شاهنشاهی ساسانی

280,000 تومان

این‌ اثر ترجمه‌ فارسی‌ کتابی‌ است‌ که‌ برای‌ مخاطبان‌ انگلیسی‌زبان‌ نوشته‌ شده‌ است‌. فکر نوشتن‌ این‌ کتاب‌ از هنگامی‌ که‌ نگارنده‌ آن‌ ــ دکتر تورج‌ دریایی‌ ــ دانشجوی‌ دوره‌ دکترا در دانشگاه‌ کالیفرنیا ــ لوس‌آنجلس‌ بوده‌ است‌، شکل‌ می‌گیرد. هنگامی‌ که‌ بدانیم‌ صدها کتاب‌ در باره‌ تاریخ‌ روم‌ باستان‌ نوشته‌ شده‌ ولی‌ یک‌ کتاب‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ در باره‌ تاریخ‌ و تمدن‌ ساسانی‌ وجود نداشت‌ و این‌ انگیزه‌ای‌ شد برای‌ نگارش‌ کتاب‌ شاهنشاهی‌ ساسانی‌. نویسنده‌ کتاب‌ بر این‌ اعتقاد است‌ که‌ برای‌ درک‌ تاریخ‌ یک‌ قوم‌ باید آن‌ را در تمامیت‌ و جامعیتش‌ درک‌ کرد: تاریخ‌، زبان‌، دین‌، جامعه‌ و غیره‌. از این‌رو کتاب‌ شاهنشاهی‌ ساسانی‌ رویکردی‌ کلی‌ به‌ تمدن‌ ساسانی‌ دارد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شاهنشاهی ساسانی

نویسنده
تورج دریایی
مترجم
مرتضی‌ ثاقب‌فر
نوبت چاپ ١١
تعداد صفحات ٢٤٦
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٣
موضوع
ایران- تاریخ – ساسانیان
نوع کاغذ تحریر
وزن ٥٣٦ گرم
شابک
9789643114367
توضیحات تکمیلی
وزن 0.536 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شاهنشاهی ساسانی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بوی برف

8,000 تومان
بوی برف قصه زندگی آدم‌های همین جاست، کسانی که اینجا به دنیا آمده و زندگی کرده‌اند. قصه کاتبی که تاریخ به تحریف ننوشت و به امر والی، دست‌هایش را در ایالت خراسان جا گذاشت و به گیلان گریخت. بوی برف قصه سرباز میدان میدان شهرداری رشت است که تسلیم نشد و سلاح تحویل نداد و به امر «تاواریش» دو شقه شد. قصه اندوه بی‌پایان عزیزه‌جان است که مرد او به رضاخان شورید و یاغی شد و سر به کوه گذاشت و روز دیگری جنازه یخ زده و بدون سرش بازگشت. قصه دلدادگی راوی است. دختر جوانی که به جای خون سرخ عاشق، هراسی موروثی در رگهایش می‌گردد. بوی برف قصه آدم‌های همین جاست. «هوا بوی برف می‌دهد، بوی نفتالین یخ زده. بوی کمد لباس‌های زمستانی. بوی گلوله‌های سفیدی که  همیشه روزهای آخر سال، مادر و زن‌عمو طلا و عمه‌ها می‌گذاشتند توی جیب کت‌ها و پالتو‌های پشمی و آویزان می‌کردند توی کمد بزرگی که یک طرف انباری را پر کرده است.» یکی از داستان‌های شهلا شهابیان در سال ٨٧ برگزیده جایزه ادبی «صادق هدایت» شد.

قصه‌های پریوار

2,000 تومان
این روز دوازدهمی است که بیکار شده‌ام. حسابش کامل دستم است . درست دوازده روز پیش بود که مدیر داخلی شرکت، آن نامه را دستم داد. حالا دوازده روز گذشته است. یادم نمی‌رود، هیچ‌وقت. جمله‌‌ای را که وقتی نامه را باز کردم، توی ذهنم پیچید: «حالا به پری چه می‌گویی؟» گفتم: «پری دست‌هایت چرا این‌طور شده؟» پری دست‌هایش را پشتش پنهان کرد. دست‌های پری پوست پوست شده بود. این مجموعه از ٣٩ داستان کوتاهِ کوتاه تشکیل شده که بخش اول آن را داستان‌های پریوار و بخش دوم آن را داستان‌های واقعی تشکیل داده است. در «رگ‌های آبی دست مادرم» می‌خوانیم: مادر آن وقت‌ها رخت می‌شست. برای در و همسایه و گاهی هم برای مشتری‌های محله بالا. دست‌هایش همیشه خیس بود و ورم کرده.‌ سردی آب انگار توی دست‌هایش نفوذ کرده بود و رگ‌های آبی‌اش هر روز بیش‌تر پیدا می‌شد. دست که به وقتش می‌کشید، دلت می‌گرفت و ...

