شاهکارهای ادبی مصور 7… سفر به مرکز زمین

28,000 تومان

جک لندن با سپید دندان از مبارزه برای زندگی می گوید و آزادی را از دریچه چشمان نگران سپید دندان به تصویر کشیده است. اچ. جی. ولز از دشواری‌های زندگی مرد نامرئی می‌گوید که در عین هیجان، دست آخر تنهایی و مرگ او را روایت می‌کند و همچنین در جنگ دنیاها از موجودات دیگر کرات سخن می‌گوید و از ساکنان آن‌جا که در کمین نشسته‌اند تا به کره زمین حمله کنند. ژول ورن در سفرهای غیرمنتظره و هیجان‌انگیزش داستان زیر دریایی کاپیتان نمو، ناتیلوس، را بازگو می‌کند که هزاران فرسنگ‌ در زیر دریا، سرزمینی آزاد برای خودش درست کرده و همگان را به تماشای آن‌جا دعوت می‌کند. او همچنین ما را به اعماق زمین می‌برد و مرکز آن‌جا را نشانمان می‌دهد.

هرمان ملویل در موبی دیک از کینه و انتقام یک دریانورد می‌گوید که قصد دارد نهنگی سفید را شکار کند اما خود و همراهانش طعمه مرگ می‌شوند. در ماجراهای تام سایر، مارک تواین، خاطرات کودکی کنجکاو و بازیگوش را روایت می‌کند که همراه دوستش هاک شاهد یک قتل بوده‌اند. همچنین دیکنز نویسنده بزرگ انگلیسی داستان کودکی یتیم به نام اولیور تویست را برای خوانندگان تعریف می‌کند که چگونه گرفتار گروهی تبهکار می‌شود. او. هنری (ویلیام سیدنی پورتر) از هدیه سال نو می‌گوید که زنی جوان قصد دارد برای همسرش هدیه‌ای بگیرد اما… و در پایان اسکار وایلد در کتاب شاهزاده خوشبخت قصه فقر و نیستی و وفاداری را روایت می‌کند.

این ده کتاب به صورت «کمیک استریپ» و هرکدام به طور جداگانه، خلاصه شده نسخه‌های اصلی داستان‌ها هستند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شاهکارهای ادبی مصور 7… سفر به مرکز زمین

نویسنده
ژول ورن
مترجم
رضا مرتضوی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٤٨
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٣٩٩
سال چاپ اول ١٣٩٤
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ٢٢٢ گرم
شابک 9786006753973
توضیحات تکمیلی
وزن 0.222 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شاهکارهای ادبی مصور 7… سفر به مرکز زمین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بچه های امروز معرکه اند

95,000 تومان
کتاب داستانی «بچه های امروز معرکه اند» نوشته عزیز نسین با ترجمه داوود وفایی توسط نشر مرکز به چاپ ششم رسید. این کتاب با قالب داستانی، نامه نگاری دو هم شاگردی را در بر می گیرد، اما در خلال مطالبی که به زبان کودکانه بیان می شود، به بزرگ ترها و رفتارشان انتقاد می کند.«بچه های امروز معرکه اند» با رویکردی انتقادی، سیستم آموزشی و تربیتی کودکان و نوجوانان ترکیه را در دهه های ابتدایی قرن بیستم به سخره می گیرد. «بچه های امروز معرکه اند» که برای اولین بار در سال های دهه ۱۹۶۰ در ترکیه منتشر شد، طنز صریح و مشخصی دارد. نسین در خلال طنزهای جاری در این کتاب، با جدیت و قلمی تند، انتقادات خود را نسبت به خفقان و فضای بسته ترکیه آن روز، مطرح کرده است.چاپ اول ترجمه «بچه های امروز معرکه اند» ، اواخر زمستان ۹۴ منتشر شد و در آخرین روزهای فروردین ماه ۹۵ به چاپ پنجم رسید. در این کتاب خواهید دانست که بزرگترها از نگاه کودکان چگونه دیده می شوند. در این کتاب کودکان به نقد پدر و مادر و معلمشان می پردازند. این کتاب خطای بسیاری از احکام ارزشی در ظاهر ضروری و معتبر درباره ی تربیت کودکان امروز را نشان می دهد. در این کتاب کودکان در برابر بزرگترها به دفاع از خود و حقوق شان می پردازند. این کتاب مکاتبات دو همکلاسی به نام احمد و زینب است و در ترکیه بارها و بارها به چاپ رسیده است. عزیز نسین در این کتاب به انتقاد از نظام آموزشی جامعه خود و شیوه های غلط تربیتی خانواده ها می پردازد. مطالب کتاب خنده دار است. کتاب در عین برخورداری از جاذبه و کشش لازم، سخت عبرت آموز و پند دهنده نیز هست. همانطور که نویسند خود معتقد است، این کتاب نه فقط برای بچه ها که برای بزرگ ترها هم خواندنی است. در این کتاب خواهید دانست که بزرگترها از نگاه کودکان چگونه دیده می شوند. در این کتاب کودکان به نقد پدر و مادر و معلمشان می پردازند. این کتاب خطای بسیاری از احکام ارزشی در ظاهر ضروری و معتبر درباره ی تربیت کودکان امروز را نشان می دهد. در این کتاب کودکان در برابر بزرگترها به دفاع از خود و حقوق شان می پردازند.

