیشناسد.
اگر میخواهی از این رود بگذری، باید برای کشتی بها بپردازی.»
گیو گفت: «هرچه میخواهی بگو و ما را از آب رد کن که سپاه تُرکان به ما نزدیک شدهاند.»
فقط 1 عدد در انبار موجود است
شاهنامهی فردوسی کتاب ششم: از بازگشت کیخسرو به ایران تا پایان داستان فرود
نویسنده |
ابوالقاسم فردوسی
|
مترجم |
علی شاهری
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 167 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786227776966
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سردسته ها
معرفی کتاب تازه کارها اثر ماریو وارگاس یوسا
تام گیتس 3/ همهچی باحال است (یک جورهایی)
خش هایی از کتاب تام گیتس 3
آقای فولرمن از تعجب خشکش میزند که من را سر وقت توی کلاس میبیند. میگوید چه غافل گیری قشنگی تام و لبخند میزند. (خیلی پیش نمیآید که آقای فولرمن لبخند بزند.) بعد مارکوس برایم شکلک در میآورد. (خیلی پیش میآید که مارکوس شکلک در بیاورد.) ولی امروز هیچ چیزی نمیتواند حالم را بد کند! جز این دوتا کلمه… «درس ریاضی» بعد اوضاع بدتر هم میشود… «درس ریاضی؛ معلم: خانم ورثینگن» بدتر هم… «همین الان.» دیگر لبخند نمیزنم. خوشبختانه توی کلاس اِمی پورتز بغل دست من مینشیند و عاشق ریاضی است. از ریاضی سیر نمیشود و همین برای من خیلی به درد بخور است. در نتیجه وقتی سر مسئلهی سختی گیر میکنم، میتوانم سریع یک نگاه به جوابهای درست اِمی بیندازم. ولی اگر آن طرف را نگاه کنم، تنها چیزی که میبینم، جوابهای مزخرف مارکوس مِلدرو است. تقریبا به اندازهی من ریاضیاش بد است. ولی آن جور که مشتش را توی هوا بالا میبرد: «آره ریاضی، درس محبوب من!» آدم فکر میکند نابغهی ریاضی است. (که نیست.) من حیوان خانگی ندارم مگر اینکه خواهرم دلیا را حیوان خانگی حساب کنید (چون واقعا انسان نیست). ولی بهترین دوستم، دِرِک، یک سگ دارد که اسمش خروس است. خیلی ریزه میزه است و گوشهای دراز دارد و چیزهایی میخورد که نباید بخورد. خروس طبیعتاً از آنجور سگ هایی نیست که آدم میبرد نمایشگاه سگ ها تا پزش را بدهد. مگر اینکه جایزهای باشد برای سگی که عجیب ترین اسم را دارد. توی این مسابقه خروس برنده است. خب، وقتی درِک و من پوستری دیدیم که رویش نوشته بود «نمایشگاه منطقهای سگها: همه ی سگها با هر شکلی و اندازهای حق دارند شرکت کنند» به این نتیجه رسیدیم که بامزه است خروس را هم ببریم. درِک گفت دقیقا میداند این نمایشگاه سگها کجا برگزار میشود. از خوش اقبالی مان بود که درِک میدانست، چون خروس تا آن موقع دیگر کل پوستر نمایشگاه را جویده بود.
قصههای دوستی 7: چه فکر خوبی مولی!
میمیرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم
معرفی کتاب میمیرم به جرم آن که هنوز زنده بودم
کتاب میمیرم به جرم آن که هنوز زنده بودم سرودۀ شاعر مشهور و خبره محمد شمس لنگرودی است که با آسان کردن نثر اشعارش و تصویرسازیهایی حیرتانگیز، راهی تازه را در پیش دارد. محمد شمس لنگرودی، در جدیدترین مجموعه شعرش از باد میسراید، از عشق میگوید و از طبیعت. تصویرسازیها و وصفهای زیبای او در این مجموعه، شعرها را مثل همیشه خواندنی و دلچسب کرده است. او با ریتمی آرام و منطقی سالها توانست وجه یک شاعر مانا را از خود به جا بگذارد و با کوششی قابل ستایش به جایگاهی که دارد برسد. اسم محمد شمس لنگرودی بعد از انتشار مجموعههای خاکستر و بانو و جشن ناپیدا در اواسط دههٔ 1360 مورد توجه قرار گرفت و بعد از چاپ قصیدهٔ لبخند چاکچاک مشهور شد؛ بعد از آن وی ده سالی را با سکوت در شعر سپری کرد و در آخر در سال 1379، مجموعه شعر نتهایی برای بلبل چوبی را منتشر کرد. او در دههٔ 1380 سالهای سکوت و کمکاری را کنار میگذارد؛ در این سالها هشت مجموعه شعر از او به انتشار درآمد که از آن جمله میتوان «پنجاهوسه ترانهٔ عاشقانه»، «رسم کردن دستهای تو» و «شب، نقاب عمومی است» را نام برد. از این میان، مجموعه شعر «22 مرثیه در تیرماه» به وسیله رسانههای اینترنتی منتشر شده است. در بخشی از کتاب میمیرم به جرم آن که هنوز زنده بودم میخوانید: غمگین مشو عزیز دلم مثل هوا کنار توام نه جای کسی را تنگ میکنم نه کسی مرا میبیند نه صدایم را میشنود دوری مکن تو نخواهی بود من اگر نباشمامپراتوري خورشيد
تاریخ و تمدن مغرب3
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.