شاهنامه (1) نامور نامه شهریار (برگزیده دیباچه،داستان هفت خان رستم – رستم و سهراب)

134,000 تومان

شاهنامه (1) کتابی است که برای درسی با همین عنوان در دوره کارشناسیِ رشته زبان و ادبیات فارسی تدوین شده و شامل برگزیده ای از دیباچه شاهنامه و داستانهای جنگ مازندران (هفت خان رستم)، رستم و سهراب و سیاوش در 1773 بیت است. در مقدمه کتاب برخی از مهم ترین مسائل و موضوعاتِ مربوط به فردوسی و برخی نکات دیگر در شاهنامه شناسی در پانزده مبحث بررسی شده و در توضیحات نیز به معنای لغات و ترکیبات و تعابیر، گزارش بعضی مصراعها و ابیات، شرح برخی نکاتِ متن شناختی و اشارات اساطیری، حماسی و آیینی و معرفی شخصیتهای داستانی به استناد معتبرترین تحقیقات و جدیدترین نظریات پرداخته شده است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
نویسنده دکتر سجاد آیدنلو
————
نوبت چاپ 8
تعداد صفحات 268
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول ————
موضوع مطالعات ادبی
نوع کاغذ ————–
وزن 355 گرم
شابک 9786000201241
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.355 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شاهنامه (1) نامور نامه شهریار (برگزیده دیباچه،داستان هفت خان رستم – رستم و سهراب)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پلیس علمی

71,250 تومان
پیشرفت علوم و فناوری در یکی دو قرن گذشته آثار خود را در همه زمینه ها و از جمله وسایل و ابزار کشف و اثبات جرایم آشکار ساخته است. شهادت و اقرار، به ویژه در مواردی که تحت شکنجه، تهدید، اکراه و اغوا اخذ شده باشد، بتدریج اعتبار مطلق خود را از دست دادند و در برخی موارد نیز، علم روان شناسی مقرون به صحت بودن آنها را مورد تردید قرار داد. چنین است که دوره دلایل قانونی سپری می شود و دوره اقناع وجدانی قاضی که از آن به آگاهی به علم قاضی نیز تعبیر می شود، فرا می رسد. در این دوره، دلایل علمی بتدریج جایگاه خاصی می یابد؛ تا آنجا که شهادت و اقرار نیز در مواردی با محک آن سنجیده می شود و علم جدیدی به نام جرم یابی، بر شاخه های علوم جنایی افزوده می شود و پا به پای توسعه و پیشرفت علوم تجربی، امکانات علمی و محکمه پسند بیشتر و مؤثرتری برای کشف و اثبات جرم، فراروی پلیس و محاکم قرار می گیرد. تردیدی نیست که پلیس علمی در کشور ما نسبتاً نوپاست  و به همین دلیل، منابع و متون کافی و متناسب با نیاز روز در دسترس دانش پژوهان قرار ندارد. کتاب حاضر با این دید تدوین یافته و نگارنده تلاش کرده است در دو فصل نکات مهم و ضروری و در عین حال کاربردی در زمینه تشخیص هویت افراد، بررسی صحنه جرم، جمع آوری دلایل و مدارک جرم و امکانات بالقوه علمی و فنی کشف جرایم را ارائه دهد.

زیباشناسی سخن پارسی

16,500 تومان
زيباشناسي سخن پارسي" مجموعه‌اي سه جلدي است که هر يک از کتاب‌هاي آن به بررسي يکي از سه قلمرو اصلي زيباشناسي سخن، بيان و معاني و بديع، مي‌پردازد. اين دومين کتاب از آن مجموعه است و به معاني، " دانش حال‌هاي سخن" ويژگي يافته است. بخش اول کتاب به تعريف و شناخت کلي دانش معاني پرداخته و در بخش‌هاي از آن هشت زمينه‌ي اصلي دگرگوني‌هاي جمله به تناسب با موقعيت و مخاطب، که موضوع اين دانش است، يک‌يک بررسي مي‌شوند. برابرهاي پارسي تازه‌اي که براي اصطلاحات اين فن پيشنهاد شده‌اند در واژه‌نامه‌ي پاياني آمده‌اند و براي خوانندگاني که از آن به عنوان متن درسي استفاده مي‌کنند پرسش‌هايي نيز در پايان کتاب افزوده شده است.