شخصیت رنسانس … نیکلاوس کوپرنیک

2,800 تومان
گرچه کوپرنیک سراسر دوران شغلی خود را به عنوان یکی از مقامات جزء کلیسای کاتولیک رومی سپری کرد اما بیش از هر چیز به ستاره‌ها علاقه‌مند بود و سراسر عمر خود را صرف پروراندن و تصحیح نظریه کیهانی‌اش نمود که شناخت رایج در این زمینه را از اساس دگرگون کرد . متأسفانه کوپرنیک در همان روزی که کتابش منتشر شد ، درگذشت . او نفهمید نظریاتش در آینده چه غوغایی بر پا خواهند کرد و چگونه مسیر ستاره‌شناسی را برای همیشه تغییر خواهند داد . با وجود این کوپرنیک به مشاهده حرکت ستاره‌ها و سیاره‌ها پرداخت و محاسبات خود را پی گرفت و سرانجام به این یقین دست یافت که زمین به گرد خورشید می‌چرخد . یونانیان و کلیسا اشتباه می‌کردند . هر چند ، در قرن ١٦ ایستادن در برابر کلیسا مشکلاتی جدی به همراه داشت . افرادی که با کلیسا مخالفت می‌کردند گاه مجازات می‌شدند . عده‌ای را می‌سوزاندند ، عده‌ای را سر از تنشان جدا می‌کردند و . . . با وجود اینکه کوپرنیک مخالفت خود را ابراز داشت ، همه محاسبات او نشانگر الگوی جدیدی از جهان بودند . کتاب « نیکلاوس کوپرنیک » به زندگی سراسر حادثه این دانشمند می‌پردازد .

رهبران جهان باستان (6) نفر تی تی

3,500 تومان
هنگامی که به کشور مصر می‌اندیشیم ، چه فکری به ذهنمان خطور می‌کند ؟ صحرای وسیعی را در ذهن تصور می‌کنیم که سراسر شمال آفریقا را در بر گرفته است ، جایی که مصر در آن قرار دارد ؛ می‌توانیم رودخانه نیل – طولانی‌ترین رودخانه جهان – را ببینیم که از شمال به جنوب جریان دارد و این سرزمین را تقریباً به دو بخش مساوی تقسیم می‌کند و به مردمی با تاریخی بسیار کهن ، زیبا و اسرارآمیز می‌اندیشیم . هنگامی که به مصر باستان می‌اندیشیم ، به اهرام ، ابوالهول و البته مومیایی‌ها نیز خواهیم اندیشید ، و سرانجام به نماد دیگری از زیبایی این سرزمین اسرارآمیز : نیم‌تنه‌ای از نفرتی‌تی ، ملکه محبوب ، مزین به رنگ‌های روشن . ویژگی مجسمه سنگ آهکی نفرتی‌تی این است که جزئیات آن به ظرافت پرداخته و با واقع‌گرایی ساخته شده است . او سرش را با وقاری شاهانه بالا گرفته است و گردن باریکش که به گردن قو می‌ماند ، گونه‌های برجسته‌اش و لبان کاملاً سرخش ما را به یاد زنان زیبای امروزی می‌اندازد . دیهیمی به رنگ آبی آسمانی به سر و گردنبند بزرگی از دانه‌های بلند طلایی به گردن دارد که به آن‌‌ها دانه‌های نِفِر می‌گویند . بارها و بارها تصویر نفرتی‌تی بازآفرینی شده و به نمادی از این سرزمین باستانی و مردمانش مبدل شده است . ممکن است از خود بپرسیم آیا زنی را که هزاران سال پیش ، این‌گونه در برابر هنرمند نشسته است ، می‌شناسیم ؟ برای شناخت بهتر و بیشتر از او مجلد دیگری از رهبران جهان باستان تحت عنوان « نفرتی‌تی » منتشر شد .

فسقلی جلد 41، کاتی کامپیوتری

7,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

دوباره از همان خیابان ها

170,000 تومان
کتاب دوباره از همان خیابان ها نوشته بیژن نجدی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان ایرانی، مجموعه داستان به چاپ رسیده است. بیژن نجدی در نوشتن و سرودن پرکار، اما در انتشار دادن کمتر فعال و پیگیر بود. اما همان ده داستان کوتاهی که نخستین کتاب منتشرشده‌ی او را تشکیل دادند (یوزپلنگانی که با من دویده‌اند، نشرمرکز، 1373) کافی بودند تا جامعه‌ی ادبی ایران قدر او را بداند، کمیت را به جای کیفیت نگیرد، و خصلت متمایز و ممتاز داستان‌های او را تشخیص دهد. نجدی قرار بود به دیگر نوشته‌هایش هم سروسامانی بدهد و آن‌ها را آماده‌ی انتشار سازد، اما متأسفانه دست تقدیر تحقق این امر را در حیات او میسر نساخت. در کتاب حاضر برخی از داستان‌های بازمانده از او، که به همت همسر همدل وی آماده‌ی نشر شده، گرد آمده‌اند. داستان‌های ناتمام بازمانده از او نیز در مجموعه‌ی دیگری با نام داستان‌های ناتمام انتشار یافته است. مباحث کتاب دوباره از همان خیابان ها یک سرخپوست در آستارا آرنا یرمان و دشنه و کلمات در بازوی من بیگناهان نگاه یک مرغابی دوباره از همان خیابان ها بیمارستان نهه قطار تن آبی تنابی تاقچه های پر از دندان یک حادثه کوچک مرثیه یی برای چمن من چی را می خواهم پیدا کنم مانیکور زمانه نه در ساعت بی فصل و نادرخت روان رها شده اشیا آن سالها هرسال دوبار پاییز می آمد خا هتل نادری

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت