شاهنامهی فردوسی 9: پادشاهی کیخسرو
78,000 تومان
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی – جلد 9: پادشاهی کیخسرو میخوانیم
رزم کیخسرو با افراسیاب و گرفتن گنگدژ
وقتی عمر شب تیره به پایان رسید و روشنایی همهجا را فراگرفت، افراسیاب لشکرش را آراست. دیگر هیچ سوار تُرکی خواب به چشمش نیامد.
وقتی از درون دژ صدای طبل برخاست، زمین آهنپوش و هوا تیره شد. شاه نیکنهاد بههنگام سپیدهدم بر پشت زین نشست. آنگاه آمد و دور حصار گشت تا ببیند که چگونه باید نبرد کند.
به رستم امر کرد تا چون کوهی بههمراه سپاهش به یک سوی دژ بیاید. گستهم را در طرف دیگر نگه داشت و سمت دیگر را به گودرز فرخندهرای سپرد.
در سمت چهارم نیز خود شاه با پیلها و طبل و سواران جنگی قرار گرفت. آنگاه هرچه سپاهیان از ساز جنگ نیاز داشتند، به آنها داد و نزدیک دژ آمد. کیخسرو به سپاهیان امر کرد تا دورتادور حصار را خندق بکنند.
هرکس در این کار خبره و در جنگ با دژ کارآزمودهتر بود، دور دژ را گرفتند و هر حیلهای که میدانستند بهکار بستند.
خندقهایی به ارتفاع دو نیزه کندند تا تُرکان شبهنگام بر آنها شبیخون نیاورند. بر هر در دژ دویست عراده گذاشتند و دویست منجنیق هم در پشت سپاه نگه داشتند.
دویست چرخ با کمان بر هر در دژ گماشتند و در کنارش منجنیقها را قرار دادند تا مانند ژاله بر سر دژ بکوبند.
آنگاه شاه امر کرد تا دویست پیل را دورتادور حصار قرار دادند. در زیر دیوار دژ چالهای بود که کُندهای را ستونش کرده بودند و دیوار دژ بر آن پایدار میماند.
آنگاه بر چوبها نفت سیاه ریختند. شاه برای جنگ دژ چنین حیلهای بهکار بست. چهرهی پهلوانان دژ از دیدن آنهمه منجنیق و تیر به سفیدی گراییده بود.
در زیر دیوار آتش و نفت و چوب بود و بالای دیوار گُرزهای گران و گیرودار جنگ.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
شاهنامهی فردوسی 9: پادشاهی کیخسرو
نویسنده |
ابوالقاسم فردوسی
|
مترجم |
علی شاهری
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 156 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 196 گرم |
شابک |
9786225212305
|
وزن | 0.196 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
پسرکی با پیژامهی راهراه
انگار 12 و 3/4 ساله بودن بس نبود که حالا مادرم هم میخواهد نامزد ریاستجمهوری شود!
داستان طنز انگار ۱۲ و ۳/۴ ساله بودن بس نبود که حالا مادرم هم می خواهد نامزد ریاست جمهوری شود! داستان دختری است به قول خودش ۱۲ و سه چهارم ساله به نام ونسا ردراک که راوی داستان نیز است. ونسا از یک سو با مشکلات دوره بلوغ سروکله میزند و از سوی دیگر نگران از دست دادن مادرش است.
او نسبت به دیگر دختران همکلاسیاش از نظر رشد جسمی عقب است و از بدن و قیافهاش ناراضی است برای همین اعتماد به نفس زیادی ندارد و فکر میکند دست و پا چلفتی است. در چنین شرایطی که او به مادرش نیاز دارد، مادرش حسابی درگیر آماده کردن خود برای ریاست جمهوری است
اما مشکل تنها نبود مادر نیست. او از مخالفان حمل اسلحه، طرفدار حفظ محیط زیست و صلح است، مخالفان و دشمنان زیادی دارد. با نامزد شدن مادر برای ریاست جمهوری، ونسا نامههای تهدید کنندهای در کمد مدرسهاش پیدا میکند که نویسنده نامه از ونسا خواسته است که مادرش را متقاعد کند از نامزدی ریاست جمهوری کناره گیری کند و او و مادرش را به مرگ تهدید کرده است.
ونسا که پدرش را چند سال پیش از دست داده است نمیخواهد مادرش را هم از دست بدهد؛ اما مادر به خاطر هدفی که دارد حاضر نیست دست از مبارزه بکشد زیرا معتقد است که «شجاعت وقتی است که میترسی اما اعتقاد راسخ داری که کاری را که درست است انجام میدهی.»
او همچنین به این سخن بنجامین فرانکلین اعتقاد دارد که «کسانی که از آزادیهای اولیه میگذرند تا کمی امنیت موقت به دست آورند، نه استحقاق آزادی دارند نه امنیت.»
مادر در یکی از سخنرانیهایش مورد سو قصد قرار میگیرد اما ونسا مادرش را نجات میدهد و خود زخمی میشود. مادر تصمیم میگیرد که کنارهگیری کند اما این بار ونسا مانع او میشود.
ونسا با خود در کشمکش است؛ او باید تصمیمهای سختی درباره آینده خودش، مادرش و کشورش بگیرد و با مادر و رجینالد پسر خوشتیپ اما بیاخلاق همکلاسیاش هر یک به گونهای در کشمکش است.