کتاب خاطرات خانه اموات

350,000 تومان
معرفی کتاب خاطرات خانه اموات کتاب خاطرات خانه ارواح، رمانی نوشته ی فئودور داستایفسکی است که اولین بار در سال 1862 منتشر شد. فئودور داستایفسکی به خاطر عضویت در گروهی مخفی از آرمان گرایان، در سال 1849 بازداشت و به یکی از اروگاه های کار در سیبری تبعید شد. این تبعید که مشکلات روحی و جسمانی زیادی را برای داستایفسکی به وجود آورد، مایه ی الهام او برای خلق رمان خاطرات خانه ارواح گردید. داستان این رمان توسط مردی روایت می شود که به خاطر قتل همسرش به ده سال زندان محکوم شده است. داستایفسکی در این کتاب به شکلی روشن و ملموس، شایط جهنم گونه ی زندان را به تصویر می کشد: بی رحمی نگهبانانی که عاشق اذیت و آزار زندانیان هستند؛ شرارت زندانیانی که از کشتن کودکان لذت می برند؛ و رنج کشیدن انسان هایی نجیب به خاطر تحقیر و بدرفتاری.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

بی دولتی دولت آرمان شهر

370,000 تومان
بی دولتی دولت آرمان شهر نویسنده رابرت نوزیک مترجم محسن رنجبر نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 440 قطع و نوع

ویتک (خرس قهرمان)

79,500 تومان
.. نويسنده‌ي مهاجر، ويسلاو لاسُتسکي، در اين کتاب داستان خرس قهوه‌اي معروف ايراني، "ويتک"، را روايت مي‌کند. زماني که سربازان گروهان بيست‌ودوم توپخانه‌ي ارتش لهستان در بحبوحه‌ي جنگ جهاني دوم از خاک ايران عبور مي‌کردند، ويتک را که در آن زمان توله‌خرس کوچکي بود از يک پسربچه‌ي ايراني خريدند و دور از چشم فرمانده‌هايشان با خود همراه کردند. ويتک همراه گروهان از ايران به عراق و سوريه و اردن و فلسطين سفر کرد و بالاخره از طريق مديترانه به ايتاليا رفت و آنجا در نبرد مونته‌کاسينو در برابر ارتش آلمان نازي و ايتاليا براي اولين بار در حمل گلوله‌هاي خمپاره به سربازان کمک کرد و الهام‌بخش نيروهاي متفقين شد. پس از پايان جنگ سربازان قرار گذاشتند تا زمان باز پس‌ گيري استقلال لهستان ويتک را موقتاً به باغ وحش شهر ادينبرا در اسکاتلند بسپارند. ولي لهستان سال‌ها در تصرف شوروي سابق باقي ماند و سرانجام ويتک در باغ وحش ادينبورگ از دنيا رفت.لهستاني‌هايي که در زمان جنگ جهاني دوم از خاک ايران عبور کردند هزاران شهروند معمولي و نظامياني بودند که پس از حمله‌ي اشغال لهستان توسط ارتش آلمان به خاک شوروي پناه برده بودند و حکومت وقت اتحاد جماهير شوروي آنها را به سيبري تبعيد کرده بود. بعداً بر اساس توافق دولت‌هاي انگلستان و آمريکا با شوروي قرار شد لهستاني‌ها آزاد شوند و از طريق ايران به نيروهاي متفقين در فلسطين و شمال آفريقا بپيوندند. از ميان آنها بعضي در ايران ماندند و تشکيل خانواده دادند و بعضي نيز بر اثر بيماري‌هاي مختلف درگذشتند و در شهرهاي بندرانزلي، تهران و اصفهان به خاک سپرده شدند. آرامستان لهستاني‌هاي تهران در منطقه‌ي دروازه دولاب خوابگاه ابدي 1892 شهروند و چندصد نظامي لهستاني است که در تهران درگذشتند