رسوا خانه

7,500 تومان
رسواخانه قصه رازهایی است که فاش شدن آنها می‌تواند اثری دو سویه از خود به جا بگذارد. واکاوی اسراری که سال‌ها بدون آگاهی از آنها، در یک بی‌خبری سبکبارانه سپری شده است. به همین خاطر حالا شده شخم زدن گذشته‌ای که سال‌های سال دست نخورده باقی مانده و خاک بر خاک آن انباشته شده، عاقبت یک جا به اعجاب، به خشم، به تردید، به غم و یا به انکار می‌رسد. اما این کنکاش، این جستجو برای رمزگشایی نادیده‌های سؤال برانگیز می‌تواند آدمی را به جایی برساند که با تمام گذشته خود متفاوت می‌شود. شاید شباهت‌هایی در گذشته نامانوس و این حال ناپایدار است که خیال می‌کنیم این تقدیر است که دارد رقم می‌‌خورد و بار دیگر در مسیر همان فرجام گذشتگان او را پرتاب می‌کند. برای همین است که از خود فریبی و دیگر فریبی دست برمی‌دارد. حالا دیگر همه چیز برایش رنگ و بوی دیگری پیدا می‌کند. گوشه‌ای می‌نشیند و همه چیز را به کوره واقعیت می‌اندازد و مجبور می‌شود زندگی‌اش را منصفانه مرور کند و همان روز است که می‌فهمد کجای روزگار ایستاده، هر چند دیر، ولی می‌فهمد. رسواخانه کاویدن گذشته‌های نامکشوف است. «محمد علی مهمان نوازان» متولد ١٣٥٧ تهران است و آثار متعددی در حوزه ادبیات داستانی دارد

زندگی‌ من‌

8,500 تومان
در رمان‌ زندگی‌ من‌ رئالیسم‌ خاص‌ چخوف‌ جلوه‌گر است‌ و زندگی‌ آن‌گونه‌ که‌ در روستاهای‌ روسیه‌ می‌گذشته‌، یعنی‌ آکنده‌ از زشتی‌، وحشیگری‌ و بی‌عاطفگی‌، ارائه‌ می‌شود. انتشار این‌ رمان‌ خشم‌ سنت‌گرایان‌ و نیز نوگرایان‌ را برانگیخت‌ چرا که‌ تاب‌ نگاه‌ عینی‌ چخوف‌ را نداشتند. هیئت‌ سانسور تهدید کرد که‌ چنانچه‌ چخوف‌ صحنه‌ای‌ را که‌ در آن‌ مقامات‌ را مسئول‌ بی‌سوادی‌ روستاییان‌ می‌داند و به‌ نظرِ روستاییان‌ نسبت‌ به‌ مذهب‌ اشاره‌ دارد حذف‌ نکند دستگیر می‌شود. با این‌ همه‌، چخوف‌ به‌ جنبه‌های‌ لطیف‌ترِ زندگیِ زن‌ها و مردها و به‌خصوص‌ مناظر دلپذیر روستا نیز می‌پردازد؛ گویی‌ می‌خواهد نشان‌ دهد که‌ زندگی‌ انسان‌ چه‌ اندازه‌ می‌تواند از زیبایی‌ برخوردار باشد.

اسیرِِ خشکی

25,000 تومان

دوریس لسینگ در سال ٢٠١٠ برنده جایزه ادبی نوبل شد . یک نویسنده انگلیسی که در سال ١٩١٩ متولد شد و احساسی صوفیانه دارد . خوانندگان ایرانی با آثارش بعد از اخذ جایزه نوبل بیشتر آشنا شدند . او در شرح احساسات و شخصیت زنان ، زبانی بسیار قدرتمند دارد . شخصیت اول رمان « اسیرِ خشکی » زن جوانی است که میان سرخوردگی‌های سیاسی‌اش در حزب کمونیست و جمع هم‌حزبی‌های جوانش ، روابط فروپاشیده‌اش با والدین خود ، ارتباطی عاطفی با رفیق هم‌حزبی‌اش دارد و در بیان احساسات خود به عنوان یک زن ، سرگشته و در آستانه از خود بیگانگی است .

« اسیر خشکی » در بحرانی‌ترین دوران زندگی این شخصیت که دورانی پر فراز و نشیب از تاریخ معاصر جهان نیز هست ، روایتگر مسیری است که این زن می‌پیماید . در ادبیات بریتانیا برای « جین آستین » جانشینی سزاوارتر و قَدَرتر از « دوریس لسینگ » وجود ندارد . « اسیر خشکی » خاطراتی است که نه به جنبش کارگری و نه به سوسیالیسم جهانی بلکه به زنی به اسم « فلورا » تقدیم می‌شود که شاید بهترین و مهربان‌ترین زن بوده است .

روح گریان من

180,000 تومان
کیم هیون هی، تمام فراز و نشیب‌های زندگی پرماجرا، دردناک و سرشار از ترس و رنج خود و حکومت کره شمالی را در این کتاب می‌گوید و بعد از ترجمه کتابش به یازده زبان دنیا، افراد بسیاری از زندگی او باخبر شدند. این داستان واقعی، سرگذشت جذاب‌ترین جاسوس کره است، شرح حال یک جاسوس زن. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: انگار مسیرم تا رسیدن به جایگاه متهم قرار بود تا ابد ادامه پیدا کند و وقتی بلاخره توانستم بنشینم، دیگر نتوانستم جلوِ خودم را بگیرم. قلبم تندتند می‌تپید و بدنم بی‌اراده می‌لرزید. گریه‌ام گرفت و فقط یک کلمه را مدام زیر لب زمزمه می‌کردم: مامان. فرایند ملال‌آور محاکمه شروع شد ولی من نمی‌توانستم تمرکز کنم؛ انگار از قبل مشخص شده بود که قرار است به اعدام محکومم کنند. من هواپیمای پرواز ٨٥٨ هواپیمایی کره جنوبی را منفجر کرده بودم. من مسئول مرگ صد و پانزده انسان بودم ...