داستان به رشد اجتماعی مخاطب کمک می کند و مسئولیت اجتماعی را به عنوان یک ارزش مهم میداند و تعریفی زیبا از شجاعت ارائه می دهد.
دام گستر
معرفی کتاب دام گستر
کتاب دام گستر رمانی پرمعنا، لذتبخش و در عین حال تلخ به قلم اووه تیم، قصه فرد منحرفی را به تصویر میکشد که طبق قواعد خاص خود پیش میرود و اعمال انحرافآمیز انجام میدهد و با اینگونه کارها ماجراهای مختلف و عجیبی را رقم میزند. درباره کتاب دام گستر: شخصیت اصلی رمان دام گستر (Headhunter) فرد منحرفی است که با پیروی از مقررات منحصربهفرد خود، اعمالی خلاف عرف و قانونی انجام میدهد و پس از گذشت مدت کمی نیز یک همدست برای خود برمیگزیند تا به یکدیگر کمک و از هم حمایت کنند و کارها را به صورت هماهنگ انجام دهند. اووه تیم (Uwe Timm) در طول رمان دوران کودکی، نوجوانی و جوانی شخصیت اصلی را به نمایش میگذارد و سیر شکلگیری این انحرافات اخلاقی و مواردی که باعث بیشتر شدن این مسئله شدهاند را در قالب داستان بازگو میکند. نویسنده به خوبی دیدگاه جامعهشناس برجسته ادوین اچ ساترلند را نشان میدهد که میگوید برای آنکه فردی به یک تبهکار تبدیل شود اول باید بیاموزد چطور یک تبهکار باشد! و این یادگیری از کنش متقابل اجتماعی شخص با سایرین شکل میگیرد. والتر شخصیت اصلی داستان در خانوادهای به دنیا میآید که مادر از لحاظ اخلاقی به مشکلی دچار است و سابقه خوبی ندارد و همچنین در آپارتمانی رشد میکند که هر یک از همسایهها به نوعی از ناهنجارهای اخلاقی رنج میبرند. در حقیقت فرایند اجتماعی شدن والتر ناکام میماند، چرا که موفق نشده هنجارهای اجتماعی را به ذهنش بسپارد و بعد از کارهایی که انجام میدهد هرگز احساس خجالت و شرمندگی نمیکند. خانواده وی در یاد دادن هنجارهای اجتماعی به والتر هیچ تلاشی نکردند و همین نکته باعث تقویت و تشویق او به سوی اعمال انحرافآمیز شد. به گونهای که بعدها جرمهای یقهسفیدها را مرتکب میشود. این نوع جرایم به هر نوع قانونکشی صاحبان کسبوکار همچون اختلاس و رشوه دادن و گرفتن گفته میشود، اعمالی که والتر بسیار زیاد دست به انجامشان میزند. اووه تیم در کتاب حاضر تلاش کرده فساد مالی سالیان پایانی دهه هشتاد میلادی آلمان که امکان پیشرفت اقتصادی را به شارلاتانها میداد به نمایش بگذارد. همچنین فرصت را برای مطرح کردن نظرات انتقادی خود نسبت به سیستم اقتصادی کمونیسم و کاپیتالیسم با افزودن دو شخصیت دیگر به شخصیت اصلی رمان به نامهای دمبرووسکی و کوبین غنیمت شمرده و پیشبینی کرده است که هیچیک از این دو سیستم اقتصادی نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند.آگوس و هیولاها 2/ ناتیلوس را نجات بدهیم
دزدان دریایی تصادفی 1/ سفر به شمال سحرآمیز
بودای رستوران گردباد
معرفی کتاب بودای رستوران گردباد
کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که توسط حامد حبیبی نوشته شده. این مجموعه که جدیدترین کتاب نویسنده است، در سال 1390 بهعنوان اثر برگزیدهی دومین دورهی جایزهی ادبی هفت اقلیم مورد تحسین قرار گرفت.دربارهی کتاب بودای رستوران گردباد
حامد حبیبی در اثر تازهی خود تحت عنوان کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعهای از داستانهای کوتاهش را منتشر کرده است که بنثری روان، امروزی و جذاب دارند. این مجموعه، 12 داستان را شامل میشود که به پیروی از سبک و سیاق همیشگی نویسنده، با فضاهایی نامتعارف و موقعیتهایی پیچیده همراه است. «گیلاسی غلتیده زیر مبل»، «چه شد که زنم نگذاشت چیپسم را بخورم»، «آشغال»، «انگار بچهای آنجا خوابیده باشد»، «تلفنی»، «در کافهی لرد»، «پیژامهی راهراه من»، «متد یا هیچوقت یکدستی رانندگی نکن»، «موج پنجم»، «مجسمه»، «درگاه» و «بودای رستوران گردباد» عناوین داستانهای این کتاباند. حامد حبیبی که تاکنون بهواسطهی انتشار کتابهای متعددی در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال، بارها و بارها مورد تحسین منتقدان و اهل قلم قرار گرفته و جوایز و افتخارات بسیاری را به دست آورده، برای نگارش کتاب پیش رو موفق به دریافت جایزهی ادبی هفت اقلیم شده است. این کتاب اولینبار در سال 1390 منتشر شد و نشر چشمه، مسئولیت چاپ و عرضهی آن را بر عهده گرفت. شایان ذکر است که کتاب بودای رستوران گردباد، به مجموعهی جهان تازهی داستان این انتشارات، تعلق دارد.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.