شب های طاعون

595,000 تومان

سال ۱۹۰۱ در بیست و نهمین ولایت امپراتوری رو به زوال عثمانی، جزیره مینگر، طاعون شایع میشود. پادشاه عبدالحمید برای جلوگیری از شیوع طاعون از مینگر به اروپا، سربازرس بهداشت و سلامت، بونکوفسکی پاشا، و پس از او دکتر نوری جوان ولی با تجربه را که به تازگی با برادرزاده پادشاه، پاکیزه سلطان، ازدواج کرده، به جزیره می فرستد.

پاکیزه سلطان دختر پادشاه قبلی، مراد پنجم، است و کل زندگی اش را در کاخ زندانی بوده؛ به همراه پدر و خواهران و برادر و زنان حرمسرا و حالا برای اولین بار از کاخ بیرون می آید و به همراه همسرش به مینگر می رود. در جزیره، سرگرد جوان و میهن پرستی به نام کامیل که عاشق دختری به نام زینب می شود، با والی جزیره، سامی پاشا، و دکتر نوری هم پیمان می شود برای مبارزه با طاعون، سنت های غلط، خانقاههای عصیانگر، تندروهای مذهبی و آنانی که قدرت علم و ضرورت قرنطینه را باور ندارند.

شبهای طاعون حکایت عشق و دلدادگی، کوشش و مبارزه، امیدواری و ناامیدی، میهن پرستی و تلاش برای زنده ماندن در تاریک ترین روزهای مینگر است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

شب های طاعون

نویسنده
اورهان پاموک
مترجم
عین له غریب
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 946
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات ترکیه
نوع کاغذ ———
وزن 720 گرم
شابک
‏‫‭9786220110392‬‬

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.720 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شب های طاعون”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مفهوم قانون در ایران معاصر (تحولات پیشامشروطه)

280,000 تومان

معرفی کتاب مفهوم قانون در ایران معاصر (تحولات پیشامشروطه)

قانون پدیده‌ی جدیدی نیست و با زندگی بشر ملازمه دارد. همواره و برای هر جامعه و ملتی، مفهومی از قانون وجود داشته که معیاری برای تنظیم زندگی مدنی بوده است: قانونْ نسبتی با عدالت دارد و عدالت نیز جایی مطرح می‌شود که ممکن است ظلم رخ دهد یا رخ داده است. بدین‌سان، مسئله‌ی اصلی نه بودونبود قانون، که امری قهری است، بلکه سازوکار استنباط، وضع، اجرا و تعلیق قانون، و البته تحول در معیار و مفهوم قانون در هر مکان و زمان است. اما این تحول در ایران، سرگذشت و سرنوشت خاصی دارد و منحنی قابل ملاحظه‌ای از حکمرانیِ سنتی تا بحران و بی‌قراری سنت و ظهور تلاش‌های نوگرایانه را نشان می‌دهد. این پژوهش به سرشت و سرنوشت قانون از بحران تا فروپاشی نظم سنتی در ایران پیشامشروطه می‌پردازد؛ سرگذشتی طولانی و پرفرازونشیب که از پایان صفویه (۸۸۰ ـ ۱۱۰۱ ش/ ۹۰۷ ـ ۱۱۳۵ ق) تا جنبش مشروطه‌خواهی (۱۲۸۵ ش / ۱۳۲۴ ق) و آغاز دولت مدرن در ایران را دربرمی‌گیرد.
مفهوم قانون در ایران معاصر (تحولات پیشامشروطه) - انتشارات نی

کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی

235,000 تومان
معرفی کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی کتاب “سرگذشت حاجی بابای اصفهانی” به قلم “جیمز موریه” کتابی است که توسط محققان به عنوان اثری با اهمیت فرهنگی بالا انتخاب شده است و بخشی از پایه ی دانش تمدن است که ما آن را می شناسیم. “حاجی بابای اصفهانی” دلاک زاده ی ادب آموخته ای از اهالی اصفهان است که کتاب به سرگذشت وی می پردازد و توسط “جیمز موریه” مأمور سیاسی دولت انگلستان در دوران سلطنت فتحعلی شاه به رشته ی تحریر درآمده است. “سرگذشت حاجی بابای اصفهانی” از مصنوعات اصلی بازتولید شده است و تا حد امکان در مورد اثر اصلی صادق است. بنابراین شما می توانید منابع اصلی که از آن کپی شده است و تمبرهای کتابخانه ای را مشاهده کنید (زیرا بیشتر این آثار در مهم ترین کتابخانه ها در سراسر جهان قرار گرفته اند) و سایر نمادهای مربوط به کار نیز قابل مشاهده است. ”سرگذشت حاجی بابای اصفهانی” نوشته ی “جیمز موریه” برای اولین بار در سال 1824 وارد دنیای ادبیات و سرگذشت نامه شد و به سرعت در بخش بزرگی از جهان به عنوان یک کتاب کلاسیک معروف شد؛ میزان معروفیت و محبوبیت “سرگذشت حاجی بابای اصفهانی” از “جیمز موریه” به حدی افزایش یافت که سبب شد با کتاب شب های عربی بارتون مقایسه شود. شهرت فراگیر این اثر، ناشران این کتاب را واداشت تا با تحقیق و جستجو دریابند که در کشور چندین باشگاه “حاجی بابا” وجود دارد که صدها نفر عضو آن هستند و این امر سبب شگفتی ناشران کتاب “سرگذشت حاجی بابای اصفهانی” گشت. این اثر که این چنین با استقبال عمومی مواجه شده، داستان شگفت انگیزی از ماجراجویی هایی در ایران به قلم “جیمز موریه” می باشد

کتاب چشمان تو قاتل منند

6,000 تومان
معرفی کتاب چشمان تو قاتل منند این ترجمه به نوعی یک بازسرایی آزاد است. در بعضی قسمت ها سعی شده که ترانه ها آن زیبایی های زبانی و تمثیلی و تصویری را که در برگردان مو به مو به علت اختلاف واژگانی از دست می دانند ، با عبارات و تعابیر تازه بازیابند و در عین حال به چهارچوب اصلی شان خدشه یی وارد نشود. . . .

راهبردها و فنون طراحی آموزشی

29,000 تومان
راهبردها و فنون طراحی آموزشی نویسنده سینتیا بی،لشین جولین پولاک، چارلز ام، رایگلوث مترجم دکتر هاشم فردانش ناشر انتشارات سمت

تجربه ‌دینی‌ بشر(جلد دوم)

35,000 تومان
نویسنده نینیان اسمارت مترجم دکتر محمد محمدرضایی، دکتر ابوالفضل محمودی نوبت چاپ 8 تعداد صفحات 416 نوع جلد شومیز قطع

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت